زمینه ساز ظهور مقدس کیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین و سلم تسلیما بسیاری از پژوهشگران متأسفانه بر اساس تأویل های شخصی و باطل، و به دور از روایات اهل بیت (ع)، شخص دیگری که نه اهل بیت (ع) ما را به آن امر فرمودند و نه یکی از پرچم های هدایت است دعوت به عمل آورده و او را زمینه ساز، و مرتبط با امام مهدی (ع) و شخصی که پرچم را بدست امام مهدی (ع) تحویل می دهد، معرفی می نمایند؛ که در این مطلب ان شاء الله زمینه ساز اصلی ظهور مقدس را بر اساس روایات روشن میسازیم. در ابتدا لازم به ذکر دو روایت است تا بر اساس این دو روایت اصلی دیگر روایت ها را مورد بررسی قرار دهیم. - روایت وصیت مقدس رسول الله (ص) در شب وفاتشان - روایت یمانی (ع) ۱- عن أمير المؤمنين قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله في اللّيلة الّتي كانت فيها وفاته لعليّ عليه السّلام: (يا أبا الحسن أحضر صحيفة ودواة فأملى رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله وصيّته حتّى انتهى إلى هذا الموضع فقال: يا عليّ إنّه سيكون بعدي إثنا عشر إماماً، ومن بعدهم إثنا عشر مهديّا… فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه محمّد المستحفظ من آل محمّد عليهم السّلام، فذلك إثنا عشر إماماً، ثمّ يكون من بعده إثنا عشر مهديّاً؛ فإذا حضرته الوفاة فليسلّمها إلى ابنه أوّل المقرّبين له ثلاثة أسامي اسم كاسمي واسم أبي، و هو عبد اللّه وأحمد والاسم الثّالث المهديّ وهو أوّل المؤمنين). از امير مؤمنان عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله روايت كرده كه آن حضرت در همان شبى كه رحلتش واقع شد به على عليه السّلام فرمود: (اى ابا الحسن كاغذ و دواتى بياور و حضرت رسول اكرم (ص) وصيت خود را املاء فرمود و على مى نوشت تا بدين جا رسيد كه فرمود: يا على! بعد از من دوازده امام مى باشند و بعد از آنها دوازده مهدى… و چون وفات او برسد آن (خلافت) را به فرزندش محمد كه مستحفظ از آل محمّد (ص) است، تسليم مى كند، و ايشان دوازده امامند. بعد از آن دوازده مهدى مى باشند. پس وقتى كه وفات او رسید آن (خلافت) را به فرزندش كه نخستین مهديین است مى سپارد، و براى او سه نام است؛ یک نامش مانند نام من، و نام ديگرش نام پدر من است و آنها عبد الله و احمد هستند، و نام سوّمين مهدى است و او اوّلين مؤمنان است).غیبت شیخ طوسی – متن عربی فارسی ص ۳۰۰. ۲- عن الامام الباقر عليه السلام قال: (وليس في الرايات راية أهدى من راية اليماني، هي راية هدى، لأنه يدعو إلى صاحبكم، فإذا خرج اليماني حرم بيع السلاح على الناس وكل مسلم، وإذا خرج اليماني فانهض إليه فإن رايته راية هدى، ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه، فمن فعل ذلك فهو من أهل النار، لأنه يدعو إلى الحق وإلى طريق مستقيم). از امام باقر (ع) فرمود: (و در میان پرچم ها پرچمی هدایت کننده تر از پرچم یمانی نیست، آن پرچم هدایت است زیرا شما را به سوی صاحبتان دعوت می کند و اگر یمانی خروج کرد فروختن اسلحه بر مردم و بر مسلمانان حرام می شود و اگر یمانی خروج کرد به پا خیز به سوی او زیرا پرچمش پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که از او سرپیچی کند و در مقابل او بایستد و هر کس این کار را انجام دهد از اهل جهنم خواهد بود، زیرا او دعوت به حق و هدایت به راه راست می کند).غیبت شیخ محمد بن ابراهيم نعمانی: ص ۲۶۴. و مهدی اول همان یمانی است، و یمانی همان مهدی اول، و این را پیش از این بر اساس روایات اهل بیت (ع) ثابت نمودیم. [لطفاً مطلب زیر را در ابتدا مطالعه، سپس ادامه ی این مطلب را مطالعه فرمایید]. یمانی، همان مهدی اول ذکر شده در وصیت مقدس رسول الله (ص) می باشد اکنون با توجه به مطالب فوق که ثابت شد مهدی اول همان یمانی است، و یمانی همان مهدی اول. نکته ی دوم که باید دانست این است که زمینه سازان و تمامی وقایع و جنگها رخ خواهند داد، سپس آخرین علاماتی که حاصل می شوند فرو رفتگی سرزمین بیداء و کشتن نفس زکیه است، سپس بعد از آن امام مهدی (ع) [طبق روایات متواتر] ظهور کرده خلافت را از فرزندش مهدی اول احمد یا یمانی تحویل می گیرد بدون اینکه توسط ایشان (ع) قطره ای خون ریخته شود، همانگونه که در روایات تعبیر شده است. بنابراین روایات زمینه ساز اصلی را به خوبی به تصویر کشیده اند و جای هیچ شک و شبهه ای باقی نگذاشته اند و حق مانند نور در سینه ی خورشید نمایان و واضح است. عن الصادق (ع): قبل قيام القائم (عج) خمس علامات محتومات: (اليماني والسفياني والصيحة وقتل النفس الزكية والخسف بالبيداء). از امام صادق (ع) فرمود: (قبل از قیام قائم پنج علامت حتمی خواهند بود: یمانی و سفیانی و صیحه و کشتن نفس زکیه و فرو رفتگی در سرزمین بیداء).إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب ج ۲ ص ۱۱۹. و همانطور که در روایت متوجه شدید این علامات حتمی قبل از قیام قائم (امام مهدی ع) می باشند و نه بعد یا همزمان، و به روایت بالا دقت لازم داشته باشید زیرا اصل روایات زیر بر اساس روایت فوق خواهند بود. صد البته باید دانست که امام (ع) طبق امیال ما میسر نمی باشد، بلکه از طریق آن کس که با ایشان در ارتباط است صورت می گیرد، لذا تأمل در روایات و صبر و شکیبایی خوانندگان از نکات بسیار مهم رسید به حق و شناخت حقیقت است که حق طلبان را به آن دعوت می کنیم. الحسين بن محمد، عن المعلى، عن محمد بن جمهور، عن ابن محبوب عن أبي حمزة قال: سألت أبا جعفر (عليه السلام) عن قوله ” وأنى لهم التناوش من مكان بعيد” قال: إنهم طلبوا المهدي (عليه السلام) من حيث لا ينال، وقد كان لهم مبذولا من حيث ينال.بيان: قوله ” من حيث لا ينال ” أي بعد سقوط التكليف وظهور آثار القيامة، أو بعد الموت أو عند الخسف). از ابى حمزه گوید: از محمد باقر (ع) در مورد “و چگونه از جايى دور دست يافتن براى آنان ميسر است” پرسیدم. فرمود: آنها امام مهدی (ع) را از جایی که رسیدن به ایشان میسر نبود طلب کردند، در حالی که از جایی که قابل دست یافتن است میسر بود. و بیان فرموده اش: “از جایی که دست یافتن به او میسر نمی باشد” یعنی بعد از سقوط تکلیف و ظهور آثار قیامت است، یا بعد از مرگ یا در هنگام فرو رفتگی زمین).