انتشارات انصار امام مهدی (ع)
پاسخهای فقهی
(مسائل متفرقه – جلد4)
پاسخهای وصی و فرستادۀ امام مهدی (ع)
سید احمدالحسن (ع)
گردآوری و تنظیم:
سید واثق حسینی
مترجم:
گروه مترجمان انتشارات انصار امام مهدی(ع)
نام کتاب: پاسخهای فقهی (مسائل متفرقه - جلد 4)
نویسنده: احمدالحسن (ع)
گردآوری و تنظیم: سید واثق حسینی
مترجم: گروه مترجمان انتشارات انصار امام مهدی(ع)
نوبت انتشار: اول
تاریخ انتشار: 1396
کد کتاب: 130/1
ویرایش ترجمه: اول
جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص دعوت مبارک
سید احمدالحسن (ع) به تارنماهای زیر مراجعه نمایید.
www.almahdyoon.co/ir
www.almahdyoon.co
فهرست
طهارت 11
نماز 16
روزه 27
خمس 32
حکم جهاد دفاعی 35
نَذر 37
خوردنیها و نوشیدنیها 38
صید و رفتار با حیوان 55
پزشکی و درمان 58
تلقیح مصنوعی و سقطجنین 66
پرسشهای مربوط به بانوان 68
پرسشهای مربوط به ازدواج 79
تربیت فرزندان و فرزندخواندگی 91
خدمتکاران و کارکنان در خانه 93
فعالیت برای دعوت مبارک 95
رفتار باکسانی که بهحق ایمان ندارند 98
رفتار با پدر و مادر 103
نحوۀ برخورد با قوانین قراردادی 105
جبران خسارت مالی، و حلوفصل قبیلهای 107
خریدوفروش، رهن و شرکت 112
هدیه و قرض 117
سرودها، غِنا و شعر 118
استخاره و دعا 120
پرسشهای متفرقه 124
پاسخهای فـقهی
(مسائل متفرقه - جلد 4)
بسمالله الرحمن الرحیم
و صلیالله علیمحمد و آله الطاهرین الائمه و المهدیین و سلّم تسلیماً
از حارث بن مغیره نصری روایتشده است: به ابوعبدالله (ع) عرض کردم: امام قائم (ع) با چه چیزی شناخته میشود؟ حضرت فرمود: (با سکینه و وقار). عرض کردم: و با چه ابزاری؟ فرمود: (او را با حلال و حرام میشناسی، و اینکه مردم به او نیازمندند و او به احدی نیازمند نیست، و سلاح رسول (ص) خدا نزد او است). گفتم: آیا او جز وصیِ فرزند وصی خواهد بود؟ فرمود: (جز این نخواهد بود که او وصی و فرزند وصی است).(
[1])
در پرتو این راه آشکار و روشن الهی که برای شناختن امام قائم (ع) قرار دادهشده است، 197 پرسشی را که بهطورمعمول بیشترِ مردم مبتلابهشان میباشند به انصار خداوند ـانصار امام مهدی (ع)ـ تقدیم میکنم؛ پرسشهایی که در رابطه با احکام فقهی مختلف به یمانی وعده دادهشده ـسید احمدالحسن (ع)ـ ارائهشده و ایشان (ع) پاسخ فرمودهاند. به جهت بهرهمندی بیشتر اقدام به گردآوری، موضوعبندی و مرتبسازی این پرسشها در این مجلّد نمودم و برای وضوح و دستهبندی بهتر قدری مرتبسازی بر روی این پرسشها انجام دادم.
از خداوند مسئلت دارم که آقا و سیدم قائم آل محمد (ع) را در زمینش در آیندهای نزدیک تمکین عطا فرماید و بهوسیلۀ او زمین را ـپسازاینکه توسط حاکمان جور و ستم و علمای بیعمل و پیروانشان از ظلم و فساد آکنده شده استـ سرشار از عدل و داد نماید، از تقصیر و کوتاهی ما در حق ایشان (ع) درگذرد و ما را در زمرۀ تسلیمشدگان به او قرار دهد؛ در زمرۀ کسانی که تنها سخنان او را برمیگیرند، در راستای خواست و ارادۀ او رستگارند و در دنیا و آخرت گرامی داشته میشوند.
از خداوند درخواست مینمایم که این اندک عمل را بپذیرد، آن را خالص گرداند، و مرا از آن بهرهمند گرداند؛ در آن روزی که هیچ مال و فرزندی سودی نمیرساند، مگر آنکه با قلبی سلیم به پیشگاه الهی وارد شود.
و سپاس و ستایش تنها از آنِ خداوند، پروردگار جهانیان است.
سید واثق حسینی
3 ذوالقعده 1437 ه ق(
[2])
نجف اشرف
-طهارت:
پرسش 1:
شخصی وضو گرفته و از وجود مانعِ وضو بر (برخی) اعضایش مطلع نبوده است. اگر بعد از خواندن نمازش متوجه این مانع شده باشد حکم نمازش چیست؟ آیا دوباره بخواند یا خیر؟
پاسخ:
اعاده کند (دوباره بخواند).
پرسش 2:
اگر از درون ناخنم لکهای از لاک ناخن که دو هفته پیش بر ناخنم بوده است آشکار شود، آیا اعادۀ نمازها و غسلهایم بر من واجب است؟ و اگر امروز روزه باشم، آیا روزهام مقبول است یا باطل؟
پاسخ:
تکرار غسل و وضو واجب نیست، و نماز و روزه هر دو صحیح است؛ و بهطورکلی رساندن آب به درون ناخن واجب نیست.
پرسش 3:
نوعی حنای رنگی برای طراحی روی بدن وجود دارد. آیا وضو باوجوداین حنا روی بدن جایز است؟ یا بهعنوان حجاب و مانع محسوب میگردد؟
پاسخ:
تا هنگامیکه تنها پوست را رنگی میکند، حجاب و مانع محسوب نمیشود.
پرسش 4:
من یک ارتشی بازنشستهام و دچار قطعی عضو از ناحیۀ پای راست پایینتر از مفصل مچ پا هستم؛ یعنی روی مفصل پا حرکت میکنم؛ اما پزشکی که مرا مورد عمل جراحی قرار داده آن را مقداری اصلاحکرده است تا هنگام راه رفتن اذیتم نکند؛ یعنی استخوان مچ پایم را تغییر داده و آن را از وضعیت عمودی به افقی تغییر شکل داده است تا راه رفتن روی مفصل برایم راحت شود. در کتاب «شرایعالاسلام (احکام نورانی اسلام)» در فصل وضو در توضیح مسح پایی که دچار قطع عضو است خواندم که اگر «کعب» (برآمدگی روی پا) نداشته نباشد آن پا را مسح نکند، و من طبق آنچه خواندم عمل کردم؛ اما از آن روز تا حالا در حیرتم که آیا مشمول این حکم شرعی هستم یا نه؟
پاسخ:
طبق آنچه در کتاب «شرایع اسلام» آمده عمل کن و شک و تردید نداشته باش: (اگر قسمتی از پا که باید مسح شود قطعشده باشد باید باقیماندۀ آن مسح گردد ولی اگر پا از «کعب» قطعشده باشد مسح آن ساقط میشود).
