در قرآن تاکید شده است که خدا از کلمات خود محافظت می کند، پس عقیده تحریف کتاب مقدس باطل است
چندی پیش کلیپی را مشاهده کردم که در آن سعی شده بود تا با روشهای ابتدایی به قرآن طعن وارد نماید؛ مضمون آن چنین بود که در ابتدا سعی شد تا آیاتی از (آلعمران: 3 - 4) را بیاورد که در آن آمده است: (فرستاده است بر تو کتاب را بهحق حالی که تصدیقکننده آنچه پیش روی آن است و فرستاده است تورات و انجیل را * پيش از آن براى رهنمود مردم فرو فرستاد، و فرقان را نازل كرد. كسانى كه به آيات خدا كفر ورزيدند، بىترديد عذابى سخت خواهند داشت، و خدا، شكستناپذير و صاحب انتقام است). آنان اینگونه نتیجهگیری نمودند که قرآن بیان کرده است که تورات و انجیل از سوی خدا است که در اصل نیز نتیجهگیری درستی است، اما آنان میکوشیدند تا از طریق قرآن ثابت نمایند که انجیل و تورات کنونی نیز از تحریف مصون مانده است، اشتباه آنان آنجا آغاز میشود که سعی در تأویل آیات متشابه کردند نظیر: (و بخوان آنچه وحیشده است بهسوی تو از کتاب پروردگارت نیست برگردانندهای برای کلماتش و هرگز نیابی جز او پناهگاهی را).([1]) و (و کلمه پروردگارت بهراستی و عدل، سرانجام گرفته است؛ و هيچ تغييردهندهاى براى كلمات او نيست؛ و او شنواى داناست).([2]) و (در زندگى دنيا و در آخرت مژده براى آنان است. کلمات خدا را تبديلى نيست؛ اين همان كاميابى بزرگ است).([3]) در ادامه نتیجهگیری نمودند بر این اساس که کلمات خدا تغییرناپذیرند و همچنین تورات و انجیل کلام خدا است، پس تحریف این دو محال است و اسلام باطل است. باید بیان نماییم که دوستان مسیحی بسیار از این آیه([4]) هراس دارند چراکه تاروپود تفاسیرشان را بر باد میدهد: (اوست كسى كه اين كتاب را بر تو فرو فرستاد. پارهاى از آن، آيات محكم است. آنها اساس کتاباند؛ و ديگر متشابهاتند. اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تأويل آن از متشابه آن پيروى مىكنند، باآنکه تأويلش را جز خدا و ريشهداران در دانش كسى نمىداند. مىگويند: «ما بدان ايمان آورديم، همه از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمند آنکسی متذكر نمىشود). بنابراین برای فهم آیات باید به راسخون در علم رجوع نمود که آنها بر طبق عقیدۀ شیعه همان حضرت محمد و اوصیا او میباشند که در وصیت ایشان ذکرشان آمده است. در ادامه، وقتی در آیه سخن از کلمات آمده است، آن معنایی فراتر از معنای ظاهری که مسیحیان ارائه مینمایند دارد، میدانیم که بر طبق تفسیر مسیحیان از آیات باب اول یوحنا، عیسی، همان کلمۀ نخستین است (که در باب نخست بودن آن کلمه، ما معتقدیم عیسی اگرچه کلمۀ خدا است اما کلمۀ نخستین خدا نیست)؛ همچنین بر طبق قرآن، سورۀ نساء: 171 عیسی کلمۀ خدا است: (اى اهل كتاب، در دين خود غلو مكنيد، و درباره خدا جز (سخن) درست مگوييد. مسيح، عيسى بن مريم، فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را بهسوی مريم افكنده و روحى از اوست...). بنابراین عیسی یکی از کلمات خلقشده بهوسیلۀ خدا است و در قرآن سخن از «کلمات» شده است که ما بیان آن را به نزد راسخون در علم خواهیم برد: 1) محمد بن مروان گفت: شنیدم اباعبدالله (ع) میفرمودند: (همانا امام در شكم مادرش مىشنود و زمانى كه متولد مىشود بین دو شانههایش نوشتهشده است {وتَمَّتْ كَلِمَـﺔ رَبِّكَ صِدقَاً و عدلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ} (و کلمه پروردگارت بهراستی و عدل سرانجام گرفته است و هيچ تغييردهندهاى براى كلمات او نيست؛ و او شنواى داناست) و چون امر امامت به او برسد خدا برایش عمودى از نور قرار مىدهد كه بهوسیله آن آنچه اهل هر شهرى انجام مىدهند ببیند).([5]) و همچنین در حدیث دیگری در تفسیر بخشی از قرآن از راسخون در علم، هنگامیکه سخن از «کلمات» شده است، آمده است: 2)... از محمد بن مسلم از ابی جعفر (ع): (... وَ یُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ)، (و بهوسیله كلماتش احقاق حق میكند) یعنی بهوسیله امامان و قیامکننده از آل محمد...).([6]) بنابراین تفسیر «کلمات» در قرآن از طریق راسخون در علم باید تبیین و آشکار شود و تفاسیری که غیر از راسخون در علم ارائه میشود، هیچ اعتبار و جایگاهی در نزد شیعیان علی علیه السلام ندارد. [1]- کهف: 27. [2]- انعام: 115. [3]- یونس: 64. [4]- آل عمران: 7. [5]- كافى ج1 ص387 البرهان ج2 ص 472 ح 3631. [6]- البرهان في تفسير القرآن، جلد. 4، ص. 821.