مجمع البيان ج ۸ ص ۳۹۷ و ۳۹۸. و بدانیم که دست یافتن به امام مهدی (ع) تنها با شناختن مهدی اول احمد یا همان یمانی (ع) میسر است بنابراین از جایی که رسیدن به ایشان ناممکن نیست ایشان را طلب نکنیم، و نیز بدانیم که بعد از سقوط تکلیف و ظهور آثار قیامت [یعنی ظهور امام مهدی (ع)] دست یافتن به ایشان میسر نخواهد بود، بنابراین دعوت کننده ی به خدا و امام مهدی (ع)، که همان یمانی موعود احمد است را لبیک گویید قبل از اینکه فرصت را از دست دهید، همانا که فرصت ها مانند ابر گذرا هستند. با توجه به اینکه، این مورد بسیار مهم می باشد و سعی در تبیان مبدأ زمینه ساز می کند، بنابراین در ابتدا لازم است مبدأ زمینه ساز را دانسته سپس موارد دیگر که از اهمیت برخوردارند را بررسی نماییم. از یمانی موعود (ع) در روایات احیاناً مهدی نام برده شده است از یمانی موعود (ع) در روایات احیاناً قائم نام برده شده است از یمانی موعود (ع) در روایات احیاناً صاحب الأمر نام برده شده است مبدأ زمینه ساز : عن الإمام الباقر (ع) انه قال: (تنـزل الرايات السود التي تقبل من خراسان الكوفة فإذا ظهر المهدي بمكة بعث بالبيعة إلى المهدي). از امام باقر (ع) فرمود: (پرچمهاى سياهى که از خراسان خارج مى شوند به کوفه وارد خواهند شد، چون مهدى (ع) در مکه ظاهر شد، جهت گرفتن بیعت به مهدی می فرستد).عقد الدرر ص ۱۲۹. روایت فوق تصریح می کند که پرچم های سیاه از طرف خراسان [با رهبری مهدی اول یمانی (ع)] به طرف کوفه رهسپار می شوند، پس اگر مهدی در مکه ظاهر شود جهت گرفتن بیعت به مهدی می فرستد، و این روایت بسیار عجیب است اگر دقت فرمایید که مهدی برای مهدی جهت بیعت گرفتن می فرستد، بنابراین چند مهدی داریم؟ و با این حال روایت آشکار می سازد که صاحب پرچمهای سیاه همان مهدی اول وارد کوفه که می شود، حضرت امام مهدی محمد بن الحسن (ع) به جهت بیعت می فرستند تا امور کامل را از مهدی اول بدست گیرد. و همانطور که قبلاً گفته شد زمینه ساز ظهور و صاحب پرچمهای سیاه و انقلابگر و متصدی بیعت احمد مهدی اول است. عن عبد الرحمان الأقرع القيرواني المغربي سأل الامام الكاظم (ع): (إنا قد روينا أن المهدي منكم، فمتى يكون قيامه، و أين يقوم فقال (ع): (إن مثل من سألت عنه مثل عمود سقط من السماء رأسه من المغرب و أصله في المشرق، فمن أين ترى العمود يقوم إذا أقيم؟ قلت: من قبل رأسه. قال: فحسبك من المغرب يقوم و أصله من المشرق و هناك يستوي قيامه و يتم أمره؛ و كذلك كان المهدي عليه السلام و نشأته بالمشرق ثم هاجر إلى المغرب، فقام من جهته. و بالمشرق يتم أمره، و يقوم من ذريته من يتم الله به ذلك فيما هناك، و يورثه الأرض كما قال عز و جل في كتابه المبين: [وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ] وكله ينسب إلى المهدي عليه السلام لأنه مفتاحه وبدعوته امتد أمره، وكل قائم من ولده من بعده مهدي قد هداهم الله عز وجل ذكره، و هدى بهم عباده إليه سبحانه، فهم الأئمة المهديون و العباد الصالحون الذين ذكرهم الله في كتابه أنه يورثهم الأرض و هو لا يخلف الميعاد). از عبد الرحمان اقرع قيرواني مغربی گوید: از امام كاظم (ع) سوال كردم: (ما روايت كرديم كه مهدى از شماست، پس چه وقت قيام می كند؟ و كجا؟ فرمود: آنچه سؤال كردی همانند عمودی است كه از آسمان بيافتد سرش از مغرب است و اصلش در مشرق باشد، پس از كجا اين عمود می ايستد؟ گفتم: از سرش. فرمود: از مغرب بلند می شود و اصلش از مشرق و آنجا استوار می شود و امرش به اتمام می رسد. همچنین مهدی (ع) اینگونه بود سر منشأ ایشان مشرق بود سپس به مغرب مهاجرت نمود، پس از آن جهتش برپا می شود و در مشرق امرش صورت می پذیرد، و کسی از نوادگانش به این امر قیام می کند و در آنجا خداوند بوسیله ی او این امر را اتمام می کند، و او را وارث زمین می گرداند همانطور که خدای عز و جل در کتاب آشکارش فرمود: [بدرستی که ما در زبور بعد از ذكر (صحف قبل از زبور) مقرر داشتیم كه بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد]. و تمام آن به مهدی نسبت داده می شود. زیرا او گشایشگر آن است و با دعوت او امرش امتداد می یابد. و هر قائمی از فرزندانش که بعد از او می باشد، مهدی است. همانا خداوند عز و جل آنها را هدایت کرده است. و توسط آنها بندگانش به سوی خداوند سبحان هدایت می شوند. پس آنها امامان مهدیین هستند و آن بندگان صالحی که خداوند آنها را در کتابش ذکر فرموده است که آنها را وارث زمین مى گرداند و خداوند خلف وعده نمی کند).شرح الأخبار للقاضي النعمان المغربي ج۳ ص۳۶۴. تصور نمی شود حق طلب از این روایت به این روشنی چشم پوشی کند. این روایت چنان واضح است که نیاز به تأویل و تفسیر ندارد، و امر زمینه ساز و مهدیین (ع) را به روشنی بیان می دارد. “پس از آن جهتش برپا می شود و در مشرق امرش صورت می پذیرد”، از جهتش برپا می شود یعنی از طرف مغرب اوامر از امام (ع) صادر می شود و به این دلیل است امام کاظم (ع) فرمود: “و تمام آن به مهدی نسبت داده می شود” یعنی هر آنچه فرزندشان که مبدأ ظهورشان از مشرق است انجام می دهد به امر و راهنمائی امام مهدی (ع) است و لهذا تمامی اینها به ایشان منتسب می شوند. و عن أبي قبيل عن عبداللّه بن عمر قال: (يخرج رجل من ولد الحسين من قبل المشرق لو استقبلته الجبال لهدمها و اتخذ فيها طرقاً). از ابی قبیل از عبد الله بن عمر گوید: (مردی از فرزندان حسین (ع) از جهت مشرق خروج می کند اگر کوه ها در جلوی او باشند آنها را ویران و در آنها راه ها پیش گیرد).قال الكنجي الشافعي في البيان ص ۵۱۳: رواه الطبراني و أبو نعيم. (الإمام المهدي المنتظر، ج۱ ص۴۳). عن الإمام الباقر (ع): (كأني بقوم قد خرجوا بالمشرق يطلبون الحق فلا يعطونه، ثم يطلبونه فلا يعطونه، فإذا رأوا ذلك وضعوا سيوفهم على عواتقهم فيعطون ما سألوه فلا يقبلونه حتى يقوموا، ولا يدفعونها إلا الى صاحبكم، قتلاهم شهداء، أما إني لو أدركت صاحب ذلك لاستبقيت نفسي لصاحب هذا الأمر). ابو خالد كابلى، از امام محمد باقر (ع) روايت كرده است كه فرمود: (گويى مردمى را كه از مشرق قيام كرده اند مى بينيم، آنان حق را طلب مى كنند و به آنها داده نمى شود، باز آن را طلب مى كنند و به آنان داده نمى شود. هنگامى كه وضع را چنين مى بينند، شمشيرهايشان را بر گردن (دشمنان) شان مى گذارند، پس آنچه مى خواهند به آنان داده مى شود، ولى مقصود خود را هنوز بر آورده نمى بينند و به قيام خود ادامه داده و شمشيرها و سلاح خود را زمين نمى گذارند، تا آنجا كه همه آنها را در اختيار صاحب شما [يعنی مهدي موعود (ع)] و در ياری او قرار دهند. كشته شدگانشان شهيدند. آگاه باشيد اگر من آن زمان را درك كنم، خود را براي صاحب اين امر نگاه می دارم).