پرسش 5:
زخمی را پاک کردم، و بعد آن متوجه شدم که پیوسته خون از آن خارج میشود. آن خونریزی متوقف شد و فراموش کردم که برای بار دوم آن را تطهیر کنم، وضو گرفتم و نماز خواندم. حکم وضو و نمازم چیست؟
پاسخ:
طبق دادههای این پرسش در اینجا خونی بر عضوی از اعضایی که باید در وضو شسته شود ـمثل دست یا صورتـ بوده است و بهاینترتیب وضو بر روی این خون بدون اینکه پاکشده باشد اجراشده است؛ بنابراین ـبا توجه به این فرضیاتـ وضو روی عضوی که نجاستی بر رویش بوده و پاک نبوده است، انجامشده است. بهاینترتیب این وضو صحیح نیست و باید نماز اعاده شود.
پرسش 6:
دختری که در نیمهشب در ماه رمضان پاک میشود ولی به دلیل شرم و حیا از پدر یا برادرانش نمیتواند غسل کند، آیا غسل بر او واجب است؟ یا میتواند افطار کند (روزه نگیرد)؟ به همین ترتیب در مورد احکام استحاضه اگر دختر جوان -به همین دلیلِ گفتهشده- نتواند صبحْ هنگام (فجر) غسل کند، راهحل چیست؟
پاسخ:
خجالت کشیدن، عذری برای ترک غسل محسوب نمیشود؛ ولی بهطورکلی اگر انسان از طهارت با آب معذور باشد، حکمش به طهارت با خاک ـیعنی تیمّمـ تبدیل میشود.
پرسش 7:
کسی که غسلی بر او واجب بوده ولی از حکم اطلاعی نداشته، وجوب غسل را نمیدانسته، غسل نکرده و نماز خوانده و روزه گرفته است، حکم نماز و روزهاش چیست؟ آیا قضا بر او واجب است؟ و اگر قضا بر او واجب است و نداند چه تعداد ایام روزه یا نماز را در این شرایط سپری کرده است، چه باید بکند؟
پاسخ:
هرگاه طهارت نباشد، نماز باطل میشود و همینطور روزه در مواردی که در آنها طهارت شرط هست، و در صورت ندانستن تعداد، اقدام به قضا میکند تا برایش اطمینان حاصل شود که همه را قضا نموده است.
پرسش 8:
آیا خونی که از زن حامله درنتیجۀ نقصی در جُفت بیرون میریزد، خون استحاضه محسوب میشود؟
پاسخ:
در وضعیتی که در این پرسش گفتهشده است خونِ استحاضه محسوب میشود.
پرسش 9:
آیا دست دادن با منداییان (صابئیها)(
[3]) و دیدهبوسی با آنها و خوردن از غذایشان جایز است؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 10:
گاهی با شخصی هندو یا مجوس برخورد میکنیم. آنها با ما دست میدهند یا جاهایی ـمثل رستوران، شرکت و ...ـ برایمان چای میآورند، چهبسا ظرفها را میشویند یا ما را به دست مرطوب لمس میکنند، یا بهعنوانمثال نجار یا نقاش هستند یا شغل دیگری دارند، وارد خانههایمان میشوند و اینجاوآنجا را لمس میکنند. حدود تعامل با آنها ازنظر نجس و پاک بودن چیست؟ آیا به غسل و وضو نیاز داریم یا باید مکان و اشیا را پاککنیم؟ در مورد خوردن و نوشیدن چطور؟ چه درصورتیکه این شخص از تهیهکنندگان غذا باشد؟ یا صرفاً آورندهاش باشد؟
پاسخ:
در مورد هندو و مجوس، تا هنگامیکه به خداوند سبحان ایمان داشته باشند حکم به نجس بودنشان نمیشود؛ و درنتیجه اگر با رطوبتی که سرایت کننده باشد شما، غذا یا ظروفتان را لمس کنند اشکالی وجود ندارد.
پرسش 11:
اگر بیماری را که در بستر مرگ است ـپیش از اعلام فوت از سوی پزشکانـ لمس کنیم، آیا غسل مسّ میّت بر ما واجب میشود؟
پاسخ:
غسل مسّ میّت واجب نیست مگر بعد از سرد شدن بدن میّت پس از مرگش و یقین پیدا کردن به اینکه او مرده است؛ و این مطلب در کتاب شرایع بیانشده است: (کسی که جسم مردۀ انسان بعد از سرد شدن براثر مرگ و قبل از تطهیر (غسل یا تیمّم میّت) لمس کند، غسل بر او واجب میگردد).
پرسش 12:
تشکی با کلفتی بیش از 25 سانتیمتر با ادرار کودکی نجس شده است. این تشک را نمیتوان با آب شست؛ چراکه آب داخلش میماند و از آن خارج نمیشود. برخی شرکتها وجود دارند که چنین زیراندازهایی را با ابزار مخصوصی شستوشو میکنند. چگونگی شستن و ضدعفونی کردن زیرانداز به این صورت است که فقط بخارآب داغ را با فشار بر تشک وارد میکنند و نه خودِ آب را. آیا تشک با این روشِ شستن، پاک میشود یا خیر؟
پاسخ:
میتوان برای تطهیر آن، آب پیوستهای را به آن رساند (مثل آبی که در لولهکشی خانه جریان دارد). همچنین مکان نجس شده را میتوان با بخار پاک نمود. ولی عین نجاست، فقط با واردکردن بخارآب پُرفشار پاک نمیشود؛ بلکه باید توسط آب فراوان مانند آبلولهکشی از بین برود یا برطرف شود یا اینکه بخارآب، مدتزمان نسبتاً بسیار طولانی بر آن چیره شود تا برای این کار کافی باشد و بخار، عین نجاست را از بین ببرد و مکان یا محل را پاک گرداند.
-نماز:
پرسش 13:
گاهی اوقات نماز میگزارم درحالیکه گویی کلماتی هستند که ادا میشود و حرکاتی هستند خالی از خشوع. تلاوت سورهها نیز برایم اینگونه شده است؛ گویا تنها کلماتی هستند که بر زبان میرانم (استغفرالله)، چیزی از آنها حس نمیکنم و تدبری در آنها ندارم. افکار و اندیشههای کاری، خشوع را از من گرفته تا جایی که بسیاری اوقات در تعداد رکعتها شک میکنم. ای آقای من! آیا راهی هست که مرا به آن ارشاد فرمایید تا ازآنچه گفتم رهایی یابم؟
پاسخ:
در تمامی احوالت ـو نهفقط در نمازـ بسیار یادِ خدا باش.
