سوره عنکبوت
بِسْمِ ﭐللهِ ﭐلرَّحْمَنِ ﭐلرَّحِيمِ
به نام خدا که رحمتش بىاندازه استو مهربانىاش همیشگى.
الم ﴿۱﴾
الم «۱»
أَحَسِبَ ﭐلنَّاسُ أَن یُتْرَکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ ﴿۲﴾
آیا مردم گمان کردهاند، همین که بگویند: ایمان آوردیم، رها مىشوند و [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمىگیرند؟ «۲»
وَلَقَدْ فَتَنَّا ﭐلَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ ﭐللهُ ﭐلَّذِینَ صَدَقُواْ وَلَیَعْلَمَنَّ ﭐلْکَاذِبِینَ ﴿۳﴾
در حالى که یقیناً کسانى که پیش از آنان بودند، آزمایش کردهایم [پس اینان هم بىتردید آزمایش مىشوند]، و مسلماً خدا کسانى را که [در ادعاى ایمان] راست گفتهاند مىشناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز مىشناسد. «۳»
أَمْ حَسِبَ ﭐلَّذِینَ یَعْمَلُونَ ﭐلسَّیِّئَاتِ أَن یَسْبِقُونَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ ﴿۴﴾
آیا آنان که مرتکب زشتىها مىشوند، پنداشتهاند که مىتوانند بر ما پیشى گیرند [تا از مجازات و عذاب زشتکارىهایشان بگریزند؟!] بد داورى مىکنند. «۴»
مَن کَانَ یَرْجُواْ لِقَاءَ ﭐللهِ فَإِنَّ أَجَلَ ﭐللهِ لَئَاتٍ وَهُوَ ﭐلسَّمِیعُ ﭐلْعَلِیمُ ﴿۵﴾
هر که امید لقاء خدا را دارد [باید در عرصه طاعت و عبادت بکوشد]؛ زیرا زمان معین شده [از سوى] خدا [که روز قیامت است] حتماً آمدنى است؛ و او شنوا و داناست. «۵»
وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ ﭐللهَ لَغَنِیٌّ عَنِ ﭐلْعَالَمِینَ ﴿۶﴾
و کسى که [در راه خدا] بکوشد فقط به سود خودش مىکوشد؛ زیرا خدا از جهانیان بىنیاز است. «۶»
وَﭐلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ﭐلصَّالِحَاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ ﭐلَّذِی کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿۷﴾
و آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند، گناهانشان را قطعاً از آنان مىپوشانیم و بر پایه بهترین عملى که همواره انجام مىدادهاند، پاداششان مىدهیم. «۷»
وَوَصَّیْنَا ﭐلْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْناً وَإِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۸﴾
انسان را درباره پدر و مادرش به نیکى کردن سفارش کردهایم؛ و اگر آن دو نفر تلاش کنند تا بر پایه جهالت چیزى را شریک من قرار دهى، از آنان اطاعت مکن. بازگشت شما فقط به سوى من است، پس شما را به آنچه همواره انجام مىدادهاید آگاه مىکنم. «۸»
وَﭐلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ﭐلصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی ﭐلصَّالِحِینَ ﴿۹﴾
کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند، حتماً در زمره شایستگان درمىآوریم. «۹»
وَمِنَ ﭐلنَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِـﭑللهِ فَإِذَا أُوذِیَ فِی ﭐللهِ جَعَلَ فِتْنَةَ ﭐلنَّاسِ کَعَذَابِ ﭐللهِ وَلَئِن جَاءَ نَصْرٌ مِّن رَّبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَوَلَیْسَ ﭐللهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِی صُدُورِ ﭐلْعَالَمِینَ ﴿۱۰﴾
و از مردم کسانى هستند که مىگویند: به خدا ایمان آوردیم. ولى هنگامى که در راه خدا شکنجه شوند، شکنجه مردم را مانند عذاب خدا [غیر قابل تحمل] شمارند [و از بیم ادامه یافتنش از ایمان دست برمىدارند]، و اگر از سوى پروردگارت یارى و نصرتى [چون پیروزى و غنیمت] بیاید، [به مؤمنان] قاطعانه مىگویند: ما هم با شما بودیم. آیا [وضع درون آنان از دید خدا پنهان است] و خدا به آنچه در سینههاى جهانیان است [از همه] آگاهتر نیست؟ «۱۰»