غيبة النعماني: ۲۸۱. در كتاب يوم الخلاص از امام صادق (ع): (إذا رأيتم الرايات السود تخرج من خراسان فأتوها و لو حبواً على الثلج فإن حملتها يطلبون الحق فلا يعطونه فيقاتلون و ينتصرون فيعطون ما سألوا فلا يقبلون كأني بهم قد وضعوا سيوفهم على عواتقهم حتى يدفعوا راياتهم إلى القائم المهدي إلا أنهم أنصار المهدي يوطئون له سلطانه قلوبهم كزبر الحديد فإذا رأيتم الرايات السود تجيء من قبل المشرق فأكرموا الفرس فإن دولتنا فيهم). امام صادق (ع) فرمود: (اگر دیدید که پرچم های سیاه از خراسان خروج کردند خودتان را به آنها برسانید حتی اگر سینه خیز بر روی یخها باشد. زیرا حاملان آن حق را طلب می کنند ولی به آنها داده نمی شود. پس می جنگند و پیروز می شوند . پس به آنها آنچه را که طلب کرده بودند داده می شود اما قبول نمی کنند . گویی آنها را می بینم که شمشیرهایشان را بر دوش خود قرار داده اند تا آن که پرچمهایشان را به قائم مهدی برسانند. بدانید که آنها انصار مهدی هستند که حکومت او را برایش مهیاء می کنند. قلب های آنان مانند پاره های آهن است. پس اگر دیدید که پرچم های سیاه از طرف مشرق می آیند پارسیان را گرامی بدارید زیرا که دولت ما در آنها است).از كنز العمال ج ۷ ص ۲۶۱ و غير آن. آیا امری به یاری این زمینه ساز شده است؟ أمير المؤمنين (ع): (يا عامر إذا سمعت الرايات السود مقبلة، فاكسر ذلك القفل و ذلك الصندوق، حتى تقتل تحتها، فإن لم تسطع فتدحرج حتى تقتل تحتها). امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: (هـنـگـامى كه شنيدى پرچمهاى سياه روى آورده و تـو در صـنـدوقـى در بـسـتـه قـرار داشتى، به هر صورت ممكن، آن را بگشا تا تحت آن پـرچـمـهـا قرار گيرى و اگر نتوانستى در صندوق را بگشايى و روى پاى خود بروى، همانگونه خود را بغلطان تا به هدف برسى).معجم أحاديث الإمام المهدي (ع) – الشيخ علي الكوراني العاملي – ج ۳ – ص ۷۹. چرا امر به یاری این زمینه ساز شده ایم؟ عن خلاد، قال سأل رجل جعفر بن محمد عليهما السلام فقال: (يا أبا عبد الله إذا خرج السفياني فما حالنا؟ قال: إذا كان ذلك فإلينا). از خلاد گوید: مردى به حضرت صادق (ع) عرض کرد: (وقتی که سفيانى خارج شود حال ما چگونه خواهد بود؟ فرمود: چون او بيرون آيد پس به سوى ما روى آوريد).الأمالي للطوسي ص: ۶۸۰ – الغيبة للطوسي ص: ۶۹ – بحار الأنورا ج ۵۲ ص ۲۴۹. و همه می دانند که سفیانی یکی از علامات ظهور امام مهدی (ع) است، و آن کس که در زمان خروجش با سفیانی خواهد بود مهدی اول یمانی است، و جنگ بین آنها خواهد بود، و بخاطر این است می بینیم که آل محمد (ع) خبر می دهند که اگر سفیانی خروج کرد به طرف ما بیایید، یعنی به طرف حامل پرچم ما بیایید، صاحب هدایتگرترین پرچم ها. عَنْ سَدِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): (يَا سَدِيرُ الْزَمْ بَيْتَكَ وَ كُنْ حِلْساً مِنْ أَحْلَاسِهِ وَ اسْكُنْ مَا سَكَنَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ فَإِذَا بَلَغَكَ أَنَّ السُّفْيَانِيَّ قَدْ خَرَجَ فَارْحَلْ إِلَيْنَا وَ لَوْ عَلَى رِجْلِكَ). از سدیر گوید: امام جعفر صادق (ع) فرمود: ( ای سدیر مادامی که شب و روز ساکن است، و شب و روزی در جريان است، تو هم ساکن باش، وقتى که شنيدى سفيانى خروج کرده بيا به طرف ما ولو پياده باشى).الكافي ص:۲۶۴ ج :۸ حديث القباب ص: ۲۳۱. به طرف ما بيا: و چه کسی امروز غیر از مهدی اول یمانی صاحب پرچم اهل بیت علیهم السلام بین ما می باشد، و اهل بیت علیهم السلام به خوبی روشن می سازند که در این زمان چه کنیم. ورد عن رسول الله (ص): (… حتى ترتفع رايات سود من المشرق فيسألون الحق فلا يعطونه، ثم يسألونه فلا يعطونه، ثم يسألونه فلا يعطونه، فيقاتلون فينصرون. فمن أدركه منكم، أو من أعقابكم فليأت إمام أهل بيتي، و لو حبواً على الثلج، فإنها رايات هدى، يدفعونها الى رجل من أهل بيتي يواطئ اسمه اسمي، و اسم أبيه اسم أبي، فيملك الأرض فيملؤها قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلما). از رسول الله (ص) فرمود: (…تا آن كه پرچم هايى سياه در مشرق سر بلند كنند. حق را طلبند و بديشان ندهند، در برهه اى ديگر حق را طلب كنند و بديشان ندهند، و باز نيز چنين شود، پس آن گاه نبرد كنند و پيروز شوند. سپس فرمود: هر كه از شما يا فرزندانتان چنين روزى را درك كرد نزد امامى كه از خاندانم مى باشد حاضر شود – اگر چه جامه به خود پيچد و بر برف گام نهد – زيرا اين پرچم ها پرچم هاى هدايتند كه آنها را به مردى از خاندانم تقديم كنند، نام او همانند اسم من است، و اسم پدرش همانند اسم پدر من است، پس زمین را حاکم می شود و آن را پر از عدل و داد می کند بعد از آنکه از ظلم و ستم پر شود).معجم أحاديث الإمام المهدي ج۱ ص۳۸۲. و در این روایت رسول الله (ص) رهبر پرچم های سیاه را به (امامی از اهل بیتم) می نامد، و همانگونه که واضح است رهبر پرچم های سیاه امام مهدی محمد بن الحسن (ع) نیست، و در همین روایت آشکار است که اصحاب پرچم های سیاه آن را به امام مهدی (ع) که زمین را پر از عدل و داد می کند می سپارند، و این روایت ولو از طریق اهل سنت است الا اینکه از طریق علمای ما شیعیان با اختلاف کوچک در بعضی از مضامین ایراد شده است، اما مضمون عام آنها یکی است. بنابراین روایت بسیار واضح و آشکار است که دلیل امر به یاری این پرچم این است که ایشان “مردی از اهل بیت” می باشد، پس آیا می توان نسبت به این پرچم بی تفاوت ماند؟ برای این است اهل بیت (ع) فرمودند: برای ما پرچمی است که هر کس آن را یاری دهد، خدا او را یاری دهد، و هر کس خذلان کند خدا او را مخذول می سازد. و عن النبي (ص): (يلقي أهل بيتي بلاء حتى يبعث الله راية من المشرق سوادء من نصرها نصره الله و من خذلها خذله الله حتى يأتوا رجلاً اسمه كأسمي فيولونه أمرهم فيؤيده الله بنصره). رسول الله (ص) فرمود: (اهل بیت من دچار بلاهایی می شوند تا آن که خداوند پرچمی را از طرف مشرق مبعوث می کند که سیاه است. هر کس آن را یاری کند، خداوند او را یاری می کند. و هر کس آن را خذلان کند (یاری نکند)، خداوند او را خذلان می کند. تا به مردی که اسم او مانند اسم من است می رسند و امرشان را به او می سپارند. پس خداوند او را با پیروزیش تأیید می کند).مئتان و خمسون علامة ج۱ ص ۱۰۳. و عن مسعدة بن صدقة، قال: (سمعت أبا عبد اللّه جعفر بن محمّد ـ عليهما السلام – يقول: (خطب الناس أمير الموَمنين (عليه السلام) ـ بالكوفة ـ فحمد اللّه و أثنى عليه. .. إلى قوله: و اعلموا أنَّكم إن أطعتم طالع المشرق سلك بكم منهاج رسول اللّه صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم، فتداويتم من الصّمم، و استشفيتم من البكم، و كفيتم موَنة التعسّف و الطلب، و نبذتم الثقل الفادح عن الاَعناق. فلا يبعد اللّه إلاّ مَنْ أبى الرحمة، و فارق العصمة، “و سيعلم الّذينَ ظلموا أيَّ منقلب ينقلبون). از مسعده گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: امیر مؤمنان خطبه ای در کوفه گفت و فرمود: (….بدانيد اگر شما از انقلاب گر مشرق پيروی كنيد، او شما را به راه و روش پيامبر راهنمايی می كند و از بيماری كری و كوری و گنگی رهايی می بخشد، تا از رنج طلب و ظلم آسوده شوید و بار سنگین را از شانه هایتان بر زمین نهید، خداوند از درگاه خود نراند جز آن كس را كه تسليم حق نباشد و ظلم و ستم پيشه كند و آنچه را كه حق او نيست برگيرد.”و کسانی که ظلم کردند بزودی خواهند دانست که به کدام بازگشتگاه خواهند برگشت”).البحار:ج۵۱/۱۱۱ـ ۱۱۲. و عقيدة المسلمين في المهدي ج۱ ص۳۰۴ و روضة الكافي ح۲۲. انقلاب گر مشرق یا صاحب پرچم های سیاه مشرقی راه و روش پیامبر (ص) را می گزیند، بنابراین باید حجتی از حجت های خدا که علم کتاب به او به ارث رسیده است باشد، و مضامین دیگر مؤید این معناست، پس او شفای بيماری كری و كوری و گنگی است، و با او از رنج طلب و ظلم آسوده می شوید و بار سنگین را از شانه هایتان بر زمین می نهید و…. و آیا دلیلی روشن تر از این وجود دارد با این همه ویژگی های منحصر به فرد؟ و عن أمير المؤمنين عليه السلام: في خبر طويل قال: (… و تقبل رايات من شرقي الأرض غير معلمة، ليست بقطن و لا كتان و لا حرير، مختوم في رأس القنا بخاتم السيد الأكبر، يسوقها رجل من آل محمد (ص) تظهر بالمشرق و توجد ريحها بالمغرب كالمسك الأزفر يسير الرعب أمامها بشهر). از علی (ع) فرمود: (پرچمهايى از مشرق زمين رو مى آورند كه علامت ندارند، جنس اين پرچمها نه از پنبه است و نه كتان و نه از حرير، بر روى پوشه ى آنها نوشته شده است. و اين نوشته، نقش نگين پيغمبر صلی الله عليه و آله است. رهبر و فرمانروايشان مردى از خاندان پيغمبر است، اين پرچمها در مشرق زمين پديد مى آيد و بوى آن مانند مشكي معطر (كه در فضا پراكنده شود) به مغرب زمين مى رسد (يعني سراسر دنيا از قيام آنها باخبر مى شوند) ترس و رعب به اندازه ى مسير يك ماه در پيشاپيش آنان، يا پيش از آمدنشان همه جا در دلها قرار مى گيرد…).إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب ج۲ ص ۱۰۳. مصباح البلاغة (مستدرك نهج البلاغة) – المير جهاني – ج ۲ – ص ۱۵۸. و این پرچم را مردی از آل محمد (ع) رهبری می کند، و از این پرچم کسی که جلو زد بیعت شکنی کرده است، و هر کس از آن عقب ماند نابود می شود. عن عبيد بن كرب قال: سمعت أمير المؤمنين (ع) يقول: (إن لنا أهل البيت راية من تقدمها مرق، و من تأخر عنها زهق، و من تبعها لحق). از عبيد بن كرب گوید: از امیر مؤمنان (ع) شنیدم که فرمود: (بدرستی که برای ما اهل بیت پرچمی است، که هر کس از آن جلو بزند، بیعت شکنی کرده است، و هر کس است از آن عقب بماند، نابود می شود، و هر کس که همراه آن باشد، (به ما) مُلحق (وصل) شده است).بشارة الإسلام: ۲۰۲. زمینه ساز ظهور مقدس کیست؟ (… فيخرج الله على السفياني من أهل المشرق وزير المهدي، فيهزم السفياني الى الشام). (…. و خداوند وزير مهدى را از سمت مشرق مى فرستد و سفياني شام را شكست مى دهد).شرح إحقاق الحق ج۲۹ ص۶۲۰. و عن السيد ابن طاووس في ملاحمه: (إذا رأيتم الرايات السود خرجت من قبل خراسان فأتوها و لو حبواً على الثلج، فإن فيها خليفة المهدي). از سيد ابن طاووس در كتاب ملاحم: (موقعى كه ديديد پرچمهای سياه از طرف خراسان خارج شدند خود را به آنها برسانيد حتی اگر با دست و سينه از روى برف برويد، چون كه در آن خليفه مهدى است).الملاحم و الفتن: ۵۲. و مانند اين حديث از رسول الله (ص) ايراد شده است كه فرمود: (يقتل عند كنزكم ثلاثة كلهم ابن خليفة، ثم لا تصير الى واحد منهم ثم تطلع الرايات السود من قبل المشرق فيقاتلونهم قتالاً لا يقاتله قوم، ثم ذكر شاباً فقال: إذا رأيتموه فبايعوه فإنه خليفة المهدي). (سه تن در كنار گنجينه شما كه همگى شان خليفه زاده اند با يكديگر نبرد مىكنند و سر انجام هم هيچ يك از آنها از آن گنجينه بهره اى نمىبرد. پس از آن پرچمهاى سياهى از سوى مشرق ظاهر مى شوند و با شما نبرد مىكنند به گونه اى كه تا آن هنگام چنان نبردى اتفاق نيفتاده است. پس از آن جوانی را یاد کرد و آنگاه فرمود: هرگاه او را ديديد با وى بيعت نمائيد كه او خليفه ى مهدى است).بشارة الإسلام: ۳۰. و در روایت دیگری، مانند همین روایت، (همانا او خلیفه ی خدا مهدی ست). عن ثوبان قال: قال رسول الله (صلى الله عليه و سلم) : (يقتتل عند كنزكم ثلاثة, كلهم ابن خليفة, ثم لا يصير إلى واحد منهم, ثم تطلع الرايات السود من قبل المشرق, فيقتلونكم قتلاً لم يقتله قوم, (ثم يجيء خليفة الله المهدي, فإذا سمعتم به فأتوه فبايعوه, و لو حبواً على الثلج, فإنه خليفة الله المهدي). ثوبان گوید رسول الله (ص) فرمود: (سه فرزند خلیفه کشته می شوند و هیچ کدام به خلافت نمی رسند. سپس پرچم های سیاه از طرف مشرق می آیند. پس جنگ سختی خواهد بود که مانند آن نبوده است. (سپس خلیفه ی خدا مهدی می آید، پس اگر امر او را شنيدید با او بیعت کنید حتی اگر سینه خیز بر روی یخ ها باشد. زیرا که او خلیفه ى خدا مهدی است).