پرسش 14:
یکی از خواهران در حین نماز از افکار و اندیشههای بدی رنج میبرد، بهخصوص در خواندن قرآن و بهویژه بیش از همه در سورۀ یاسین؛ تا آنجا که میگوید میترسد قرآن بخواند تا مبادا بهعنوانمثال افکاری ضد آن آیه به ذهنش خطور کند. آیا راهی برای خلاص شدن از این وضعیت وجود دارد؟
پاسخ:
بسیار یاد خدا کند و اوقات فراغتش را با یاد (ذکر) پُر کند؛ حتی در حین کار کردن نیز میتواند با استغفار، حمد، شکر و تسبیح، ثناگوی یاد خدا باشد.
پرسش 15:
آقای من! آیا خواندن قرآن، دعاها یا نماز و اهدای آن به شخصی زنده جایز است؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 16:
وقتی طهارت ندارم، میایستم و جلوی دختر کوچکم ادای نماز درمیآورم، چون او با من نماز میخواند؛ ولی من گفتههای نماز را تکرار نمیکنم فقط در حین همۀ کارهای نماز بر محمد و آل محمد صلوات میفرستم. آیا این کار جایز است؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 17:
آیا فرقی بین قرائت قرآن از مُصحف و قرائت آن از دستگاههای الکترونیکی مثل تلفن و سایر موارد ـازنظر بهتر بودن یا استحبابشـ وجود دارد؟ بهخصوص اینکه این دستگاهها در تنظیم قرائت و ترتیب عدد صفحات روزانه کمک میکنند و در هر مکانی در دسترس هستند.
پاسخ:
تفاوتی وجود ندارد.
پرسش 18:
پرسشی در خصوص اوقات شرعی در مناطق نزدیک به قطب شمال دارم:
پیشتر دو سؤال در مورد نماز و احکام آن در مناطق نزدیک به قطب شمال فرستادم و با تفضّلی که بر من و برادران مؤمن ساکن در کشورهای پیرامون قطب شمال نهادید، از شما پاسخ را دریافت نمودم و ما را از دشواریهایی که همگیمان پیش از وارد شدن به دعوت از آنها رنج میبردیم رهایی بخشیدید؛ و الحمدلله ربالعالمین.
در فصل تابستان در تاریخهای متفاوتی فجر از ما مخفی میشود و حتی ساعات آن با توجه به نزدیک یا دور بودن شهر به قطب متفاوت میشود، به همین دلیل ـبهعنوانمثالـ به شهر استکهلمِ سوئد بسنده میکنیم. اینجا در استکهلم هنگامیکه فجر مخفی میشود (قابلتشخیص نیست) یک ساعت و نیم پیش از طلوع آفتاب در ماه رمضان امساک میکنیم، و نماز صبح را در آن مدتی که شما در فصل نماز مخصوص به مناطق نزدیک به قطب بیان فرمودید بهجا میآوریم.
اما بار دیگر هنگامیکه خورشید اندکی یعنی چند دهم درجه کمتر از زاویۀ 19 درجه است، فجر برای ما ادامه مییابد و بهسرعت بازمیگردد، یعنی زیر 18 درجه و بالای 19 درجه.
طول زمان تاریکی واقعاً کوتاه است و تنها بالغبر یک دقیقه میشود و در روزهایی که در ادامۀ به دست آمدن فجر حقیقی برای ما پیش میآید این دقایق تاریکی طولانیتر میگردد.
در تاریخ 24 اوت یا آگوست (معادل مرداد شمسی) هرسال فجر دوم بازمیگردد و این بازگشت ساعت یک و بیستوشش دقیقۀ صبح است و در این تاریخ خورشید ساعت پنج و بیستوپنج دقیقه برای ما طلوع میکند. این اطلاعات از طریق برنامۀ اینترنتی که مسیر حرکت خورشید و موقعیت فعلی آن در زیر افق و همچنین بالای افق بابیان ساعت و دقیقه بیان میکند بهدستآمده است.
مدتزمان بین دو طلوع حدود چهار ساعت است و این مدت را اگر با مدتزمان بین دو طلوع بهعنوانمثال در منطقۀ خاورمیانه ـکه حدود یک ساعت و ربع تا یک ساعت و نیم استـ مقایسه کنیم نسبتاً طولانی خواهد بود.
این مدتزمان بین دو طلوع، روزبهروز شروع به کوتاه شدن میکند اما این کوتاه شدن سریع نیست؛ مثلاً امروز که من نامهام را مینویسم ـیعنی 9/9/2015ـ فجر ما در ساعت سه و نُه دقیقه و طلوع آفتاب در ساعت شش و یک دقیقه است.
همواره فاصلۀ زمانی مثل همین مدت ـیعنی دو ساعت و پنجاهودو دقیقهـ بزرگ است و این مدت همواره در مقایسه با مدتزمان بین دو طلوع در خاورمیانه زیاد است.
پرسش من و پرسش تعدادی از برادران انصار که من را برای نوشتن این نامه و مطرح نمودن آن برای شما ـمولایمانـ یاری دادهاند تا حکم آن را بر ما روشن فرمایی:
آیا صرفاً پایین آمدن خورشید تا زیر 19 درجه برای محقق شدن فجر کفایت میکند، حتی اگر مدتزمان بین دو طلوع نسبتاً زیاد باشد؟
و آیا ادا کردن نماز صبح در ابتدای این مدت و امساک کردن کسی که میخواهد در این روز روزه بگیرد، برایمان جایز است؟ و آیا این مدت واقعشده بین دو طلوع نسبتاً طولانی همان مدت شرعی است؟ حتی اگر در مقایسه با آنچه مثلاً در خاورمیانه واقع میشود به نسبت طولانی باشد؟
پاسخ:
اگر فجر شرعی با نور گسترده شده در افق ثابت شد، طلوع خورشید بعد آن به مدت سه ساعت یا بیشتر یا کمتر به آن آسیبی نمیرساند، و هنگامیکه فجرْ طلوع کند وقت نماز صبح واردشده و همینطور کسی که میخواهد روزه بگیرد امساک میکند. در مورد زاویۀ 19 درجه که برای تشخیص فجر بیان کردم، این راهحل برای کسی است که بههیچوجه نمیتواند فجر را رصد کند حتی اگر برای مدت معینی در سال باشد تا زاویهای که با آن فجر صادق طلوع میکند را مشخص کند، اما باوجود امکان رصد کردن و تشخیص زاویه هرچند در زمان معینی ـحتی اگر در شهر دیگری هم باشدـ بر زاویهای که از طریق رصد کردن بهدستآمده است اعتماد میشود.
