احکام مجازات در قرآن، بسیار خشونت آمیز است
از اشکالاتی که مسیحیان بر قرآن وارد مینمایند بحث سنگسار و قطع دست دزد و جزیه و... است این در حالی از سوی مسیحیان ناآگاه بهعنوان اشکال مطرح میشود که در عهد قدیم و به دستور خدایی که مسیحیان به آن معتقدند و ایماندارند، دستوراتی ازایندست صادرشده است: دستور به سوزاندن،([1]) دستور به قطع دست،([2]) دستور به کشتار مرتدان،([3]) دستور به سنگسار،([4]) دستور کشتار کسانی که در روز سبت کار کنند،([5]) و... و کافی است دوستان مسیحی کمی به کتاب مقدس خویش رجوع نمایند تا مرتکب این اشتباهات بزرگ در مقایسه کردنهای خویش نشوند. اما در مورد جزیه، کافی است به (تثنیه 20: 1 - 11) رجوع نماییم که در آیه 11 بهوضوح این دستور صادرشده است: (۱ چون برای مقاتله با دشمن خود بیرونروی، و اسبها و ارابهها و قومی را زیاده از خودبینی، از ایشان مترس زیرا یهُوَه خدایت که تو را از زمین مصر برآورده است، با توست. ۲ و چون به جنگ نزدیک شوید، آنگاه کاهن پیشآمده، قوم را مخاطب سازد. ۳ و ایشان را گوید: «ای اسراییل بشنوید! شما امروز برای مقاتلة با دشمنان خود پیش میروید؛ دل شما ضعیف نشود، و از ایشان ترسان و لرزان و هراسان مباشید. ۴ زیرا یهُوَه، خدای شما، با شما میرود، تا برای شما با دشمنان شما جنگ کرده شمارا نجات دهد.» ۵ و سروران، قوم را خطاب کرده، گویند: «کیست که خانه نو بناکرده، آن را تخصیص نکرده است؛ او روانه شده، به خانه خود برگردد، مبادا در جنگ بمیرد و دیگری آن را تخصیص نماید. ۶ و کیست که تاکستانی غرس نموده، آن را حلال نکرده است؛ او روانه شده، به خانة خود برگردد، مبادا در جنگ بمیرد، و دیگری آن را حلال کند. ۷ و کیست که دختری نامزد کرده، به نکاح درنیاورده است، او روانه شده، به خانة خود برگردد، مبادا در جنگ بمیرد و دیگری او را به نکاح درآورد». ۸ و سروران نیز قوم را خطاب کرده، گویند: «کیست که ترسان و ضعیفدل است؛ او روانه شده، به خانهاش برگردد، مبادا دل برادرانش مثل دل او گداخته شود». ۹ و چون سروران از تکلم نمودن به قوم فارغ شوند، بر سر قوم، سرداران لشکر مقرر سازند. ۱۰ چون به شهری نزدیک آیی تا با آن جنگ نمایی، آن را برای صلح ندا کن. ۱۱ و اگر تو را جواب صلح بدهد، و دروازهها را برای تو بگشاید، آنگاه تمامی قومی که در آن یافت شوند، به تو جزیه دهند و تو را خدمت نمایند). عبارت جزیه در این آیه، برگردان عبارت عبری (מס) میباشد، که برای اطمینان از ترجمه قدیم مسیحیان، تلاش نمودیم تا آن را از یک سایت یهودی (www.aish.com) پرسشنماییم، و ربی دوید روزنفیلد بهعنوان پاسخگوی این سایت یهودی، این معنا را تأیید نمود. بنابراین این حکم، حتی در عهد قدیم موجود میباشد و این از ندانستن مسیحیان است که بر قرآن به جهت وجود این حکم طعن وارد مینمایند. یکی دیگر از اشکالاتی که مسیحیان بر اسلام وارد مینمایند قضیۀ بردهداری است و درواقع آنان با این اشکال ایمان خود را نقض مینمایند. اما در ارتباط با بردهداری در کتاب مقدس، به سایت مسیحی (gotquestions) رجوع مینماییم که در این رابطه اینگونه نوشته است: (کتاب مقدس بهطور مخصوص بردهداری را محکوم نمیکند. کتاب مقدس میگوید که چطور باید با بردگان رفتار کرد،([6]) اما آن را بهطورکلی غیرقانونی نمیخواند. خیلیها به این مطلب اینطور نگاه میکنند که کتاب مقدس همه نوع بردگی را تأیید میکند. چیزی که آنها متوجه نیستند این است که بردهداری در زمان کتاب مقدس با بردهداری در چند قرن گذشته بسیار متفاوت بوده است. بردهداری در زمان کتاب مقدس فقط منحصر به نژاد نبود و مردم به خاطر ملیت و یا رنگ پوستشان به بردگی گرفته نمیشدند. در زمان کتاب مقدس، بردهداری بیشتر نشانة یک موقعیت اجتماعی بود. مردم وقتی بدهکار بودند و نمیتوانستند بدهی خود را بپردازند و خانوادهشان را تأمین کنند، خودشان را برای بردگی میفروختند. در زمان عهد جدید گاهی دکترها، وکیلها، و حتی سیاستمداران بردة کس دیگری بودند. درواقع بعضی از مردم انتخاب میکردند که برده باشند تا احتیاجاتشان به وسیلة اربابشان تأمین شود).