آیا رسول‌الله (ص) و اهل‌بیت با مخالفین مناظره می‌کردند؟

آیا رسول‌الله (ص) و اهل‌بیت با مخالفین مناظره می‌کردند؟   عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ (ع) أَنَّهُ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) هَلْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يُنَاظِرُ الْيَهُودَ وَ الْمُشْرِكِينَ إِذَا عَاتَبُوهُ وَ يُحَاجُّهُمْ؟ قَالَ:" بَلَى مِرَاراً كَثِيرَة"[1]   امام حسن‌عسکری (ع) می‌فرماید: به پدرم –علی‌بن ‌محمد (ع)- عرض کردم: آیا رسول‌الله (ص) زمانی که یهود و مشرکین، ایشان را مورد سرزنش قرار می‌دادند و با او احتجاج می‌کردند، با آنان مناظره می‌کرد؟ فرمود: "بله، بسیار زیاد".       "وَ جَاءَتِ الرِّوَايَةُ أَنَّ بَعْضَ أَحْبَارِ الْيَهُودِ جَاءَ إِلَى أَبِي بَكْرٍ فَقَالَ أَنْتَ خَلِيفَةُ نَبِيِّ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَقَالَ لَهُ نَعَمْ فَقَالَ فَإِنَّا نَجِدُ فِي التَّوْرَاةِ أَنَّ خُلَفَاءَ الْأَنْبِيَاءِ أَعْلَمُ أُمَمِهِمْ فَخَبِّرْنِي عَنِ اللَّهِ تَعَالَى أَيْنَ هُوَ فِي السَّمَاءِ أَمْ فِي الْأَرْضِ فَقَالَ لَهُ أَبُو بَكْرٍ فِي السَّمَاءِ عَلَى الْعَرْشِ فَقَالَ الْيَهُودِيُّ فَأَرَى الْأَرْضَ خَالِيَةً مِنْهُ وَ أَرَاهُ عَلَى هَذَا الْقَوْلِ فِي مَكَانٍ دُونَ مَكَانٍ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ هَذَا كَلَامُ الزَّنَادِقَةِ اغْرُبْ عَنِّي وَ إِلَّا قَتَلْتُكَ فَوَلَّى الْحِبْرُ مُتَعَجِّباً يَسْتَهْزِئُ‏ بِالْإِسْلَامِ فَاسْتَقْبَلَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فَقَالَ لَهُ يَا يَهُودِيُّ قَدْ عَرَفْتُ مَا سَأَلْتَ عَنْهُ وَ مَا أُجِبْتَ بِهِ وَ إِنَّا نَقُولُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ أَيَّنَ الْأَيْنَ فَلَا أَيْنَ لَهُ وَ جَلَّ عَنْ أَنْ يَحْوِيَهُ مَكَانٌ وَ هُوَ فِي كُلِّ مَكَانٍ بِغَيْرِ مُمَاسَّةٍ وَ لَا مُجَاوَرَةٍ يُحِيطُ عِلْماً بِمَا فِيهَا وَ لَا يَخْلُو شَيْ‏ءٌ مِنْهَا مِنْ تَدْبِيرِهِ وَ إِنِّي مُخْبِرُكَ بِمَا جَاءَ فِي كِتَابٍ مِنْ كُتُبِكُمْ يُصَدِّقُ مَا ذَكَرْتُهُ لَكَ فَإِنْ عَرَفْتَهُ أَ تُؤْمِنُ بِهِ قَالَ الْيَهُودِيُّ نَعَمْ قَالَ أَ لَسْتُمْ تَجِدُونَ فِي بَعْضِ كُتُبِكُمْ أَنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ (ع) كَانَ ذَاتَ يَوْمٍ جَالِساً إِذْ جَاءَهُ مَلَكٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَقَالَ لَهُ مُوسَى مِنْ أَيْنَ أَقْبَلْتَ قَالَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّوَ جَلَّ ثُمَّ جَاءَهُ مَلَكٌ مِنَ الْمَغْرِبِ فَقَالَ لَهُ مِنْ أَيْنَ جِئْتَ قَالَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ جَاءَهُ مَلَكٌ آخَرُ فَقَالَ قَدْ جِئْتُكَ مِنَ السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَعَالَى وَ جَاءَهُ مَلَكٌ آخَرُ فَقَالَ قَدْ جِئْتُكَ مِنَ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ السُّفْلَى مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ اسْمُهُ فَقَالَ مُوسَى (ع) سُبْحَانَ مَنْ لَا يَخْلُو مِنْهُ مَكَانٌ وَ لَا يَكُونُ إِلَى مَكَانٍ أَقْرَبَ مِنْ مَكَانٍ فَقَالَ الْيَهُودِيُّ أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّكَ أَحَقُّ بِمَقَامِ نَبِيِّكَ مِمَّنِ اسْتَوْلَى عَلَيْهِ‏."