پرسش 19:
پس از مطالعۀ پرسش شمارۀ 345 از پاسخهای روشنگر جلد 4 روشن شد که اذان صبح اهل سنّت، 90 دقیقه پیش از طلوع خورشید است که همان فجر صادق ازنظر یمانی آل محمد (ع) هست. اکنون حکم شرعی کسی که پس از اذان اهل سنّت میخورده و معتقد بوده فجر صادق، بیست دقیقه پس از اذان آنها است و سپس روشن شد که آنها پس از فجر صادق میخوردند و این کارشان از روی جهل و نادانی بوده است، چیست؟
پاسخ:
در پرسش، عبارتی وجود دارد که دقیق نیست و به بنده نسبت دادهشده است؛ اینکه من گفتهام فجر صادق نود دقیقه پیش از طلوع خورشید است. امیدوارم پاسخ مرا در کتاب پاسخهای روشنگر با دقت مطالعه کنی. موضوع را در پاسخم رتبهبندی نمودهام:
در خصوص وقت صبح، اگر امکانش برایت وجود دارد با علامتهایی که در کتاب شرایع شرح دادهام، تحقیق کن؛ در غیر این صورت هنگامی است که خورشید در 19 درجه زیر افق قرارگرفته باشد و اگر این نشد، یک ساعت و نیم یعنی 90 دقیقه پیش از طلوع هست.
بهطورمعمول رسیدن به مسئلۀ ترتیب وقت فجر بنا بر زاویۀ خورشید بهراحتی امکانپذیر است. برنامههایی در اینترنت وجود دارد که بهراحتی و بهآسانی از طریق آنها میتوان وقت فجر را در مکانی که شما در آن هستید، دانست. این روش برای هنگامی است که از فهمیدن وقت با استفاده از دیدن ـهمانطور که در پاسخ بالا بیان کردمـ ناتوان باشید. مسئلۀ 90 دقیقه، حکمی عمومی است که کسی که در اضطرار قرار دارد از آن استفاده میکند؛ همانطور که مسئله را در مورد احکام نماز و روزه در قطب و اطرافش بیان نمودم.
اما در مورد پرسش از کسی که با تلاش و جدیت، وقت صبح را به دست آورده و در مورد حکم شرعی کوتاهی نورزیده، ولی درنهایت به وقتی ظنی رسیده که بعداً برایش مشخصشده که اشتباه کرده است، در نماز و روزهاش اشکالی نیست؛ البته تا زمانی که مربوط به گذشته است و وقت انجام دادنش گذشته باشد.
پرسش 20:
آقای من! فقهای گمراه قبله را تغییر داده و ما را سرگردان کردهاند! وقتی به مرقدهای ائمۀ اطهار میرویم با تغییر قبله به مقدار تقریباً 30 درجه به سمت راست روبهرو میشویم! وقتی از آنها میپرسیم میگویند: قبلۀ قدیم صحیح نبود و مراجع فهمیدهاند که آن قبله اشتباه بوده است! ما چه کنیم؟ به چه سمتی نماز بخوانیم؟
پاسخ:
«هیئت شرعی» برای دقیق کردن قبله در مرقدهای ائمه و اماکن مقدس انتخابشدهاند، و انشاءالله خداوند کارهایشان را برای دقیق کردن و اعلان هرگونه خللی در آن ـاگر یافت شودـ آسان میگرداند.
پرسش 21:
آیا بسنده کردن به اذانی که از تلویزیون پخش میشود، جایز است؛ البته اگر اذان موافق با وقت محلی شهر باشد یا یک دقیقه از آن جلوتر یا مقداری از آن عقبتر باشد؟
پاسخ:
اگر در مورد وقت نماز باشد، بسنده کردن به آن جایز است؛ ولی برای شما بهتر است اذان را خودتان بگویید.
پرسش 22:
من به بیماری تنگی نفس دچار هستم و گاهی در حین بهجا آوردن نماز دچار تنگی نفس شدیدی میشوم بهطوریکه بهجا آوردن نماز به شکل معمولِ آن برایم دشوار میگردد مگر با درد و رنج فراوان. آیا میتوانم در حین نماز «اسپری تنگی نفس» استفاده کنم؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 23:
حکم نمازخواندن در زیر سقفی که زیرش مادۀ مخدر استعمال شده است چیست؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 24:
زنی نماز میخواند و در حین نماز متوجه میشود که مقداری از بدنش هویدا شده است. آیا نمازش صحیح است یا باطل؟
پاسخ:
آن را میپوشاند و نمازش صحیح است.
پرسش 25:
آیا صحیح است که نماز یک روز را مثلاً به نیابت از چند شخص مرده قضا کنم؟ اینکه نیّت کنم که نماز صبح، ظهر و عصر، و مغرب و عشا را به قضای والدین و برادران مردهام با یک نیّت بهجا آورم؟
پاسخ:
یک نماز به نیابت بیش از یکمرده صحیح نیست؛ اما اگر (فقط) میخواهی ثواب آن را اهدا کنی میتوانی ثواب یک نماز را به بیش از یکمرده اهدا نمایی.
پرسش 26:
آیا نمازخواندن در قطار ـدرحالیکه در حرکتِ مستمر استـ جایز است؟
پاسخ:
بله؛ نماز در قطار، هواپیما یا هر وسیلۀ نقلیه جایز است.
پرسش 27:
برخی از برادران در کادر شبکۀ «المنقذ العالمی» (منجی بشریت) در مورد حکم سخن گفتن در حین دو خطبۀ نماز جمعه میپرسند؛ در این خصوص که برخی از راهنماییها از اتاق فرمان یا فیلمبردارها را نمیتوان با اشاره رساند و درنتیجه مجبور به سخن گفتن با یکدیگر میشوند.
پاسخ:
در صورت وجود ضرورت، سخن گفتن جایز است، ولی به کمترین حد ممکن و با قصد تأثیر نگذاشتن بر دیگران.
پرسش 28:
شخصی در روز جمعه 18/9/2015 ساعت 8 شب به مسافرت میرود و ساعت 6:50 شب در روز شنبه 27/9/2015 برمیگردد. آیا نمازش شکسته است یا خیر؟ زیرا مجموع روزها 10 روز است، ولی این مجموع با توجه به ساعتها 8 روز و 23 ساعت هست. آیا حساب برحسب تعداد ساعتها است ـمثل عادت زنانهـ یا صرفاً برحسب تعداد روزها؟ و درصورتیکه بخواهد طی مسافت را فقط بهقصد شکستن انجام دهد (یا به همراه نیّت دیگری) حکمش چیست؟ چه از روی عمد باشد یا از اصل حکم بیاطلاع باشد؟
پاسخ:
اگر مسافر در مکانی ده روز یا بیشتر اقامت کند نماز و روزهاش تمام میشود و چنانچه به شهری که در آن نیّت اقامت کرده پیش از زوال خورشید (نیمروز) رسیده باشد روز اول را مانند روز اقامت محسوب میکند، و اگر بعد از زوال رسید آن را بهحساب نمیآورد، و باید حداقل تا ماندن بعد از زوال (نیمروز) روز دهم نیّت کرده باشد، در غیر این صورت او ازنظر تمام بودن نماز و روزه در این شهر، مقیم بهحساب نمیآید.