([7]) همچنین در (خروج 21: 1 – 11) احکامی از سوی خدا که آنان او را عیسای مسیح میدانند، در این رابطه بیانشده است: (۱ و این است احکامی که پیش ایشان میگذاری: ۲ اگر غلام عبری بخری، شش سال خدمت کند، و در هفتمین، بیقیمت، آزاد بیرون رود. ۳ اگر تنها آمده، تنها بیرون رود و اگر صاحب زن بوده، زنش همراه او بیرون رود. ۴ اگر آقایش زنی بدو دهد و پسران یا دختران برایش بزاید، آنگاه زن و اولادش از آن آقایش باشند، و آن مرد تنها بیرون رود. ۵ لیکن هرگاه آن غلام بگوید که هرآینه آقایم و زن و فرزندان خود را دوست میدارم و نمیخواهم که آزاد بیرون روم، ۶ آنگاه آقایش او را به حضور خدا بیاورد، و او را نزدیک در یا قایمة در برساند، و آقایش گوش او را با درفشی سوراخ کند، و او وی را همیشه بندگی نماید. ۷ اما اگر شخصی، دختر خود را به کنیزی بفروشد، مثل غلامان بیرون نرود. ۸ هرگاه به نظر آقایش که او را برای خود نامزد کرده است ناپسند آید، بگذارد که او را فدیه دهند، اما هیچ حق ندارد که او را به قوم بیگانه بفروشد، زیرا که بدو خیانت کرده است. ۹ و هرگاه او را به پسر خود نامزد کند، موافق رسم دختران با او عمل نماید. ۱۰ اگر زنی دیگر برای خود گیرد، آنگاه خوراک و لباس و مباشرت او را کم نکند. ۱۱ و اگر این سه چیز را برای او نکند، آنگاه بیقیمت و رایگان بیرون رود). اما در ادامه به سراغ (تثنیه 20: 11 - 14) خواهیم رفت که در آن آمده است: (۱۱ و اگر تو را جواب صلح بدهد، و دروازهها را برای تو بگشاید، آنگاه تمامی قومی که در آن یافت شوند، به تو جزیه دهند و تو را خدمت نمایند. ۱۲ و اگر با تو صلح نکرده، با تو جنگ نمایند، پس آن را محاصره کن. ۱۳ و چون یهُوَه، خدایت، آن را به دست تو بسپارد، جمیع ذکورانش را به دم شمشیر بکش. ۱۴ لیکن زنان و اطفال و بهایم و آنچه در شهر باشد، یعنی تمامی غنیمتش را برای خود به تاراج ببر، و غنائم دشمنان خود را که یَهُوَه خدایت به تو دهد، بخور). و این آیات واضح میباشند و نیاز به توضیحی در آن نیست؛ امیدواریم که مسیحیان کمی تنها کمی تفکر نمایند. بنابراین اگر مسیحیان بخواهند بر اسلام به جهت بردهداری (کسانی که در جنگ قصد کشتن مسلمانان را داشتهاند و سپس به اسارت درآمدهاند) اشکال وارد نمایند، در اصل به کتاب مقدس خویش اشکال وارد نمودهاند. و همچنین این باور که بردگی دشمنانی که در جنگ به اسارت درآمدهاند، انسانی نیست، بهدوراز انصاف میباشد، در حقیقت این عمل، لطفی است بر آنان! (درحالیکه میتوانستند کشته شوند!). احمدالحسن در صفحه رسمی خویش بیان نمود: (... پیامبر ما محمد (ص) پس از جنگ بدر، کفار اسیر را در مقابل فدیهای ساده که یکی از اسیران فقط به جمعی از مسلمانان خواندن و نوشتن یاد دهد، آزاد کرد. این اسیران که رسول مهربان و بخشنده و نمونهای از انسانیت آنان را آزاد کرد به محمد (ص) ایمان نداشتند،بلکه در جنگ میخواستند ایشان را به قتل برسانند و سر به نیست کنند، اما کاری که پیامبر محمد (ص) انجام داد همانطور که دقیقاً میدانیم از اخلاق پیامبران و نیکوکاران است و بلکه ازجمله کسانیست که در مورد اخلاق انسانی والا و نیک جهت اقتداء کردن به بعضی از رفتارهایشان توسط گاندی و ماندلا مثالزدنی شد...).