گفتگو با سید احمدالحسن-حقیقت آنگونه که هست
بسم الله الرحمن الرحيم و الحمد لله و صلى الله على محمد و آل محمد الأئمة و المهديين و سلم تسليما درود بر آل محمد پاک و طاهر سلام بر شیعیان و انصارشان در هر جا و مکان عزیزان محترم حاضر سلام علیکم جمیعاً و رحمت الله و برکاته طاعات و عبادات و سایر اعمالتان مورد قبول درگاه الهی واقع شود و خدا اجرتان را ثابت کند. امروز جمعه نهم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۳۶ مصادف با ۵ تیرماه ۱۳۹۴ هـ .ش است. خوشحالیم و افتخار میکنیم که مهمان این قسمت از برنامه امشب ما سید احمد الحسن(ع) می باشند. جهت اطلاع(باید عرض کنم) همراه بنده برادر، دکتر علاء سالم هم جهت همکاری در مطرح کردن سؤالات از سید یمانی(خداوند حافظ ایشان باشد) نیز حضور خواهند داشت، پس خوش آمد و خیر مقدم میگوییم به یمانی آل محمد سید احمد الحسن(ع) بین انصارشان و بابت قبول دعوت علیرغم مشغله زیادی که دارید خدا به شما یاری رساند و از هر بدی حفظ کند. اداره برنامه “حقیقت همانگونه که هست” از شما تشکر و قدردانی میکند. در آغاز، ما و کسانی که گوش فرا میدهند تمایل داریم که سخنی از شما بشنویم… مولایم بفرمائید. سید احمد الحسن(ع): بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آل محمد الطیبین الطاهرین الأئمة و المهدیین و سلم تسلیما سلام علیکم و رحمت الله و برکاته هر سال و شما در خیر باشید و از خدا میخواهم این روزهای پر برکت را برایتان اعاده کند و نزد خداوندِ سبحان و متعال، با فضل و منتش، از بهرهمندترین بندگانش باشید، از هر خیری که فرو میفرستد و هر شری که دفع میکند. در ابتدا دوست دارم که از شما برای این دعوت تشکر و قدردانی کنم و خرسندم که امروز با شما همراه هستم تا از شما بشنوم و سؤالات و پرسشهای شما را پاسخ دهم. اگر صدا را واضح دارید میتوانيد سؤالات خود را شروع کنید ان شاء الله. الحمدلله. پس میکروفن* رها و در خدمت شما هستم ان شاء الله. دکتر علاء سالم: بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آل محمد الطیبین الطاهرین الأئمة و المهدیین و سلم تسلیما سلام علیکم و رحمت الله و برکاته خوش آمدید امام و آقای ما، سید احمد الحسن و سایر انصار ارجمند و مهمانانِ این اتاق مبارک. شادمانم اما این شادى از شوق برای شمشیر ها ست به بازى نیز شائق نیستم، مگر پیرمرد سپید مو هم به بازى مىنشیند و لیکن من به صاحبان فضیلت و پارسائى و به بهترین مردم شائقم و خیر، خواستنى است سپید بختانى که در هر خیرى که به من رسد به مهر آنان به خداوند تقرب مىجویم بنی هاشم خویشاوندان نبی با آنها وبرای آنها خوشنود وغضبناک میشوم در برابر ایشان فرو تنم و از سر مهر پر و بال خود را به جانبى فرود آوردهام که هر دو سوى آن شایستگى و مهربانى است خوش آمدید آقایما. سؤال اول که مطرح میشود این است که شما یکه و تنها دعوت خدا را آغاز کردید و الان به فضل خداوند متعال به شما، امتی برای خود شدید که انصار دعوت یمانی مبارک در سراسر جهان پیش روی شما حضور دارند، پس آیا امکان دارد اندکی از روزهای آغازین دعوت الهی، سختیها و مشکلاتی که در آن مرحله رخ دادند را بدانیم؟ و نیز آیا امکان دارد از برخی علل و اسبابی که در آخر باعث شدند برای مدتی از مؤمنین دوری کنید، مطلع شویم؟ بفرمایید بزرگوار، با ذکر درود بر محمد و آل محمد میکروفن رها. سید احمد الحسن(ع): یا الله. ان شاء الله صدا واضح است. در حقیقت سخن در مورد بسیاری از جزئیات سخت است. چرا که وقت تنگ است. ما با رویدادهای بسیاری در آن زمان روبرو شدیم، و برای همین به مختصری از رویدادها اشاره خواهم کرد، یعنی برخی از نکات مهم : ابتدای علنی شدن دعوت سال ۲۰۰۲ (مصادف با ۱۳۸۱) بود، پس از آن نیروهای صدام به تعقیب من پرداختند و برای مدت چند ماه کوتاه مجبور به دور شدن از آنها شدم، در آن مدت هیچ کس از مؤمنین به جز شیخ ناظم -خدا حفظش کند- با من ملاقات نمیکرد و یادم میآید که تا حد زیادی رنج و دشواری دید. پس از مدتی بعد از سقوط نظام بعثی در سال ۲۰۰۳ (مصادف با ۱۳۸۲) دعوت مبارک مهدویت در نجف، بصره، عماره، ناصریه، بغداد، کربلاء و دیگر استانها دوباره فعال شد. بعد از آن شیخ ناظم عقیلی به همراه حسین جبوری -ابو سجاد- خدا حفظشان کند، که انصار ایشان را به این اسم میشناسند به دیدار من آمدند و با آنان به نجف اشرف رفتم، در آن زمان و به فضل خدا یکی از انصار که او شیخ حبیب المختار -پدر شیخ حازم المختار- خدا حفظش کند بود، آنجا در محلهی النصر در نجف منزلی داشت و در آن دفتری داشت که از منزلش جدا بود که آن هنگام آن را برای عمل دعوت وقف نمود. و این گونه آن جا و مکان را برای خود مکتب یا دفتر... ، هر آنچه مایل بودید بنامید... برگزیدم که با همه مردم من جمله انصار، طلبهی حوزهها و غیر آنان دیدار میکردم، و در آن دوره نیز در منزلی مجاور مسجد سهله زندگی کردم و در مکتب تا دیر وقت باقی میماندم تا با مردم و مؤمنین دیدار