دوبار این امر به تاخیر افتاد
1.أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا أَبَا إِسْحَاقَ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ قَدْ أُخِّرَ مَرَّتَيْنِ. اسحاق بن عمّار گويد: امام صادق ع به من فرمود: «اى ابا اسحاق اين امر دو بار به تأخير افتاده است». غیبت نعمانی،باب16،حدیث9. 2.حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الْبَاقِرَ ع يَقُولُ يَا ثَابِتُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ كَانَ وَقَّتَ هَذَا الْأَمْرَ فِي سَنَةِ السَّبْعِينَ فَلَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ ع اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِينَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ بِذَلِكَ فَأَذَعْتُمْ وَ كَشَفْتُمْ قِنَاعَ السِّتْرِ فَلَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لِهَذَا الْأَمْرِ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ قَالَ أَبُو حَمْزَةَ فَحَدَّثْتُ بِذَلِكَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ ع فَقَالَ قَدْ كَانَ ذَلِكَ. ابو حمزه ثمالىّ (ثابت بن دينار) گويد: شنيدم امام باقر ع مىفرمود: «اى ثابت همانا خداى تعالى وقت اين كار را در سال هفتاد تعيين كرده بود، هنگامى كه حسين ع كشته شد خشم خداوند فزونى گرفت و آن را تا سال صد و چهل به تأخير انداخت، ما آن را براى شما بازگو كرديم و شما فاش ساختيد و پرده پوشش از رويش كنار زديد پس خداوند نيز بعد از ان ديگر وقتى براى اين امر نزد ما نگذاشته است، و خداوند هر چه را خود بخواهد محو مىكند و هر چه را بخواهد ثابت مىسازد و امّ الكتاب نزد اوست، ابو حمزه گويد: من آن گفتار را براى امام صادق ع بازگو كردم آن حضرت فرمود: (آرى) همين طور بوده است». غیبت نعمانی،باب16،حدیث10. 3.وعنه، عن الحسن بن محبوب، عن أبی حمزة الثمالی قال: قلت لأبی جعفر علیه السلام:إنّ علیّا علیه السلام کان یقول: «إِلَی السَّبْعِینَ بَلاءٌ» وکان یقول: «بَعْدَ الْبَلاءِ رَخاءٌ» وقد مضت السبعون ولم نر رخاء! فقال أبوجعفر علیه السلام:یا ثابِتُ إِنَّ اللّه َ تَعالی کَانَ وَقَّتَ هذَا الْأَمْرِ فِی السَّبْعِینَ، فَلَمّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ علیه السلام اشْتَدَّ غَضَبُ اللّه ِعَلی أَهْلِ الأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلی أَرْبَعِینَ وَمِائَةَ سَنَةٍ، فَحَدَّثْناکُمْ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِیثَ وَکَشَفْتُمْ قِناعَ السِّرِّ فَأَخَّرَهُ اللّه ُ وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ بَعْدَ ذلِکَ عِنْدَنا وَقْتا «ویَمْحُوا اللّه ُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ».قال أبو حمزة: و قلت ذلک لأبی عبد اللّه علیه السلام: فقال: قَدْ کانَ ذاکَ. ابو حمزه ثمالی می گوید: به محضر مبارک امام باقر علیه السلام عرض کردم: علی علیه السلام می فرمودند: «تا هفتاد سال به بلا مبتلا می شوند» و باز می فرمودند: «پس از بلا، رخا و آسایش است»، هفتاد سال گذشت ولی ما آسایش و راحتی را ندیدیم.امام باقر علیه السلام به من فرمودند: ای ثابت!خداوند متعال مدّت این امر را هفتاد سال قرار داد، ولی زمانی که حسین علیه السلام کشته شد، غضب خداوند بر اهل زمین شدت گرفت و آن امر را [که راحتی پس از بلاست] یک صد و چهل سال به تأخیر انداخت، و ما این مطلب را به شما گفتیم و شما هم آن را افشا کرده و روانداز آن راز را برداشتید، خداوند متعال آن را بازهم به تأخیر انداخت و بعد از آن دیگر وقتی برای آن نزد ما قرار نداد و «خداوند آنچه را که بخواهد از میان می برد و آنچه را که بخواهد باقی می گذارد و تمام این حوادث در کتاب نزد خداست».ابوحمزه می گوید: این روایت را برای وجود مبارک امام صادق علیه السلام عرض کردم، حضرت فرمودند: همین طور است. الغیبة طوسی،حدیث417،ص738. 4.وروی الفضل، عن محمّد بن إسماعیل، عن محمّد بن سنان، عن أبی یحیی التمتام السلمی، عن عثمان النواء قال: سمعت أباعبد اللّه علیه السلام یقول:کانَ هذَا الْأَمْرُ فِیَّ فَأَخَّرَهُ اللّه ُ وَیَفْعَلُ بَعْدُ فِی ذُرِّیَتِی ما یَشاءُ. ابی یحیی تمتام سلمی از عثمان نوا نقل می کند که گفته است: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمودند: امر ظهور دولت آل محمّد در وجود من مقدر شده بود، پس خداوند آن را به تأخیر انداخت و پس از من در مورد ذریه من به هر نحوی که بخواهد عمل می کند. الغیبة طوسی،حدیث418،ص739.