معرفی کتاب توهم بی خدایی
مهم ترین سوالی که بشر با آن روبرو می باشد عبارت است از: آیا براستی خداوند وجود دارد؟؟
از نظر خیلی ها جواب واضح است؛ آری. زیرا اگر خدا نبود پس چه وجودی ما را خلق کرده است؟!
اما در واقع پاسخ به این سادگی نیست و در بین انسان های زمینی، سه رویکرد مختلف نسبت به سوال فوق وجود دارد:
- عده ای وجود خداوند را به عنوان خالقی آگاه، ناظم، قانونگذار و ... قبول دارند و تصدیق می کنند. (خداباوران)
- عده ای منکر وجود خداوند هستند و معتقدند ما محصول تصادف و برآمده از عدم هستیم. (خداناباوران)
- عده ای نیز در شک و تردید به سر می برند و دلایل دو گروه اول را کافی نمی دانند؛ از این رو وجود خدا را نه تصدیق می کنند و نه انکار. (ندانم گرایان)
بنابراین یک خداباور باید بتواند بوسیله برهان قابل قبول، خدایی که می پرستد را برای خداناباوران و ندانم گرایان اثبات کند؛ دلایل خداناباوران را رد کرده و اشکالات ندانم گرایان را پاسخ دهد.
و جالب است بدانید ما تا کنون کتابی جامع که شامل پاسخ و تحلیل پرسش های علمی ناباوران امروزی باشد در اختیار نداشته ایم!! و از این روست که کتاب توهم بی خدایی در کشورهای اسلامی و غیراسلامی با استقبال فراوان مواجه شده است.
امروزه برخی زیست شناسان خداناباور می پندارند که نظم حیات زمینی محصول ناظمی آگاه نیست بلکه این گونه های متنوع و پیچیده، محصول دگرگونش حیات طی حدودا 4 میلیارد سال تکامل هستند و تکامل نیز مدبری آگاه ندارد و موثر آن را طبیعت نابینا معرفی می کنند (زیرا معتقدند تکامل هدفمند نیست.)
و برخی فیزیکدانان خداناباور نیز تمامی کیهان ها، کهکشان ها، ستارگان و سیارات و ثوابت بنیادی و قوانین حاکم بر جهان را محصول خالقی آگاه و قانونگذار نمی دانند بلکه معتقدند عدم مولد است و تصادفی معجزه آسا هر آنچه هست را بوجود آورده است.
این مطالب خلاصه ای از آراء آنها بود که متاسفانه جوابی دقیق و صحیح از بزرگان ادیان تا کنون ارائه نشده است. و سید احمدالحسن پس از پرسش سوالاتی از بزرگان ادیان و عدم پاسخ آنها، دست به قلم شدند و علم الهی خویش را در مجموعه ای شش فصلی با نام کتاب توهم بی خداییارائه دادند. وی بدون استفاده از شکاف های علمی و سفسطه های پوچ، وجود خداوند را با ارائه شواهد تائید شده علمی و استدلال های صحیح منطقی اثبات نمود و نظرات بزرگان الحاد نظیر پروفسور ریچارد داوکینز و پروفسور استیون هاوکینگ و ... را نقد و پاسخ دادند.
از این رو احمدالحسن آغاز کننده گفتمانی جدید بین ایمان به خدا و الحاد می باشد و با نگاشتن این کتاب که مشهور به معجزه قرن می باشد؛ تمامی خداناباوران و ندانم گرایان را به بحث علمی حول وجود خالق دعوت کردند و تا کنون نیز از بزرگان الحاد با وجود آنکه کتاب به دستشان رسیده است پاسخی ارائه نشده است.
احمدالحسن در ابتدای کتاب، قبل از بحث بر روی توهمی بودن باور خداناباوران، به نقد و بررسی توهم علمای ادیان می پردازد و آراء باطل آنها در انکار واقعیت تائید شده تکامل حیات را رد می کند و با ذکر اشتباهات فاحش آنها اثبات می کند که بدون درک صحیح از یافته های علمی و روش علمی، دست به نقد نظریه تکامل زده اند!!
احمدالحسن پس از آنکه اثبات می کند علمای ادیان، نمایندگان خدا در زمین نیستند و آراء ظنی آنها و برداشت های ناقصشان و بعضا اشتباهشان از متون دینی فاقد اعتبار است، ما را با خود به 4 میلیارد سال پیش می برد. زمانی که سیاره زمین خالی از جانداران زنده بود و به زیبایی شرح می دهد که چه شرایطی بر زمین حاکم بوده است و سپس وقوع رویداد پیدایش حیات به صورت کاملا تصادفی را بررسی می کند و پس از ارائه محاسباتی دقیق، نظریه های خداناباوران را رد می کند و سپس فرض خویش را بیان می کند.
در ادامه این سفر علمی، وی ما را با رخدادهای 4 میلیارد سال پیش تا کنون آشنا می کند که چگونه همانند سازهای اولیه به تنوع پیچیده کنونی جانداران فعلی رسیدند و با ارائه شواهد علمی و معرفی ارکان تکامل حیات، از واقعیت تکامل حیات دفاع می کند و تقریری صحیح از نظریه تکامل را ارائه می دهد.
اما احمدالحسن قبل از اثبات هدفمندی تکامل و معرفی آن به عنوان اثری دال بر وجود خداوند، به شبهات برخی از ملحدین و اشکالات ناشی از جهل برخی از علمای ادیان می پردازد و در فصل سوم تاریخ بشر را بسیار روان و جذاب توضیح می دهد که چگونه اجداد ما از آفریقا مهاجرت کردند و نهایتا به دره حاصلخیز آمدند و در کنار شرح این تاریخ اجمالی، موافقت متون دینی با یافته های علمی و نظریه تکامل را اثبات می کنند و سپس داستان کامل خلقت نفس و سپس جسم آدم را توضیح می دهند.