([8]) همچنین توجه خوانندۀ محترم را به پرسش شخصی از احمدالحسن و پاسخی که ایشان ارائه نموده است، جلب مینماییم: (پرسش: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته مولایم، پرسشی از سوی برخی برادران بیخدا که نسبت به احکام اسلام در جنگ، اشکال میگیرند مطرح شده است؛ از جمله این اشکال: چرا در فُتوحات اسلامی، حتی در زمان نبی اکرم، محمد (ص) لشکر اسلامی پیروز، خانمها را میگرفتند و آنان را به عنوان اسیرانی میفروختند و مسلمانان، آنان را بین خودشان تقسیم و خرید و فروش میکردند؟ با توجه به اینکه این لشکر اسلامی، پدران این خانمها یا همسرانشان را در بین نبرد کشتند؛ در نتیجه این خانمها، چگونه میپذیرفتند که به آنها نزدیک شوند؛ آیا این مسئله، عین خواری نیست؟! و تفاوت بین این چنین کارها و مسائلی که داعش امروزه انجام میدهد، چیست؟! با توجه به اینکه این، پرسش یکی از بیخدایان است. آقایم، از شما متشکرم پاسخ احمدالحسن: و علیکم السلام و رحمة الله و برکاته دوستم، درود خداوند بر شما پیش از پاسخ، باید مسئله مهمی را که در ارتباط با این موضوع است، دانست؛ اینکه مسئله بردهداری و سوءاستفاده جنسی و سوءاستفاده دستان کارگر، یکی از استراتژیهای ژنی، برای منتشر نمودن و باقی ماندن و عبور به سوی نسلهای آینده شمرده میشود؛ این مسئله، از وجود آن و باقی ماندنش در خلال تاریخ تکاملی و تا امروز، در چند مملکت حیوانی روشن است؛ و بهترین مثال این سوءاستفاده، پرندۀ کوکو است که از پرندگان دیگر جهت نگهداری از تخم خود و کودکانش و خدمت به آنان سوءاستفاده میکند؛ و مورچهای که اقدام به بردهداری برخی حشرات و انواع دیگر مورچه میکند. و هوموساپینس (به این خاطر که مثال یک مُستعمره ژنی است) فرآیند سوءاستفاده را در طول تاریخش انجام داده است؛ تقریباً تا چند وقت پیش، بدترین راههای بردهداری، در آمریکا انجام میشد؛ آنها به سوءاستفاده از کار کشیدن از بردهها کفایت نمیکردند، بلکه بردهها را شکنجه و حقوق آنان را پایمال میکردند؛ تا امروز، افراد هوموساپینس هر وقت که فرصت برایشان مهیا شد، سوءاستفاده را برای گریختن از جرمهایی که مرتکب شدند بدون اینکه عقوبت و قصاصی برایشان باشد، انجام میدهند. سوءاستفاده جنسی، از طریق غصب نمودن یا فریفتن یا با هر ابزار دیگری، بسیار شایع و مستمر اتفاق میافتد؛ از نظر من، میبینم که امروزه بردهداری، به قبیحترین شکلی که تخیُّل آن امکان دارد، موجود است؛ ولی این مسئله، بردهداری شخصی، برای به دست آوردن نیروی کار این فرد و سوءاستفاده از او نیست، بلکه سوءاستفاده و به بردهداری کشیدن امتها و کشورها و مردم است و آنچه که در لیبی و سوریه و یمن اتفاق افتاد، میتوانیم آن را به شکل دیگری بخوانیم؛ در یکی از جنبههای این نگرش، فرآیند آلودهای برای به دست آوردن سرمایههایی بوده که از این کشورها، به کشور عربی دیگری گریخته است، درحالیکه که اقتصاد این کشور دیگر، در سال 2008 میلادی شکست خورده بود، یا اینکه از راکد کردن اقتصاد آن کشورها، برای مصلحت کشورهای دیگر استفاده کنند؛ این چنین بود که اقتصاد مردم سوریه و یمن (همان افرادی که اساساً بسیاری از آنان در فقر و بدبختی به سر میبرند) به خاطر مصلحت یک کشور عربی ثروتمند، که نقش کفتار استفاده کننده از فرصتها برای حمله به جسد یا حیوان مجروح را بازی میکند، دوشیده شد. بردهداری امروز بسیار بیشتر از هزار یا دو هزار سال قبل میباشد؛ امروزه هر زمانی که فرصت اجازه بدهد، همه مردم مورد سوءاستفاده قرار میگیرند تا از آنان سوءاستفاده شود؛ صحیح است که افراد آزاد هستند و بر اساس مفهوم رایج درباره بردهداری، برده نیستند و فردی وجود ندارد که از تلاش و کار فردی آنان، به شکل مستقیم و فردی سوءاستفاده کند، ولی