مختصری از شخصیت یمانی در روایات و چرا یمانی
سید احمد الحسن یمانی موعود از سيد احمد الحسن وصى و فرستاده ى امام مهدى( ع) سؤال شد: يمانى كيست؟ و آيا حدودى براى اين شخصيت وجود دارد كه با آن شناخته شود؟ آيا او از يمن مى باشد، و آيا ایشان معصوم مى باشد بطوری كه مردم را به باطل نکشاند و آنها را از حق خارج نسازد، همانطور كه در روايتى از امام باقر (ع) آمده است: (پرچم وى پرچم هدايت است و بر هيچ مسلمانی جايـز نيست از او سرپيچى كند، و اگر كسى اينكار را انجام داد از اهل جهنم است، چون وى دعوت به حق و هدايت به راه راست مى كند). سيد احمد الحسن عليه السلام اينگونه پاسخ فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله در آغاز بايد بدانیم كه مكه از تهامه([۱]) مىباشد، و تهامه از يمن است. و حضرت محمد و خاندان ايشان همه يمانى میباشند، حضرت محمد يمانى است، و امام علی (ع) يمانى است، و امام مهدى (ع) يمانى میباشد، و دوازده مهدى بعد از ايشان نیز يمانى هستـند. پس مهدى اول يمانى است؛ و اين را علمای با عمل گذشته رحمت خدا بر آنها باد مىدانستند. ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيّاً﴾.([۲]) (اما پس از آنها فرزندان ناشايسته اى جانشین شدند كه نماز را تباه كردند، و از شهوات پيروى نمودند، بزودى مجازات گمراهى خود را خواهند ديد). علامه مجلسی (رحمة الله عليه) در بحار الأنوار کلام اهل بيت را (حكمت يمانيه) ناميده است.([۳]) بلكه از پيامبر خدا ايراد شده است، همانطور كه عبدالمطلب (ع) نيز خانه كعبه را بنام «كعبه يمانيه» ناميده بود.([۴]) اما راجع به حدود شخصيت يمانى باید گفت: در روايتی از امام باقر (ع) اين گونه ايراد شده است: (در پرچـمها پرچـمى هدايت يافـته تر از پرچم يمانى نيست و آن پرچم هدايت است زيرا كه شما را به سوی صاحبـتـان دعوت می کند، و اگر يمانى خروج کرد فروختن اسلحه حرام مى شود، و اگر يمانى خروج کرد، بپا خيز بسوی او، زيرا که پرچمش پرچم هدايت است، و جايز نيست مسلمانان از او سرپيچى كنند، و اگر كسى اينكار را انجام دهد از اهل جهنم است، زيرا که او دعوت به حق و هدايت به راه راست مى كند).([۵]) در حديث فوق چند نکته ی بسيار مهم وجود دارند: ۱- «جايز نيست هيچ مسلمانی از او سرپيچى كند، و اگر كسى اين كار را انجام دهد از اهل جهنم مى باشد». بنابراین نتیجه می گیریم كه يمانى صاحب ولايت الهى است، و شخصی بر مردم حجت نخواهد بود، بطورى كه روی گردانی از وى، انسان را وارد جهنم كند حتى اگر نماز بخواند و روزه بگيرد، مگر اينكه از خلفاى خداوند بر زمين باشد، و آنها اصحاب ولايت من جمله: پيامبران و فرستادگان و امامان و مهديين مى باشند. ۲- «او دعوت به حق و هدايت به راه راست مى كند». دعوت به حق و راه راست (صراط مستقيم) بدين معنا مى باشد كه اين شخص اشتباه نمى كند، تا مردم را وارد باطل كند يا اين كه آنها را از حق خارج سازد، و اين بدان معناست که ايشان معصوم و منصوص العصمة([۶]) است. بنابراين، با اين معنا براى اين قيد و حد، ثمره بزرگی در مشخص کردن شخصيت يمانی ايـجـاد مى شود، اما برداشت هر معناى ديگری از اين جمله (دعوت به حق و هدايت به راه راست مى كند)، اين فرموده از ائمه را بى فايده قلمداد مى كند، پس نه قید و نه حد برای شخصیت یمانی خواهد بود، و بلا نسبت آنها از گفتن کلام بی معنا که از آن مبرا می باشند. پس نتيجه آنچه بدان در موارد اول و دوم اشاره شد این است كه، يمانى حـجتی از حـجتهای خداوند بر زمين، و معصومِ منصوص العصمـة است، و در روايات متواتر و متن هاى قطعى ثابت مى باشد كه حجت های الهی پس از پيامبر اکرم ، دوازده امام و دوازده مهدى مى باشند. و غير از آنها هيچ حجت معصوم ديگری بر زمين نيست. و آنها تمام نعمت و كمال دين و ختم رسالت های آسمانی هستند، که يازده امام از آنها دار دنيا را وداع گفته، و امـام مـهـدى (ع) بقیة الله و دوازده مهدى باقى مانده اند. و يمانى مردم را به سوی امام مهدى (ع) دعوت مى كند، پس يمانى بايد نخستين مهديين باشد، زيرا كه يازده مهدى پس از ایشان از فرزندانش می باشند. ﴿ذرية بَعْضُـهـَـا مِـنْ بَعْــضٍ وَالـلَّـهُ سَـمِـيـعٌ عَـلِيـمٌ﴾.