وَلَیَعْلَمَنَّ ﭐللهُ ﭐلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَیَعْلَمَنَّ ﭐلْمُنَافِقِینَ ﴿۱۱﴾
یقیناً خدا کسانى را که ایمان آوردهاند، مىشناسد و بىتردید منافقان را نیز مىشناسد، «۱۱»
وَقَالَ ﭐلَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ ﭐتَّبِعُواْ سَبِیلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَایَاکُمْ وَمَا هُم بِحَامِلِینَ مِنْ خَطَایَاهُم مِّن شَیْءٍ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿۱۲﴾
و کافران به مؤمنان گفتند: از راه ما پیروى کنید تا ما [اگر آخرتى و عذابى در کار باشد] گناهان شما را به عهده گیریم. و آنان [به اختیار خود] بر عهده گیرنده چیزى از گناهان اینان نیستند، آنان یقیناً [در پیشنهادى که به مؤمنان مىدهند] دروغگویند، «۱۲»
وَلَیَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالاًَ مَّعَ أَثْقَالِهِمْ وَلَیُسْأَلُنَّ یَوْمَ ﭐلْقِیَامَةِ عَمَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ ﴿۱۳﴾
مسلماً بارهاى [گناهان] خود را با بارهاى دیگرى [از گناهان کسانى که گمراهشان کردند] همراه با بارهاى خود به دوش خواهند کشید، و روز قیامت از آنچه [به خدا و پیامبر و قرآن] افترا مىبستند، حتماً بازپرسى خواهند شد، «۱۳»
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَىٰ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَاماً فَأَخَذَهُمُ ﭐلطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ ﴿۱۴﴾
همانا نوح را به سوى قومش فرستادیم پس نهصد و پنجاه سال در میانشان درنگ کرد [ولى بیشتر مردم به او ایمان نیاوردند]، سرانجام توفان آنان را در حالى که ستمکار بودند فرا گرفت. «۱۴»
فَأَنجَیْنَاهُ وَأَصْحَابَ ﭐلسَّفِینَةِ وَجَعَلْنَاهَا ءَایَةً لِّلْعَالَمِینَ ﴿۱۵﴾
پس او و اهل کشتى را نجات بخشیدیم و آن [حادثه] را عبرتى بسیار مهم براى جهانیان قرار دادیم. «۱۵»
وَإِبْرَاهِیمَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ ﭐعْبُدُواْ ﭐللهَ وَﭐتَّقُوهُ ذَ ٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۶﴾
و ابراهیم را [نیز فرستادیم] آنگاه به قومش گفت: خدا را بپرستید و از او پروا کنید، این براى شما بهتر است، اگر بدانید؛ «۱۶»
إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ ﭐللهِ أَوْثَاناً وَتَخْلُقُونَ إِفْکاً إِنَّ ﭐلَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ ﭐللهِ لَا یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقاً فَـﭑبْتَغُواْ عِندَ ﭐللهِ ﭐلرِّزْقَ وَﭐعْبُدُوهُ وَﭐشْکُرُواْ لَهُ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۱۷﴾
جز این نیست که شما به جاى خدا بتهایى را مىپرستید و [در نامگذارى آنها به آلهه و شفیع و مؤثر] دروغى را مىسازید، بىتردید کسانى را که به جاى خدا مىپرستید، رزقى را براى شما مالک نیستند [تا آن را به شما برسانند]، پس رزق را نزد خدا بجویید و او را بندگى کنید و او را شکر کنید که شما را [فقط] به سوى او بازمىگردانند «۱۷»
وَإِن تُکَذِّبُواْ فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِکُمْ وَمَا عَلَى ﭐلرَّسُولِ إِلَّا ﭐلْبَلَاغُ ﭐلْمُبِینُ ﴿۱۸﴾
و اگر [مرا] تکذیب کنید [چیز جدیدى نیست]؛ زیرا امتهایى پیش از شما نیز [پیامبران را] تکذیب کردند، و بر عهده پیامبر جز رساندن آشکار [پیام وحى] نیست. «۱۸»