در واقع، کار و تلاش شخصی آنان و چه بسا تلاش پدران و همه اجدادشان، با دخالت اقتصادی، نظامی و سیاسی، مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و بر آن تسلط پیدا میکنند. روشن است که بردهداری به شکل قدیمی خود، امروزه فایدهای ندارد، بلکه بهترین کار، تمرکز بر فایدهای است که نتیجه بردهداری میباشد و آن همان اقتصاد و تسلط بر تولیدات و کار و تواناییها، هر زمانی که فرصت به برخی از کشورها یا حکومتها یا بگو: کفتارهای بشری اجازه بدهد، است. اما اسلام به عنوان یک دین، بردهداری را نیاورده است، بلکه پیش از اسلام موجود بوده است و همه کشورهای جهان یا جامعههای هوموساپینس، در جنگهایشان از آن استفاده میکردند: و برای لشکر اسلامی در زمان رسول (ص) مقدور نبود که از آن کوتاه بیایند؛ به این خاطر که کوتاه آمدن از آن، به معنای زیان و از بین رفتن فوری است؛ حتی پیش از اینکه اسلام، در جزیرۀ عربی، آغاز به منتشر شدن نماید؛ اگر رقیبانت بفهمند که تو از روشی که آنان برای پیروزی به کار میبرند استفاده نمیکنی، هرگز از تو نمیترسند و عقب نمیکِشند و تو را با صلح ترک نخواهند کرد؛ و به همین خاطر است که خداوند متعال فرمود: {وإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرينَ}([9]) (و اگر عقوبت كرديد، همان گونه كه مورد عقوبت قرار گرفتهايد، به عقوبت رسانيد؛ و اگر صبر كنيد البته آن براى شكيبايان بهتر است). رسول را اینگونه مییابی که تلاش نمود که نسبت به آزار، جایگزین صبر و شکیبایی را استفاده کنند؛ ایشان اسیران بدر را آزاد نمود و آنان را به عنوان برده نگرفت؛ و این عملی روشن که کاملاً مخالفِ کار افرادی بود که در آن زمان، به حق امثال این افراد مینمودند. ولی آیا طرف دیگر، این برخورد را با تو میکند؟! اگر همان طور که در آن زمان اتفاق میافتاد، پاسخ خیر است، تا چه مقداری برای تو امکان پذیر است که به این سو حرکت کنی و باقی ماندن و ادامه را ضمانت کنی؟! در حقیقت، این مسئله در یک راه حل منحصر است؛ اینکه کاری را که امکان پذیر است و در محدودۀ آن شرایط و محیط حیوانی سخت بود، انجام دهی که بر عقلهای هوموساپینس، در آن زمان چیره شده بود. راه حلی برای اسلام جز نظاممند نمودن این بردهداری، به شکلی که با گذشتن زمان، از بین میرفت و از آن بیزار میشدند، نبود؛ اسلام، بین فرد آزاد و برده، مقابل خداوند سبحان و در ارزش انسانی آنان تساوی ایجاد نمود و اسلام، احسان و نیکی به برده و آزاد نمودن آن را از بهترین ابزارهای نزدیک شدن به سوی خداوند قرار داد، تا قانونهایی که لازمهاش این است که با گذشتن زمان، از سوءاستفاده بدنی یا جنسی، بیزار میشدند و بدشان میآمد؛ و آن را مسئلهای رد شده و غیرقابل پذیرش میشمرد؛ و بیشک این احکام اسلامی که در جهان و بین مردم منتشر شد، در پذیرش هوموساپینس به تحریم بردهداری و بازداری از آن به صورت آهسته و به مروز زمان، بر این زمین پیش قدم بوده است. اگر پاسخ برایت کافی بود، چه بهتر و اگر نکته یا بحثی داشتی، اگر خدا بخواهد در بیان مسئلهای که نیازمند بیان است، در خدمتت هستم؛ فقط برای توجه عرض میکنم: من لفظ هوموساپینس را با منظور استفاده نمودم و نه انسان، تا به جنبۀ ژنتیکی و حیوانی او اشاره کنم که او را به بردهداری یا سوءاستفاده از هر دو نوع آن، جنسی و کار کِشیدن، میکِشاند).([10]) [1]- لاويان، 20: 14. [2]- تثنیه 25: 11 - 12. [3]- تثنيه 13: 12 - 16. [4]- تثنیه 21: 18 - 21. [5]- خروج 35: 2. [6]- تثنیه 15: 12 - 15، افسسیان 6: 9، کولسیان 4: 1. [7] -https://goo.gl/GRLkm7 [8]- احمدالحسن، صفحه رسمی فیسبوک، 30 اکتبر، 2014. [9]- نحل: ۱۲۶. [10]-https://goo.gl/GBS7Y6