([۷]) (فرزندانى بعضى از نسل بعضى ديگرند و خداوند شنواى داناست). و در زمانی بعد از زمان ظهور امام مهدی (ع) خواهند آمد، بلکه آنها در دولت عدل الهی خواهند بود، و آنچه ثابت است، مهدی اول در زمان ظهور امام مهدى (ع) موجود می باشد، و ايشان نخستين ايمان آورندگان به امام مهدی (ع) در آغـاز ظهور و آماده ساز زمينه قيام مقدس مى باشد، همانطور كه در وصيت رسول الله ذكر شده است. و از اينجا شخص يمانى در شخصیت مهدى اول از دوازده مهدی مذکور در وصیت رسول خدا منحصر می شود. و روايات اهل بيت نام و صفات و محل سکونت مهدى اول را با جزئيات بيان نمودند، كه نام ايشان احمد و كُنيه اش عبدالله يا اسرائيل است.([۸]) و مردم او را اسرائيلى می نامند و ناگزيرند او را اسرائيلی بنامند. و پيامبر خدا فرمود: (نامم احمد و من عبدالله هستم. نامم اسرائيل است و هر آنچه که او را بدان امر نموده مرا نيز امر كرده است، و هر آنچه او را اشاره كرده مرا نيز اشاره كرده است).([۹]) و مهدى اول نخستين فرد، از سيصد و سيزده نفر یار امام مهدی (ع) است، و از بصره مى باشد و در گونه ى راستش اثر و شوره سر دارد، هیکل ایشان همانند موسى بن عمران (ع) است، و در كمرش مُهر نبوت و در وصيت پيامبر خدا ذكر شده است، و او عالم ترين خلق پس از ائمه به قرآن و تورات و انجيل است، و در آغاز ظهورش جوان مى باشد، پيامبر خدا فرمود: (…سپس جوانى را یاد كرد و فرمود: اگر وى را ديديد با او بيعت كنيد كه او خليفه مهدى (ع) است).([۱۰]) وصيت رسول الله در شب وفاتش: از امام صادق (ع) ]از پدرانش از امير مؤمنان [ نـقل شده است که فرمود: (پيامبر خدا در شب وفاتش به على (ع) فرمود: ای ابا الحسن صحيفه و دواتى حاضر كن. و پيامبر خدا وصيتش را فرمود، تا بدين جا رسيد: يا على پس از من دوازده امام، و پس از آنها دوازده مهدى می باشند. و تو يا على نخستين دوازده امام مى باشى. تا حديث بدين جا رسيد و فرمود:… و اگر زمان وفات حسن عسگری (ع) رسيد آن را به فرزندش (م ح م د)، نگهداشته شده از آل محمد تسليم نماید و آنها دوازده امام مى باشند، سپس بعد از آنها دوازده مهدى خواهند بود، پس اگر زمان مرگ (حجت ابن الحسن) رسید امر (خلافت) را به فرزندش اول مهديين تسليم نماید كه سه نام دارد، نامى مانند نام من و نام پدرم و آن عبدالله و احمد و نام سوّمش مهدى است. و او اولين ايمان آورندگان مى باشد).([۱۱]) از امام صادق (ع)فرمود: از نسل ما بعد از قائم (ع) دوازده مهدى از فرزندان حسين (ع) می باشند.([۱۲]) و امام صادق (ع) فرمود: از نسل ما بعد از قائم (ع) يازده مهدى از فرزندان حسين (ع) مى باشند.([۱۳]) و در اين روايت «قائم» همان «مهدى اوّل» مى باشد، نه امام مهدى ]محمد ابن الحسن العسکری عليه السلام[ زيرا كه پس از امام مهدی (ع) دوازده مهدى مى باشند. امام باقر (ع) در مشخصات مهدى اول فرمود: (… رنگ پوست او به سرخی می گراید، چشمانش به گودی نشسته، ابروهايش برجسته، و شانه های عريض و پهن بوده و سر و موهایش مجـعد است، و در صورتش اثر و نشانه اى است، خداوند موسى را رحمت كند).([۱۴]) و از امير مؤمنان (ع) در خبرى طولانى در ذكر اصحاب قائم (ع) فرمود: (… اول آنها از بصره و آخر آنها از ابدال مى باشد…).