پاسخ به شبهه عشیره سید احمد الحسن

سوال: عشیره احمدالحسن که از سادات نیستند، پس چطور ایشان سید شده است؟   در پاسخ به این سوال باید گفت که اتفاقا سید یمانی یا همان احمد مذکور در وصیت پیامبر، باید تا پیش از اعلان دعوتش مجهول النسب باشد؛ چرا که در غیر این‌صورت و اگر نسبش مشخص بود:   یا فرزند امام مهدی و از نسل ایشان بوده که در این‌صورت غیبت امام مهدی معنایی نداشته است.   و یا فرزند و از نسل امام مهدی نیست که در این‌صورت سوال پیش می‌آید که چطور مهدی اول است که با امام مهدی نسبتی ندارد؟!   پس مهدی اول باید خامل الاصل (مجهول النسب) باشد، همچنان‌که در روایات اهل بیت هم بدین نکته اشاره شده است.   در روایتی از امیرالمومنین آمده است:   " ..لا بد من رحى تطحن فإذا قامت على قطبها وثبتت على ساقها بعث الله عليها عبدا عنيفا خاملا أصله، يكون النصر معه أصحابه الطويلة شعورهم، أصحاب السبال، سود ثيابهم، أصحاب رايات سود، ويل لمن ناواهم ..".([1])   " ...گریزی از چرخش آسیاب نیست و اگر بر پایه‌های خود استوار و ثابت شد، خداوند بنده‌ای بی‌باک که نسب او نامشخص است، بر آن مبعوث می‌کند پیروزی با او خواهد بود. اصحاب او دارای موهای بلند (شعور بالا) و سبیل‌های پر پشت (در نطق بسیار مستحکم) هستند. لباس‌هایشان سیاه است. آن‌ها صاحبان پرچم‌های سیاه می‌باشند. وای بر حال کسی که با آن‌ها مخالفت کند...".   همچنان‌که عرض شد دلیل مجهول النسب بودن هم این است که اگر مردم می‌دانستند که امام مهدی (ع) جد ایشان است، یعنی در واقع امام زمان (ع) را از سال‌ها قبل می‌شناختند با این تعبیر به غیبت امام مهدی (ع) خدشه وارد می‌شد! چطور ایشان غایب می‌بودند با وجود این‌که مردم ایشان (ع) را می‌شناختند؟ بنابراین طبق روایات مهدی اول یا همان یمانی موعود باید مجهول الاصل باشد، یعنی تا پیش از اعلان دعوتش مردم اصلا نباید می‌دانستند که جد ایشان امام مهدی (ع) است.   همچنان‌که سید احمدالحسن (ع) همه در عشیره‌اش می‌دانستند که جد چهارم ایشان (امام مهدی) مجهول است؛ یعنی همان‌طور که اهل بیت b فرموده بودند، نسبش مجهول بود و خود ایشان نیز تا زمان مبعوث شدن‌شان به‌وسیله‌ی امام زمان (ع) از نسب خود (جد چهارم به‌قبل) مطلع نبودند.   در روایتی از امام صادق (ع) درباره این آیه اذا تتلي عليه آياتنا قال اساطير الاوّلين([2]) (چون آيات ما بر او خوانده شود گويد اساطير و داستان پيشينيان است) آمده است:   «يعني تکذيبه بالقائم (ع) اذ يقول له لسنا نعرفک، و لست من ولد فاطمة (س)،کما قال المشرکون لمحمّد (ص)».   یعنی: "تکذیب قائم، زمانی‌که به حضرت قائم (ع) می‌گويند ما تو را نمی‌شناسيم و تو از فرزندان فاطمه (ع) نمی‌باشی، همچنان‌که مشرکین به محمد چنین گفتند".([3])   حال و پس از اثبات لزوم مجهول النسب بودن مهدی اول، سوال دیگری پیش می‌آید و آن این‌که: در این‌صورت چگونه باید نسب ایشان و انتساب‌شان به امام مهدی (ع) اثبات گردد؟!   مسلما امکان شهادت خود امام عصر وجود ندارد، چرا که سید یمانی از علائم ظهور امام مهدی است که پیش از ظهور امام مهدی و در زمان غیبت ایشان می‌آید، و چنان‌چه امام مهدی خود بیایند و شهادت بدهند دیگر غائب نخواهند بود.   به‌علاوه در این‌صورت خودِ امام مهدی را چطور خواهیم شناخت و انتساب‌شان چگونه اثبات خواهد شد؟!   قطعا اگر مهدی اول حجیتش اثبات نشده باشد، نه راهی برای اثبات این است که ایشان فرزند امام مهدی (ع) هستند چون در زمان غیبت هستیم، و نه راهی برای نفی یا انکار این وجود دارد که او از اولاد امام مهدی (ع) است. اما زمانی‌که با قانون معرفت حجت (وصیت، علم، دعوت به حاکمیت خداوند) و با شهادت خداوند در ملکوت به حقانیت ایشان، ثابت شد که ایشان (ع) حجت خداوند است؛ وظیفه‌ی ما تصدیق ایشان (ع) در هر کلامیست.   بنابراین هیچ راهی باقی نمی‌ماند؛ جز اینکه ابتدا حجیت شخص اثبات شود و سپس کلام او بدون مطالبه‌ی حجت و دلیل پذیرفته شود؛ چرا که او خود، حجت است. اثبات یا نفی نسب سید امکان ندارد؛ مگر از رهگذر اثبات حجیت ایشان. به‌علاوه صرف‌نظر از آن، با اثبات حجیت ایشان و مهدی اول بودن‌شان، بالتبع و خودبه‌خود انتساب ایشان به امام مهدی هم ثابت خواهدشد.   والحمدلله       [1]- غیبت نعمانی، باب ۱۴، حدیث ۱۳   [2]- مطففین، 13.   [3]- معجم احاديث الامام المهدي (عليه السلام)، ج 5، ص 457.