أَوَلَمْ یَرَوْاْ کَیْفَ یُبْدِئُ ﭐللهُ ﭐلْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ إِنَّ ذَ ٰلِکَ عَلَى ﭐللهِ یَسِیرٌ ﴿۱۹﴾
آیا ندانستهاند که چگونه خدا مخلوقات را مىآفریند سپس آنان را [پس از مرگشان] باز مىگرداند، یقیناً این [کار] بر خدا آسان است. «۱۹»
قُلْ سِیرُواْ فِی ﭐلْأَرْضِ فَـﭑنظُرُواْ کَیْفَ بَدَأَ ﭐلْخَلْقَ ثُمَّ ﭐللهُ یُنشِئُ ﭐلنَّشْأَةَ ﭐلْئَاخِرَةَ إِنَّ ﭐللهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۲۰﴾
بگو: در زمین بگردید پس با تأمل بنگرید که چگونه مخلوقات را آفرید، سپس خدا جهان آخرت را ایجاد مىکند؛ زیرا خدا بر هر کارى تواناست، «۲۰»
یُعَذِّبُُ مَن یَشَاءُ وَیَرْحَمُ مَن یَشَاءُ وَإِلَیْهِ تُقْلَبُونَ ﴿۲۱﴾
هر کس را بخواهد عذاب مىکند، و هر کس را بخواهد مورد رحمت قرار مىدهد، و شما را فقط به سوى او بازمىگردانند. «۲۱»
وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ فِی ﭐلْأَرْضِ وَلَا فِی ﭐلسَّمَاءِ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ ﭐللهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿۲۲﴾
شما نه در زمین و نه در آسمان نمىتوانید خدا را عاجز کنید [تا از دسترس قدرت او بیرون روید]، و شما را در برابر خدا هیچ سرپرست و یاورى نیست، «۲۲»
وَﭐلَّذِینَ کَفَرُواْ بِئَایَاتِ ﭐللهِ وَلِقَائِهِ أُوْلَـٰئِکَ یَئِسُواْ مِن رَّحْمَتِی وَأُوْلَـٰئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۲۳﴾
کسانى که به آیات خدا و لقاء او کفر ورزیدند، از رحمت من مأیوسند وبراى آنان عذابى دردناک است. «۲۳»
فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُواْ ﭐقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنجَاهُ ﭐللهُ مِنَ ﭐلنَّارِ إِنَّ فِی ذَ ٰلِکَ لَئَایَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۲۴﴾
پس جواب قوم ابراهیم جز این نبود که گفتند: او را به قتل برسانید یا بسوزانید. ولى خدا او را از آن آتش رهایى بخشید، مسلماً در این [حادثه] براى مردمى که ایمان دارند عبرتهاست، «۲۴»
وَقَالَ إِنَّمَا ﭐتَّخَذْتُم مِّن دُونِ ﭐللهِ أَوْثَاناً مَّوَدَّةَ بَیْنِکُمْ فِی ﭐلْحَیَاةِ ﭐلدُّنْیَا ثُمَّ یَوْمَ ﭐلْقِیَامَةِ یَکْفُرُ بَعْضُکُم بِبَعْضٍ وَیَلْعَنُ بَعْضُکُم بَعْضاً وَمَأْوَاکُمُ ﭐلنَّارُ وَمَا لَکُم مِّن نَّاصِرِینَ ﴿۲۵﴾
[ابراهیم] گفت: جز این نیست که به جاى خدا بتهایى را [براى خود به عنوان معبود] گرفتهاید [که علت آن] دوستى میان خودتان در زندگى دنیاست، سپس روز قیامت برخى از شما برخى دیگر را انکار مىکنند، و بعضى از شما بعضى دیگر را لعنت مىنمایند، و جایگاه شما آتش است، و براى شما هیچ یاورى نخواهد بود. «۲۵»
فَئَامَنَ لَهُ لُوطٌ وَقَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ ﭐلْعَزِیزُ ﭐلْحَکِیمُ ﴿۲۶﴾
پس لوط به ابراهیم ایمان آورد، و [ابراهیم] گفت: به درستى که من به سوى پروردگارم مهاجرت مىکنم، که فقط او تواناى شکستناپذیر و حکیم است. «۲۶»
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِ ﭐلنُّبُوَّةَ وَﭐلْکِتَابَ وَءَاتَیْنَاهُ أَجْرَهُ فِی ﭐلدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی ﭐلْئَاخِرَةِ لَمِنَ ﭐلصَّالِحِینَ ﴿۲۷﴾
و اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و پیامبرى و کتاب را در نسلش قرار دادیم و پاداشش را در دنیا به او دادیم، و بىتردید او در آخرت از زمره شایستگان است. «۲۷»
وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ ﭐلْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ ﭐلْعَالَمِینَ ﴿۲۸﴾
لوط را [نیز فرستادیم]، آنگاه به قومش گفت: شما کار بسیار زشتى مرتکب مىشوید که پیش از شما هیچ یک از جهانیان آن را انجام ندادهاند. «۲۸»
أَئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ ﭐلرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ ﭐلسَّبِیلَ وَتَأْتُونَ فِی نَادِیکُمُ ﭐلْمُنکَرَ فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُواْ ﭐئْتِنَا بِعَذَابِ ﭐللهِ إِن کُنتَ مِنَ ﭐلصَّادِقِینَ ﴿۲۹﴾
آیا شما با مردان آمیزش مىکنید و راه [توالد و تناسل] را قطع مىنمایید و در محفل عمومى خود [در انظار یکدیگر] این کار بسیار زشت را مرتکب مىشوید. ولى جواب قوم او جز این نبود که گفتند: اگر تو از راستگویانى عذاب خدا را براى ما بیاور. «۲۹»
قَالَ رَبِّ ﭐنصُرْنِی عَلَى ﭐلْقَوْمِ ﭐلْمُفْسِدِینَ ﴿۳۰﴾
گفت: اى پروردگار من مرا بر این مردم بدکار و نافرمان یارى ده. «۳۰»
وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِـﭑلْبُشْرَىٰ قَالُواْ إِنَّا مُهْلِکُواْ أَهْلِ هَذِهِ ﭐلْقَرْیَةِ إِنَّ أَهْلَهَا کَانُواْ ظَالِمِینَ ﴿۳۱﴾
و زمانى که فرستادگان ما با بشارت [ولادت اسحاق] نزد ابراهیم آمدند، گفتند: ما یقیناً اهل شهر [لوط] را نابود مىکنیم؛ زیرا اهل آن ستمکارند. «۳۱»
قَالَ إِنَّ فِیهَا لُوطاً قَالُواْ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَن فِیهَا لَنُنَجِّیَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا ﭐمْرَأَتَهُ کَانَتْ مِنَ ﭐلْغَابِرِینَ ﴿۳۲﴾
گفت: لوط در آنجاست. گفتند: ما به کسانى که در آنجا هستند، داناتریم، حتماً او و خانوادهاش را نجات مىدهیم، مگر همسرش را که از باقىماندگان خواهد بود، «۳۲»
وَلَمَّا أَن جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطاً سِیءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَقَالُواْ لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوکَ وَأَهْلَکَ إِلَّا ﭐمْرَأَتَکَ کَانَتْ مِنَ ﭐلْغَابِرِینَ ﴿۳۳﴾
چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند به سبب [حضور] آنان [به صورت جوانانى آراسته] بدحال و بىطاقت شد، و گفتند: مترس و غمگین مباش، قطعاً ما نجات دهنده تو و خانوادهات هستیم، مگر همسرت را که از باقىماندگان خواهد بود، «۳۳»
إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَىٰ أَهْلِ هَذِهِ ﭐلْقَرْیَةِ رِجْزاً مِّنَ ﭐلسَّمَاءِ بِمَا کَانُواْ یَفْسُقُونَ ﴿۳۴﴾
ما بر اهل این شهر به علت کار بسیار زشتى که مرتکب مىشوند، عذاب سختى از آسمان نازل خواهیم کرد. «۳۴»
وَلَقَد تَّرَکْنَا مِنْهَا ءَایَةً بَیِّنَةً لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۳۵﴾
[پس با عذاب آسمانى، شهر و اهلش را در هم کوبیدیم] و از آن شهر نشانهاى روشن [از سنگهایى که بر سر اهلش فرو باریدیم] براى مردمى که مىاندیشند، بر جاى گذاشتیم. «۳۵»
وَإِلَىٰ مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْباً فَقَالَ یَا قَوْمِ ﭐعْبُدُواْ ﭐللهَ وَﭐرْجُواْ ﭐلْیَوْمَ ﭐلْئَاخِرَ وَلَا تَعْثَوْاْ فِی ﭐلْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿۳۶﴾
و نیز به سوى مدین برادرشان شعیب را فرستادیم؛ پس گفت: اى قوم من! خدا را بپرستید و روز قیامت را انتظار برید و در زمین تبهکارانه آشوب برپا نکنید، «۳۶»
فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ ﭐلرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿۳۷﴾