کنم همان طور که به حسینهها میرفتم و آنجا نماز میخواندم و نماز جمعه را اقامه مینمودم و با مؤمنین و پرسشگران در حسینیهها دیدار و ملاقات میکردم. پس از این مرحله به دلیل فتواهای مجرمانه و غیر مسؤولانه بعضی از مدعیان دین و همچنين حركات بعضي نفوذگران در عراق در آن زمان، متأسفانه امور بر من به نوعی تنگ شد و مجبور شدم در سال ۲۰۰۶ (مصادف با ۱۳۸۵) بعضی از انصار که از میان آنان شیخ عیدان ابو حسین بود را مکلف به پیدا کردن منزلی امن کردم، که یک زمین کشاورزی در اطراف نجف پیدا کرده و آن را خریدم و در آن منزلی ساختم تا به همراه خانوادهام در آن زندگی کنیم، و در واقع در اواخر سال ۲۰۰۶ جهت سکونت به آنجا نقل مکان کردم و از عموم انصار و همچنین مردم عزلت نمودم جائی که پس از آن قادر به حضور در مکتب یا دفتر به صورت مستمر نبودم تا با انصار و عموم مردم دیدار کنم. و نميتوانستم جهت اقامه نماز جمعه در حسینیهها مثل سابق حاضر شوم و به این ترتیب در اواخر سال ۲۰۰۶ مرحله جدیدی در دعوت آغاز شده بود که نمیتوانستم مانند گذشته با عموم مؤمنین رو در رو ملاقات کنم و با آنان به صورت مستقیم صحبت کنم، بلکه به نقل اخبار و راهنمائیها از طریق مؤمنین مورد اعتماد -خدا حافظشان باشد- بسنده کردم که آنان منزلگاه من را میدانستند و با من در ارتباط بودند و به ملاقاتم میآمدند، من جمله سید علاء المیالی و حسین جبوری ابو سجاد که او را قبلاً ذکر نمودم، و نیز برادرم محمد -خدا حفظش کند-، و شیخ حیدر زیادی، و نیز شیخ محمد حریشاوی و دیگر مؤمنین مورد اعتماد در آن هنگام بودند، اضافه بر ارتباطم با مقر حوزه مهدوی و مکتب که در آن زمان در نجف بود و راهنمائیهای به آنان مستمرم انجام میشد. مدتی در آن منزل زندگی میکردم تا این که ابتدای سال ۲۰۰۷ (مصادف با اواخر سال ۱۳۸۵) مجبور به ترک آن شدم، چرا که ساعاتى پس از ترک آن منزل- من و خانوادم-، نیروهای بزرگ نظامی به منزلم یورش بردند؛ و طبعاً این کار بدون توجیه قانونی و منطقی برای این یورش انجام شد در حقیقت فقط توسط نفوذگرانِ آن زمان بود و دلیلی دیگر نداشت. متأسفانه یکی از همسایههای من را بازداشت نمودند و او را وحشیانه شکنجه دادند ، در حالی که همسایههایم نمیدانستند من کیستم- یعنی این که بین آنان زندگی میکردم اما نمیدانستند من کیستم. به این ترتیب وضع نا امنم این گونه ادامه پیدا کرد که اجازه نمیداد با عموم مؤمنین و مردم به خصوص پس از حوادث سال ۲۰۰۸ (مصادف با ۱۳۸۶) معروف در ارتباط باشم، و به ارتباط با بعضی از مؤمنین مورد اعتماد و سایتهای دعوت در اینترنت و مقر حوزه و مکتب که هر وقت فرصتی پیدا میکردند باز میشد، بسنده گردید. این گونه بود که این وضع و حال از اواخر سال ۲۰۰۶ تا اواخر سال ۲۰۱۲ (مصادف با ۱۳۹۱) ادامه پیدا کرد، و پس از این که شش سال تمام شد همان گونه که خداوند پاک و منزه اراده کرده بود با فضل و منتش به ما فرج و گشایش کرد و به فضل بعضی از مؤمنین با تلاشهای مبارکشان امکان انتقال به مکانی تا حدودی امن برایم مهیاء شد... به این ترتیب مرحله جدیدی در دعوت آغاز شد... و توانستم صفحه ارتباط اجتماعی در فیسبوک را افتتاح کنم تا مجدداً بتوانم بین شما در این دفتر اجتماعی مجازی حضور پیدا کنم و از خلال این صفحه با عموم مؤمنین و مردم گفتگو کنم. این گونه بود که از خلال صفحه ارتباط اجتماعی مبارک بین شما برگشتیم نظرات شما را میشنویم و آنچه مینویسید را میخوانیم و با شما گفتگو می کنیم و سخن میگوییم و سپاس از آنِ خداوند جهانیان است. همچنین امروز برای ما صفحه جدیدی باز شد ان شاء الله و این که امور به سمت تشکیل گردانهای قائم برای دفاع از مقدسات و ضریحهای پاک و ناموس و سرزمین در حال حرکت است و شاید برای ارتباط صوتی و حضور بین شما نیاز باشد ان شاء الله، و سبحان الله روی صفحهام دعوتی از استاد علی عاملی خدا حفظش کند را دیدم که مرا به برنامه مبارکتان دعوت نموده بود... و ان شاء الله در آینده نیز در صورت نیاز بین شما حاضر خواهم شد و من الله التوفیق. امیدوارم که سخنانم زیاد طولانی نشده باشد. میکروفن رها. استاد علی عاملی: اللهم صل علی محمد و آل محمد الأئمه و المهدیین و سلم تسلیما خوش آمدید آقا و مولا و تاج سرمان امام احمد الحسن یمانی آل محمد(ص). مولای من از ضروریات است تا دیدگاه سید احمد الحسن (ع) در خصوص افرادی که مردم را فریب میدهند و نامهائی در نَسَب امام استفاده می کنند را بدانیم، مانند “قاطع” در صورتی که این القاب صحتی ندارند و شایعه هستند این از یک سو، و از سویی دیگر افرادی هستند که شخصیت سید احمد الحسن (ع) را جعل هویت میکنند و از اسم و کُنیهی ایشان با استفاده از نام ایشان یا مثلاً ادعای نمایندگی یا ارتباط با ایشان سوء استفاده میکنند در حالی که متأسفانه بعضیها ادعای ایمان به ایشان دارند، نظر شما در این باره چیست مولایم؟ سید احمد الحسن (ع): یا الله. ان شاء الله که صدا واضح است، الحمدلله. در حقیقت این امور… یعنی- نمیدانم در این مورد چه بگویم… در واقع!!! احمد الحسن شخصی معروف، مشخص و شناخته شده است، نامی خاص در اسناد رسمی عراق دارم که در آن دیده به جهان گشودم و آن احمد اسماعیل صـالــح است. کارت ملی، شناسنامه، پاسپورت و مدرک تحصیلی از دانشکده مهندسی در دانشگاه بصره دارم، و روی همه آنها عکس و اطلاعات فردیام ثابت است! پس اضافه کردن نامهای نادرست به نام من از جهتی معین یا هر فرد؛ میبایستی این اسناد برای اثبات این که او دروغگو و غیر قابل اعتماد است کافی باشد. در حقیقت تعجب میکنم که کسانی برای پیروی از این اشخاص-کسانی که این نامها را خلق می کنند- پیدا می شوند! تعجب میکنم! و یا این که آنان را باور میکنند، یا کما کان از آنان پیروی میکنند! واقعاً این دروغ(که به من می بندند) کافی نیست؟ واقعاً نمیدانم!!! به هر حال… اما در مورد کسانی که از شخصیت من سوء استفاده میکنند و ادعای دیدار با من را غیر از راهِ کانالهای معروف که آنها را از ابتدای دعوت تا امروز مشخص کردم و به آنان اعتماد دارم دارند، (باید بگویم که) در حقیقت اینها دروغگو هستند و دروغشان بین هر انسان عاقل و هوشیاری صریح و روشن است، و معتقدم نیاز نیست در مورد اینها بیش از این سخن بگویم. خدا به شما جزای خیر دهد، سخن دیگری در این باره ندارم، میکروفن رها است ان شاء الله. دکتر علاء سالم: بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمت الله تعالی و برکاته آقایما خدا به شما جزای خیر دهد. در حقیقت بعضی از سؤالات هر چند که بر ما سنگینی میکنند اما از این دیدار میخواهیم به حق محمد و آل محمد(ص) ثمرهها و فایدههای متعددی به دست آید ان شاء الله تعالی. همچنین مولایم احمد الحسن(ع) از سؤالاتی که مطرح میشوند که هم ما و هم دیگران نیاز به شرح و توضیح آن داریم، مربوط به وسائل و ابزار مورد اعتمادی است که سید احمد الحسن(ع) برای نشر علوم و معارف و پاسخها که از آغاز دعوت مبارک برای مردم بیان کردند است، و نیز در مورد کتب و بیانات و ارشادهاست، جائی که میتوان آنها را وسائل و ابزارهای رسمی به حساب آورد که بیانگر دعوت الهی هستند. سؤال این بود، آقایمان بفرمایید. سید احمد الحسن (ع): یا الله، ان شاء الله که صدا برای شما واضح باشد. وسائل و ابزار نشر علوم بسیارند؛ مسلماً در آغاز فقط یک وسیله ارتباط داشتیم و آن مکتب بود، و آن مکتب در نجف است که پیش از این در مورد آن سخن گفتم. من در آنجا به شخصه حاضر میشدم –همانگونه که بیان کردم مکتب در محلهی النصر بود- و از طریق آن بعضی از مؤمنین مانند سید علاء مَیالی- عذر خواهی میکنم… شاید همه را به خاطر نداشته باشم… زیرا که تعدادشان شاید… - سید علاء میالی، شیخ حازم مُختار، حبيب سعيدي ، ناظم عُقیلی و شیخ حیدر مشتت قبل از اینکه ادعای باطل بکند، همهء این افراد را به چاپ بعضی از نشریات و کتب در چاپخانههای موجود در نجف و توزیع آنها راهنمایی میکردم. پس از آن یکی از مؤمنین که مهندس احمد بهاء است را مکلف ساختم - شاید الان در اتاق حاضر باشد… نمیدانم… حضور دارد- وی را به ساخت و راهاندازی یک وب سایت جهت نشر بیانات و کتب دعوت و ارتباط با مردم از طریق اینترنت مکلف ساختم، که در واقع این کار را با مساعدت و همکاری استاد ضیاء زِیدی خدا فرج او را رساند انجام داد، معتقدم که مهندس احمد بهاء فضل(خوبی ، نیکویی) زیادی دارد، خدا به او خیر کثیر دهد زیرا که تمامی وسائل ارتباطی جمعی از طریق محیط مجازی در حقیقت ثمره عمل مبارک اوست. بعد از آن سایتها با تلاشهای مؤمنین پیشرفت کردند و به آنچه که امروزه هستند تبدیل شدند که قطعاً به لطف خداوند سبحان و متعال است. همچنین همان طور که میدانید صفحهی شبکهی ارتباط اجتماعی اضافه شد تا بین همهی شما باشم که امروزه، هر چند به صورت موقت، به جای مکتب که خود در آن حضور داشتم تبدیل شد. در واقع در حال حاضر وسیلهء در دسترس همین است تا میان شما باشم و ان شاء الله امر به اوضاع اولیه برگردد، به لطف خداوند و تلاش و جهاد مؤمنین -خدا حفظشان کند. همچنین وسیلهی ارتباط دیگری از آغاز دعوت بود که به آن اعتماد میکردم و آن ارتباط با بعضی از مؤمنین – علاوه بر مکتب- است که ارشاد و راهنمائیهای مرا نقلقول میکردند، و البته پس از دور شدنم این امر نیز ادامه پیدا کرد، همان طور که پیشتر بیان نمودم. این به اختصار بود. اگر چیز دیگری دارید در خدمت شما هستم، میکروفن رها. استاد علی عاملی: اللهم صل علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین و سلم تسلیما خدایا عمرم را کوتاه بگردان و به عمر امامَم احمد الحسن (ع) بیفزا. مولایم؛ ارزیابی شما از وضع کنونی موجود در منطقه چیست؟ و نقش قائم آل محمد، امام احمد الحسن(ع) در آنچه در منطقه در حال اتفاق است چیست؟ همچنین مایلیم رسالت و پیام شما را به ملت و حکومتها و به خصوص حکومت عراق بشنویم. بفرمایید مولایم، با ذکر درود بر محمد و آل محمد. میکروفن رها. سید احمد الحسن(ع): یا الله، ان شاء الله که صدا واضح باشد. اول اینکه عزیزم علی عاملی خدا شما را حفظ کند و طول عمر به شما عنایت کند، وضع در منطقه خاورمیانه بسیار خطرناک است. در آن جنگ مذاهب و احزاب بسیار جدی، از آغاز انقلابهای عربی و گشایش درب به روی جنبش سلفی وهابی که جز لغت قتل و خونریزی و سر بریدن چیزی نمیداند در جریان است، که شما الان شاهد جنبشهای سلفی به عنوان مثال در عراق و سوریه و لیبی هستید. آنان مسیحی و یزیدی و شیعی و سنی که منش آنها را که جهت عبادت هبل آسمانیشان رد میکنند به طرز وحشیانهای میکشند ....... و حتی کودکان از دست آنان جان سالم به در نبردند و زنان را به اسارت برده و به ناموس مردم تجاوز کردند- هر روز شاهد آنچه انجام میدهند هستید، بلکه حتی آثار باستانی و میراث انسانی را نیز ویران کردند. بنابراین در آنجا جنگ مذهبی از طرف دین وهابی سلفی تکفیری ضد هر کس که مخالف آنان باشد و هر چیزی که مناسب با اعتقاد باطلشان نباشد، به خصوص شیعیان اهل بیت و زیارتگاههای آل محمد -درود خداوند بر ایشان باد- ، در جریان است. این حقیقتی است که هیچ کس نمیتواند از آن چشم پوشی کند و منکر آن شود؛ امروز بمبگذاریهای جنایی وهابی سلفی را در یکی از مساجد شیعه کویت شنیدید! ارزیابی من از اندازهی خطری که با وجود سلفی وهابی تکفیری در منطقه خاورمیانه با آن مواجه هستیم بسیار بزرگ است و باید تمام قدرت و امکانات در دسترس را برای ریشهکن ساختن آنها در اسرع وقت مهیاء سازیم، در غیر این صورت، نتایج تأخیر در ریشهکن ساختن و پایان دادن به آنان سخت و گران خواهد بود، و تلفات بسیار زیادی را باید تحمل کنیم، نه فقط تلفات ارواح- بر حسب باور من- فقط تلفات روحی یا مالی و دارائی نیست، بلکه ممکن است امر به مقدسات و ناموس ، خدای ناکرده برسد! پس از گذشت یک سال از تصرف موصل ما الان میبینیم که امکانات آنان از لحاظ تعداد و تجهیزات بیشتر شده است و در نتیجه رمادی را نیز به تصرف در آوردند، اضافه کنم که در موصل دانشگاهی بزرگ و آزمایشگاهها و افراد متخصص و کارخانه و… وجود دارد و نیز در مناطق سوریه که آنها را به تصرف در آوردند این امکانات موجود است، و معتقدم که دسترسی به مواد برای ساخت و تولید بمب هستهای یا بمب کثیف یا سلاح رادیولوژی چندان سخت نیست، به خصوص اگر توانایی مالی وجود داشته باشد همان طور که داعش این توانایی را دارد، که در نتیجه ممکن است با آن سلاح شهرهای دیگرِ ما نیز مورد هجوم قرار گیرند. همچنین تسلط این احزاب تکفیری بر شهرهایی در سوریه مثل ادلب اشارهای واضح به مقیاس خطر دارد. برای این است میگویم که وقت مهم است و شکست آنان در اسرع وقت نیز مهم است زیرا که وجود ما و مقدساتمان در معرض تهدید خطر حقیقی و واقعی است. نمیخواهم که با این حرفها ایجاد ترس و وحشت کنم… به هیچ عنوان! اما این حقیقت است، این حقیقتی واقع پیش روی ماست، و برآورد من این است که ورود آنان به رُمادی خطرناکترین رویدادی است که با آن مواجه هستیم، و هر روز که با حضور آنان در رُمادی میگذرد احتمال در معرض قرار گرفتن شهرها، مردم و مقدساتمان در خطر بیشتر میشود. ارزیابی کلی من از وضع جاری موجود بر سرزمینها الان این است. اما در مورد نقش من یا چیزی که میتوانم انجام دهم؛ من از سالها پیش به تشکیل نیرو برای مبارزه و جهاد و دور کردن خطرشان قبل از توانا شدنشان دعوت نمودم که راجع به این موضوع بیاناتی از من منتشر شد. امروزه ما به تشکیل گردانهای قائم جهت دفاع از مقدسات و سرزمین و ناموس روی آوردیم و عموم مردم به خصوص شیعیان اهل بیت (ع) را به یاری و پشتیبانی و وابستگی به آن میطلبیم، این ارتش امامتان است آن را یاری دهید و در حق آن کوتاهی نورزید. نخستین هدف ما دور کردن این مجرمان به مسافتی دور از مقدسات و مردم و سرزمین و خارج کردن آنان از عراق در حد توان است. اما در مورد رسالتم؛ حکومتها – گمان نکنم که حکومتها بشنوند یعنی آنان در حقیقت از شنیدن ناتوان و عاجرند، .. آری از شنیدن عاجزند! - رسالتم به حکومت عراق این است که : اردوگاههای آموزشی برای ما مهیاء سازند و فرصت مبارزه و جنگ با این مهاجمان و اشغالگران که سرزمین ما را به تصرف در آوردند و میخواهند مقدسات ما را هتک حرمت کنند، دهند، آنان در واقع مقدسات ما را هنگامی که ضریحهای دو امام عسکری در سامراء را در گذشته ویران کردند هتک حرمت نمودند. اگر دولت عراق به این درخواست جواب ندهند، پس من به گردانهای قائم میگویم: از لحاظ تجهیزات و استعداد و تربیت بدنی و فنی و نفسی جهت دفاع و کارزار آماده باشید، در صورتی که این نیروها که اکنون با داعش رو به رو هستند شکست بخورند، همان طور که مدتی پیش شکست خوردند و رُمادی را تحویل دادند. پس شهرهای شما، مقدسات و ناموستان در خطری جدی قرار دارند! همچنین به مناسبت متداول شدن عفو عمومی در عراق، در این روزها از حکومت عراق درخواست آزاد کردن انصار امام مهدی که در بند هستند و به اعدام محکوماند، میکنیم، به خصوص افرادی که به اعدام محکوم هستند. انصار امام مهدی نه تروریست هستند و نه مجرم، پس معقول و منطقی نیست که در حق دهها نفر به خاطر درگیری در سال ۲۰۰۸ به اعدام محکوم شوند. در حالی که اعدام در کل آئینها و قوانین نیاز به اثباتی که در آن شکی نباشد دارد، باید اثباتی آشکار باشد که ثابت کند جرم موجب حکم به اعدام است، پس قاضی در یک جلسه چگونه در حق دهها نفر حکم اعدام صادر کرد؟! در یک جلسه حکم اعدام صادر کرد که این افراد مرتکب قتل شدند؟ چگونه ممکن است فقط یک قاضی در یک جلسه حکم صادر کند؟ و حتی اگر چندین قاضی در یک جلسه باشند و در یک جلسه در حق چند فرد حکم اعدام صادر کنند، چگونه تشخیص داده شد که این افراد مرتکب قتل شدند با قصد قبلی به این که آنچه روی داد درگیری مسلحانه اتفاقی بود. این در حقیقت ما را به یاد دادگاه انقلاب زمان صدام میاندازد، و الا شما را به خدا چه تفاوتی با هم دارند؟! ضمن این که حوادث سال ۲۰۰۸ به علت حملات مکرر به انصار امام توسط نفوذگرانِ آن زمان بود، و برای هر فرد در حکومت عراق کنونی اگر واقعاً میخواهند حق به حقدار برسد تحقیق و بازرسی منصفانه انجام دهند تا ببینند در آن زمان توسط نفوذگران چقدر به ما حمله شد و ما را آزار دادند؛ به عنوان مثال: حمله به حوزه مهدوی و مکتب رسمی در نجف اشرف در آغاز سال ۲۰۰۷ (مصادف با ۱۳۸۵) و بستن آن و دستگیری سید حسن حمامی و جمعی از طلبه های حوزه بدون عذر قانونی، سپس ایشان را پس از مدتی آزاد کردند ولی بنای(ساختمان) حوزه و مکتب را برنگرداندند، بلکه بدون هیچ توجیه قانونی آن را ضبط نموده و تسلیم نکردند مگر پس از اتمام مهلت قرارداد اجاره. این تنها حادثهء اول نیست، بلکه با همان روش خودسرانهء غیر قانونی، بستن مکتب و دستگیری سید حمامی و طلبه های حوزه تکرار شد! تا این که حوادث سال ۲۰۰۸ اتفاق افتاد. به همین جهت من آنان را به آزاد کردن انصار امام مهدی که در بند هستند دعوت میکنم، این افراد مظلوم هستند، ستم دیده هستند آنان را آزاد کنید! بیش از این سخنی ندارم، میکروفن رها. استاد علی عاملی: اللهم صل علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین. ضمن خوش آمد گویی به مولایمان یمانی آل محمد و مهمانان شما. سؤالی مربوط به گردانهای قائم که اخیراً تشکیل دادید دارم که دو بخش دارد: اول: ملاحظه میشود که از ابتدای فراخوانی به تشکیل گردانها حمله صورت گرفت و نیز حمله(به صورت ایجاد شک و شبهه) به شک افکندن در مورد آن و مردان آن و اهداف آن ایجاد میکنند، با توجه به این که همهی عراقیها و غیر آنان در جنگ ضد داعش کفار شرکت نمودهاند. سؤال این است که : آیا حمله به گردانهای قائم بدون قصد و یک سوء تفاهم است یا این که امر جدیتر است؟ دوم: ما وجود دهها هزار نفر از عناصر نیروی مردمی در رویایی با داعش را ملاحظه میکنیم، اما با این حال نتوانستند آنان را نابود کنند، سؤال طبیعی و منطقی این است که : تفاوت بین آنچه گردانهای قائم با تعداد کمی که دارند میتوانند در این راه و سرنوشت این جنبش انجام دهند چیست؟ بفرمایید مولایم. سید احمد الحسن (ع): یا الله. ان شاء الله که صدا دارید. صدا واضح است؟… الحمدلله. در مورد گردانهای قائم، علت تشکیل آن را در صفحهء فیسبوک بیان کردم. علت تشکیل آن دفاع از مقدسات و سرزمین و ناموس است. اما حملهوری به گردانهای قائم، لااقل نسبت به من هیچ تأثیری ندارد، یعنی این که نسبت به من لااقل تأثیری ندارد که حمله از طرف چه کسی انجام میشود! و تا امروز نیز من به شخصه ، هیچ فردی که ارزش و بهای اجتماعی یا سیاسی یا نظامی یا حتی دینی داشته باشد ندیدم که به صورت علنی به گردانهای قائم حملهور شود. بلکه بر عکس، از خلال اخباری که از طریق مکتب و مؤمنین به من میرسد جهت تشکیل گردانهای قائم از چند جهت و فرماندهی نظامی و از حکومتهای محلی و استانداران در بیش از یک استان در عراق و از برخی فرماندهان نیروی مردمی خوش آمدگویی چندان خوبی به عمل آمده است. من به شخصه از مکتب رسمی خواستم تا با بعضی از شخصیتهای سیاسی و نظامی در عراق ارتباط پیدا کنند و هدف از تشکیل گردانهای قائم را برای آنان توضیح دهند و اگر شرایط شخصی به من اجازه میداد با آنان ارتباط پیدا میکردم. ما نسبت به این ارتباط اقدام کردیم تا به بعضی بیماران کمترین فرصت آشوب ندهیم. خطر همهء ما را تهدید میکند. سنی، شیعه و مسیحی. خطری وجود دارد که هر ولایتمدار از پیروان اهل بیت صرف نظر از گرایش و اعتقادی که دارد را تهدید میکند. این خطر مراقد ائمهی ما و ناموسمان را تهدید میکند. و نیز سرزمین عراق عزیز و مبارک و پاک که با مراقد ائمه و پیامبران علیهم السلام پاک گشته را تهدید میکند. این خطر تا مرز بغدادِ موسی بن جعفر و کربلای حسین و نجفِ علی بن ابیطالب علیهم السلام رسید، و به همین خاطر مجبور به حرکت و تشکیل گردانهای قائم شدیم، و هر کس بخواهد غضبناک و ناراحت شود! در هر حال من بر این باورم کسانی که خشمناک شدند و به گردانهای قائم حمله کردند افرادی تکرو، کجرو و فرصت طلبانی اندک هستند که حملات آنان ارزشی ندارد و به آن توجه نمیشود. هر عاقلی به وضوح میفهمد که این افراد دانسته یا ندانسته یا از روی سفاهت و جهل و ضعف ادراک و آگاهی از آنچه اتفاق میاُفتد اهداف داعش را خدمت میکنند! ای عزیزان در گردانهای قائم به شما روی میآورم و میگویم: ای عزیزان در گردانهای قائم، چه کسی از حملات در امان بود تا شما بخواهید از آن در امان باشید؟ حتی خداوند سبحان و متعال در امان نماند! منکرین وجود خدا را میبینید که به او حمله کرده و مسخره میکنند! آیا میخواهید ما و شما از حملات بعضی سفیهان که به داعش خدمت میکنند در امان باشیم؟ گمان میکنم این بهائی است که در هر گامی که بر میداریم باید همیشه آن را پرداخت کنیم تا به نزد خداوند سبحان و متعال ارتقاء یابیم. دوست دارم که هر فرد که مخالف ماست بداند و مطمئن شود که راه ما راهِ خلفای خداست، راه محمد صلی الله علیه و آله و راه علیست. محمد مدینه منوره را با قدرت نظامی به تصرف در نیاورد بلکه مردم را به حاکمیت خدا دعوت کرد و هنگامی که اهل مدینه ایشان را پذیرفتند به آنجا نقل مکان کرد، هم این طور امام علی علیه السلام که رسول الله صلی الله علیه و آله ایشان را تنصیب کرد، هنگامی که دید به همراه انصار اندک خود تنهاست در خانه عزلت گزید تا مردم به ایشان برگشتند و تنصیب ایشان را پذیرفتند، در نتیجه متصدی آن امر شد. ما نیز همین طور. هیچ کس تصور نکند که ما میخواهیم قدرت نظامی برای مجبور کردن مردم جهت قبول احمد الحسن با زور تشکیل دهیم! به هیچ وجه این راه و منش ما نیست. راه ما از آغاز دعوت آشکار بود و بارها گفتم که خلیفهء بر روی زمین را خدا تعیین میکند و خلیفه دلایل خویش را برای اثبات آن ارائه میدهد، و بر مردم واجب است که تنصیب او را بپذیرند. در نتیجه اگر تنصیب الهی را رد کردند هیچ بهرهای نمیبرند و آخرت خود را از دست میدهند. اما در مورد خلیفه خدا، هیچ ضرر و زیانی به وی نمیرسد، مانند علی که بیست و پنج سال خانهنشین شد، او نیز خانهنشین میشود! این پاسخ من در این باره بود… اما سؤالت در مورد تأثیر ما و نیز آنچه نیروهای مردمی انجام دادند… بر این باورم که نیروی مردمی و سپاه عراق برای دفاع و حفظ مقدسات و سرزمین و ناموس فداکاری کردند و خونها ریختند و این کار جای سپاس و قدردانی از آنان دارد صرف نظر از شک انداختن بعضی محافل به نیتها و یا در واقع حتی شک انداختن به همدیگر -در این مورد حرفهائی را میشنویم- همچنین صرف نظر از این که آنان پیروزی را محقق کردند یا خیر! و نیز خواهشمندم همیشه به یاد داشته باشید که امروزه در سپاه عراق بسیاری از برادران مؤمن و پاکتان هستند که بعضی از آنان در جنگ دفاع از سرزمین عراق مقدس شهید شدند خدا با رحمت گسترده خود آنان را رحمت کند. اما در مورد این که گردانهای قائم چه چیزی را میتوانند ارائه دهند، معتقدم که چیزهای بسیاری را گردانهاي قائم میتوانند تقدیم کنند: اول این که هزاران نفر داوطلب در عراق داریم، در واقع فقط داخل عراق، و همچنین خارج از عراق، که از میان آنان افسران و فارغ التحصیلان دانشکده افسری هستند، و اعتقاد دارم چند هزار نفر میتوانند در میدان کارزار حتی با معیارهای کاملاً مادی اثر قابل توجهی ایجاد کنند. دوماً ما معیار دیگری داریم، و آن معیار الهی است، و ما معتقدیم که خدا با ماست و ما را بر دشمنانمان پیروز میگرداند. به همین دلیل وجود گردانهای قائم در ایستادگی ضد داعش و تاریکی وهابی سلفی تکفیری، امروز به طور عمومی در میدان کارزار یک تفاوت بزرگ و قابل توجهی ان شاء الله ایجاد میکند. و رحمت خدا گسترده است ان شاء الله. بیش از این سخنی ندارم. میکروفن رها. استاد علی عاملی: اللهم صلی علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین. یمانیِ آل محمد به میان مهمانانتان خوش آمدید. از دیدار با شما خوشحال شدیم. مولایم ما انصار و خادمان شما هستیم، چیزی که یهود به موسی علیه السلام گفتند "تو و پروردگارت برويد و جنگ كنيد" را تکرار نمیکنیم، بلکه ما میگوئیم: ما در هر میدان کارزار گوش به فرمان شماییم آقای ما. اگر از ما بخواهید آب دریاها را خالی کنیم این کار را انجام میدهیم و اگر خواستید تا کوهها را جا به جا کنیم آنها را بر دوش نهاده جا به جا میکنیم. شما دستور میفرمائید آقایمان، لبیک مولایم احمد الحسن(ع). بسیاری از ولایتمداران محمد و آل محمد، درود خدا بر ایشان باد، در سراسر جهان موجود هستند، توصیهی شما به آنان و همهی مسلمانان با وجود این فتنه و آشوبی که در هر خانه از خانههای مسلمانان وارد شده و اسلام را دین خونریزی و تروریست در نظر دیگران متصور کرده چیست؟ بفرمائید آقایم، میکروفن در اختیار شماست. سید احمد الحسن(ع): یا الله. صدا واضح است ان شاء الله؟ به طور عموم در سالهای اخیر امری جدید در آنجا میان انسانها به وجود آمد و آن انقلاب تکنولوژی و دسترسی آسان به آن است، همچنین ارتباط اجتماعی میان انسانها را فراهم آورده است، و این راهها برای هر فرد دربی باز نمود تا بتواند هر وقت بخواهد و اراده کند بر حقیقتها همان طور که هست مطلع گردد، قطعاً بدون توصیهی قبلی از کسی و با اعتماد به منطق و طرز تفکر صحیح فکر کند، و الّا تنها اطلاع با پیش زمینه قبلی از فردی دیگر به این معناست که دیگران را سرپرست افکار و عقل خود قرار داده که(در این صورت) اطلاع او ارزشی نخواهد داشت. باید خود بدون توصیهء قبلی از کسی به تحقیق بپردازد. میگویم و در نهایت هر انسانی را، به خصوص ولایت مداران آل محمد -درود خدا بر ایشان باد- را به آگاهی و تحقیق همراه با آرامش و بدون قبول توصیههایِ قبلیِ کسی در مورد ادله دعوت مهدویت دعوت میکنم. خواهشم از آنان این است که اجازه ندهند کسی دیگر برای آخرت آنان تصمیم گیرد زیرا همان طور که در عراق میگوئیم “هیچ کس به جای تو در گور نمیخوابد” پس برای خویش آخرتی که خداوند سبحان و متعال از آن خشنود شود را زمینهسازی کنند. همچنین از تأثیر مجموعه ها اجتناب کنید، یعنی این که وقتی که میخواهید از دیگران بشنوید از تأثیر گروه های دیگر اجتناب کنید. در تصمیمگیریها آزاده باشید. هر وقت راه درست را یافتید به خدا توکل کنید و اگر مردم بدی کردند بدی نکنید و همانند مردم نگویید “با مردم بودن در دوزخ عید است”. ما ولایتمداران آل محمد علیهم السلام را فرا خواندیم و امروز آنان را به یاری این دعوت مهدویِ الهیِ حق دعوت میکنیم تا خدا به واسطهی آن شر داعش و دیگر جنبشهای وهابی سفیانی تکفیری و افسادگران را از آنها و اسلام دور کند. و نیز تا بتوانیم تصویر اسلام حقیقی، صحیح و ناب را به همهء کشورها و ملتهای عالم در مغرب و مشرق زمین برسانیم ان شاء الله. بیش از این سخنی ندارم خدا به شما خیر دهد. میکروفن رها. دکتر علاء سالم: بسم الله الرحمن الرحیم مجدداً سلام علیکم و رحمت الله و برکاته آقایمان از شما سپاسگزاریم. در این شب مبارک شما را خسته کردیم اما این فرصتیست که خداوند متعال آن را به همهی ما ارزانی نمود. در حقیقت تقریباً پنجاه دقیقه گذشت و چه زود گذشت، از خداوند متعال خواستاریم که این دیدارها را به بخشش و کرم یمانی آل محمد درود خدا بر ایشان باد تکرار کند. با دستان و سخنان خود به من اشاره میکنند اما این اشارهگران هر چه سعی کنند بازپس افکندهاند دستهای از آنان مرا به خاطر دوستی با شما کافر میدانند و دستهای دیگر مرا توهینگر و گناهکار میبینند هیچ کدام از اتهامات و عیبگوئیهای آنان تأثیری بر من ندارد بلکه کار آنان عیب و منقصه دارد مرا به خاطر دوستی با شما از شدت خبث و گمراهیشان عیبدار میدانند بلکه مرا ریشخند میکنند که کار آنان بسی عجیب است گفتند که او ابو تراب را دوست میدارد و مقصود وی فقط ایشان است که بین آنان (از شدت حب شما) با نام و لقب “تُرابی” شناخته شدهام عزیزان شنونده، بیش از دو سؤال از سید احمد الحسن(ع) باقی نمانده است. سؤال یکی مانده به آخر این است که رسالت و پیام شما جهانی است همان طور که سالهای متوالی آن را مطرح و بیان کردید، آیا رسالت و پیامی دارید که مایلید به مسیحیان و یهود که ادعای انتظار منجی موعود در آخر الزمان دارند، بگوئید؟ بفرمایید آقایمان، میکروفن از آنِ شماست. سید احمد الحسن(ع): یا الله. دکتر علاء خوش آمدی و اصلاً مرا به رنج نیفکندید ان شاء الله و در هر وقت و زمان در خدمت شما هستم. در حقیقت برای آنان به خصوص مسیحیان بسیار نوشتم و ارائه نمودم که میتوانند از آنچه در گذشته نوشتم، مانند کتاب توحید یا برخی پاسخها به سؤالاتی که در کتاب سیزدهمین حواری و نامهی هدایت و دیگر کتب نوشتم مطلع شوند و مدتی پیش هم مواردی مربوط به آنان را در کتاب توهم الحاد نگاشتم و مورد بحث قرار دادم. من آنان را به مطالعه و اطلاع و شناخت تسلی دهنده که عیسی یا یسوع از آنان خواست به وی ایمان بیاورند و حقی که با خود میآورد را قبول کنند، فرا میخوانم. آنان فرقهای به نام شاهدان یهوه دارند. طبعاً بسیاری از مسیحیان آنان را مسیحی نمیدانند زیرا که منتظر تسلی بخش در آخر الزمان هستند! در هر حال، معتقدم به این فرقه باید توجه کرد و آنان را بیشتر ابلاغ نمود. از انصار خواهشمندم این کار را انجام دهند. همچنین برای اهل سنت نصیحتی دارم، که به آنچه نوشتم مراجعه کرده و مطالعه کنند، همین و بس. فقط در مورد مسیحیان سخن نگوییم و مادامی که شما دکتر علاء، نصیحت خواستی، پس بهتر است آن را گستردهتر کنیم. در مورد اهل سنت از آنان خواهش دارم که آنچه در مورد خلافت خدا بر روی زمین نوشتم را مطالعه کنند و در مورد دلایل دعوت مبارک نیز تحقیق به عمل آورند. میبایستی آنان به مهدی که در آخر الزمان متولد میشود ایمان داشته باشند، و این دعوت مهدیِ امتِ محمد -درود خدا بر ایشان و آل ایشان باد- پیش روی آنهاست، پس به دور از تعصب و هوی و هوس در مورد آن تحقیق کنند و دقت نمایند. همچنین در مورد وهابیها و سلفیها برای آنان نصیحتی دارم و نصیحتم این است که عقاید و باورهایی که دین وهابی