با توجه به روایاتی که ائمه را حصر در دوازده نفر میکنند، چطور امامت مهدیین را بپذیریم؟
شبهه: امام صادق (ع) فرمود: من نقص منهم واحدا و زاد فیهم واحدا خرج من دین الله و لم یکن من ولایتنا على شئ. با توجه به روایاتی از این دست که ائمه را حصر در دوازده نفر میکنند، چطور امامت مهدیین را بپذیریم؟ این حدیث اصلا به معنای نفی امامت یا وصایت از مهدیین از فرزندان امام مهدی (ع) نیست. برای توضیح چند نکته را ذکر میکنیم: اولا) باید دقت شود که ذکر امامان دوازدهگانه علیهم السلام بهمعنای نفی اوصیایی به غیر از آنان نیست، مخصوصاً وقتی در سخنان امامان علیهم السلام به وجود آنان تصریح شده باشد، همانطور که گفته میشود: "اثبات چیزی، نفی غیر آن را نمیکند." بهعنوان مثال در بسیاری از روایات عترت به علی و فاطمه و حسن و حسین تفسیر شدهاند، و این به این معنا نیست که امامان از فرزندان حسین (ع) از عترت نیستند یا از اهل بیت محمد رسولالله (ص) نیستند، افرادی که خداوند پلیدی را از آنان برده است وآنان را پاک نموده است. ثانیا) برای این روایات دو حالت میتوان متصور شد: اول اینکه این روایات ناظر به مهدیین هم باشد، یعنی بصورت کلی تعداد اوصیای رسولالله (ص) را بیان کرده باشند، یعنی مطلق حجج الهی بعد از نبی اکرم. در این حالت این روایت خبر واحدی است مخالف روایات متواتر در مورد مهدیین و مخصوصا وصیت شب وفات رسولالله (ص) که تعداد اوصیای ایشان را 24 نفر معرفی میکند. در نتیجه در عقیده قابل اخذ نیست زیرا حدیث وصیت شب وفات رسولالله (ص) بواسطهی قرائن قطعی و تواتر معنوی، قطعی الصدور است. حالت دیگری نیز میتوان برای این روایت متصور شد و آن اینکه منظور از اضافه و کم کردن، نسبت به تعداد امام بهمعنای خاص (جایگاه ائمه اثنی عشر) باشد، که این مضمون، موافق وصیت رسولالله (ص) در شب وفاتشان است و کاملا صحیح است؛ زیرا در آن روایت رسولالله (ص) فرموده اند: دوازده امام و دوازده مهدی. مسلم است که مهدیین حجت و خلیفه هستند. اما مقامشان از ائمه پایینتر است و از شیعیان امیرالمومنین و ائمه هستند. بنابراین وقتی خداوند و رسولالله (ص) در احادیث متواتر خلفایی را بعد از دوازده امام معرفی کرده اند، نمیتوان کسی راکه از آنان سخن میگوید، خارج از دین دانست. زیرا این اضافه کردن در اصل بوسیلهی رسولالله (ص) بوده است. به عنوان مثال اگر شخصی رئیس شرکتی باشد و وسایل موجود در آن را آنگونه که میخواهد بچیند و به کارمندان بگوید: هرکس یکی از آنها را کم یا زیاد کند، از شرکت اخراج میشود، اگر فرضا خود رئیس شرکت از آن وسایل کم و زیاد کرد؛ آیا باید اخراج شود؟ قطعا خیر چون او خودش صاحب طرح است. حال فرضا رسولالله (ص) دوازده مهدی را به ائمه اضافه کرده است (هرچند اینگونه نیست) آیا ایشان خارج از دین میشود؟ العیاذ بالله آیا امیرالمومنین و سایر ائمه که روایات بسیاری در باب مهدیین فرمودهاند، خارج از دین میشوند؟ یا اینکه معنا این است که غیر از ما آل محمد که صاحب این امر هستیم، کسی حق ندارد خودش امامی اضافه کند؟ در واقع این روایت و از قبیل آن، مانند حدیث مارقین، مربوط به کسانیست که در زمان غیبت امام زمان (ع) بدون داشتن هیچ دلیلی از جمله نص و علم و دعوت به حاکمیت خداوند و شهادت خداوند در ملکوت و...) ادعای امامت میکنند، یعنی کسی که امام نیست و آل محمد و رسولالله (ص) او را بهعنوان امام و خلیفه معرفی نکردهاند. اما او ادعای امامت میکند و شیعیان را گمراه میکند؛ که این همان اضافه کردن به تعداد ائمه است. اما وقتی اهل بیت فرمودهاند که قائم با امر جدیدی میآید، ولایت جدیدی که میآورد، چیست جز امر مهدیین که در روایات ذکر شده است؟ آیا ولایت ائمه بر ما پوشیده بوده است که بهعنوان امر جدیدی مطرح شود؟ قال الامام الباقر (ع): اذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ کَمَا دَعَا رسولالله فِی بُدُوِّ الْإِسْلَامِ إِلَى أَمْرٍ جَدِیدٍ. امام باقر (ع) فرمود: بهدرستیکه زمانی که قائم ما قیام کند، مردم را به امر جدیدی دعوت میکند؛ همانطور که رسولالله (ص) به امری جدید دعوت فرمود.([1]) برای مطالعه بیشتر پیرامون جایگاه مهدیین بهعنوان اوصیا رسولالله و جایگاه آنها در کلام اهل بیت، کتاب چهل حدیث در مورد قائم و فرزندان قائم، اثر شیخ ناظم عقیلی را مطالعه بفرمایید. والحمدلله ..