العرف الوردي في اخبار المهدي ج۱ ص۶۴. از سيد ابن طاووس در كتاب ملاحم: (موقعى كه ديديد پرچمهای سياه از طرف خراسان خارج شدند خود را به آنها برسانيد حتی اگر با دست و سينه از روى برف برويد، چون كه در آن خليفه مهدى است).الملاحم و الفتن: ۵۲. وزیر، خلیفه و جانشین امام مهدی (ع) که مبدأ ظهور و قیامش از مشرق است آیا نسبتی با ایشان دارد؟ آیا از خاندان اوست؟ عن أمير المؤمنين (ع): (… و يخرج قبله – أي الإمام المهدي – رجل من أهل بيته، بأهل المشرق، و يحمل السيف على عاتقه ثمانية أشهر). از حضرت على عليه السلام فرمود: (مردى از اهل بيت آن حضرت به اهل شرق خروج كرده و مدت هشت ماه شمشير را بر دوش خود حمل مى كند).الملاحم ابن طاووس ص ۶۶ باب ۱۳۳ . الفتن ابن حماد ص ۹۶ . عقد الدرر ص ۱۲۹ . جمع الجوامع ج ۲ ص ۱۰۳ . برهان المتقي ص ۱۰۳ . كنز العمال ج ۱۴ ص ۵۸۹. و از اين روایت متوجه می شویم که وزیر امام مهدی (ع) مردی از اهل بیتش می باشد، و این اشاره ای روشن به فرزندش احمد است. قال الامام الصادق (ع): (و يقبض أموال القائم و يمشي خلفه أصحاب الكهف، و هو الوزير الأيمن للقائم و حاجبه و نائبه و يبسط في المشرق والمغرب الأمن كرامة الحجة بن الحسن عليه السلام). امام صادق (ع) فرمود: (و اموال قائم را دریافت می کند و پشت سر او اصحاب كهف به راه می افتند و او وزير راست قائم، و وزیر و نائبش است و در مشرق و مغرب امن را گسترش می دهد به بركت حجت ابن الحسن (ع)).إلزام الناصب ج۲ ص۱۵۸. پس وزیر قائم (ع) کیست و چگونه در مشرق و مغرب زمین، امن را به برکت حجت (ع) گسترش می دهد؟ آری، زیرا او صاحب پرچمش است و اوست که انصارش را جمع می کند و متصدی بیعت برای پدرش می شود، و برای این است که امام رضا (ع) این را بیان می کند که پرچم هائی که از مصر می آیند به فرزند امام (ع) داده می شوند. عن الإمام الرضا (ع) قال: (كأني برايات، من مصر مقبلات، خضر مصبغات، حتى تأتي الشامات، فتؤدى الى ابن صاحب الوصيات). از امام رضا (ع) فرمود: (گویا پرچمهايی كه سبز رنگ هستند و از مصر رو می آورند را می بینم، تا اينكه به شام می رسد و به فرزند صاحب وصيتها داده شود).المعجم الموضوعي: ص۴۵۱. و صاحب وصيتها امام محمد ابن الحسن مهدی (ع) است و او همچنان كه در وصيت پيامبر نام برده شده مستحفظ (باقی مانده) از آل محمد است، و فرزندش احمد می باشد كه در وصيت اسمش آمده است، و او است فرزند صاحب وصيتها. از مكان او كسى از فرزند و غير فرزند آگاه نمى شود، جز مولائى كه امر آن حضرت را بعد او بدست می گیرد. عن المفضل بن عمر، قال: سمعت أبا عبدالله عليه السلام يقول: (إن لصاحب هذا الأمر غيبتين، إحداهما تطول حتى يقول بعضهم: مات. و بعضهم يقول: قتل. و بعضهم يقول: ذهب. فلا يبقى على أمره من أصحابه إلا نفر يسير لا يطلع على موضعه أحد من ولده و لا غيره، إلا المولى الذي يلي أمره). از مفضل بن عمر گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که می فرماید: (براى صاحب اين امر، دو غيبت است كه يكى از آن دو به قدرى طولانى مى شود كه بعضى مى گويند: او وفات كرده است، و بعضى مى گويند: كشته شده است، و بعضى مى گويند: رفته است; به طورى كه كسى از اصحاب او بر اعتقاد به امامت وى باقى نماند، مگر افراد اندكى، و از مكان او كسى از فرزند و غير فرزند آگاه نمى شود، جز مولائى كه امر آن حضرت را بعد او بدست می گیرد).الغيبه الكبرى ج۱ ص ۵۵. غيبة الطوسي ص۱۶۲. و آن مولا که ایشان را مردی از اهل بیت (ع) نامیدند و از مکان و موضع امام مهدی (ع) اطلاع دارد، قبل از ایشان می آید و طبق راهنمائی های امام مهدی (ع) دستور تقوى می دهد و به هدايت رفتار می كند و در صدور حكمش رشوه نمی گيرد، همانگونه که در روایات سابق اشاره شد به اینکه [او شما را به راه و روش پيامبر راهنمايی می كند و از بيماری كری و كوری و گنگی رهايی می بخشد، تا از رنج طلب و ظلم آسوده شوید و بار سنگین را از شانه هایتان بر زمین نهید]، سپس بعد از آن امام مهدی (ع) ظهور می کند، همانگونه که در ابتدا اشاره شد: (پرچمهاى سياهى که از خراسان خارج مى شوند به کوفه وارد خواهند شد، چون مهدى (ع) در مکه ظاهر شد، جهت گرفتن بیعت به مهدی می فرستد). عن أبي بصير عن أبي عبد الله عليه السلام قال: (الله أجل و أكرم و أعظم من أن يترك الأرض بلا إمام عادل قال: قلت له: جعلت فداك فاخبرني بما أستريح إليه قال: يا أبا محمد ليس ترى امة محمد فرجاً أبداً مادام لولد بني فلان ملك حتى ينقرض ملكهم فإذا انقرض ملكهم أتاح الله لأمة محمد برجل منا أهل البيت يسير بالتقى و يعمل بالهدى و لا يأخذ في حكمه الرشا. و الله إني لأعرفه باسمه و اسم أبيه ثم يأتينا الغليظ القصرة ذو الخال و الشامتين القائد العادل الحافظ لما استودع يملأها عدلاً و قسطاً كما ملأها الفجار جوراً و ظلماً). از ابو بصير از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: (خداوند بزرگتر و مكرم تر و اعظم از آن است كه زمين را بدون امام عادل بگذارد، ابو بصير گفت: قربانت گردم! چيزى به ما اطلاع دهيد كه موجب آرامش خاطر ما باشد، فرمود: اى ابو محمد! مادام كه بنى عباس بر تخت سلطنت تكيه زده اند، امت محمد صلّى اللَّه عليه و آله فرج و راحتى ندارند. وقتى كه دولت آنها منقرض گرديد، خداوند مردى را كه از اهل بيت ماست و براى امت محمد صلّى اللَّه عليه و آله نگاه داشته ظاهر گرداند تا دستور تقوى دهد و به هدايت رفتار كند و در صدور حكمش رشوه نگيرد. بخدا قسم من او را به اسم خود و پدرش ميشناسم. سپس مردى كه گردنى قوى دارد و داراى دو خال سياه است به سوى ما خواهد آمد او قائم عادل و حافظ امانت الهى است، او زمين را پر از عدل و داد مى كند چنان كه فاجران آن را پر از ظلم و ستم كرده باشند).بحار الأنوار ج ۲۵ ص ۲۶۹. عن إسماعيل بن جابر عن أبي جعفر محمد بن علي (ع) أنه قال: (يكون لصاحب هذا الأمر غيبة في بعض هذه الشعاب، و أومى بيده إلى ناحية ذي طوى حتى إذا كان قبل خروجه أتى المولى الذي معه حتى يلقى بعض أصحابه فيقول: كم أنتم ها هنا؟ فيقولون: نحو من أربعين رجلاً، فيقول: كيف أنتم إذا رأيتم صاحبكم؟ فيقولون: والله لو ناوى بنا الجبال لناويناها معه، ثم يأتيهم من القابلة فيقول: أشيروا إلى رؤسائكم أو خياركم عشرة، فيشيرون إليهم فينطلق بهم حتى يلقوا صاحبهم، و يعدهم الليلة التي تليها). از اسماعیل بن جابر، از ابی جعفر محمد بن علی (ع) فرمود: (صاحب اين امر را در يكى از اين درّه ها غيبتى است- و با دست خود به ناحيه ذى طوى اشاره نمود- تا آنكه قبل از خروجش مولائى كه امر او را بدست می گیرد و پيوسته با اوست بيايد تا با پاره اى از اصحاب وى ملاقات كند و گويد: شما در اينجا چند نفريد؟ و آنان مى گويند: حدود چهل مرد، پس گويد: اگر شما صاحب خود را ببينيد چه خواهيد كرد؟ آنان پاسخ دهند: به خدا سوگند اگر ما را دستور فرمايد كه كوه ها را از جا بر كنيم در ركاب او خواهيم كَند. سپس سال بعد نزد آنان آمده گويد: ده تن از سر كردگان و برگزيدگان خود را نشان دهيد، و آنان براى او ده نفر را تعیيّن مى كنند، پس با ايشان (از آن جمع جدا شده) روانه مى گردد، تا صاحب خويش را ملاقات كنند، و او ايشان را وعده فردا شب مى دهد).كتاب الغيبة للنعماني ص۱۸۲. غاية المرام و حجة الخصام ص۲۱۱. صاحب اين امر را در يكى از اين درّه ها غيبتى است- و با دست خود به ناحيه ذى طوى اشاره نمود- تا آنكه قبل از خروجش مولائى كه امر او را بدست می گیرد و پيوسته با اوست بيايد تا با پاره اى از اصحاب وى ملاقات كند. صاحب غیبت امام مهدی (ع) می باشد، و روایت اشاره به وقتی دارد که قبل قیامش است، پس چه چیزی قبل قیامش خواهد بود که آن مولا که با او می باشد می آید، و آن مولا که با اوست همان مولائی است که امر (خلافت) او را بعد ایشان (ع) بدست می گیرد. و در این روایت این مولا چه چیزی انجام می دهد که می گوید شما در اینجا چند نفرید؟ و آنان مى گويند: حدود چهل مرد، پس گويد: اگر شما صاحب خود را ببينيد چه خواهيد كرد؟ آنان پاسخ دهند: به خدا سوگند اگر ما را دستور فرمايد كه كوه ها را از جا بر كنيم در ركاب او خواهيم كَند. سپس سال بعد نزد آنان آمده گويد: ده تن از سر كردگان و برگزيدگان خود را نشان دهيد، و آنان براى او ده نفر را معيّن مى كنند، پس با ايشان (از آن جمع جدا شده) روانه مى گردد، تا صاحب خويش را ملاقات كنند، و او ايشان را وعده فردا شب مى دهد. پس به آنها می گوید شما در اینجا چند نفرید؟ اگر شما صاحب خود را ببينيد چه خواهيد كرد؟ و با این روایت روشن می شود که او صاحب دعوت و دعوت کننده ی به سوی امام مهدی (ع) می باشد که آنها را می برد تا با امام مهدی (ع) ملاقات کنند. عن ابي عبد الله عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله: (طوبى لمن ادرك قائم اهل بيتي و هو مقتد به قبل قيامه يتولى وليه و يتبرأ من عدوه و يتولى الائمه الهادية من قبله اولئك رفاقي و ذي ودي و مودتي و اكرم امتي عَلَيَ). (قال رفاعة: واكرم خلق الله علي). از امام صادق (ع) فرمود: (خوشا به حال كسى كه به حضور قائم برسد و حال آنكه پيش از قيام او نيز پيرو او باشد، آنكه با مولای او دوست و با دشمن او دشمن و مخالف است و با رهبران و پيشوايان هدايتگر پيش از او نيز دوست است، اينان همنشين و دوستان من و گرامى ترين امت در نزد من هستند).غيبة الطوسي ص ۲۷۵. خوشا به حال كسى كه به حضور قائم برسد و حال آنكه پيش از قيام او نيز پيرو او باشد، آنكه با مولای او دوست باشد، و آن همان مولائی است که امر امام مهدی (ع) به دست او می رسد، و او همان شخصی است که بر جای و مکان او مطلع است و اولین ایمان آورند گان است. قال الامام زين العابدين (ع): (كأني بصاحبكم علا فوق نجفكم بظهر كوفان معه انصار ابيه تحت راية رسول الله قد نشرها فلا يهوي بها الى قوم إلا أهلكهم الله عز وجل). امام سجاد (ع) فرمود: (گویا [می بینم] صاحب شما را که بر نجف تان، در پشت کوفه همراه با او انصار پدرش می باشند زیر پرچم رسول خدا افراشته شده. بر هيچ قومى فرود نمى آيد مگر آنکه خداوند صاحب عزت و جلال، (آن قوم را) نابودشان مى سازد).كتاب بحار الانوار ج ۵۱ ص ۱۳۵ – منتخب الاثرص۳۱۲ بلفظ قريب و مثله في الامام المهدي ص۹۰ كتاب يوم الخلاص ص ۲۴۸. عن عبد الأعلى الحلبي، عن أبي جعفر (عليه السلام) – في حديث – قال: (حتى إذا بلغ إلى الثعلبية قام إليه رجل من صلب أبيه، و هو من أشد الناس ببدنه، و أشجعهم بقلبه ما خلا صاحب هذا الأمر، فيقول: يا هذا ما تصنع؟ فو الله إنك لتجفل الناس إجفال النعم، أفبعهد من رسول الله (صلى الله عليه و آله) أم بماذا؟ فيقول المولى الذي ولي البيعة: و الله لتسكتن أو لأضربن الذي فيه عيناك. فيقول له القائم: اسكت يا فلان، إي و الله إن معي عهداً من رسول الله، هات لي يا فلان العيبة – أو الزنفيلجة – فيأتيه بها فيقرؤه العهد من رسول الله (ص) فيقول: جعلني الله فداك ، أعطني رأسك أقبله فيعطيه رأسه، فيقبل بين عينيه، ثم يقول: جعلني الله فداك، جدد لنا بيعة، فيجدد لهم بيعة). از امام باقر (ع) در خبری طولانی در ذكر خبر واحوال و مسیر قائم فرمود: (… پس اگر به ثعلبيه برسد مردی از صلب پدرش به طرف او به پا می خیزد، و او شديدترين مردم در بدنش و شجاعترين آنها به قلبش به جز از صاحب اين امر مى باشد….).المهدي المنتظر (ع) ج ۲ – الحاج حسين الشاكري ص ۴۳۶. بشارة الاسلام ص ۲۲۹-۲۲۷. عن أبي جعفر (ع) قال: (إذا اختلف كلمتهم و طلع القرن ذو الشفا لم يلبثوا إلا يسيراً حتى يظهر الأبقع بمصر يقتلون الناس حتى يبلغوا أرم ثم يثور المشوه عليه فتكون بينهما ملحمة عظيمة ثم يظهر السفياني الملعون فيظهر بهما جميعاً و يرفع قبل ذلك اثنتي عشرة راية بالكوفة معروفة و يقبل بالكوفة رجل من ولد الحسين يدعوا إلى أبيه ثم يبث السفياني جيوشه). از محمد باقر (ع) فرمود: (…..در کوفه مردی می آید از فرزندان حسین علیه السلام که برای پدرش دعوت می کند، سپس سفیانی لشکرش را ارسال می کند).في بعض ما ورد في السفياني في سنة الظهور / مركز المصطفى / عن كتاب الفتن لابي نعيم / ج۱ ص۲۸ نام زمینه ساز چیست؟ علي بن أحمد، عن عبيد الله بن موسى، عن عبدالله بن محمد، عن محمد بن خالد، عن الحسن بن المبارك، عن أبي إسحاق الهمداني، عن الحارث عن علي (عليه السلام) أنه قال: (المهدي أقبل، جعد، بخده خال، يكون مبدأه من قبل المشرق، و إذا كان ذلك خرج السفياني فيملك قدر حمل امرأة تسعة أشهر يخرج بالشام فينقاد له أهل الشام إلا طوائف من المقيمين على الحق، يعصمهم الله من الخروج معه، و يأتي المدينة بجيش جرار، حتى إذا انتهى إلى بيداء المدينة خسف الله به و ذلك قول الله عز وجل في كتابه: [وَ لَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ]). از علی (ع) فرمود: (مهدی مخمور العین، پیچیده موی است و در گونه آن حضرت خالی است و مبداء ظهور مبارکش از طرف شرق است. و اگر آنچنان شد سفيانى خروج خواهد نمود و سلطنت او به مدت باردارى يك زن يعنى نه ماه مى باشد. از شام قيام مى كند و اهالى آنجا همگى به او مى پيوندند مگر گروهى كه بر حق استوارند و خداوند ايشان را از خروج با سفيانى حفظ مى كند، آنگاه سفيانى با لشگرى بسيار عظيم به سوى مدينه حركت مى كند تا اينكه به دشت و صحرا اطراف مدينه مى رسد در اين موقع زمين به دستور خدا با ايجاد شكاف بزرگى لشكر او را مى بلعد، و آن فرموده ی خدای تعالی در قرآن است: “و اى كاش مى ديدى هنگامى را كه [كافران] وحشت زده اند [آنجا كه راه] گريزى نمانده است و از جايى نزديك گرفتار آمده اند”).تاريخ الامام الثاني عشر ج ۲ ص۲۶۳. غيبة النعماني: ۳۰۴، البحار: ۵۲|۲۵۲ ـ از غيبة النعماني، منتخب الاَثر: ۴۵۴ـ عن المحجة و ينابيع المودة، البرهان: ۳|۳۵۴. ملاحظه: اولاً، امام مهدی محمد بن الحسن (ع) مبدأ ظهور وی از مکه می باشد و روایت فوق سمت مشرق را بیان می کند. دوماً، سفیانی از علامتهاى ظهور امام مهدی (عج) می باشد، پس چگونه سفیانی بعد از امام مهدی (ع) می آید؟ بنابراین در بسیاری از روایات اهل بیت (ع)، مهدی اول را مهدی نامیده اند که پیش تر این مورد با جزئیات کامل توضیح داده شد. اکنون از روایت زیر متوجه می شویم آن شخص که از طرف مشرق می آید و زمینه ساز ظهور مقدس و انقلابگر است و نام ایشان را مهدی [مهدی اول احمد] یا مردی از اهل بیت ذکر کردند، چیست. عن الباقر (ع): (إن لله تعالى كنزاً بالطالقان ليس بذهب و لا فضة، اثنا عشر ألفا بخراسان شعارهم” أحمد أحمد” يقودهم شاب من بني هاشم على بغلة شهباء، عليه عصابة حمراء، كأني أنظر إليه عابر الفرات. فإذا سمعتم بذلك فسارعوا إليه و لو حبواً على الثلج). امام باقر(ع) فرمود: (براى خداى تعالى گنجى در طالقان است نه طلاست و نه نقره بلکه دوازده هزار نفر در خراسان اند که شعارشان “احمد احمد” است و رهبر آنها جوانى از بنى هاشم سوار بر قاطرى سپيد رنگ است و پيشانى بندی قرمز رنگ بر سر بسته است، گويی به او مى نگرم که از رود فرات هم مى گذرد اگر دعوت او را شنيديد بسوى او بشتابيد حتى اگر مجبور باشيد سينه خيز بر روی يخها حرکت کنيد).منتخب الأنوار المضيئه ص ۳۴۳. عن حذيفة بن اليمان قال: سمعت رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم و ذكر المهدي فقال: (إنه يبايع بين الركن اسمه أحمد وعبد الله والمهدي، فهذه أسماؤه ثلاثتها). حذيفه گويد: شنيدم كه رسول الله (ص) درباره مهدي فرمود: (همانا با او بين ركن و مقام بيعت می كنند و اسمش احمد و عبد الله و مهدی است. اين سه اسم نام های او می باشند).غيبت – طوسی ص ۴۵۴. غيبت – طوسی ص ۴۷۰. بحار الأنوار ج ۵۲، ص ۲۹۱. صاحب پرچم سیاه، و گنج طالقانی که در خراسانند احمد است، و به این دلیل است که ما را امر به یاری ایشان کردند [اگر دعوت او را شنيديد بسوى او بشتابيد حتى اگر مجبور باشيد سينه خيز بر روی يخها حرکت کنيد]، و ایشان همان شخصی است که در بین رکن و مقام با ایشان بیعت می کنند. به روایت زیر دقت فرمایید که ایشان (ع) صاحب کدام پرچم است: و عن الصادق (ع): (له كنز بالطالقان، ما هو بذهب و لا فضة، و راية لم تنشر مذ طويت). از امام صادق (ع): (براى او گنجی است در طالقان كه (از جنس) طلا و نقره نيست. و پرچمی است كه از هنگام فرو پيچيده شدن، گشوده نشده است).المعجم الموضوعي: ۶۰۱. آری، ایشان صاحب همان پرچم اهل بیت (ع) است، و این پرچم، پرچمِ رسول الله (ص) است که در روز جمل امیر مؤمنان آن را بر افراشت، سپس آن را فرو پیچید، و برای قائم (ع) بجا گذاشت، و ایشان همان قائمی است که حامل همان پرچم اهل بیت (ع) است. آری، آن پرچم که امیر مؤمنان آن را پیچید و در بصره قرار داد، برای قائم مشرقی که از بصره است گذاشته بود، تا وقت آن برسد و آن بر افرازد. عن أبي بصير، قال: قال أبو عبدالله (ع): (لما التقى أمير المؤمنين (ع) و أهل البصرة نشر الراية، راية رسول الله (ص) فزلزلت أقدامهم… الى أن قال: فقال للحسن: يا بني إن للقوم مدة يبلغونها، و إن هذه راية لا ينشرها بعدي إلا القائم صلوات الله عليه). از ابی بصیر گوید: اما صادق (ع) فرمود: (هنگامی که امیر مؤمنان (ع) با اهل بصره رو در رو شد پرچم را بر افراشت، پرچمِ رسول الله (ص)، پس قدم آنها را در هم شکشت…. تا جائی که گفت: پس به امام حسن (ع) فرمود: ای فرزندم برای قوم دوره ای است که می گذرانند، و اینکه این پرچم بعد از من کسی آن را بر نمی افرازد مگر قائم درود خدا بر او باد).غيبة النعماني: ۳۱۹. زمینه ساز، به امر چه کسی زمینه سازی می کند؟ بی تردید امام مهدی (ع) طبق روایات صحیح و متواتر، از پدرانش به جز اصحاب کساء برتر است، همانگونه که امام مهدی (ع) و ائمه (ع) از مهدیین (ع) برتر و مقامشان والاتر است. در روایات زیر به این مسئله پی خواهید برد، که مهدی اول (ع) توسط امام مهدی (ع) هدایت شده است، و توسط همین هدایت، امر زمینه سازی را انجام می دهند. از اخبار پیامبر (ص) در مود مهدى عليه السلام در حاليكه با سلمان سخن می گوید، فرمود: (ثم ضرب بيده على الحسين عليه السلام فقال: يا سلمان، مهدي أمتي الذي يملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً من ولد هذا. إمام ابن إمام، عالم ابن عالم، وصي ابن وصي، أبوه الذي يليه إمام وصي عالم. قال: قلت: يا نبي الله، المهدي أفضل أم أبوه؟ قال: أبوه أفضل منه. للأول مثل أجورهم كلهم لأن الله هداهم به. أيما داع دعا إلى هدى فله أجره و مثل أجور من تبعه لا ينقص ذلك من أجورهم شيئاً، و أيما داع دعى إلى ضلالة فعليه وزره و مثل أوزار من تبعه لا ينقص ذلك من أوزارهم شيئ). از اخبار پیامبر (ص) در مود مهدى عليه السلام در حاليكه با سلمان سخن می گوید، فرمود: (سپس ایشان با دستش به حسین (ع) زد و فرمود: یا سلمان، مهدی امتم که دنیا را پر از عدل و داد می کند در حالی که پر از ظلم و ستم شده است از فرزندان این است. امام فرزند امام، عالم فرزند عالم، و وصی فرزند وصی است. پدرش که بعد از او می آید امام، وصی و عالم است. سلمان گوید: گفتم: ای پیامبر خدا، مهدی برتر است یا پدرش؟ فرمود: پدرش از او برتر است .اوّلى آنان مثل اجر همه آنان را دارد چرا كه خداوند بوسيله ى او آنان را هدايت كرده است. هر كس به هدايتى دعوت كند اجر خود و مثل اجر كسانى كه تابع او شده اند را خواهد داشت، بدون آنكه از اجر آنان كم شود. و هر كس به گمراهى دعوت كند گناه خود و مثل گناه كسانى كه تابع او شده اند را خواهد داشت بدون آنكه اين مطلب از گناه آنان كم كند).سليم بن قيس الهلالي الصفحة ۴۳۱-۴۳۰. و در اینجا رسول الله (ص) به مهدی اول از ذریه ی امام محمد بن الحسن (ع) اشاره می کند بدلیل اینکه پیامبر (ص) فرمود: او امام فرزند امام است و همه می دانند که امام محمد بن الحسن عسگری برای کل مردم معروف و شناخته شده است، پس آیا از سلمان مخفی می باشد که امام محمد بن الحسن امام فرزند امام است؟ و همچنین قرینه ی دیگر فرموده ی رسول الله (ص) است: پدرش که بعد از او می آید امام، وصی و عالم است. و در اینجا سؤالی مطرح می شود: آیا از ائمه کسی است که قبل از پدرش آمد؟ یا اینکه محمد بن الحسن عسگری (ع) قبل پدرش آمد؟ و رسول الله (ص) می فرماید: پدرش که بعد از او می آید امام، وصی و عالم است؟ و قرینه ی سوم سؤال سلمان از رسول الله (ص) است: سلمان گوید: گفتم: ای پیامبر خدا، مهدی برتر است یا پدرش؟ فرمود: پدرش از او برتر است. و همه می دانند که امام مهدی (ع) بعد از اصحاب کساء، از دیگر ائمه (ع) برتر است. و رسول الله (ص) به سلمان می گوید: پدرش از او برتر است. پس این کیست که پدرش از او برتر است غیر از مهدی اول احمد (ع)؟ و قرینه ی چهارم: فرموده ی رسول الله (ص): اوّلى آنان مثل اجر همه آنان را دارد چرا كه خداوند بوسيله ى او آنان را هدايت كرده است. پس اینها چه کسانی هستند که رسول الله (ع) در مورد آنها سخن می گوید؟ و آیا کسانی از ائمه داریم که در زمان امام مهدی (ع) زندگی می کرد یا اینکه ائمه (ع) توسط امام مهدی (ع) هدایت شده اند؟ یا اینکه سخن در مورد ذریه ی امام مهدی (ع) است که همان مهدیین از ذریه اش می باشند؟ و بخاطر همین است که رسول الله (ص) فرمود: آنان مثل اجر همه آنان را دارد چرا كه خداوند بوسيله ى او آنان را هدايت كرده است. و في خبر طويل قالت فاطمة عليها السلام: (يا رسول الله، فأي هؤلاء الذين سميت أفضل؟ فقال رسول الله صلى الله عليه و آله: أخي علي أفضل أمتي، و حمزة و جعفر هذان أفضل أمتي بعد علي و بعدك و بعد ابني و سبطي الحسن و الحسين و بعد الأوصياء من ولد ابني هذا و أشار رسول الله صلى الله عليه و آله بيده إلى الحسين عليه السلام منهم المهدي. و الذي قبله أفضل منه الأول خير من الآخر لأنه إمامه و الآخر وصي الأول. إنا أهل بيت اختار الله لنا الآخرة على الدنيا). حضرت زهرا عليها السّلام عرض كرد: (يا رسول اللَّه، كداميك از اينان كه نام بردى افضل اند؟ پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: برادرم على افضل امّتم است. حمزه و جعفر، اين دو افضل امت من بعد از على و تو و دو پسر و نوه ام حسن و حسين و جانشينان از فرزندان اين پسرم هستند- و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله با دست اشاره به امام حسين عليه السّلام فرمودند- و مهدى از ايشان است. آنكه قبل از (مهدى) است از او افضل است. اوّلى كه مقدم است افضل از مؤخّر است، زيرا امام او است و اين وصىّ آن است. ما اهل بيتى هستيم كه خداوند براى ما آخرت را بر دنيا ترجيح داده است).سليم بن قيس الهلالي ص۸. و در این حدیث نیز رسول الله (ص) روشن می سازد شخصی که در موردش سخن می گوید امام محمد بن الحسن عسگری (ع) نمی باشد، زیرا که ایشان (ص) فرمود: و مهدى از ايشان است، آنكه قبل از (مهدى) است از او افضل است پس آیا امام حسن عسگری (ع) از امام مهدی (ع) برتر است، در حالیکه اهل بیت (ع) روشن ساختند که نهمین وصی از آنها برتر است و او قائم می باشد؟ بن غزوان عن أبي بصير عن أبي جعفر الباقر عليه السلام انّه قال: (يكون منّا بعد الحسين تسعة تاسعهم قائمهم و هو أفضلهم). امام باقر (ع) فرمود: (از ما نه نفر بعد از حسین بن علی می باشند. نهمین آنها قائم آنها است و او برترین آنها است).إثبات الوصية: ۲۲۷، و نحوه في الكافي ۱: ۴۴۸ / ۱۵، و كمال الدين وتمام النعمة: ۳۵۰ / ۴۵، والخصال: ۴۱۹ / ۱۲، و غيبة النعماني: ۹۴، والارشاد: ۳۴۸، و غيبة الطوسي: ۱۴۰ / النجم الثاقب ج۱. الصفحة ۵۲۱. عن عبد الرحمان الأقرع القيرواني المغربي سأل الامام الكاظم (ع): (… و يقوم من ذريته من يتم الله به ذلك فيما هناك، و يورثه الأرض كما قال عز وجل في كتابه المبين: [وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ] وكله ينسب إلى المهدي عليه السلام لأنه مفتاحه وبدعوته امتد أمره، وكل قائم من ولده من بعده مهدي قد هداهم الله عز وجل ذكره، وهدى بهم عباده إليه سبحانه، فهم الأئمة المهديون و العباد الصالحون الذين ذكرهم الله في كتابه أنه يورثهم الأرض و هو لا يخلف الميعاد). از عبد الرحمان اقرع قيرواني مغربی گوید: از امام كاظم (ع) سوال كردم: (… و کسی از نوادگانش به این امر قیام می کند و در آنجا خداوند بوسیله ی او این امر را اتمام می کند، و او را وارث زمین می گرداند همانطور که خدای عز و جل در کتاب آشکارش فرمود: [بدرستی که ما در زبور بعد از ذكر (صحف قبل از زبور) مقرر داشتیم كه بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد]. و تمام آن به مهدی نسبت داده می شود. زیرا او گشایشگر آن است و با دعوت او امرش امتداد می یابد. و هر قائمی از فرزندانش که بعد از او می باشد، مهدی است. همانا خداوند عز و جل آنها را هدایت کرده است. و توسط آنها بندگانش به سوی خداوند سبحان هدایت می شوند. پس آنها امامان مهدیین هستند و آن بندگان صالحی که خداوند آنها را در کتابش ذکر فرموده است که آنها را وارث زمین مى گرداند و خداوند خلف وعده نمی کند).شرح الأخبار للقاضي النعمان المغربي ج۳ ص۳۶۴. و در نتیجه طبق روایات فوق، و قبل آنها، وزیر، خلیفه، ولی بیعت، و… نمی تواند باشد مگر اینکه با امام مهدی (ع) مرتبط باشد، و بر اساس این ارتباط ایشان مردم را هدایت می کند، و تمامی این فضل و برتری به امام مهدی (ع) نسبت داده می شود، همانگونه که درروایتفوق آمده است. الحمد لله وحده وحده وحده