پرسش 29:
من درجایی کار میکنم که پنج روز در هفته در شهرها طی مسافت شرعی میکنم بهطوریکه نماز را تمام میخوانم و روزه میگیرم. اکنون در مرخصی هستم و میخواهم به خارج از شهر سفر کنم. آیا در این سفرم که به مدت یک هفته اقامت در خارج شهر است حکم «کثیر السفر» بر من منطبق میشود؟
پاسخ:
تا زمانی که وضعیت پیشینت را تغییر ندادهای در همه حال بر حکم تمام بودن باقی میمانی. میتوانی پاسخ این مسئله و جزئیاتش را در پاسخهای فقهی که پیشتر بیان کردهام، بیابی.
پرسش 30:
در مورد حد ترخص، جاهایی هستند که در اطراف آنها خانههای پراکنده یا کارخانههای یخسازی یا انبار یا نظایر آنها وجود دارند و تا مسافتی که کوتاه هم نیست امتداد مییابند. آیا این ساختمانها جزو شهر بهحساب میآیند؟
پاسخ:
اگر میان آنها و شهر انقطاعی (فاصلهای) وجود نداشته باشد، امتداد شهر به محسوب میشوند.
پرسش 31:
آیا وقتی نماز واجبی بهجا میآورم، جایز است شخص مردهای را در ثوابش و اجرش با خودم شریک گردانم؟ مثلاً نیّت کنم که به نیابت از خودم و پدر مرحومم در همان وقت نماز ظهر را بخوانم؟ و همینطور در مورد نوافل؟ و اگر این کار در انجام فرایض جایز نباشد و پیشتر این کار را در فرایضم انجام داده باشم، آیا اعاده بر من واجب است؟
پاسخ:
میتوانی ثواب فریضهای که میخوانی را به مرده اهدا کنی، ولی جایز نیست که فریضه را اهدا کنی یا آن را با کسی شریک گردی.
-روزه:
پرسش 32:
حکم دانشآموزان مراحل پایانی ـششم ادبی و علمیـ در مورد روزه چیست؟ چون روزه باعث سرگیجه و گاهی نفهمیدن مطالب میشود؛ و برخی دیگر میگویند: به سبب تشنگی و سختی نمیتوانیم بهخوبی به سؤالات پاسخ دهیم، بهخصوص اینکه امتحانات در سالنهایی است که در آنها هیچگونه وسیلۀ سرمایشی وجود ندارد.
پاسخ:
این دانشآموزان میتوانند افطار کنند (روزه نگیرند).
پرسش 33:
در فهم این عبارت از کتاب «شرایعـجلد 1» دچار اشکال شدهام: «هر آنچه از راهی غیر از حلق وارد بدن شود روزه را باطل میکند بهجز تزریق غیرمُغذی».(
[4]) اماله با مایع از مفطرات روزه است؛ چرا در اینجا استثنا شده است؟
پاسخ:
منظور از عبارت «حقنه» در اینجا تزریق عضلانی یا وریدی هست، و «حقنهای» که باطل کنندۀ روزه است، اماله با مایع (تنقیه) است. آنچه در اینجا قصد شده، تزریق با سرنگ (آمپول) از طریق ورید یا عضله است؛ چراکه این مورد هم ممکن است به داخل شکم برسد.
پرسش 34:
اگر زنی نداند که استحاضه باطل کنندۀ روزه است و در طول این سالها روزه میگرفته، آیا این روزهها باطل است و باید قضا کند؟
پاسخ:
روزهها را قضا میکند.
پرسش 35:
اگر خورشید طلوع کند و زنی صبح هنگام یا ظهر در وضعیت استحاضه بوده و غسل نکرده باشد، آیا روزهاش را باطل میکند؟
پاسخ:
اگر بر غسلهایی که بر او واجب شده است خللی وارد کند روزهاش صحیح نیست ـو این مطلب را در کتاب شرایع بیان کردهامـ و اگر در غسلهایی که بر او واجب شده خللی وارد نکند روزهاش صحیح است، و غسلهای واجب برای پاک شدن از استحاضه را در کتاب شرایع به تفضیل بیان کردهام.
پرسش 36:
آیا گرفتن پول در برابر قضای روزۀ اموات جایز است؟
پاسخ:
بهجا آوردن عبادات در برابر پول صحیح نیست ـو این مطلبی است که پیشتر پاسخش را دادهامـ و دریافت پول تنها در برابر حج نیابتی جایز است؛ زیرا مبلغ گرفتهشده برای سفر و مایحتاج آن است و برای ادای خود عبادت نیست.
پاسخی که پیشتر دادهشده است:
پرسش 211:
یکی از مؤمنان مبلغ 10 هزار بهعنوان اجرت نماز پدر فوتشدهاش، به من داده است. حکم این امانت چیست؟
فرستنده: حبیب خریبط علی - نجف اشرف
پاسخ:
بسمالله الرحمن الرحیم، والحمدلله ربالعالمین.
دریافت اجرت در برابر نمازخواندن یا روزه گرفتن به نیابت از مرده باطل است چراکه در چنین نماز و روزهای نیّت نزدیک شدن به خداوند سبحان نیست؛ چراکه اگر اجرتی نباشد برای این متوفی نمازی خوانده و روزهای گرفته نمیشد؛ بنابراین چنین نماز و روزهای با نیّت نزدیکی به مال انجام میشود نه با نیّت نزدیکی به خداوند. اگر مرده پسر بزرگی که قضای آنچه بر ذمۀ والدینش است بر او واجب باشد، نداشته باشد و یا پسری دارد ولی توانایی قضای آنچه بر ذمهشان است را نداشته باشد و داوطلبی هم یافت نشود که ذمۀ این متوفی را بری کند، بهجای هرروز روزه یک مُد طعام و بهجای نمازِ یک شبانهروز نیز یک مد طعام صدقه بدهد و با این مال بر اساس تفصیلی که پیشتر گفتهشده است عمل نماید. والحمد لله.
پرسش 121:
آیا دریافت اُجرت در برابر حج به نیابت از متوفی جایز است؟ یا مانند نماز و روزه جایز نیست؟
فرستنده: حسین هلالی
پاسخ:
بسمالله الرحمن الرحیم، والحمدلله ربالعالمین.
جایز است.
پرسش 37:
پرسشی را که در کتاب «پاسخهای فقهی» واردشده بود به شرح زیر خواندیم:
پرسش 42:
آیا دیدن هلال با چشم غیرمسلح شرط است؟ یا صرفاً دیدن ماه کفایت میکند حتی اگر با استفاده از تجهیزات مدرن امروزی مانند تلسکوپ و نظایر آن باشد؟
پاسخ:
میتوان از تجهیزات و وسایل برای معیّن کردن مکان، ارتفاع و سمتوسو استفاده کرد. اما دیده شدن هلال تنها با چشم غیرمسلح ثابت میگردد.