[2]   "روایتی است که یکی از علمای یهودی نزد ابوبکر آمد و گفت: تو خلیفۀ پیامبر این امت هستی؟ به او گفت: بله. گفت: ما در تورات یافتیم که خلفای پیامبران، داناترین فرد امتشان هستند. درمورد خداوند متعال به من خبر بده که کجاست؟ در آسمان است یا در زمین؟ ابوبکر به او گفت: در آسمان و روی عرش است. یهودی گفت: پس در زمین نیست. بنابراین سخن، در یک مکان است و در مکان دیگر نیست. ابوبکر گفت: این سخن کافران است. از من دور شو و الا تو را می‌کشم. عالم رفت و اسلام را مسخره می‌کرد. امیرالمومنین (ع) آمد و رو به او کرد و فرمود: سوال و پاسخ سوال را می‌دانم. ما می‌گوییم که خداوند -جل- مکان را آفرید و مکانی ندارد. و بالاتر از این است که مکانی او را در‌بر‌بگیرد. او در هر مکانی است... الخ"       عَنْ هِشَامِ‌بْنِ‌الْحَكَمِ قَالَ: كَانَ زِنْدِيقٌ بِمِصْرَ يَبْلُغُهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عِلْمٌ فَخَرَجَ إِلَى الْمَدِينَةِ لِيُنَاظِرَهُ فَلَمْ يُصَادِفْهُ بِهَا وَ قِيلَ هُوَ بِمَكَّةَ فَخَرَجَ إِلَى مَكَّةَ وَ نَحْنُ مَعَ أَبِي‌عَبْدِ‌اللَّهِ(ع) فَانْتَهَى إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي الطَّوَافِ فَدَنَا مِنْهُ وَ سَلَّمَ فَقَالَ لَهُ أَبُوعَبْدِاللَّهِ:" مَا اسْمُكَ؟ قَالَ عَبْدُ الْمَلِكِ قَالَ فَمَا كُنْيَتُكَ؟ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَمَنْ ذَا الْمَلِكُ الَّذِي أَنْتَ عَبْدُهُ أَ مِنْ مُلُوكِ الْأَرْضِ أَمْ مِنْ مُلُوكِ السَّمَاء..."[3]   هشام‌بن‌ حکم می‌گوید: زندیقی (ملحد) در مصر بود که علمی از امام صادق (ع) به او رسید. به سوی مدینه رفت تا با ایشان مناظره کند. ولی در آنجا با ایشان روبه‌رو نشد. گفته شد: ایشان در مکه است. به سمت مکه رفت و ما با امام صادق (ع) بودیم و او به نزد ایشان رسید. حضرت (ع) در حال طواف بودند و او به ایشان نزدیک شد و به ایشان سلام کرد و امام صادق (ع) به او فرمود: "نامت چیست؟ عرض کرد: عبدالملک. فرمود: کنیه‌ات چیست؟ عرض کرد: ابوعبدالله. ایشان فرمود: کدامیک از پادشاهان را می‌پرستی؟ آیا از پادشاهان زمین است یا از پادشاهان آسمان؟..."   و روایات بسیار دیگری که نشان می‌دهد، معصومین (ع) با مخالفین مناظره می‌کردند و درخواست مناظرۀ آنان را می‌پذیرفتند. حال سوال اینجاست که چرا افرادی که در ظاهر علمای ادیان هستند -یهودیان و مسیحیان و مسلمانان- درخواست مناظرۀ سید احمدالحسن (ع) را نمی‌پذیرند؟! برای یک‌بار هم که شده، به درخواست مناظرۀ ایشان پاسخ دهند و با ایشان مناظره کنند؛ تا حق و حقیقت مشخص شود.       پی نوشت ها:   [1]- الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)؛ ج‏1؛ ص29.   [2]- الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد؛ ج‏1؛ ص201 .   [3]- الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)؛ ج‏2؛ ص334.