و در آخر فصل سوم نحوه تولد عیسی مسیح را از منظر علم توضیح می دهند و غیرممکن دانستن آن را از نقطه نظر علم رد کرده و دلایل خود را ذکر می کنند.
و نهایتا احمدالحسن در فصل چهار با دقتی فراوان و بی نظیر به نقد آراء ریچارد داوکینز پرداخته، و اثبات می کنند انتخاب طبیعی علاوه بر غیرتصادفی و انباشی بودن دارای هدف بلند مدت می باشد و نیز تصادفی مطلق نبودن تمامی جهش های رخداده از ابتدای پیدایش همانند ساز اولیه تا کنون را تبیان می کنند و نهایتا نتیجه می گیرند که تکامل هدفمند است و بدون هدف به هیچ وجه در طول 4 میلیارد سال نمی توانستیم به تنوع حیات فعلی برسیم و از آنجا که می دانیم صفت اثر دلالت بر صفت موثر دارد وقتی هدفمندی تکامل اثبات شد، وجود موثری آگاه و هدفدار نیز تائید می گردد.
بنابراین احمدالحسن در فصل 4 وجود خداوند را با اثبات هدفمندی تکامل اثبات می کند.
مقدمه اول: تکامل (اثر) هدفمند است.
مقدمه دوم: هر اثر هدفمندی، موثری آگاه و هدفدار دارد. (صفت اثر دلالت بر صفت موثر دارد)
نتیجه: موثر تکامل حیات، وجودی آگاه و هدفدار (خدا) می باشد.
و در فصل پنج ابتدا احمدالحسن به بررسی ایثارگری حقیقی و نظریه میم ها می پردازد و اثبات می کند خودخواهی ژن ها مانع ایثارگری حقیقی است و سپس فرضیه زکریا سیچین و موریس چاتلین در مورد اینکه موجودات فضایی اجداد ما بودند را رد می کند و نهایتا وی از زمان حال، مجددا به هزاران سال پیش باز می گردد و ما را با خاستگاه سومریان، رفتارهای اجتماعی، معیارهای اخلاقی، ادبیات، دستاورهای علمی و صنعتی و دین آنها آشنا می کند و در مورد جهش عظیم فرهنگی که در آن زمان رخداده است بحث می کند و سپس به بررسی برخی متون سومری پرداخته و اعتقاد آنها به حاکمیت الله را اثبات می کند و در انتهای این فصل خواندنی، روایت صحیح طوفان نوح را از منظر عهدین، قرآن، احادیث قطعی، متون سومری (حماسه گیلگمش) و یافته ها و شواهد علمی شرح می دهد.
و در فصل شش، به طور کلی به موضوع عدم نامولد است می پردازد. در این فصل با ارائه مقدمات و توضیحاتی در مورد نسبیت عام و خاص، نظریه مهبانگ، مکانیک کوانتوم، چند جهانی، مدل های فریدمان، انرژی تاریک، ماده تاریک، ماده و پادماده، تابش سیاه چاله و نظریه ریسمان مخاطب خود را با موضوع بحث آشنا می کند و سپس به موضوعاتی از قبیل مقایسهی جبرگرایی نیوتنی با احتمال و عدم قطعیت در مکانیک کوانتوم، آیا ما اشیا را مشاهده میکنیم یا آنها را با مشاهده میآفرینیم؟!، مکانیک کوانتوم و علیت، حادث بودن هستی، مکانیک کوانتوم و جهانی از هیچ و اینکه ما کجائیم می پردازد و در بخش "هاوکینگ و بینیازی از تکینگی و پروردگار" به نقد آراء وی می پردازد و در انتهای فصل ششم به بررسی رویاهای صادقه و مصدر آنها پرداخته و به شبهات حول آن پاسخ می دهند.
بنابراین با مطالعه این کتاب ما به طور کلی با اثرات خداوند در جهان هستی و حیات زمینی، تاریخ انسان (موافق با متون دینی و یافته های علمی)، خاستگاه و منشاء فرهنگ انسانی آشنا خواهیم شد.
و اما آنچه که بر اهمیت این کتاب بیش از پیش می افزاید، نویسنده آن است؛ زیرا وی یکی از حجج الهی می باشد. احمدالحسن وصی سیزدهم پیامبر اسلام (ص) و فرستاده امام مهدی، عیسی مسیح و ایلیای نبی می باشد.
بنابراین همه ی ما باید بتوانیم پاسخی جامع، کامل و البته منطقی برای سوالی که در ابتدای بحث مطرح کردیم را داشته باشیم زیرا در عقاید نمی توانیم تقلید کنیم و هر انسان هوشمندی موظف است تحقیق کند و حق را بیابد.
انسان هایی که راضی به جهل هستند و در امر آموختن و تحقیق حریص نیستند فرجامی جز گمراهی و تعصب نخواهند داشت و احمدالحسن آمده است تا ما را از باورهای توهمی بزرگان ادیان و بزرگان الحاد آگاه کند تا به جای تقلید کور و بت پرستی، خداپرست شویم.
احمدالحسن همانطور که ذکر شد دلایل خود را در کتابی با عنوانتوهم بی خدایی جمع آوری نموده است؛ تا محققین بتوانند با مطالعه این کتاب از آراء وی مطلع شوند؛ از این رو مطالعه این کتاب گرانقدر را به تمامی جویندگان حقیقت پیشنهاد می کنیم.