چرا احمد الحسن قرآن را درست قرائت نمی‌کند؟

این سوال زمانی درخور پرسش است که ما قرائت صحیح اهل بیت (علیهم السلام) را بدانیم و بعد ببینیم که آیا سید احمد الحسن (علیه السلام) خلاف آن، قرائت می‌کند یا خیر. در حالی‌که ائمه (علیهم السلام) در روایات متعدد فرموده‌اند که قائم قرآن را طوری که نازل شده است برای شما می‌آورد:   عن اصبغ ابن نباته عن امیرالمومنین علیه السلام قال: كأني بالعجم فساطيطهم في مسجد الكوفة، يعلمون الناس القرآن كما نزل، قلت يا أميرالمؤمنين: أو ليس هو (هذا) كما نزل؟ فقال: لا، محي عنه من قريش بأسمائهم، وأسماء آبائهم، وما ترك أبو لهب إلا إزراء على رسول الله صل الله علیه و آله لأنه عمه. (غيبة النعماني، ص 333 / بحارالأنوار، ج 52، ص 364 / إلزام الناصب، ج 1، ص 421)   اصبغ بن نباته گفت شنیدم که امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: (گویی صفوف عجم را در مسجد کوفه می‌بینم، به مردم قرآن را همان‌طور که نازل شده آموزش می‌دهند. گفتم یا امیرالمومنین آیا این نیست همان‌طور که نازل شده؟ آن‌گاه فرمودند: خیر، از آن اسامی قریش و اسامی پدرانشان حذف شده و از میان قریش تنها اسم ابولهب حذف نشد، آن‌هم فقط بخاطر تحقیر و عیب‌جویی از رسول خدا (ص) چراکه ابولهب عموی ایشان بود).       قال امیرالمومنین (علیه السلام):( كأني أنظر إلى شيعتنا بمسجد الكوفة قد ضربوا الفساطيط يعلمون الناس القرآن كما أنزل أما أن قائمنا إذا قام كسره وسوى قبلته). (غيبة النعماني، ص 333 / بحارالأنوار، ج 52، ص 364 / معجم أحاديث الإمام المهدي علیه السلام، ج 3، ص 126)   امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: (گویی شیعیان‌مان را در مسجد کوفه می‌نگرم که خیمه‌ها را برپا کرده و قرآن را همچنان که نازل شده به مردم می‌آموزند، اما آن‌گاه که قائم ما قیام کند آن را ویران نموده و قبله‌اش را در آن‌جا خواهد ساخت).       قال ابی جعفر (علیه السلام): (إذا قام قائم آل محمد علیه السلام ضرب فساطيط لمن يعلم القرآن على ما أنزل الله جل جلاله فأصعب ما يكون على من حفظه اليوم لأنه يخالف فيه التأليف) (الإرشاد للمفيد، ج 2، ص 386 / بحارالأنوار، ج 52، ص 339 / معجم أحاديث الإمام المهدي علیه السلام، ج 3، ص 331).   ابی جعفر (علیه السلام) فرمودند: (هنگامی که قائم آل محمد (علیه السلام) قیام کند، خیمه‌هایی را برپا می‌کند برای کسانی‌که قرآن را همان‌طور که خداوند جل جلاله نازل کرده، آموزش می‌دهند. صفوفی تشکیل می‌کند، آن‌گاه بر کسانی که امروز آن را حفظ کردند بسیار سخت است، زیرا در آن تالیفات جدید خواهد بود).       قال الامام الصادق (علیه السلام):(كأني بشيعة علي في أيديهم المثاني يعلمون الناس المستأنف) (غيبة النعماني، ص 333 / بحارالأنوار، ج 52، ص 364)   و از امام صادق (علیه السلام) فرمودند: (مثل اینکه شیعه‌ی علی را می‌بینم که در دست آن‌ها مثانی (حمد) است که به مردم چیزهای جدید آموزش می‌دهند).       