([۱۵]) و از امام صادق (ع) در روايتى طولانى که نام ياران قائم (ع) را ذکر می کند آمده است: (… و از بصره… احمد…).([۱۶]) و از امام باقر (ع) نـقل است كه فرمود: (قائم دو نام دارد نامى مخفى و نامى آشكار، نام مخفى احمد و نام آشكار محمد است).([۱۷]) و احمد نام مهدى اول و محمد اسم امام مهدى (ع) است همانطور كه در وصيت رسول الله تبـيان شد. و از امام باقر (ع) فرمود: (براى خداى تعالى گنجى در طالقان است که نه از طلاست و نه نـقره، بلکه دوازده هزار نفر در خراسان اند که شعارشان «احمد، احمد» است. رهبر آنها جوانى از بنى هاشم سوار بر قاطرى سپـيد رنگ مى باشد و پيشانى بندی قرمز رنگ بر سر بسته است، گويی به او مى نگرم که از رود فرات هم مى گذرد، اگر دعوت او را شنـيديد به سوى او بشتابيد حتى اگر مجبور شويد سيـنه خيز بر روی يخ ها حرکت کنيد).([۱۸]) و احمد نام مهدى اول است. و در كتاب الملاحم و الفتن (فتنه و آشوب ها)، سيد بن طاووس حسنى ص ۲۷ آمده است: (امير غضب نه از اين و نه از آن است بلکه آنها صدائى مى شنوند که هیچ انسان و جنی آنرا نگفته: كه با فلانی بيعت كنيد، و او را به نامش می خواند، نه از اين است نه از آن، بلکه او خليفه اى يمانى است.) و در همين كتاب شريف صفحه ۸۰ آمده است: (نه از اين و نه از آن، بلکه او خليفه اى يمانى است). و شيخ على كورانى در كتاب معجم احاديث امام مهدى (ع)، ج ۱، ص ۲۹۹ نـقل نموده است: (مهدى نيست جز از قريش، و خلافت نيست جز در آنها، و او اصل و نسبى در يمن دارد). با توجه به اينكه مهدى اول از نسل امام مهدى (ع) است، بنابراين بايد دارای اصل و نسبى نامعلوم باشد، زيرا كه نسل امام مهدى (ع) مجهول و ناشناخته مى باشد،([۱۹]) و اين مشخصاتِ يمانى منصور([۲۰])و مطابق با مهدى اول است، زيرا که یک شخصيت می باشند. همانطور كه واضح و آشكار شد. و جهت اطلاع بیشتر، می گویم که: یمانی زمینه ساز ظهور مقدس می باشد، و از سیصد و سیزده تن است و پرچم را به امام مهدی (ع) تسلیم می کند، و مهدی اول همچنین در زمان ظهور مقدس موجود می باشد، و اولین مؤمنان به امام مهدی (ع) در ابتدای ظهور و قبل از قیامش است، بنابراین باید یکی بر دیگری حجت باشد، و با توجه به اینکه ائمه و مهدیین حجت های خدا بر همه ی خلق می باشند و مهدی اول جز آنهاست، پس او حجت بر یمانی است، چنانچه یک شخصیت نباشند، و در نـتـیـجه مهدی اول همان رهبر انقلاب زمینه سازی خواهد بود، پس نـقش یمانی ثانوی خواهد شد، بلکه یاری دهنده ی رهبر خواهد گشت و این غیر صحیح می باشد، زیرا که یمانی زمینه ساز اصلی و رهبر حرکت ظهور مقدس است، بنابراین، اینکه مهدی اول همان یمانی است و یمانی همان مهدی اول حتمی می شود. و با این حال یمانی: (نامش احمد و از بصره و در گونه ی راستش علامت و در ابتدای ظهورش جوان و بر سرش شوره و عالم ترین مردم به قران و تورات و انجیل بعد از ائمه می باشد، و دارای نسبی نامعلوم و ملقب به مهدی و امامی واجب اطاعت از خدا، و جایز نیست هیچ مسلمانی از او سرپیچی نماید و هر کس این کار را انجام دهد از اهل جهنم خواهد بود و دعوت به حق و راه مستقیم و امام مهدی (ع) می کند و… و…). و هر آنچه در مورد مشخصات مهدی اول در روایات محمد و آل محمد آمده است را می توانید در کتاب های غیبت شیخ نعمانی، غیبت شیخ طوسی، اکمال الدین و بحار ج۵۲ و ج۵۳، و غیر این کتاب ها مطالعه فرمایید. و آنچه باقی مى ماند اين است كه پيروان يمانى سيصد و سيزده نفر اصحاب امام (ع)، همه نيز يمانى مى باشند به اعتبار اينكه آنها به رهبرشان يمانی نسبت داده مى شوند، و از جمله آنها يمانى صنعاء و يمانى عراق است. ﴿كَلَّا