دعای امام سجاد (ع)
ملحقات دوم رساله باقیات الصالحات (دعای سی و یکم صحیفه سجادیه: توبه و بازگشت):
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي ذِكْرِ التَّوْبَةِ وَ طَلَبِهَا
از دعاهاى امام عليه السّلام است در بيان توبه و بازگشت
اَللَّهُمَّ يَا مَنْ لاَ يَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِينَ وَ يَا مَنْ لاَ يُجَاوِزُهُ رَجَاءُ الرَّاجِينَ
بار خدايا، اى آن كه توصيف واصفان، وصف كردنت نتواند و اى آن كه اميد اميدواران از تو در نگذرد
وَ يَا مَنْ لاَ يَضِيعُ لَدَيْهِ أَجْرُ الْمُحْسِنِينَ وَ يَا مَنْ هُوَ مُنْتَهَى خَوْفِ الْعَابِدِينَ
و اى آن كه پاداش نيكوكاران در نزد تو تباه نگردد. اى خداوندى كه پرستندگان چون از تو ترسند از ديگر كس نترسند
وَ يَا مَنْ هُوَ غَايَةُ خَشْيَةِ الْمُتَّقِينَ هَذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَيْدِي الذُّنُوبِ
و اى خداوندى كه پرهيزگاران چون بيم تو به دل دارند، بيم كس به دل راه ندهند. اينجا كه من ايستاده ام، جايگاه كسى است كه بازيچه دست گناهان است
وَ قَادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَايَا وَ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ الشَّيْطَانُ فَقَصَّرَ عَمَّا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِيطاً
و زمام اختيارش در كف خطاها و لغزشها. شيطان بر او تاخته و چيرگى يافته، پس، از روى تفريط، از انجام هر چه بدان فرمان دادهاى قصور ورزيده
وَ تَعَاطَى مَا نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْرِيراً كَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهِ أَوْ كَالْمُنْكِرِ فَضْلَ إِحْسَانِكَ إِلَيْهِ
و از سر غرور، هر چه را از آن نهى كردهاى مرتكب شده، همانند كسى كه گستردگى عرصه قدرت تو را نمىشناسد يا آنكه احسان تو را در حق خود انكار مىكند.
حَتَّى إِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدَى وَ تَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ الْعَمَى أَحْصَى مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ
و آنگاه كه ديده هدايتش بينا شود و آن ابرهايى كه بصيرتش را فرو پوشانيده پراكنده گردد، آن ستمها كه در حق خود كرده بر شمرد
وَ فَكَّرَ فِيمَا خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ فَرَأَى كَبِيرَ عِصْيَانِهِ كَبِيراً وَ جَلِيلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِيلاً
و در آن خلافها كه در امر پروردگارش مرتكب شده بينديشد. پس عصيان بزرگ خود را به همان بزرگى كه هست بنگرد و خلاف عظيم خود را به همان عظمت كه هست مشاهده كند.
فَأَقْبَلَ نَحْوَكَ مُؤَمِّلاً لَكَ مُسْتَحْيِياً مِنْكَ وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَيْكَ ثِقَةً بِكَ
آنگاه با دلى پر اميد به تو روى نهد در حالى كه ديده از پشت پاى خجالت بر نتواند داشت. همه رغبت خويش در تو بسته و تنها اعتمادش به توست.