پس او را تکذیب کردند؛ در نتیجه زلزله سختى آنان را فرا گرفت، نهایتاً در خانههایشان به رو در افتاده جسمى بىجان شدند، «۳۷»
وَعَاداً وَثَمُودَ وَقَد تَّبَیَّنَ لَکُم مِّن مَّسَاکِنِهِمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ ﭐلشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ ﭐلسَّبِیلِ وَکَانُواْ مُسْتَبْصِرِینَ ﴿۳۸﴾
و [قوم] عاد و ثمود را [نیز نابود کردیم]، و از خانههاى [خراب شده و خالى] آنان [سرنوشت شومشان] براى شما نمایان است، و شیطان عملهاى [زشت] آنان را در نظرشان آراست، در نتیجه آنان را از راه [خدا] باز داشت در حالى که [براى تشخیص حق از باطل] بصیرت داشتند. «۳۸»
وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُم مُّوسَىٰ بِـﭑلْبَیِّنَاتِ فَـﭑسْتَکْبَرُواْ فِی ﭐلْأَرْضِ وَمَا کَانُواْ سَابِقِینَ ﴿۳۹﴾
قارون و فرعون وهامان را [نیز نابود کردیم]. همانا موسى براى آنان دلایل روشن آورد، پس آنان در زمین تکبّر و سرکشى کردند، ولى پیشى گیرنده [بر اراده و قضا و قدر ما] نبودند [تا بتوانند از عذاب ما بگریزند.] «۳۹»
فَکُلّاً أَخَذْنَا بِذَنبِهِ فَمِنْهُم مَّنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِباً وَمِنْهُم مَّنْ أَخَذَتْهُ ﭐلصَّیْحَةُ وَمِنْهُم مَّنْ خَسَفْنَا بِهِ ﭐلْأَرْضَ وَمِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ ﭐللهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿۴۰﴾
در نتیجه همه را به گناهانشان گرفتیم، بر برخى از آنان توفانى سخت [که با خود ریگ و سنگ مىآورد] فرستادیم، و بعضى را فریاد مرگبار گرفت، و برخى را به زمین فرو بردیم، و بعضى را غرق کردیم؛ و خدا بر آن نبود که به آنان ستم کند، ولى آنان بودند که به خودشان ستم کردند. «۴۰»
مَثَلُ ﭐلَّذِینَ ﭐتَّخَذُواْ مِن دُونِ ﭐللهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ ﭐلْعَنکَبُوتِ ﭐتَّخَذَتْ بَیْتاً وَإِنَّ أَوْهَنَ ﭐلْبُیُوتِ لَبَیْتُ ﭐلْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ ﴿۴۱﴾
داستان کسانى که به جاى خدا سرپرستانى گرفتهاند، مانند داستان عنکبوت است که خانهاى [بىدیوار و بىسقف و بىحفاظ] براى خود بنا کرده باشد، و بىتردید سستترین خانهها خانه عنکبوت است، اگر [به این واقعیت] معرفت داشتند [بتها را سرپرستان خود نمىگرفتند.] «۴۱»
إِنَّ ﭐللهَ یَعْلَمُ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ مِن شَیْءٍ وَهُوَ ﭐلْعَزِیزُ ﭐلْحَکِیمُ ﴿۴۲﴾
یقیناً خدا مىداند به جاى او چه چیزهایى را مىپرستند [چیزهایى که نه داراى ارزش و اعتبارند و نه قدرت تصرف در کارى را دارند!!] و فقط او تواناى شکستناپذیر و حکیم است، «۴۲»
وَتِلْکَ ﭐلْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا ﭐلْعَالِمُونَ ﴿۴۳﴾
این مثلها را براى مردم مىزنیم، ولى جز اهل معرفت در آنها تعقّل نمىکنند. «۴۳»
خَلَقَ ﭐللهُ ﭐلسَّمَاوَاتِ وَﭐلْأَرْضَ بِـﭑلْحَقِّ إِنَّ فِی ذَ ٰلِکَ لَئَایَةً لِّلْمُؤْمِنِینَ ﴿۴۴﴾
خدا آسمانها و زمین را به حق آفرید؛ یقیناً در این [آفرینش] نشانهاى [بر توحید، ربوبیت و قدرت خدا] براى مؤمنان است. «۴۴»
ﭐتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ ﭐلْکِتَابِ وَأَقِمِ ﭐلصَّلوٰةَ إِنَّ ﭐلصَّلوٰةَ تَنْهَىٰ عَنِ ﭐلْفَحْشَاءِ وَﭐلْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ ﭐللهِ أَکْبَرُ وَﭐللهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿۴۵﴾
آنچه را از این کتاب به تو وحى شده است، بخوان و نماز را برپا دار، یقیناً نماز از گناهان آشکار، و کارهاى ناپسند باز مىدارد؛ و همانا ذکر خدا بزرگتر است، و خدا آنچه را انجام مىدهید مىداند. «۴۵»
وَلَا تُجَادِلُواْ أَهْلَ ﭐلْکِتَابِ إِلَّا بِـﭑلَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلَّا ﭐلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ وَقُولُواْ ءَامَنَّا بِـﭑلَّذِی أُنزِلَ إِلَیْنَا وَأُنزِلَ إِلَیْکُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَـٰهُکُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۴۶﴾
و با اهل کتاب جز با نیکوترین شیوه گفتگو مکنید، مگر با کسانى از آنان که [در گفتگوى با شما] ظالمانه به میدان آیند، و بگویید: به آنچه به سوى ما و به سوى شما نازل شده است، ایمان داریم و معبود ما و معبود شما یکى است و ما تسلیم [فرمانها و احکام] او هستیم. «۴۶»
وَکَذَ ٰلِکَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ ﭐلْکِتَابَ فَـﭑلَّذِینَ ءَاتَیْنَاهُمُ ﭐلْکِتَابَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَـٰؤُلَاءِ مَن یُؤْمِنُ بِهِ وَمَا یَجْحَدُ بِئَایَاتِنا إِلَّا ﭐلْکَافِرُونَ ﴿۴۷﴾
همان گونه [که بر پیامبران پیشین کتاب نازل کردیم] این کتاب را بر تو نازل نمودیم، پس [برخى از] کسانى که اهل کتاباند به آن ایمان مىآورند، و از اینان [که مشرکاند] اندکى به آن ایمان مىآورند، و آیات ما را جز کافران انکار نمىکنند، «۴۷»
وَمَا کُنتَ تَتْلُواْ مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لَّارْتَابَ ﭐلْمُبْطِلُونَ ﴿۴۸﴾
تو پیش از این [قرآن]، هیچ نوشتهاى را نمىخواندى و آن را با دست خود نمىنوشتى وگرنه باطلگرایان یاوهگو [در وحى بودن و حقّانیّت آن] شک مىکردند، «۴۸»
بَلْ هُوَ ءَایَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ ﭐلَّذِینَ أُوتُواْ ﭐلْعِلْمَ وَمَا یَجْحَدُ بِئَایَاتِنا إِلَّا ﭐلظَّالِمُونَ ﴿۴۹﴾
بلکه این قرآن، آیات روشنى است در سینه کسانى که به آنان معرفت و دانش عطا شده است؛ و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمىکنند. «۴۹»
وَقَالُواْ لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ ءَایَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا ﭐلْئَایَاتُ عِندَ ﭐللهِ وَإِنَّمَا أَنَاْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿۵۰﴾
گفتند: چرا از سوى پروردگارش معجزاتى [مانند معجزات پیامبران پیشین] بر او نازل نمىشود. بگو: این معجزات فقط در اختیار خداست و من فقط بیمدهندهاى آشکارم. «۵۰»
أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ ﭐلْکِتَابَ یُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَ ٰلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَىٰ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۵۱﴾
آیا [در قرآن عیب و نقصى مىیابند؟ و] براى آنان کافى نبوده است که ما این کتاب را که [همواره] بر آنان خوانده مىشود بر تو نازل کردیم؟! همانا در این کتاب رحمتى است [ویژه و مایه یادآورى] و پندى براى مردمى که ایمان مىآورند. «۵۱»
قُلْ کَفَىٰ بِـﭑللهِ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ شَهِیداً یَعْلَمُ مَا فِی ﭐلسَّمَاوَاتِ وَﭐلْأَرْضِ وَﭐلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِـﭑلْبَاطِلِ وَکَفَرُواْ بِـﭑللهِ أُوْلَـٰئِکَ هُمُ ﭐلْخَاسِرُونَ ﴿۵۲﴾