وَالْقَمَرِ * وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ * وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ * إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ * نَذِيرًا لِّلْبَشَرِ * لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ * كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ * فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِينَ * مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ * وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ * وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ * وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ * وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ * حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ * فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ * فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ * كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ * فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ * بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن يُؤْتَى صُحُفًا مُّنَشَّرَةً * كَلَّا بَل لَا يَخَافُونَ الْآخِرَةَ * كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ * فَمَن شَاء ذَكَرَهُ * وَمَا يَذْكُرُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ﴾.([۲۱]) (نه چنين است [كه مى پندارند] سوگند به ماه * و سوگند به شامگاه چون پشت كند * و سوگند به بامداد چون آشكار شود * كه آيات [قرآن] از پديده هاى بزرگ است * بشر را هشدار دهنده است * هر كه از شما را كه بخواهد پيشى جويد يا باز ايستد * هر كسى در گرو دستاورد خويش است * بجز ياران دست راست * در ميان باغها از يكديگر مى پرسند * درباره مجرمان * چه چيز شما را در آتش [سقر] در آورد * گويند از نماز گزاران نبوديم * و بينوايان را غذا نمىداديم * با هرزه درايان هرزه درايى مىكرديم * و روز جزا را دروغ مىشمرديم * تا مرگ ما در رسيد * از اين رو شفاعتِ شفاعت كنندگان به حال آنها سودى نمى بخشد * چرا آنها از تذكر روى گردانند * گويى گورخرانى رميده اند * كه از مقابل شيرى فرار كرده اند * بلكه هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه اى از سوى خدا براى او فرستاده شود * چنين نيست كه آنان مىگويند بلكه آنها از آخرت نمى ترسند * چنين نيست كه آنها مىگويند آن قرآن يك تذكر و يادآورى است * هر كس بخواهد از آن پند مىگيرد * و هيچ كس پند نمى گيرد مگر اينكه خدا بخواهد او اهل تقوا و اهل آمرزش است). و ماه وصى امام، و شب دولت ظالمان است، و صبح، طلوع امام مهدى (ع) مى باشد، و آغاز ظهورش به وصيش است مانند طلوع خورشيد زيرا كه ايشان خورشيد و وصى اش شعاع خورشيد است. (كه آيات [قرآن] از پديده هاى بزرگ است) يعنی قيامت صغری. و وقايع بزرگ الهى سه تا هستـند: قيامت صغری، رجعت، و قيامت کبری. (بشر را هشدار دهنده است) هشدار دهنده و انذار دهنده، همان وصى و مهدى اول (يمانى) است، و ایشان فرستاده ی امام مهدى (ع) است. امام مهدى او را بشارت دهنده و بيم دهنده در بين دستان عذابى دردناک مى فرستد كه هر كس خواهد از ركاب امام مهدى (ع) پیشی جوید يا باز ايستد. (هر كسى در گرو دستاورد خويش است) و اين آشكار است، هر انسانى براى اعمالش حساب پس مى دهد؛ (بجز ياران دست راست) و اينان از حساب مستـثـنـاء مى باشند و آنها نزديكان هستـند، و آنان از اصحاب يمانى و سيصد و سيزده نـفر از ياران امام مهدى (ع) مى باشند، بدون حساب وارد بهشت مى شوند، خداوند متعال فرمود: ﴿فَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمقَرَّبِينَ * فـَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ﴾.