سخنان سید احمدالحسن علیه السلام در روز عید غدیر خم در گروه تلگرامی الدعوة المهدویه
سلام علیکم و رحمة الله و بركاته به مناسبت عید بزرگ خدا، عید غدیر وعید حاكمیت خدای سبحان ومتعال هر سال شما در خیر وعافیت باشید. اتفاق و پیمان غدیر در كتابهای مسلمانان مشهور و متواتر است. و مختصر آن این است كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، ولایت الهیاش را به امام علی- صلوات الله علیه- انتقال داد و او را بعد از خودش خلیفة خدا اعلام كرد. دوست دارم اینجا حدیث مختصری را بیان كنم كه روایت غدیر مبارك است. در واقع نوشتهاش برایم نمایش داده نمیشود و نمیدانم دلیلش چیست... اگر صدا هست {بگویید} چون قطع و وصل میشود. بله! بله! دکتور علاء: بله آقای ما، صدا خوب است عزیزم؛ شما راحت باشید. سيد احمدالحسن: خداوند به شما پاداش نیک دهد.. بله! آن حدیث، همان روایت امام احمد بن حنبل، در كتاب مسُندش، جلد ۴، صفحه 281، در سندش از بُراء بن عازب است كه نوشته: (در یک سفر، همراه با رسول خدا صلی الله علیه وسلم بودیم كه در غدیر خم منزل كردیم. ندا دادند كه وقت نماز جماعت است. راه را برای رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم باز كردند و ایشان را یاری كردند (طبعاً در حدیث آمده صلی الله علیه و سلم كه عادت آنها است و من به خاطر دقت در انتقال كلام اینطور میگویم؛... همینطوری كه آنها روایت میکنند) راه را برای رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم باز كردند و ایشان را یاری كردند تا به زیر آن دو درخت رسید و نماز ظهر را خواند و دست علی رضی الله عنه را گرفت و فرمود: آیا نمیدانید كه من بر تمام مومنین از خودشان اولیتر هستم؟ گفتند: بله! فرمود: آیا شما نمیدانید كه من بر تمام مومنین اولیتر هستم؟ گفتند: بله! پس دست علی را گرفت و فرمود: هر كسی كه من مولای او هستم علی مولای اوست؛ خدایا با دوستان او دوست و با دشمنانش دشمن باش. بعد از این گفتهها، عُمر با علی روبرو شد و گفت: گوارا باد بر تو ای فرزند ابیطالب، صبح کردی و شام کردی در حالی که مولای هر مرد و زن با ایمان هستی). در اینجا نقل قول احمد ابن حنبل از كتاب مسندش پایان یافت. خدای جهانیان را شکر بسیار به خاطر نعمت اسلام و تکمیل آن با علی و خلیفههای خدا كه از فرزندان اویند- كه درود خدا بر همة آنها باد! شنوندگان عزیز: نکتههایی وجود دارد كه میخواهم امروز به آنها بپردازم؛ حتی اگر شده خیلی كوتاه. كسی كه دوست دارد بشنود یا شاید استفاده ببرد، یا اگر دیدگاه دیگری داشته باشد، خدا خیرش بدهد،... خدا خیرش دهد از آن خیری كه به نیکوكاران میدهد. مسئله اول: افغانستان و دستاوردهای جنایتکاران طالبان، همان وهابیهای سلفی- كه خدا رسوایشان كند- و سیطرۀ آنها بر آن كشور میباشد. آنها مردم را وحشیانه و جنایتکارانه میكشند، كه دستكمی از جنایتهای داعش در سوریه و عراق ندارد. و به نظر من عمداً به این موضوع توجهی نمیشود با اینکه موضوع به همة دنیا مربوط است. پس پیشرویهای طالبان و تثبیت جایپای وهابیت سلفی جنایتکار در آن منطقه، به معنای پشتیبانی از این مکتب و تفکر جنایتکار است؛ همان انفجارها، كشتارها، هراس افکنیها در كشورهای دیگر دنیا... از مردم و ملتهای دنیا خواهش دارم و امیدوارم كه دوشادوش كشور افغانستان و بر علیه حركت جنایتکارانة طالبان بایستند پیش از آنکه به قول معروف (كار از كار بگذرد). و برای مردم