مطرح میکند هیچ ربطی به اسلام ندارد. زیرا که دین وهابی بر عبادت هُبَل و بُتی آسمانی استوار است. به عبارتی در گام نخست دین وهابی از اسلام جدا است و آن گام این است که خدایی که پرستش میشود از صفات و ویژگیهائی که دارد جداست، یعنی این که آنان خدایی دارند و ما خدایی داریم! علمای دین وهابی خدای خود را این گونه وصف میکنند که او دستانی واقعی و در هر کدام پنج انگشتی حقیقی دارد، و برای او فقط دو چشم حقیقی وجود دارد، و نیز در مورد صفات دیگر این گونه توصیف میکنند تا این که یک بُت مجسمهای با تمامی معانی که حاوی آن است برای تو وصف نمایند که در آسمان قرار دارد. و این باور اصلاً و ابداً در اسلام وجود ندارد؛ هر کس خواهان اطلاعات بیشتر است به گفتههای علمایشان مراجعه کند که برخی از آنها را در کتاب توحید ذکر کردم. از این جهت مردم نوعی و فریب خوردهی آنان که فریب این دین را خوردند را به توبه و رجوع به اعتراف به پروردگار اسلام مُنَزَه از بت صفتی و مجسمهای ناپسند که این صفات در شأن و منزلت خداوند نیست و تحت هیچ شرایطی معتبر نمیباشد، دعوت میکنم. همچنین سنیها و شیعیان و به خصوص علمای آنان را به اطلاع از آن چه در مورد امور عقیدتی مطرح ساختم دعوت میکنم، مانند مبحث آخر در مورد آیه اکمال الدین که در وسع و توان انسان عاقل نیست از آن چشم پوشی نماید اگر چه عقیدهاش را علمی و محکم زیر سؤال نبرد و ویران نسازد ! دکتر علاء و عزیزم علی عاملی خدا به شما جزای خیر دهد. در این باره سخنی دیگر ندارم که بگویم. میکروفن رها. استاد علی عاملی: اللهم صل علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین. خوش آمدید مولای ما یمانی آل محمد(ع). مولایم سخنان شما شفای روح است. خدا شما را بر دشمنان پیروز گرداند. مولایم آرزو داریم که برنامه به پایان نرسد چرا که از وجود شما میانمان بسیار خوشحال شدیم؛ اما نهایتاً باید به پایان برسد و ان شاء الله آخرین دیدار ما نباشد. مولایم، سؤال آخر این است که نصیحت شما به طور عموم و نیز به ویژه به کسانی که داوطلب شدند و به گردانهای قائم ملحق شدند چیست؟ بفرمایید آقایم، میکروفن را برای شما رها میکنم. سید احمد الحسن(ع): یا الله. اولاً نصیحتم را به عموم انصار میگویم. در کل همهء مؤمنین زن و مرد خدا حفظشان کند شب و روز در عمل با دعوت مردم به حق و رد شبهات کوتاهی نکردند خدا به آنان جزای خیر عطاء کند. آنان -خدا خیرشان دهد- با تلاش و اجتهاد عمل میکنند و از خداوند میخواهم تا خیر آخرت و دنیا برای آنچه که ارائه میدهند و سختی و دشواری تحمل میکنند را روزی آنان قرار دهد. و مؤمنان از زنان و مردان که کوتاهی میکنند را نصیحت میکنم تا به برادران و خواهرانشان ملحق شوند و کوتاهی نورزند، یعنی جهاد با مال و جان و فراگیری علوم و رساندن دعوت حق به مردم. این فرصتی برای يقين كنندگان است؛ و فرصت مانند ابرها گذرا هستند، آن را غنیمت بشمارید. اما در مورد عزیزان در گردانهای قائم به خصوص، ای مؤمنان ان شاء الله تشکیل شما آغازگر خیر و راهی برای شماست تا به تمام خیر دست یابید، که آن جهاد زیر پرچم خلیفه خدا در زمین است. به خدا سوگند جز شکیبایان و ثابت قدمان بر آن که بهرهای عظیم بردهاند آن را نیابند، از خداوند خواستارم که سزاوار آن باشید. ای عزیزان در گردانهای قائم. امروزه قضیهی شما و جنگ با این وهابیهای تکفیری منحرف، اخلالگران و مفسدین فی الأرض با تمام معیارهای انسانی و اخلاقی و نه فقط دینی قضیهای حقدار است! برای این است که جنگ شما با آنان و کشتن آنها نیز واجبی اخلاقی است تا زمین و انسانیت از شر آنان خلاص شود. از خداوند میخواهم تا از فرارُوی و از پشت سرتان و از بالا و پایین و اطرافتان شما را با حفظ خود محفوظ بدارد، و از خداوند میخواهم شما را پیروز گرداند و به واسطه شما یاری گردد، و از خداوند مسئلت دارم تا شما را به نصرتی ارجمند یاری دهد و به آسانی درهای پیروزی را به رویتان بگشاید، او بیترديد سرور من است و هموست دوستدار شايستگان. یا الله. پاسخم به پایان رسید، الان بیش از این سخن دیگری ندارم که بگویم. ان شاء الله در اتاق فقط چند دقیقه جهت شنیدن صحبتهای شما باقی میمانم و سپس مجبور به خروج از اتاق خواهم شد و پیشاپیش از شما عذرخواهی میکنم که بدون شنیدن مشارکتها مجبور به خروج از اتاق هستم و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته. میکروفن رها عزیزانم. استاد علی عاملی: اللهم صل علی محمد و آل محمد الأئمة و المهدیین. از شما سپاسگزارم مولايم، سپاسگزارم آقایمان سپاسگزارم اى قائم آل محمد(ع). گروه برنامه “حقیقت همانگونه که هست” از سید احمد احمد الحسن(ع) بابت قبول این دعوت تشکر میکنند. خداوند ما را بر ولایت شما ثابت قدم نگاه دارد. از دکتر علاء سالم به خاطر سعی و تلاشهائی که داشت و از همه برادران و خواهران برای همکاری که با ما داشتند و نیز حضار گرامی چه انصار و چه مهمان در اتاق سید احمد الحسن(ع) نیز تشکر میکنیم.