([۲۲]) (و اما اگر او از مقربان باشد * در آسايش و راحت بهشت و پـر نعمت خواهد بود). (در ميان باغها از يكديگر مى پرسند * درباره مجرمان * چه چيز شما را در آتش [سقر] در آورد * گويند از نماز گزاران نبوديم). يعنى از پيروان ولى خدا و خليفه اش و وصى امام مهدى (ع) و مهدى اول ( يمانى موعود) نبوديم، بنابراين (جايز نيست کسی از يمانی سرپـيچى كند و اگر كسى اينكار را كرد از اهل جهنم خواهد بود). خدا مرا بس و بهترين تکيه گاه است. امير مؤمنان على (ع) گرفـتـار معاويه بن هند (لع) و قومى كه فرق بين شتر نر و ماده را تشخيص نمى دادند شد، و امروز من نيز گرفتار گشتم همانطور كه پدرم على بن ابى طالب (ع) گرفتار گشت، وليكن گرفتار هفتاد معاويه (لع) شدم، و پیروان آنها قومى هستند که فرق بين شتر نر و ماده را نمى دانند، و بر آنچه توصیف می کنند خدا یاری ده است. به خدا قسم چیزی که مختص من است نمانده است مگر اینکه پيامبر خدا و پدرانم ائمه معصومين آن را بیان نمودند، مرا به دقت وصف كردند، و نام و محل سکونـتم را بيان فرمودند، پس بعد از اين بيانيه هيچ امرى در من پوشیده و هیچ شُبهه اى در من باقى نمى ماند، و امر من روشن تر از خورشيد در روشنايى روز است، و من نخستين مهديين و يمانى موعود هستم. احمد الحسن (ع) وصى و فرستاده ی امام مهدی (ع) ۲۱ ربیع الثاني۱۴۲۶ هـ.ق ۱۴ اسفند ۱۳۸۶ هـ.ش [۱] – تهامه: منطقه بسيار وسيعی از يمن می باشد که تا مکه امتداد دارد. [۲] – مریم: ۵۹ [۳] – مقدمه بحار جلد۱ صفحه۱. [۴] – بحار الأنوار ج ۲۲، ص ۵۱ ح ۷۵. [۵] – غيبت نعمانى ص۲۶۴. [۶] – از امام علی ابن الحسین(ع) نقل شده:( … عصمت در ظاهر خلقت نیست که با آن شناخته شود و معصوم نخواهد بود مگر به او وصیت شده – پس به او گفتند ای فرزند رسول خدا معنی معصوم چیست؟ فرمود: اوست معتصم به ریسمان خداوند و ریسمان خداوند همان قران است که تا روز قیامت جدا نمی شوند و امام به سوی قران هدایت می کند و قران به سوی امام هدایت می کند و آن گفتار خداوند تعالی: {إنَّ هَـذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}. معانی الأخبار ص۱۳۲ [۷] – آل عمران: ۳۴. [۸] – به نقل از حذیفه یمانی: پیامبر (ص) نام مهدی را برای بیعت گرفتن از مردم یاد می کند و می فرماید: مهدی که در بین رکن و مقام با او بیعت می شود سه نام دارد: احمد، عبدالله و مهدی، و این سه نام اوست. [۹] – تفسير عياشى، ج ۱، ص ۴۴- برهان، ج ۱، ص ۹۵- بحار، ج ۷، ص ۱۷۸. [۱۰] – بشارة الإسلام ص ۳۰ . [۱۱] – بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۴۷ – کتاب غيبت شيخ طوسى(فارسى) ص ۳۰۰ – کتاب غاية المرام، ج ۲، ص ۲۴۱. [۱۲] – بحار الانوار ، ج ۵۳ ، ص ۱۴۸ ، برهان ج ۳ ، ص ۳۱۰ ، غيبت شيخ طوسى ص۳۸۵ [۱۳] – بحار الأنوار ، ج ۵۳ ، ص ۱۴۵ [۱۴] – غيبت شيخ نعمانى، ص ۲۱۵- (خداوند موسى را رحمت كند) يعنى شبيه به حضرت موسى مى باشد. [۱۵] – بشارة الإسلام ص ۱۴۸. [۱۶] – بشارة الإسلام ، ص ۱۸۱. [۱۷] – كمال الدين، ج ۲، ص ۵۶۳، ب ۵۷. [۱۸] – منتخب الأنوار المضيئه ، ص ۳۴۳. [۱۹] – امیرمؤمنان فرمود: (…پس در آن زمان خداوند متعال، بنده ای بی گذشت و سنگدل (نسبت به کفار) و دارای نسل نا معلوم را مبعوث خواهد کرد که پیروزی از آن اوست، و اصحابش سیاه جامه هایند و پرچم های سیاه به دست دارند). غیبت شیخ نعمانی [۲۰] – در روايات اهل بيت(ع) خليفه حضرت مهدی(ع) را «منصور یا پیروز» ناميده اند و خليفه حضرت مهدی همان يمانی موعود است. [۲۱] – مدثر: ۵۶-۳۲. [۲۲] – الواقعة:۸۹-۸۸.