بگو: کافى است که خدا [نسبت به حقّانیّت نبوّتم] میان من و شما شاهد باشد، [او] آنچه را در آسمانها و زمین است مىداند، و آنان که به باطل [چون بت و طاغوت] گرویده و به خدا کفر ورزیدهاند همان زیانکاران [واقعى]اند. «۵۲»
وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِـﭑلْعَذَابِ وَلَوْلَا أَجَلٌ مُّسَمًّى لَجَاءَهُمُ ﭐلْعَذَابُ وَلَیَأْتِیَنَّهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۵۳﴾
آنان شتاب در آوردن عذاب را از تو مىخواهند، اگر مدتى معین [براى آنان] مقرّر نبود، قطعاً آن عذاب را [که خواهانش هستند] بر آنان مىآمد و حتماً ناگاه در حالى که بىخبرند، به سراغشان خواهد آمد. «۵۳»
یَسْتَعْجِلُونَکَ بِـﭑلْعَذَابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِـﭑلْکَافِرِینَ ﴿۵۴﴾
[آنان] شتاب در آوردن عذاب را از تو مىخواهند، بدون تردید هم اکنون دوزخ بر کافران احاطه دارد. «۵۴»
یَوْمَ یَغْشَاهُمُ ﭐلْعَذَابُ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَیَقُولُ ذُوقُواْ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۵۵﴾
آنان را متوجه روزى کن که عذاب از بالاى سرشان و از زیر پایشان آنان را فرو مىپوشاند و [خدا به آنان] مىگوید: آنچه را همواره انجام مىدادید [اکنون به صورت سختترین عذاب] بچشید. «۵۵»
یَا عِبَادِیَ ﭐلَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّ أَرْضِی وَاسِعَةٌ فَإِیَّایَ فَـﭑعْبُدُونِ ﴿۵۶﴾
اى بندگان مؤمن من! یقیناً زمین من پهناور است؛ پس [با انتخاب سرزمینى مناسب و شایسته که ارزشها] ى دینى و انسانى] در آن حفظ شود] فقط مرا بپرستید، «۵۶»
کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ ﭐلْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ ﴿۵۷﴾
هر جاندارى چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوى ما بازگردانده مىشوید، «۵۷»
وَﭐلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ﭐلصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ ﭐلْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِی مِن تَحْتِهَا ﭐلْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نِعْمَ أَجْرُ ﭐلْعَامِلِینَ ﴿۵۸﴾
کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند حتماً آنان را در قصرهایى رفیع و با ارزش از بهشت که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جارى است، جاى خواهیم داد، در آنجا جاودانهاند؛ چه نیکوست پاداش عملکنندگان. «۵۸»
ﭐلَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿۵۹﴾
همانان که [براى حفظ ایمان، اخلاق و عمل صالح] شکیبایى ورزیدند و همواره بر پروردگارشان توکل مىکنند. «۵۹»
وَکَأَیِّن مِن دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا ﭐللهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ وَهُوَ ﭐلسَّمِیعُ ﭐلْعَلِیمُ ﴿۶۰﴾
چه بسیارند جنبندگانى که قدرت ندارند [به دست آوردن] رزق خود را بر عهده بگیرند، خداست که به آنان و شما روزى مىدهد، و او شنوا و داناست. «۶۰»
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ ﭐلسَّمَاوَاتِ وَﭐلْأَرْضَ وَسَخَّرَ ﭐلشَّمْسَ وَﭐلْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ ﭐللهُ فَأَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ ﴿۶۱﴾
اگر از آنان [که شرک مىورزند] بپرسى: چه کسى آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را مسخّر کرده؟ بىتردید خواهند گفت: خدا. پس چگونه [از حق به باطل] منحرف مىشوند؟! «۶۱»
