نشانه های آغاز حاکمیت سفیانی
قرقارة، عن نصر بن اللیث المروزیّ، عن ابن طلحة الجحدری قال: حدّثنا عبد اللّه بن لهیعة، عن أبی زرعة، عن عبد اللّه بن رزین، عن عمار بن یاسر أنّه قال: إنّ دولة أهل بیت نبیّکم فی آخر الزّمان ولها إمارات، فإذا رأیتم فالزموا الأرض وکفّوا حتّی تجیء إماراتها.فإذا استثارت علیکم الروم والترک وجهّزت الجیوش ومات خلیفتکم الّذی یجمع الأموال واستخلف بعده رجل صحیح، فیخلع بعد سنین من بیعته ویأتی هلاک ملکهم من حیث بدأ ویتخالف الترک والروم وتکثر الحروب فی الأرض وینادی مناد من سور دمشق: ویل لأهل الأرض من شرّ قد اقترب ویخسف بغربیّ مسجدها حتّی یخرّ حائطها ویظهر ثلاثة نفر بالشام کلّهم یطلب الملک، رجل أبقع ورجل أصهب ورجل من أهل بیت أبی سفیان یخرج فی کلب ویحضر النّاس بدمشق ویخرج أهل الغرب إلی مصر.فإذا دخلوا فتلک إمارة السفیانی ویخرج قبل ذلک من یدعو لآل محمّد علیهم السلام وتنزل الترک الحیرة وتنزل الروم فلسطین ویسبق عبد اللّه (عبد اللّه) حتّی یلتقی جنودهما بقرقیسیاء علی النهر ویکون قتال عظیم ویسیر صاحب المغرب فیقتل الرجال ویسبی النساء، ثمّ یرجع فی قیس حتّی ینزل الجزیرة السفیانی، فیسبق الیمانی [فیقتل] ویحوز السفیانیّ ما جمعوا.ثمّ یسیر إلی الکوفة فیقتل أعوان آل محمّد علیهم السلام ویقتل رجلاً من مسمّیهم، ثمّ یخرج المهدیّ علی لوائه شعیب بن صالح وإذا رأی أهل الشام قد اجتمع أمرها علی ابن أبی سفیان فألحقوا بمکة، فعند ذلک تقتل النفس الزکیّة وأخوه بمکّة ضیعة، فینادی مناد من السّماء: أیّها النّاس إنّ أمیرکم فلان وذلک هو المهدیّ الّذی یملأ الأرض قسطا و عدلاً کما ملئت ظلما وجورا. عبداللّه رزین [از شهدای صفین] از عمار بن یاسر نقل می کند که او گفت: دولت اهل بیت پیامبر شما در آخر الزمان خواهد بود، ظهور آن دولت علاماتی هم دارد، پس وقتی که علامات را دیدید، سرجایتان بنشیند و دست نگه دارید تا این که علامت های ظهور بیاید.پس زمانی که اهل روم [اروپا] و ترک ها، غبار فتنه را علیه شما بلند کردند، و لشکرهای دشمن آماده و تجهیز شد و خلیفه شما که اموالی را جمع آوری می کرد از دنیا رفت و رهبری درست کار به جای او بنشیند، پس بعد از چند سالی مردم از بیعتش در می آیند و زوال و نابودی حکومت [یعنی بنی عباس] از همان سمتی می رسد که شروع شده بود.اهل روم و ترک ها با هم مخالفت می کنند و جنگ در روی زمین بسیار زیاد می شود.[در همین زمان] منادی در قلعه دمشق ندا می دهد: وای بر اهل زمین از شرّی که نزدیک شده است و قسمت غربی مسجد [اموی] به زمین فرو می رود، به طوری که دیوارش یک باره خراب و ویران می شود. در شام سه نفر قیام می کنند که همگی خواهان سلطنت و حکومت هستند: یکی از آن ها ابلق و دیگری سرخ مو و سرخ رنگ و سومین نفر از اهل بیت ابی سفیان است و در منطقه کلب خروج کرده، و مردم را در دمشق جمع می کند. اهل مغرب به سمت مصر خروج می کنند.همین که آن ها وارد مصر می شوند، ورودشان علامت و نشانه خروج و سطلنت سفیانی است. قبل از سفیانی کسی قیام می کند که مردم را به ولایت آل محمّد علیهم السلام دعوت می کند. ترک ها در حیره و سپاه روم هم در فلسطین مستقر می شوند و در همان زمان عبداللّه سبقت گرفته و دو سپاه در قرقیسیا و در کنار نهر با هم برخورد می کنند و جنگ سختی در می گیرد، و صاحب لشکر مغرب همه جا سیر می کند [شهرها را تصرف می کند] و مردها راکشته و زن ها را به اسارت می گیرند و بعد از آن به قیس باز می گردد.سفیانی هم در شهر جزیره مستقر می شود و یمانی می آید وکشته می شود و آنچه که او و سپاهش از اموال جمع آوری کرده بودند را سفیانی به غنیمت می گیرد.بعد از آن به کوفه رفته و دوستان آل محمّد علیهم السلام را به قتل می رساند و مرد بزرگ و نامداری از آن ها را هم می کشد. آن گاه مهدی علیه السلام قیام می کند و فرمانده و سپهسالار او شعیب بن صالح است. وقتی اهل شام [لشکرکشی مهدی علیه السلام را] می بینند، آن ها هم با پسر ابی سفیان [سفیانی] بیعت کرده و در مکه به او ملحق می شوند. درهمان زمان نفس زکیه کشته می شود، در حالی که برادرش هم در مکه حضور دارد، ولی دسترسی به او پیدا نمی کنند. پس ندا دهنده ای از آسمان ندا می دهد: ای مردم! امیر و رهبر شما فلانی است. و آن امیر همان مهدی است که زمین را همان طور که پر از ظلم و جور شده باشد، مملوّ از عدل و داد می کند. الغیبة طوسی،حدیث479،ص777.