ولی با تکامل علم و رصدِ منازل هلال از سوی ستارهشناسان به شکل دقیق و تصویر ماه پایان ماه تا رسیدن به محاق و تحدیب آغاز هلال ماه به ساعت و ثانیه مشخصشده است. این علاوه بر آن است که روایات تأکیددارند بر اینکه هلال با محاسبه و علم قاطع تثبیت میشود و قرآن کریم نیز تأیید مینماید که معانی رؤیت منحصر به چشم نمیباشد. اضافه بر اینکه چشم دچار اشتباه میشود و قطع و یقین ندارد. چهبسا این تکامل علمی در حوزۀ ستارهشناسی، دعوتی ربانی برای یکپارچه کردن امت در مواقیت روزه و اعیاد مسلمین باشد. نظر شما برای تشخیص ابتدای ماهها از طریق دیدن با چشم و علوم قطعی چیست؟
پاسخ:
هلال با حکم خلیفه و جانشین خدا ثابت میشود، و تا هنگامیکه رسیدن بهحکم او امکانپذیر باشد، این حکم سخن نهایی است. جانشین خدا احتیاجی به دیدن با چشم ندارد تا ابتدای ماه برایش ثابت شود.
-خمس:
پرسش 38:
بنده از ساکنین کشور کویت در قبل از وقایع 1990م بودهام. وقتی ارتش عراق داخل کویت شد بیشتر مردم منازل را ترک گفته، به کشورهای مجاور مسافرت کردند، و بیشتر این خانهها توسط باقیماندگان در کویت یا ارتش عراق مورد سرقت قرار گرفت. در منطقهای که من در آنجا ساکن بودم خانهای بود که ساکنانش مسافرت کرده و آن را ترک گفته بودند و یکی از خویشاوندانشان که باقیمانده بود و مسافرت نکرده بود به این خانه رفتوآمد داشت. او به جهت سرکشی از اموال این خانه و اطمینان از سرقت نشدنشان به آنجا میرفت.
بهطور تصادفی این شخص با یکی از اقوام من که سربازی در ارتش عراق بود روبهرو میشود. فامیل صاحبخانه با فامیل من توافق میکند که اموال این خانه را به او بفروشد. فامیل من این داراییها را برای اینکه با خودش به عراق ببرد از او میخرد و به او مبلغی که بر آن توافق کرده بودند را پرداخت میکند و من نمیدانم که این معامله آیا با اجازۀ صاحبان خانه بوده است یا نه.
این فامیل من بعضی از این اموال را به من داده که پیوسته و تا هماکنون نزدم بوده و هست و از آنها استفاده میکردهام و بعضی از آنها از بین رفته است. اکنون میخواهم خمس آنها را بپردازم ولی چگونگی این کار را نمیدانم. آیا این اموالی که فامیلم به من هدیه کرده است مال حرام قلمداد میشود؟ و اینکه اثاث با آن مخلوط شده و آیا اثاث خانهام مال حرام مخلوط شده یا حرام بهحساب میآید؟ یا اینکه آن اموال حلال میباشند؟ در هر دو حالت چگونه میتوانم خمس آنها را بپردازم؟ اگر بتوانم آنها را از یکدیگر تمیز بدهم یا در حالتی که نتوانم.
پاسخ:
طبق وضعیتی که در بالا روشن شد به اینکه این اموال دزدی باشد حکم نمیشود.
پرسش 39:
فروشندۀ دورهگرد عربی ساکن کویت بود. او قسطی به خانهها فرش میفروخت. به خریدن فرش از او اقدام و چند تا از اقساط آن را هم پرداخت کردیم. بعد از وارد شدن ارتش عراق به کویت فروشنده برای دریافت باقی اقساط نیامد و بعدازآن چون به عراق نقلمکان کردیم نتوانستیم مکان اقامتش را بفهمیم. با توجه به اینکه مبلغ باقیماندۀ فروشنده را محاسبه و به نیّت رد مظالم پرداخت کردم، آیا این کار برای حلال کردنش کفایت میکند؟ و اگر استفادهشده باشد آیا باید خمسش را هم بدهم؟
پاسخ:
چیزی بر عهدۀ شما نیست.
پرسش 40:
اسباب و اثاثیههایی از بازار یا از دست مردم طی مدت وارد شدن ارتش عراق به کویت خریداری کردم و در حال حاضر از آنها در خانهام استفاده میکنم. آیا این اموال حلال بهحساب میآیند یا حرام؟ و با آگاه بودن یا آگاه نبودنم از دزدی بودن این اموال، آیا خمس آنها بر من واجب است؟
پاسخ:
اگر شما بدانی که چیزی سرقتی است باید همان کالا یا قیمت آن را به صاحبانشان ـاگر آنها میشناسیـ بازگردانی، و اگر آنها را نمیشناسی قیمت آن را صدقه میدهی. اگر از سرقتی بودن کالا آگاهی نداشته باشی چیزی بر عهدۀ شما نیست، حتی اگر به واقع سرقتی بوده باشد.
پرسش 41:
دستگاه تهویۀ هوایی دارم که از یکی از خانههایی که صاحبانش ترکش کرده و رفته بودند دزدیده بودم و نمیتوانم آن را صاحبش برسانم تا ذمهام را بری نمایم. با توجه به اینکه مبلغ آن را حساب و با نیّت رد مظالم پرداخت کردهام، آیا این کار برای بری کردن ذمهام کفایت میکند؟ و با توجه به اینکه از آن استفاده کردهام آیا باید خمسش را نیز بپردازم؟
پاسخ:
با توجه به ناتوانی شما از دستیابی به صاحبش، صدقهای که گفتی پرداخت کردهای به همراه استغفار کفایت میکند.
-حکم جهاد دفاعی:
پرسش 42:
در مورد انصار امام مهدی (ع) در تلعفر، بلد و مناطقی که توسط تروریستها و داعش موردحمله قرارگرفتهاند، آیا انصار میتوانند به عشایر یا قوای امنیتی ـکه از مناطقی که موردتهاجم تروریستها قرارگرفتهاند دفاع میکنندـ ملحق شوند یا به آنها بپیوندند؛ از حیث دفاع از خود بهخصوص هنگامیکه این مناطق به محاصره درمیآیند و ارتشی برای دفاع از آنها وجود ندارد! طبق آنچه من فهمیدهام، ساکنان تلعفر و ساکنان بلد محاصرهشدهاند. ما در این موضوع چندین پرسش به مکتب در نجف ارسال کردهایم.
پاسخ:
خداوند توفیقتان دهد و گامهایتان را استوار بدارد! دفاع از خود نیازی به کسب اجازه ندارد؛ هرکسی که میبیند شهرش در معرض جنگ قرارگرفته یا ممکن است در معرض تهاجم قرار گیرد، حق دارد هر کاری را که برای دفاع میتواند به انجام برساند، انجام دهد ـخداوند حفظتان کند و از هر بدی دورتان بداردـ و مؤمنانی ـخدا حفظشان کندـ که در مناطق دیگر مثل بغداد هستند باید آماده باشند و خود را برای شرایط بدتر آماده کنند. والسلام علیکم و رحمتالله و برکاته.