ﭐللهُ یَبْسُطُ ﭐلرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ إِنَّ ﭐللهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۶۲﴾
خدا رزق را براى هرکس از بندگانش بخواهد وسعت مىدهد و یا تنگ مىگیرد؛ یقیناً خدا بر هر کارى تواناست، «۶۲»
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ ﭐلسَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ ﭐلْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ ﭐللهُ قُلِ ﭐلْحَمْدُ للهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ﴿۶۳﴾
اگر از آنان بپرسى: چه کسى از آسمان آبى نازل کرد و به وسیله آن زمین را پس از مردگىاش زنده ساخت؟ بىتردید خواهند گفت: خدا. بگو: همه ستایشها ویژه خداست [و مشرکان دور از حقیقتاند]، بلکه بیشترشان تعقّل نمىکنند. «۶۳»
وَمَا هَذِهِ ﭐلْحَیَاةُ ﭐلدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ ﭐلدَّارَ ﭐلْئَاخِرَةَ لَهِیَ ﭐلْحَیَوَانُ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ ﴿۶۴﴾
و این زندگى دنیا جز سرگرمى و بازى نیست و بىتردید سراى آخرت، همان زندگى [واقعى و ابدى] است؛ اگر اینان معرفت داشتند [دنیا را به قیمت از دست دادن آخرت برنمىگزیدند.] «۶۴»
فَإِذَا رَکِبُواْ فِی ﭐلْفُلْکِ دَعَوُاْ ﭐللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ ﭐلدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى ﭐلْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ ﴿۶۵﴾
[مشرکان تا در امنیت و آسایشند، بر آیین شرک تعصّب دارند،] پس زمانى که در کشتى سوار مىشوند [و در وسط دریا امواج خطرناک آنان را محاصره مىکند] خدا را در حالى که ایمان و عبادت را براى او [از هرگونه شرکى] خالص مىکنند مىخوانند، چون به سوى خشکى نجاتشان مىدهیم به ناگاه به آیین شرک روى مىآورند، «۶۵»
لِیَکْفُرُواْ بِمَا ءَاتَیْنَاهُمْ وَلِیَتَمَتَّعُواْ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿۶۶﴾
سرانجام به آنچه [از نعمت] به آنان عطا کردیم، ناسپاسى ورزند، و [از زندگى شرکآلودشان] برخوردار شوند؛ سپس [نتیجه این ناسپاسى و زندگى شرکآلود را] خواهند دانست. «۶۶»
أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّا جَعَلْنَا حَرَماً ءَامِناً وَیُتَخَطَّفُ ﭐلنَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِـﭑلْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ ﭐللهِ یَکْفُرُونَ ﴿۶۷﴾
آیا ندانستهاند که ما [شهرشان مکه را] حرم امنى قرار دادهایم [که در آن با آسایش و آرامش و محفوظ از قتل و غارت زندگى مىکنند] در حالى که مردم از اطراف آنان [به وسیله دزدان و غارتگران عرب] ربوده مىشوند؟ پس آیا [با دارا بودن این نعمت باارزش الهى] به باطل مىگروند و به نعمت خدا کفران مىورزند؟! «۶۷»
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ ﭐفْتَرَىٰ عَلَى ﭐللهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِـﭑلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْکَافِرِینَ ﴿۶۸﴾
و کیست ستمکارتر از کسى که دروغى را بر خدا ببندد [که خدا بتان را شریک خود گرفته؟] یا حق را زمانى که به سویش آمد تکذیب کند؟ آیا در دوزخ جایگاهى براى کافران نیست؟ «۶۸»
وَﭐلَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ ﭐللهَ لَمَعَ ﭐلْمُحْسِنِینَ ﴿۶۹﴾
کسانى که براى [به دست آوردن خشنودى] ما [با جان و مال] کوشیدند، بىتردید آنان را به راههاى خود [راه رشدو سعادت و بهشت و مقام قرب] راهنمایى مىکنیم؛ یقیناً خدا با نیکوکاران است. «۶۹»