قال الامام الصادق (علیه السلام): (كيف انتم لو ضرب أصحاب القائم الفساطيط في مسجد كوفان ثم يخرجوا إليهم المثال المستأنف أمر جديد على العرب شديد) (غيبة النعماني، ص 334 / بحارالأنوار، ج 52، ص 365 / معجم أحاديث الإمام المهدي علیه السلام، ج 4، ص 47)   و امام صادق (علیه السلام) فرمودند: (در چه حالی خواهید بود اگر اصحاب قائم خیمه‌ها را در مسجد کوفه برپا کرده، سپس برای آن‌ها امثال تالیفات امر جدیدی که بر عرب شدید است را بیرون می آورد).   و احادیث در باب این‌که اهل بیت هم قرآن را به‌گونه ای دیگر قرائت می‌کردند بسیار است.   اما در باب قواعد نحوی ، این مبنایی برای درست و غلط خواندن قرآن نیست. حتی خود اهل بیت نیز به این موضوع اشاره کرده‌اند:   قال أبو عبدالله (عليه السلام): (من انهمك في طلب النحو سلب الخشوع). (مستدرک الوسائل 4، ص2)   امام صادق (علیه السلام): هر کس که در طلب نحو اصرار و مشغول گردد، خشوع از او سلب می‌شود.       عن محمد بن مسلم قال: قرأ أبو عبدالله (عليه السلام) ولقد نادينا، نوحا قلت: نوح! ثم قلت: جعلت فداك لو نظرت في هذا أعني العربية، فقال: (دعني من سهككم). (مستدرک وسائل، ج 4، ص 278)   محمّد بن مسلم می‌گوید: امام صادق (علیه السّلام) آیه‌ی کریمه‌ی (و نوح ما را ندا داده) را به صورت نوحاً قرائت فرمود. گفتم: نوحٌ! سپس گفتم: فدایت شوم، ای کاش در این (علم عربیّة) نگاهی می‌انداختی. حضرت فرمود: مرا از سَهَک خودتان رها کن.   در این‌جا امام صادق (علیه السّلام) نوح را مفتوح قرائت کردند، در حالی‌که این کلمه در این جمله نقش فاعل را دارد و باید مرفوع می‌شد، و وقتی هم‌صحبتشان به ایشان می‌گوید: ای کاش در این (علم عربیّة) نگاهی می‌انداختی، این گونه جوابش را می‌دهند: مرا از سهک خودتان رها کن.   «سَهَک»، در زبان عربی، بوی زننده‌ای است که انسان در بدن کسی که عرق کرده، استشمام می‌کند. هم‌چنین به زنگار زرد رنگی که روی آهن بوجود می‌آید و نیز به بوی تندِ ماهی، «سهک» گفته می‌شود.   عن حويزة بن أسماء قال: قلت لأبي عبد الله (عليه السلام): انك رجل لك فضل، لو نظرت في هذه العربية   فقال: (لا حاجة لي في سهككم هذا. (مستدرک وسائل، ج 4، ص 278)   (روي عنه حویز بن اسماء می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: تو مرد فاضلی هستی. اگر در عربی دقت می‌کردی، خیلی خوب می‌شد. فرمود: من به این سهک شما (بوی بد زیر بغل) نیازی ندارم).   امروزه شیعه و سنی قائل به قرائت‌های چندگانه هستند، با این وجود بر چه اساسی قرائت‌های خود را حق، و قرائت سید احمد الحسن (علیه السلام) را باطل می‌دانند؟   کلام سید احمد الحسن (علیه السلام) در این رابطه:   «آن‌ها می‌گويند که احمد الحسن قائل به قرائت (بکل أمر) است و اين مخالف نسخه مکتوب امروزی است، و هر کس خلاف نسخه‌ی مکتوب امروزی بخواند، باطل است. آيا اين چنين نيست؟   بنا بر اين استدلال از سوی آن‌ها، فقهای شيعه اصوليون همه باطل خواهند بود؛ زيرا آن‌ها به بيش از اين قائل هستند. فقط به کتب فقهی آن‌ها مراجعه کن و نمی‌گويم پژوهش (کن)؛ زيرا آن‌ها مملو از قائل بودن به قرائت‌ها هستند و اين يکی، اين قرائت را ترجيح می‌دهد و ديگری آن يکی قرائت را، بلکه به کتب فتوا در قرائت از کتاب نماز مراجعه کن، خواهی يافت که آنان می‌گويند که سوره‌های قرآن (۱۱۲) تا است و نه (۱۱۴)، و قائل به زيادت دو بسم الله هستند؛ پس آن‌ها خود را باطل می‌کنند؛ زيرا آنان با نسخه‌ی مکتوب مخالفت کردند، اين اولاً.   