پرسش 43:
ما اندک شماری از انصار از مناطق مختلف و در منطقۀ سیده زينب (ع) ساکن هستیم. در این ایام اخیر خبر رسید که تکفیریها بر بصری شام در درعا تسلط پیداکردهاند. آنجا منطقهای شیعی است که مدتی طولانی در برابر تهاجمات پیاپی مقاومت میکردهاند و اخیراً پس از کشتن عدهای و اسیر شدن عدهای دیگر به دست تکفیریها سقوط کرد، و بقیه توانستند منطقه را از زنها و بچهها خالی کنند و به منطقۀ سیده زینب (ع) در شام بگریزند؛ آنهم پسازآنکه برخی از آنها فاصلهای واقعاً طولانی را طی کردند. امروز تکفیریها بعد از بصری شام در اندک ایامی بر شهر ادلب در شمال سوریه (که تقریباً 400 کیلومتر تا دمشق فاصله دارد) تسلط پیداکردهاند و دو شهر شیعهنشین بهطور کامل محاصره و هرگونه خطوط امدادرسانی قطعشده است، و بهطورقطع اگر تکفیریها بتوانند بر آنها مسلط شوند به وضعیت هولناکی دچار خواهند شد و ـمثل بصری شامـ هیچ راهی برای فرار باقی نخواهد ماند.
بنابراین قرار بر این شد که بعد از جمع شدن مجاهدان مسلح شیعه در سیده زینب (ع) که در جبهۀ رژیم میجنگد، به ادلب رفته، راهی برای خالی کردن شهرهای محاصرهشده از زنان، بچهها و مُسنترها باز کنند. تکلیف ما در این اوضاعواحوال چیست؟ و آیا کسی که میخواهد در این عملیات مشارکت داشته باشد میتواند به آنها بپیوندد؟ بهخصوص اینکه بیشتر ما بستگانی در این شهرها داریم.
پاسخ:
کسی که میخواهد در دفاع از این شهرها و نجات ساکنان آنها مشارکت داشته باشد میتواند شرکت کند؛ و پیشتر گفتم و تکرار میکنم: دفاع، نیازی به فتوا یا حکم شرعی ندارد، هرکسی میتواند به دفاع از سرزمین و شهر خود و ساکنان آن اقدام کند.
-نَذر:
پرسش 44:
اگر چندین نذر کرده ولی آنها را فراموش کرده باشم، چه کنم؟
پاسخ:
باوجود فراموشیِ کامل، چیزی بر عهده نخواهد بود و با به یادآوردن برخی جزئیات طبق آنچه به یاد آوردهای (به نذرت) وفا کن و تا آنجا که اطمینان حاصل کردی که به نذرت وفا نمودهای بهجا آور.
پرسش 45:
زنی نذر کرده اگر آنچه برایش نذر کرده است محقق شود یک ماه روزه بگیرد، و اکنونکه آن کار انجامشده، شوهرش نمیپذیرد که او طبق نذرش روزه بگیرد.
پاسخ:
اگر این امکان وجود داشته باشد که نذر باعث سلب برخی از حقوق شوهر شود ـمثل نذر روزه یا حج یا زیارت و امثال آنـ و شوهر مؤمن باشد، اگر شوهر اجازه ندهد نذر زن صحیح نیست.
پرسش 46:
نذر کردهام اگر فرزندانم در مدرسه با معدل بالا قبول شوند آنها را به زیارت مرقد یکی از امامان (ع) ببرم، و نذر کردهام چیز خاصی را توزیع کنم. شکر خدا خواستهام محقق شد ولی مشکل این است بهجایی دیگر منتقلشدهام و بههیچوجه نمیتوانم به آن مرقد بروم. چه کنم؟ خداوند توفیقتان دهد! و آیا نذر بر ذمهام باقی میماند اگر خداوند آن را واجب کرده باشد؟
پاسخ:
اگر به دلیل شرایطی نمیتوان به آن مکان رفت و بتوان آن شرایط خاص را برطرف نمود، باید پس از رفع آن شرایط نذر را بهجا آورد؛ اما اگر وفا به نذر بههیچوجه امکانپذیر نباشد -که در این پرسش چنین گفتهشده- اگر نتوانید به آن وفا کنید اشکالی وجود نخواهد داشت، ولی مستحب است با زیارت یکی از معصومین (ع) به نذر وفا شود.
-خوردنیها و نوشیدنیها:
پرسش 47:
آیا خوردن جلبک دریایی برای درمان جایز است؟
پاسخ:
خوردن آن، چه بهعنوان غذا و چه برای درمان جایز است.
پرسش 48:
آیا خاویار ـکه تخم ماهی ماده استـ برای مصرف خوراکی حلال است؟
پاسخ:
خوردن خاویار (تخم ماهی) حلال است و اشکالی در آن نیست.
پرسش 49:
از امام احمدالحسن (ع) واردشده است خوردن استخوان و غضروف حرام است و جایز نیست. آیا این حکم، تمام انواع ذبحشدهها و همینطور ماهیها را در برمیگیرد؟
پاسخ:
شامل تمام ذبحشدهها و همینطور ماهیها میشود، مگر آن استخوانهای ماهی که نمیتوان خارجشان نمود که در این صورت اشکالی در خوردنشان وجود ندارد.
پرسش 50:
آقای من! در پاسخ پیشینتان در کتاب «پاسخهای فقهی ـ مسائل متفرقه: جلد 1» در مورد ماهی، حکمش و تذکیه بودنش فرموده بودید: (اگر بدانید فلس یا پولک دارد خوردنش جایز است؛ چراکه برای تذکیه شدن ماهی باید زنده ازآبگرفته شود ـچه صیاد مسلمان باشد یا نباشدـ و این ماهیهای وارداتی که با تور یا ادوات صید ماهی صید میشوند مذکّی محسوب میشوند حتی اگر صیاد مسلمان نباشد).
پرسش من: آیا طبق گفتۀ فروشندۀ مسیحی یا کافر مبنی بر اینکه ماهیهایی که در بازارهای شهرهای غربی به فروش میرسند به همان روشی که آقای من در پاسخ قبلیتان فرمودهاید تذکیه شده است میتوان اطمینان حاصل کرد؟ اگر این مطلب را از فروشنده بپرسیم و به ما پاسخ دهد که او آگاهی ندارد و از نحوۀ صید ماهی اطلاعی ندارد چه باید کنیم؟ آیا در این صورت خریدن و خوردن ماهیهایی که او میفروشد جایز است؟
پاسخ:
اگر اطمینان داشته باشی که فروشنده در آنچه میگوید راستگو است، اعتماد بر سخن او جایز است، اما اگر فروشنده آگاه نباشد شما باید با روشی دیگر دربارۀ وضعیت ماهیهایی که او عرضه میکند تحقیق کنی و پس از اطمینان پیدا کردن به تذکیه بودنش، میتوانی آنها را تناول نمایی.