فَأَمَّكَ بِطَمَعِهِ يَقِيناً وَ قَصَدَكَ بِخَوْفِهِ إِخْلاَصاً قَدْ خَلاَ طَمَعُهُ مِنْ كُلِّ مَطْمُوعٍ فِيهِ غَيْرِكَ
با اميدى كه در دل خود پرورده از روى يقين آهنگ تو كرده و با دلى بيمناك و اخلاصى تمام به درگاه تو روى آورده است. و اگر ديگران طمع در ديگرى بستهاند او جز در تو طمع نبسته،
وَ أَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ كُلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِوَاكَ فَمَثَلَ بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَضَرِّعاً
اگر ديگران از ديگرى هراسناكند او را جز از تو هراسى در دل نيست. بار خدايا، بنده تو در پيشگاه تو به تضرع ايستاده
وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ إِلَى الْأَرْضِ مُتَخَشِّعاً وَ طَأْطَأَ رَأْسَهُ لِعِزَّتِكَ مُتَذَلِّلاً
و به خشوع چشم بر زمين دوخته و در پيشگاه عز تو سر به خوارى فرو داشته
وَ أَبَثَّكَ مِنْ سِرِّهِ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً وَ عَدَّدَ مِنْ ذُنُوبِهِ مَا أَنْتَ أَحْصَى لَهَا خُشُوعاً
و خاضعانه راز دلش را كه تو خود بدان آگاهترى با تو در ميان نهاده و فروتنانه گناهانش را كه تو خود شمارشان بهتر مىدانى يك يك بر مىشمرد.
وَ اسْتَغَاثَ بِكَ مِنْ عَظِيمِ مَا وَقَعَ بِهِ فِي عِلْمِكَ وَ قَبِيحِ مَا فَضَحَهُ فِي حُكْمِكَ مِنْ ذُنُوبٍ أَدْبَرَتْ
به درگاه تو استغاثه مى كند از واقعه شگرفى كه بدان گرفتار آمده و تو خود از آن با خبرى و زارى مىكند از عملى ناپسند كه به سبب سرپيچى از حكم تواش رسوا ساخته:
لَذَّاتُهَا فَذَهَبَتْ وَ أَقَامَتْ تَبِعَاتُهَا فَلَزِمَتْ لاَ يُنْكِرُ - يَا إِلَهِي - عَدْلَكَ إِنْ عَاقَبْتَهُ وَ لاَ يَسْتَعْظِمُ
همان گناهانى كه لذات آنها سپرى گشته و شتابان گريخته است و عواقب شومشان باقى است چنان كه گويى هرگز سر رفتنش نيست. اى خداوند من، چنين بندهاى اگر به عدل خود عقوبتش كنى زبان به انكار نمىگشايد
عَفْوَكَ إِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ لِأَنَّكَ الرَّبُّ الْكَرِيمُ الَّذِي لاَ يَتَعَاظَمُهُ غُفْرَانُ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ
و اگر عفوش كنى و بر او رحمت آورى عفو و رحمتت را در برابر عظمتت بزرگ نشمارد. زيرا تو آن پروردگار كريمى هستى كه آمرزش گناهان بزرگ را بزرگ نمى شمرى.
اَللَّهُمَّ فَهَا أَنَا ذَا قَدْ جِئْتُكَ مُطِيعاً لِأَمْرِكَ فِيمَا أَمَرْتَ بِهِ مِنَ الدُّعَاءِ مُتَنَجِّزاً وَعْدَكَ
اى خداوند، اين منم كه به سوى تو آمدهام، مطيع فرمان توام آنجا كه فرمان دادهاى كه بندگانت دست به دعا بر دارند.
فِيمَا وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْإِجَابَةِ إِذْ تَقُولُ (ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ)
اينك خواهم به آن وعده اجابت كه دادهاى وفا كنى، كه تو خود گفتهاى:بخوانيد مرا تا شما را اجابت كنم.
اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ الْقَنِي بِمَغْفِرَتِكَ كَمَا لَقِيتُكَ بِإِقْرَارِي
بار خدايا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و آن سان كه من در برابر تو به گناه خود اعتراف كردهام، تو نيز به آمرزش خود مرا بپذير.
وَ ارْفَعْنِي عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ كَمَا وَضَعْتُ لَكَ نَفْسِي
و آن سان كه خود را در برابر تو پست گردانيده ام مرا از لغزشگاه هاى گناه برگير
وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِكَ كَمَا تَأَنَّيْتَنِي عَنِ الاِنْتِقَامِ مِنِّي
و آن سان كه در انتقام گرفتن از من درنگ كرده اى، مرا در پرده رحمت خويش مستور دار.
اَللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فِي طَاعَتِكَ نِيَّتِي وَ أَحْكِمْ فِي عِبَادَتِكَ بَصِيرَتِي
بار خدايا، قصد مرا در اطاعت خويش پايدارى بخش و بصيرتم را در پرستشت قوى گردان
وَ وَفِّقْنِي مِنَ الْأَعْمَالِ لِمَا تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطَايَا عَنِّي
و مرا توفيق كارهايى ده كه با آن از آلودگى گناه شست و شويم دهى،
وَ تَوَفَّنِي عَلَى مِلَّتِكَ وَ مِلَّةِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ - عَلَيْهِ السَّلاَمُ - إِذَا تَوَفَّيْتَنِي
و چون بميرانى بر آيين خود و آيين پيامبرت محمد - عليه السلام - بميران.
اَللَّهُمَّ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ فِي مَقَامِي هَذَا مِنْ كَبَائِرِ ذُنُوبِي وَ صَغَائِرِهَا
اى خداوند، در همين مكان كه ايستاده ام، از گناهان خرد و كلان خود،
وَ بَوَاطِنِ سَيِّئَاتِي وَ ظَوَاهِرِهَا وَ سَوَالِفِ زَلاَّتِي وَ حَوَادِثِهَا
از بديهاى پنهان و آشكار خود، از لغزش¬هاى گذشته و حال خود به درگاه تو توبه مى كنم،
تَوْبَةَ مَنْ لاَ يُحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِيَةٍ وَ لاَ يُضْمِرُ أَنْ يَعُودَ فِي خَطِيئَةٍ
چونان توبه كسى كه از آن پس حتى با خود سخن از گناه نگويد و در خاطر نگذراند كه خطاى پيشين از سر گيرد.
وَ قَدْ قُلْتَ - يَا إِلَهِي - فِي مُحْكَمِ كِتَابِكَ إِنَّكَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِكَ
اى خداوند من، تو خود در كتاب محكمت گفته اى كه توبه بندگانت را مى پذيرى
وَ تَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَ تُحِبُّ التَّوَّابِينَ فَاقْبَلْ تَوْبَتِي كَمَا وَعَدْتَ وَ اعْفُ عَنْ سَيِّئَاتِي
و گناهانشان را عفو مى كنى و توبه كنندگان را دوست مى دارى، پس همچنان كه وعده داده اى توبه من بپذير و همچنان كه بر عهده گرفته اى از خطاهاى من درگذر
كَمَا ضَمِنْتَ وَ أَوْجِبْ لِي مَحَبَّتَكَ كَمَا شَرَطْتَ وَ لَكَ - يَا رَبِّ - شَرْطِي أَلاَّ أَعُودَ فِي مَكْرُوهِكَ
و آن سان كه شرط كرده اى محبت خود نصيب من ساز. اى پروردگار من، من نيز شرط مى كنم كه زين پس كارى را كه تواش ناخوش داشته اى مرتكب نشوم
وَ ضَمَانِي أَنْ لاَ أَرْجِعَ فِي مَذْمُومِكَ وَ عَهْدِي أَنْ أَهْجُرَ جَمِيعَ مَعَاصِيكَ
و بر عهده مى گيرم كه عملى را كه تواش ناپسند دانسته اى انجام ندهم و از هر چه معصيت توست دورى گزينم.
اَللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِمَا عَمِلْتُ فَاغْفِرْ لِي مَا عَلِمْتَ وَ اصْرِفْنِي بِقُدْرَتِكَ إِلَى مَا أَحْبَبْتَ
اى خداوند، تو بهتر مى دانى كه من چه كرده ام، پس آن گناهان را كه خود بدانها آگاهى بيامرز و به قدرت خود مرا بدان سو ببر كه خود دوست دارى.
