احمد عبدالله و مهدی
1.وعنه، عن إسماعیل بن عیاش، عن الأعمش، عن ابی وائل، عن حذیفة قال: سمعت رسول اللّه صلی الله علیه و آله وذکر المهدی فقال:إنَّهُ یُبایَعُ بَیْنَ الرُّکْنِ وَالْمَقامِ، اسْمُهُ احمدُ وَعَبْدُ اللّه ِ وَالْمَهْدِیُّ، فَهذِهِ أَسْماؤُهُ ثَلاثَتُها. ابی وائل [شقیق بن سلمه اسدی] از حذیفه [یمانی صحابی بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله] نقل می کند که گفته است: از وجود مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که این گونه از مهدی علیه السلام یاد کردند: با او بین رکن و مقام بیعت می شود، نام او احمد، عبداللّه، و مهدی است. این ها هر سه نام های اوست. الغیبة طوسی،حدیث463،ص767. 2.أخبرنا جماعة، عن أبی عبد اللّه الحسین بن علیّ بن سفیان البزوفری، عن علیّ بن سنان الموصلی العدل، عن علیّ بن الحسین، عن أحمد بن محمّد بن الخلیل، عن جعفر بن أحمد المصریّ، عن عمّه الحسن بن علیّ، عن أبیه، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمّد، عن أبیه الباقر، عن أبیه ذی الثفنات سیّد العابدین، عن أبیه الحسین الزّکیّ الشّهید، عن أبیه أمیر المؤمنین علیهم السلام قال: قالَ رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله - فِی اللَّیْلَةِ الَّتِی کانَتْ فِیها وَفاتُهُ - لِعَلِیٍّ علیه السلام: یا أَبَاالْحَسَنِ أَحْضِرْ صَحِیفَةً وَدَواةً. فَأَمْلأَ رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله وَصِیَّتَهُ حَتّی اِنْتَهی إِلی هذَا الْمَوْضِعِ فَقالَ: یا عَلِیُّ! إنَّهُ سَیَکُونُ بَعْدِی اثْنا عَشَرَ إِماما وَمِنْ بَعْدِهِمْ اثْنا عَشَرَ مَهْدِیّا. فَأَنْتَ یا عَلِیُّ أَوَّلُ الإثْنی عَشَرَ إماما، سَمّاکَ اللّه ُ تَعالی فِی سَمائِهِ: عَلِیّا الْمُرْتَضی وَأَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَالصِّدِّیقَ الأَکْبَرِ وَالْفارُوقَ الأَعْظَمِ وَالْمَأْمُونَ وَالْمَهْدِیَّ فَلا تَصِحُّ هذِهِ الأَسْماءُ لأِحَدٍ غَیْرکَ. یا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی عَلی أَهْلِ بَیْتِی، حَیِّهِمْ وَمَیِّتِهِمْ وَعَلی نِسائِی، فَمَنْ ثَبَّتَها لَقِیتُنِی غَدا وَمَنْ طَلَّقْتَها فَأَنا بَرِیءٌ مِنْها، لَمْ تَرَنِی وَلَمْ أَرَها فِی عَرْصَةِ الْقِیامَةِ، وَأَنْتَ خَلِیفَتِی عَلی أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی. فَإِذا حَضَرَتْکَ الْوَفاةُ فَسَلِّمْها إِلی ابْنِی الْحَسَنِ البَرِّ الْوصُولِ، فَإِذا حَضَرَتْهُ الْوَفاةُ فَلْیُسَلِّمْها إِلَی ابْنِی الْحُسَیْنِ الشَّهِیدِ الزَّکِیِّ¨ الْمَقْتُولِ، فَإِذا حَضَرَتْهُ الْوَفاةُ فَلْیُسَلِّمْها إِلی ابْنِهِ سَیِّدِ الْعابِدِینَ ذِی الثَّفَناتِ عَلِیٍّ، فَإِذا حَضَرَتْهُ الْوَفاةُ فَلْیُسَلِّمْها إِلی اِبْنِهِ مُحَمَّدٍ الباقِرِ، فَإِذا حَضَرَتْهُ الوَفاةُ فَلْیُسَلِّمْها إِلی اِبْنِهِ جَعْفَرٍ الصّادِقِ، فَإِذا حَضَرَتْهُ الوَفاةُ فَلْیُسَلِّمْها إِلی اِبْنِهِ مُوسَی الْکاظِمِ، فَإِذا حَضَرَتْهُ الوَفاةُ فَلْیُسَلِّمْها إِلی اِبْنِهِ عَلِیٍّ الرِّضا، فَإِذا حَضَرَتْهُ الوَفاةُ فَلْیُسَلِّمْها إِلی اِبْنِهِ مُحَمَّدٍ الثِّقَةِ التَّقِیِّ، فَإِذا حَضَرَتْهُ الوَفاةُ فَلْیُسَلِّمْها إِلی اِبْنِهِ عَلِیٍّ النّاصِح، فَإِذا حَضَرَتْهُ الوَفاةُ فَلْیُسَلِّمْها إِلی اِبْنِهِ الْحَسَنِ الْفاضِلِ، فَإِذا حَضَرَتْهُ الوَفاةُ فَلْیُسَلِّمْها إِلی اِبْنِهِ مُحَمَّدٍ الْمُسْتَحْفِظِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام. فَذلِکَ اِثْنا عَشَرَ إماما، ثُمَّ یَکُونُ مِنْ بَعْدِهِ اِثْنا عَشَرَ مَهْدِیّا، (فَإِذا حَضَرَتْهُ الوَفاةُ) فَلْیُسَلِّمْها إِلی اِبْنِهِ أَوَّلُ الْمُقَرَّبِینَ، لَهُ ثَلاثَةُ أَسامِی: اِسْمٌ کَاِسْمِی وَاِسْمُ أَبِی وَهُوَ عَبْدُ اللّه ِ وَأَحْمَدُ وَالاِسْمُ الثّالِثِ الْمَهْدِیّ هُوَ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ. امام صادق از پدرش امام باقر، از پدرش صاحب پینه ها[امام سجاد] آقای عبادت کنندگان، از پدرش حسین شهید پاک و طاهر، از پدرش امیرالمؤمنین علیهم السلام نقل می فرماید: رسول خدا صلی الله علیه و آله در شبی که از دنیا رفتند، به علی علیه السلام فرمودند: ای ابا الحسن! ورق و جوهری آماده کن. حضرت وصیتشان را به امیرالمؤمنین علیه السلام املا فرمودند، تا این که به اینجا رسید: علی جان! به زودی پس از من دوازده امام خواهند بود و بعد از آن ها دوازده مهدی، و تو اولین نفر از دوازده امام هستی. خداوند تبارک و تعالی تو را در آسمانش، علی مرتضی و امیرمؤمنان و صدیق اکبر [تصدیق کننده بزرگ پیامبر] و فاروق اعظم [به وسیله تو، بین حقّ و باطل فرق گذاشته می شود] و مأمون و مهدی نامیده است و این اسامی برای احدی به جز تو صحیح نیست. علی جان! تو وصی من و سرپرست اهل بیتم هستی چه زنده و چه مرده آنان و همچنین بر زنانم وصی من خواهی بود، پس هر کدام را که در عقد ازدواج من باقی گذاری فردای قیامت مرا ملاقات می کند، و هر کدام را که تو طلاق بدهی من از او بیرازم، و در قیامت نه مرا می بیند و نه من او را می بینم. هستی. زمانی که وفات تو رسید وصایت و جانشینی مرا به پسرم حسن که نیکوکار و رسیده به حقّ است تسلیم کن. زمان مرگ او که فرا رسید آن را به فرزندم حسین، پاک وشهید بسپارد، و وقتی که وفات او فرا رسید آن را به فرزندش آقا و سیّد عبادت کنندگان و صاحب ثفنات «علی» واگذار نماید، و هرگاه زمان فوت او رسید آن را به فرزندش محمّد باقر تسلیم کند، و زمانی که مرگ او رسید آن را به پسرش جعفر صادق بسپارد، و