ثانياً: کتاب کفاية الأصول و نقد و پی‌نوشت مشکينی بر آن را داری؛ زيرا اين نسخه را در حوزه‌ی نجف تدريس می‌کنند و به نقد آن عمل می‌کنند. در کفاية (الأصول) سخن در مورد حجيت ظاهر قرآن وجود دارد، آيا از قبل بر تو گذشته است؟ آيا کلام صاحب کتاب و نقد مشکينی بر آن درباره‌ی مسئله‌ی تحريف قرآن را خوانده‌ای؟ آن را بخوان، خواهی ديد که صاحب کتاب تحريف را ترجيح می‌دهد و مشکينی تحريف را با اعتبار و اخبار تأکيد می‌کند. اخبار که واضح است، و منظورش از اعتبار اشکال در بلاغت و انقطاع (از هم گسيختگی) در کلام و اشکال در نحو ... الی آخر است.   پس اينان علماء و بزرگان فقهای اصوليون قائل به تحريف هستند و آن را صراحتاً بيان می‌کنند، اما ما فقط به آنان گفتيم که قرائت اهل بيت (علیه السلام) را به‌عنوان قرائتی همانند قرائت‌های هفت‌گانه‌ی مقبول نزد خودتان بدانيد، پس مشکل کجاست؟!   به خدا سوگند، روزی به يک وهابی گفتم: قرائت اهل بيت را همانند ديگر قرائت‌های هفت‌گانه‌ای که با آن قرائت می‌کنيد، بدانيد. ساکت شد و جوابی نداد و سخنم را پذيرفت، پس اينان را چه شده؟! با وجود اين که اين وهابی می‌گفت که اهل بيت قائل به تحريف قرآن هستند و احتجاج می‌کرد، ولی اينان را حسد کور کرده، سخن را نمی‌فهمند».   «.... و سبب آن‌ها (قرائت‌های هفت‌گانه)، اين است که: آن‌ها بعد از آن که عثمان مردم را به يک مصحف جمع نمود -يعنی يک رسم الخط- و نه يک قرائت؛ زيرا در آن نه نقطه، و نه حرکات و نه همزه بود و رسم الخط را به صورت‌های متعدد بنا بر تصور هر قاری خواندند و قرائت‌ها زياد شدند؛ و در زمان امويان، حکومت اموی مردم را به قرائت قاريان معتبر نزد مردم و نزد سلطنت وحدت داد، و اين که مصحف -با نقطه و حرکات و همزه‌ها- با قرائت‌های ديگری نوشته و قرائت شود را رد کردند و هفت قرائت را قبول نمودند و ما بقی را رد کردند، و تاريخ قرآن در دست است؛ پس با کتب و آن‌چه که نزد خودشان است و آن‌چه در کتب تاريخ نگاشته شده است، بر آن‌ها احتجاج کنيد.   و همه‌ی قرائت‌های هفت‌گانه در زمان ائمه (علیه السلام) شايع بود و با همه‌ی آن‌ها قرآن را می‌نوشتند و با همه‌ی آن‌ها قرائت می‌کردند، و فرموده سيد (علیه السلام): همان‌طور که مردم می‌خوانند، بخوانيد؛ يعنی: با قرائتی که مردم با آن می‌خوانند و آن هفت قرائت يا بيشتر است و يکی نيست، و تا امروز کسی که شناختی به قرائت‌های هفت‌گانه دارد با تمام آن‌ها قرائت می‌کند، مانند عبد الباسط؛ و او با قرائت‌های هفت‌گانه تلاوت می‌کند و هرگاه به کلمه‌ای که برای آن دو و يا سه قرائت باشد، برسد؛ آن را بيش از يک بار و هر بار با يک قرائت تکرار می‌کند». (پايان فرمايشات سيد احمد الحسن (علیه السلام) / کتاب همگام با بنده‌ی صالح)   پس همچنان‌که مشخص است و در روایات متعدد در منابع شیعی نیز آمده، قرآن تحریف (به نقصان، نه تحریف به زیاده) شده است، و باید از کسانی‌که به قرائت سید احمد الحسن ایراد می‌گیرند پرسید: مگر شما قرائت اهل بیت (یعنی قرائت قرآن همان‌طور که نازل شده است) را می‌دانید که به قرائت ایشان اشکال وارد می‌کنید؟ این‌ها در کنار اینکه اهل بیت فرموده‌اند قائم با قرآن جدید می‌آید، قرآن به همان شکل که نازل شده است.   والحمدلله