اَللَّهُمَّ وَ عَلَيَّ تَبِعَاتٌ قَدْ حَفِظْتُهُنَّ وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِيتُهُنَّ وَ كُلُّهُنَّ بِعَيْنِكَ الَّتِي لاَ تَنَامُ
اى خداوند، بر ذمه من تبعاتى است كه در حفظ دارم و تبعاتى كه از ياد برده ام، ولى همه را چشم تو كه هرگز به خواب نمى رود مى نگرد
وَ عِلْمِكَ الَّذِي لاَ يَنْسَى فَعَوِّضْ مِنْهَا أَهْلَهَا وَ احْطُطْ عَنِّي وِزْرَهَا وَ خَفِّفْ عَنِّي ثِقْلَهَا
و علم تو كه هيچ چيز از آن نهان نمىماند، مى داند. تو خود كسانى را كه بر من ذمه دارند عوض ده و بار گناه آن از دوش من برگير و از سنگينى آن بكاه
وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا اَللَّهُمَّ وَ إِنَّهُ لاَ وَفَاءَ لِي بِالتَّوْبَةِ إِلاَّ بِعِصْمَتِكَ
و مرا از ارتكاب چنان گناهانى نگهدار. اى خداوند، من در توبه خويش پايدارى نتوانم، مگر تو مرا از گناه نگهدارى
وَ لاَ اسْتِمْسَاكَ بِي عَنِ الْخَطَايَا إِلاَّ عَنْ قُوَّتِكَ فَقَوِّنِي بِقُوَّةٍ كَافِيَةٍ وَ تَوَلَّنِي بِعِصْمَةٍ مَانِعَةٍ
و از گناه پرهيز نتوانم مگر تو توان آنم دهى. پس مرا به نيرويى به حد كفايت توانا گردان و به عصمتى باز دارنده از گناه مدد فرماى.
اَللَّهُمَّ أَيُّمَا عَبْدٍ تَابَ إِلَيْكَ وَ هُوَ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ فَاسِخٌ لِتَوْبَتِهِ وَ عَائِدٌ فِي ذَنْبِهِ وَ خَطِيئَتِهِ
اى خداوند، هر بنده اى، به درگاه تو توبه مى كند و حال آنكه تو به علم خود مى دانى كه توبه خود خواهد شكست و بار ديگر به گناه و خطاى خود باز خواهد گشت.
فَإِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَكُونَ كَذَلِكَ فَاجْعَلْ تَوْبَتِي هَذِهِ تَوْبَةً لاَ أَحْتَاجُ بَعْدَهَا إِلَى تَوْبَةٍ
خداوندا، به تو پناه مى آورم اگر در اين زمره باشم. اى خداوند، اين توبه من از آن گونه قرارده كه بعد از آن نيازمند توبه نشوم.
تَوْبَةً مُوجِبَةً لِمَحْوِ مَا سَلَفَ وَ السَّلاَمَةِ فِيمَا بَقِيَ
توبه اى كه موجب زداييدن گناهان گذشته من باشد و سبب در امان ماندن در باقى عمر از گنه كارى.
اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ جَهْلِي وَ أَسْتَوْهِبُكَ سُوءَ فِعْلِي
اى خداوند، از نادانى خود، از درگاه تو، پوزش مىطلبم و بخشايش كردار بدم را از تو مى خواهم.
فَاضْمُمْنِي إِلَى كَنَفِ رَحْمَتِكَ تَطَوُّلاً وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِ عَافِيَتِكَ تَفَضُّلاً
به احسان خويش مرا در كنف رحمت خود جاى ده و به فضل و كرم خويش در پرده عافيت خود بپوشان.