آن گاه که مرگ او فرا رسید به فرزندش موسی کاظم واگذار کند، و وقتی که مرگ او فرا رسید به فرزندش علی «رضا» تسلیم کند، و زمانی که وفات او رسید آن را به فرزندش محمّد ثقه «تقی» بسپارد و زمانی که مرگ او فرا رسید آن را به فرزندش علی «ناصح» واگذار نماید، وزمانی که مرگ او رسید آن را به پسرش حسن «فاضل» بسپارد، و زمانی که مرگ او فرا رسید آن را به فرزندش [محمد] که حافظ شریعت و آل محمد صلی الله علیه و آله است بسپارد. این دوازده امام بود، بعد از ایشان دوازده مهدی خواهد بود، پس وقتی که زمان رحلت امام دوازدهم رسید، وصایت و جانشینی من را به فرزندش که اولین و برترین تو پس از من جانشین و خلیفه ام بر امّتم مقربین است تسلیم نماید، و او سه نام دارد، یک نامش مانند نام من است، و نام دیگرش مثل نام پدر من است و آن عبداللّه و احمد است و سومین نام او مهدی خواهد بود و او اولین مؤمنان است. الغیبة طوسی،حدیث111،ص300. 3.الفضل بن شاذان، عن إسماعیل بن عیاش، عن الأعمش، عن أبی وائل، عن حذیفة بن الیمان قال: سمعت رسول اللّه صلی الله علیه و آله یقول وذکر المهدیّ: إِنَّهُ یُبایِعُ بَیْنَ الرُّکْنِ وَالْمَقامِ اِسْمُهُ اَحْمَدُ وَعَبْدُ اللّه ِ وَالْمَهْدِیُّ، فَهذِهِ أَسْماؤُهُ ثَلاثَتُها. حذیفه بن یمانی می گوید: از وجود مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که از این گونه از مهدی علیه السلام یاد کردند: با او بین رکن و مقام [یعنی مقام ابراهیم در مسجد الحرام] بیعت می شود، نام او احمد، عبداللّه و مهدی است؛ این ها اسامی سه گانه اوست. الغیبة طوسی،حدیث486،ص785. 4.قال: وأخبرنی إبراهیم بن محمّد بن حمران وحمران والهیثم بن واقد الجزری، عن عبد اللّه الرجانی قال: کنت عند أبی عبد اللّه علیه السلام إذ دخل علیه العبد الصالح علیه السلام فقال: یا أَحْمَدُ اِفْعَلْ کَذا.فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِداکَ! اِسْمُهُ فُلانٌ؟ فَقالَ: بَلْ اِسْمُهُ أَحْمَدُ وَمُحَمَّدُ، ثُمَّ قالَ لی: یا عَبْدَ اللّه ِ إِنَّ صاحِبَ هذَا الْأَمْرِ یُؤْخَذُ، فَیُحْبَسُ، فَیَطُولُ حَبْسُهُ فَإِذا هَمُّوا بِهِ دَعا بِاسْمِ اللّه ِ الأَعْظَمِ فَأَفلتهُ مِنْ أَیْدِیهِم. عبداللّه بن رجانی گفته است: من در محضر امام صادق علیه السلام بودم که عبد صالح [امام کاظم علیه السلام] داخل شد و امام صادق علیه السلام خطاب به ایشان فرمودند: ای احمد! آن کار را انجام بده.عرض کردم: جانم به فدای شما، اسم او فلان [موسی] است!حضرت فرمودند: بلکه اسم او احمد و محمّد است. بعد به من فرمودند: ای عبداللّه!همانا صاحب این امر گرفتار شده و مدّتی طولانی زندان می شود. پس وقتی که آن ها تصمیم به [کشتن] او گرفتند به اسم اعظم خداوند دعا کرده، از دستشان رها می شود. الغیبة طوسی،حدیث51،ص139.