افغانستان ومؤمنان، آرزوی سلامتی و پیروزی بر علیه این جنبش جنایتکار را دارم، و آرزو میکنم كه ثبات به این كشور کریم بازگردد. مسئله دوم: قبل از اینکه آن را مطرح كنم، میخواهم برای كسانی كه میگویند من به فلان كشور تعلق ندارم یا در آنجا به دنیا نیامدهام، و بر اظهار نظراتم در خصوص آنچه در كشورهای جهان رخ میدهد اعتراض میكنند روشن كنم: ... البته {همیشه} اینجا و آنجا برخی... جاهلان... به هر حال... هستند. • اول: نکاتی در اینباره هستند كه بیان میكنم: ابتدا و پیش از هر چیز، میخواهم روشن كنم كه این حق ماست كه نظر خودمان را دربارۀ هر مسئله انسانی مطرح كنیم؛ زیرا تمام ما بشر هستیم و حق داریم دربارۀ رویدادهای آمریکا، اروپا یا آسیا یا هر مکان دیگری نظر بدهیم و نظر خود را بیان كنیم. به ویژه مسائلی كه به ظلم و طغیان مربوط میشود. • دوم: این حق ماست كه نظر خودمان را دربارۀ مسائل اسلامی یا آنچه در كشورهای اسلامی رخ میدهد بیان كنیم؛ زیرا ما مسلمان هستیم. • و سوم: این حق ماست كه رای و نظرات خودمان را در مسائل (مهم) عربی مطرح كنیم. این قضیه مهم همان اتفاقی است كه در تونس رخ داده، همین كودتای نظامی و تکروی دیکتاتوری در تصمیم گیری سرنوشت مردم آنجا. من میگویم: صرف نظر از آنچه احزاب یا به ویژه احزاب اسلام سیاسی در تونس انجام دادند- كه البته احزاب در عراق خیلی بیشتر از آن را انجام دادهاند- اما مردم باید یک حقیقتی را درك كنند؛ {و آن این است كه} دیکتاتوری و تسلط و حکومت، فردی غیر معصوم در سرنوشت مردم بدترین چیزی است كه یک جامعه انسانی به آن میرسد. و در اینباره هیچ عذر و بهانهای برای پذیرش دیکتاتوری و تسلط به هر دلیلی وجود ندارد. پس آزادی و حق انسان در تعیین سرنوشت خویش، از دید شرع و اخلاق، یک ارزش مقدس است و هیچ بهانهای نه برای سَلب آن هست و نه برای كوتاه آمدن از آن. خدای متعال فرمود: (در دین هیچ اجبارى نیست و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزى استوار كه آن را گسستن نیست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست).( ) بنابراین اگر خداوند سبحان و متعال كه آفریدگار انسان است، انسان را بر ایمان به خود یا به دین خود مجبور نکرده است، پس دیکتاتور به چه حقی باقیماندن مردم را بدون هیچ بحث و اعتراضی بر اطاعت و پذیرفتن رای و نظرات خود در تعیین سرنوشتشان مجبور میكند؟ بهطور كل آرزو میكنم ملت تونس طعمه یک حاکم دیکتاتور سلطهگر نشود، و كشور عزیز تونس از تونل تاریکی كه برخی میخواهند آن را به درونش بیندازند، خارج شود. همچنین از ملت عراق میخواهم كه حکومت دیکتاتوری را آرزو نکنند؛ زیرا بسیار بدتر از چیزی كه امروزه در آن قرار دارند، است. مسئله سوم: مسئله واكسن برای بيمارى همهگير{کرونا} است. دعوت كردهام، دعوت میکنم و امروز هم تاكید میکنم كه مردم واكسن بزنند.( ) مسئلهای برای من اتفاق افتاده که شاید گفتنش برای شما سودمند باشد. در آغاز انتشار ویروس در چین، در آن وقت هیچ اعلانی در خصوص واكسن یا چیز قابل اعتمادی در این خصوص وجود نداشت. در آن هنگام رؤيایی دیدم كه خلاصهاش چنین بود: در یک سالن بزرگی بودم، در آنجا گروهی بودند كه من میدانستم آنها فرشتهاند اما به شکل انسان، دو نفر از آنها دو سرنگ داشتند، اولی را در گردن و دومی را پشت گوشم تزریق كردند. من فهمیدم كه اینها واكسنهای ضد بیماری است كه دارد منتشر میشود. تا جایی كه آن رؤيا تمام