اَللَّهُمَّ وَ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ مِنْ كُلِّ مَا خَالَفَ إِرَادَتَكَ أَوْ زَالَ عَنْ مَحَبَّتِكَ
اى خداوند، به درگاه تو توبه مى كنم از هر آنچه برخلاف خواست تو باشد یا از دوستی تو دور باشد،
مِنْ خَطَرَاتِ قَلْبِي وَ لَحَظَاتِ عَيْنِي وَ حِكَايَاتِ لِسَانِي
یعنی آنچه در دلم می گذرد یا به دیده ام می آید و هر سخن بيجا كه بر زبانم جارى گشته،
تَوْبَةً تَسْلَمُ بِهَا كُلُّ جَارِحَةٍ عَلَى حِيَالِهَا مِنْ تَبِعَاتِكَ وَ تَأْمَنُ مِمَا يَخَافُ الْمُعْتَدُونَ مِنْ أَلِيمِ سَطَوَاتِكَ
توبه مى كنم آن چنان كه يك يك اعضايم از عقوبت هاى تو به سلامت مانند و از خشم دردناك تو كه متجاوزان و ستمكاران از آن بيمناكند در امان باشند.
اَللَّهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتِي بَيْنَ يَدَيْكَ وَ وَجِيبَ قَلْبِي مِنْ خَشْيَتِكَ وَ اضْطِرَابَ أَرْكَانِي مِنْ هَيْبَتِكَ
بار خدايا به تنهايى من در برابر خود و تپيدن هاى دلم از خوف خود و لرزش اعضايم از هيبت خود رحمت آور،
فَقَدْ أَقَامَتْنِي - يَا رَبِّ - ذُنُوبِي مَقَامَ الْخِزْيِ بِفِنَائِكَ فَإِنْ سَكَتُّ لَمْ يَنْطِقْ عَنِّي أَحَدٌ
كه گناهانم، اى پروردگار من، مرا در پيشگاه تو در مقام رسوايى بر پاى داشته. اگر خود خاموشى گزينم، كسى درباره من سخن نخواهد گفت
وَ إِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِأَهْلِ الشَّفَاعَةِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ شَفِّعْ فِي خَطَايَايَ كَرَمَكَ
و اگر شفيعى بطلبم، دانم كه سزاوار شفاعت نيستم تا كسى مرا شفاعت كند. بار خدايا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و كرمت را شفيع خطاهاى من قرار ده
وَ عُدْ عَلَى سَيِّئَاتِي بِعَفْوِكَ وَ لاَ تَجْزِنِي جَزَائِي مِنْ عُقُوبَتِكَ وَ ابْسُطْ عَلَيَّ طَوْلَكَ وَ جَلِّلْنِي بِسِتْرِكَ
و به عفو و بخشايش خود گناهانم عفو كن و مرا به عقوبتى كه سزاوار آنم جزا مده و احسان خود به فراوانى به من ارزانى دار و مرا در پرده عفو خود بپوشان.
وَ افْعَلْ بِي فِعْلَ عَزِيزٍ تَضَرَّعَ إِلَيْهِ عَبْدٌ ذَلِيلٌ فَرَحِمَهُ أَوْ غَنِيٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقِيرٌ فَنَعَشَهُ
اى خداوند، با من همانند پيروزمندى رفتار كن كه بندهاى ذليل در برابرش زارى مى كند و آن پيروزمند بر او رحمت مىآورد، يا همانند توانگرى كه فقيرى راه بر او مى گيرد و آن توانگر بى نيازش مى سازد.
اَللَّهُمَّ لاَ خَفِيرَ لِي مِنْكَ فَلْيَخْفُرْنِي عِزُّكَ وَ لاَ شَفِيعَ لِي إِلَيْكَ فَلْيَشْفَعْ لِي فَضْلُكَ
بار خدايا، كس نيست كه مرا پناه دهد، سايه عز توست كه بايست مرا پناه دهد. كس نيست كه به درگاه تو شفيع من شود، فضل و كرم توست كه بايست مرا شفاعت كند.
وَ قَدْ أَوْجَلَتْنِي خَطَايَايَ فَلْيُؤْمِنِّي عَفْوُكَ فَمَا كُلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّي بِسُوءِ أَثَرِي
گناهانم مرا مى ترساند، عفو توست كه بايست مرا ايمنى بخشد. اى خداوند من، آنچه بر زبان مىآورم نه از آن روست كه از اعمال ناستوده خود بىخبرم،
وَ لاَ نِسْيَانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِيمِ فِعْلِي لَكِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاؤُكَ وَ مَنْ فِيهَا وَ أَرْضُكَ وَ مَنْ عَلَيْهَا مَا أَظْهَرْتُ لَكَ مِنَ النَّدَمِ
يا كردارهاى ناپسند خود از ياد بردهام، بل براى آن است كه آسمانها و ساكنان آنها و زمين و هر چه بر روى آن است، پشيمانى مرا كه در برابر تو اظهار كرده ام بشنوند
وَ لَجَأْتُ إِلَيْكَ فِيهِ مِنَ التَّوْبَةِ فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِكَ يَرْحَمُنِي لِسُوءِ مَوْقِفِي أَوْ تُدْرِكُهُ الرِّقَّةُ عَلَيَّ لِسُوءِ حَالِي
و بدانند كه توبه كرده ام و به تو پناه آوردهام. باشد كه يكى از آنها بر شوربختى من رحمت آرد يا بر بد حالى منش رقت آيد
فَيَنَالَنِي مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِيَ أَسْمَعُ لَدَيْكَ مِنْ دُعَائِي أَوْ شَفَاعَةٍ أَوْكَدُ عِنْدَكَ مِنْ شَفَاعَتِي
و در حق من دعايى كند كه تو زودتر از دعاى من مستجاب فرمايى، يا روى شفاعت بر زمين نهد و شفاعت او از درخواست من مقبول تر افتد
تَكُونُ بِهَا نَجَاتِي مِنْ غَضَبِكَ وَ فَوْزَتِي بِرِضَاكَ اَللَّهُمَّ إِنْ يَكُنِ النَّدَمُ تَوْبَةً إِلَيْكَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِينَ
و سبب رهايى من از خشم تو و توفيق يافتن من به خشنودى تو باشد. بار خدايا، اگر پشيمانى به درگاه تو توبه است، من پشيمانترين پشيمانانم
وَ إِنْ يَكُنِ التَّرْكُ لِمَعْصِيَتِكَ إِنَابَةً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِيبِينَ وَ إِنْ يَكُنِ الاِسْتِغْفَارُ حِطَّةً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّي لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ
و اگر ترك گناه بازگشت به توست، من نخستين بازگشتگانم و اگر استغفار است كه گناهان را مىريزد، من در زمره استغفار كنندگانم.
اَللَّهُمَّ فَكَمَا أَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ وَ حَثَثْتَ عَلَى الدُّعَاءِ وَ وَعَدْتَ الْإِجَابَةَ
اى خداوند، همچنان كه ما را به توبه فرمان داده اى و پذيرفتنش بر عهده گرفته اى، همچنان كه ما را به دعا بر انگيخته اى و وعده اجابت داده اى،
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اقْبَلْ تَوْبَتِي وَ لاَ تَرْجِعْنِي مَرْجِعَ الْخَيْبَةِ مِنْ رَحْمَتِكَ
پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و توبه من بپذير و به جايى كه نوميدان از رحمت خود را باز مىگردانى باز مگردان.
إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ عَلَى الْمُذْنِبِينَ وَ الرَّحِيمُ لِلْخَاطِئِينَ الْمُنِيبِينَ
تويى آن كه توبه گنهكاران مىپذيرى و با خطاكاران بازگشته از خطا مهربان هستى.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَمَا هَدَيْتَنَا بِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ
بار خدايا، بر محمد و خاندانش درود بفرست آن سان كه ما را به سبب او راه هدايت نمودى. بر محمد و خاندانش درود بفرست آن سان كه ما را به هدايت او نجات بخشيدى.
وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلاَةً تَشْفَعُ لَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَوْمَ الْفَاقَةِ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ هُوَ عَلَيْكَ يَسِيرٌ
بر محمد و خاندانش درود بفرست، درودى كه در روز بازپسين، روز بينوايى، شفيع ما به نزد تو باشد، كه تو بر هر كارى توانايى. و هر کاری بر تو آسان است.