شد. البته این مختصرِ رؤيا بود. در آن وقت این رؤيا را برای مومنینی كه به من نزدیک بودند تعریف كردم، چند ماه پس از این رؤيا یکی از مومنان به دیدن من به منزلم تشریف آورد. در واقع مدتی قبل از اینکه به دیدن من بیاید، یعنی همین چند هفته قبل، رؤيایی دیدم كه او به این ویروس مبتلا میشود. در آن موقع به ایشان اطلاع دادم. ایشان نیز احتیاطات لازم را رعایت كرد خداوند جزای خیر به او عطا كند اما آنچه خداوند سبحان و متعال تقدیر كند اتفاق خواهد افتاد. و همان گونه كه خداوند خواست ایشان به این ویروس مبتلا شد. خلاصه وقتی به دیدن من در منزلم تشریف آورد، به ویروس مبتلا شده بود بدون اینکه خودش بداند. كنار من نزدیک كامپیوتر نشست؛ و از همان وسایل استفاده كرد یعنی از كیبورد و موس استفاده كرد زیرا در آنجا كارهایی بود كه باهم انجام میدادیم. و هیچ كدوم از ما ماسک نپوشیده بودیم، واز ضدعفونی استفاده نکردم و نفسش در نفس من میخورد. از نظر تئوری، ویروس باید به من منتقل میشد و باید به آن مبتلا میشدم. به هر حال ایشان به منزل خودش بازگشت و وضعیت سلامت جسمانی ایشان در همان روز آشفته شد و دچار تنگی نفس و غیره گردید. و در روز بعد آزمایش داد و پس از آن فهمید كه به ویروس مبتلا شده، اما الحمدلله من پس از ایشان آزمایش دادم و معلوم شد كه من به ویروس مبتلا نشدم. خلاصه آنچه بیان كردم: من یک رؤيا دیدم كه در آن خداوند به من عنایت فرموده و مرا در آن لحظه از ویروس محافظت كرده است ونیز یک واقعیت وجود دارد كه بیان میكند خداوند مرا از ویروس محافظت نموده است (همان داستانی كه برایتان تعریف كردم مبتلا شدن شخصی كه به منزل من آمد). اما با این وجود، امروز وقتی كه واكسن مهیا شد من واكسن زدم، شاید كسی بپرسد برای چه؟ در پاسخ میگویم: خداوند به ما امر میفرماید كه بوسیله اسباب عمل كنیم، هنگامی كه نیازمند كمک خداوند سبحان و متعال هستی، خداوند به كمک تو خواهد آمد، حتی اگر برای آن كار نیاز به اعجاز باشد؛ البته اگر مستحق آن باشی و خداوند آن را بخواهد، اما هنگامی كه وسایل و اسباب مهیا باشد، در این هنگام سفیهانه است كه آن را رها كنی و عمل نکنی و از خداوند سبحان و متعال معجزه و نشانهای درخواست كنی. هنگامی كه تشنهای و در كنارت كاسهای از آب باشد سفیهانه است كه از خداوند درخواست كنی تو را سیراب كند یا اینکه معجزهای انجام دهد كه تشنگی را از تو دور سازد. این نادانی و كمخردی ادراك است بلکه بیادبی به خداوند سبحان و متعال است و متاسفانه این رفتار و راه و روش در گفتههای كسانی كه معجزه درخواست میكنند بسیار زیاد تکرار میشود. گوئی كه دین خداوند سبحان و متعال سیرك است و آنها تماشاگر هستند و گوئی بازی است و آنها بازی میكنند. (پس واى بر تکذیب كنندگان در آن روز * آنان كه به یاوه سرگرمند). (الطور 11-12) (و سپاس خداوند جهانیان) عزیزانم شاید سخنانم خیلی به درازا كشید. من از هر ناراحتی پیش آمده برای هركسی كه به سخنانم گوش داده معذرت میخواهم و فرصت را به شماها میدهم تا آنچه بخواهید را مطرح كنید خداوند جزای خیر به شما عنایت فرماید. و السلام علیکم و رحمة الله و بركاته ، و یک بار دیگر هر سال در خیر و عافیت باشید و از خداوند میخواهم كه شما را حفظ كند و برای شما و بوسیله شما مبارك گرداند و بوسیله شما درهای خیر و رحمت را گشاید اوست كه مهربانترین مهربانان است. وصلى الله على محمد وآله الطیبین الطاهرین.