پرسش 51:
پیشتر از امام (ع) دربارۀ ماهیها ـبهویژه ماهی تُنـ سؤال شد. ظاهراً در ماهی تُن پولک دیده نمیشود ولی خوردنش حلال است. انواع دیگری از ماهیها ـبهخصوص ماهیهای دریاییـ نیز وجود دارند که ازنظر صاف بودن سطح خارجیشان مشابه ماهی تن هستند؛ مثل: شیر ماهی، خباط، ماهی قباد، صافی، سوکلا و ماهیهای دیگر. بیشتر این ماهیها بزرگاند و از ماهیهای کوچک تغذیه میکنند بهغیراز صافی که از گیاه تغذیه میکند و بزرگیاش مثل ماهی زبیدی است. آیا این گونهها حلال هستند و آنها را مثل ماهی تن در نظر بگیرم؟ در بازارهای کشورهای حاشیۀ خلیج به همین صورت است و همه این ماهیها را میخورند.
پاسخ:
خوردن شیر ماهی (scomberomorus cavalla) جایز است.
خوردن خباط (Scomberomorus maculatus) جایز است.
خوردن قباد (Thunnus albacares) جایز است.
خوردن صافی (Si(ع)anus Javus) یا (Si(ع)anus canaliculatus) یا (Si(ع)anus luridus) همگی جایز است.
خوردن سوکلا (Rachycentron Canadum) جایز است.
پرسش 52:
حکم مادۀ مَنی شکل داخل تخممرغ چیست؟ اگر حرام است چگونه میتوان آن را خارج نمود؟
پاسخ:
اگر منظور شما تخم پرندهای است که خورده میشود، ولی اگر با اسپرم تلقیح یافته باشد -مثل تخممرغ بارور شده- اشکالی در آن وجود ندارد، نجس شمرده نمیشود و لازم نیست چیزی از آن خارج شود.
پرسش 53:
آیا خوردن چیزی به نام نمک ِمرغ (Chicken Salt) که در بازارها فروخته میشود جایز است؟
پاسخ:
حلال یا حرام نبودن بر اساس محتویات مشخص میشود نه بر اساس نامگذاری، و به نظر من غالباً این نوع نمک، همان نمک معمولی به همراه برخی ادویهجات و مواردی است که اشکالی در خوردنشان وجود ندارد؛ اما شما همواره محتویات هر چیزی را که میخری مطالعه کن تا مطمئن شوی شامل چیزی که خوردنش حرام یا نجس باشد، نیست.
پرسش 54:
شروط ذبح و بهخصوص ذبح مرغ را خواندم؛ اینکه واجب است ذبحشده را روبهقبله کنیم. پرسش من: آیا واجب است ذبح کننده هم روبهقبله باشد؟ یا این مورد از شروط نیست؟
پاسخ:
چنین چیزی شرط نیست.
پرسش 55:
در هنگام طبخ کردن مرغ، خون سرخی از آن بیرون میزد و روان میشد و برای مدتی، هر وقت آن را تمیز میکردم، خون از آن روان میشد.... آیا این طبیعی است؟ حکم این خون چیست؟ آیا خوردن این گوشت جایز است؟
پاسخ:
اشکالی در آن نیست و خوردنش جایز است. خونی که پس از ذبح، در بدن حیوانِ ذبحشده باقی میماند، پاک است.
پرسش 56:
حکم گوشت گاوی که پیش از ذبح شدن به آن آنتیبیوتیک تزریق و بعد ذبحش میکنند چیست؟ حکم فروختن آن چیست؟ با توجه به اینکه پزشکها میگویند این کار ضرر دارد (ضرر برای انسانی که از آن گوشت میخورد).
پاسخ:
اشکال شرعی ندارد.
پرسش 57:
در غرب از افزودنیهای حاصل از منشأ حیوانی برای غذاها استفاده میشود. این مواد در کیکها، نان و کلوچهها، شیرینیجات و موارد بسیار دیگری مورداستفاده قرار میگیرند.
این مواد با شمارههایی که به E-numbers معروف هستند شناخته میشوند.
بهعنوانمثال این ماده:
E471 Mono- and di(ع)lycerids
Ori(ع)in: Synthetic fats, produced from (ع)lycerol and natural fatty acids, mainly from plant ori(ع)in, but also fats of animal ori(ع)in
و این ماده:
E452 polyphosphare
Phosphate in Europe is also obtained from animal bones
و دهها موارد دیگر از ترکیبات و افزونههایی که از منشأ حیوانی گرفتهشدهاند. آیا اینها حرام هستند؟
پاسخ:
در استفاده از هر مادهای که ماحَصَلِ فرآیندهای شیمیایی باشد ـازنظر نجس بودنـ اشکالی وجود ندارد. بنابراین حتی اگر اصل و منشأ این مواد از عامل نجس بوده باشد (مثل خوک، مردار، شراب، مستکننده و ....) پاک محسوب میشوند.
پرسش 58:
رنگ قرمز دانه (پودر كارمن)(
[5]) در برخی تولیدات غذایی برای قرمز یا گلی رنگ کردن یا افزودن شبیه این رنگها به محصول مورداستفاده قرار میگیرد، و در مواد مورداستفاده برای شیرینیجات کودکان، آبمیوهها، کیک و برخی محصولات گوشتی مثل مارتادلا و موارد دیگر موجود هست.
معمولاً نوشته یا علامتی که برای دلالت بر وجود این ماده (حشره) در مادۀ غذایی نوشته میشود E120 یا RED40 یا Cochineal یا Carmine است و گاهی بهجای عبارتهای مذکور عبارت «رنگ قرمز از مواد طبیعی است» روی محصولات درج میشود و به نظر من، منظور همان ماده است اما نمیخواهند نامی از آن برده باشند؛ زیرا برخی نسبت به این اسمها حساسیت نشان میدهند و محصول به فروش نمیرسد، و چهبسا عبارت «مواد طبیعی» باعث جذب مردم نیز بشود. در این اواخر روی برخی از محصولات هیچ عبارتی از این ماده بهعنوان اجزای محصول آورده نمیشود یا نام آن را به همان عبارت گفتهشده تغییر میدهند و بعضی از آنها پسازاینکه این ویدیوها منتشر شد این ماده را به تولیدات خود اضافه نمیکنند. با توجه به اینکه این ماده ربطی به طعم و مزۀ غذا ندارد و فقط برای رنگ قرمز و طیفهای آن رنگ مورداستفاده قرار میگیرد، اما طعم یا بوی غذا به همان صورت باقی میماند حتی اگر این رنگ را از بین ببرند.
بهعلاوه به نظر من اینگونه میرسد که این ماده، ناشی از فرآیندهای شیمیایی نیز نیست ـو خداوند داناتر استـ؛ فقط پودر میشود و برای رنگی کردن به محصول اضافه میشود ـکه در فیلم ویدیویی مشخص استـ بهطوریکه در برخی از تولیدات نقاط سیاهی از اجزای این حشرۀ پودر شده آشکار است تا چنین توهمی را در مردم ایجاد کنند که این لکههای سیاه ناشی از لکههای توتفرنگی هستند و رنگ قرمز نیز ناشی از توتفرنگی است.
لطفاً در خصوص خوردن و نوشیدن این ماده یا استفاده از آن در محصولات جلدی و پوستی (مثلاً در مرطوب کنندههای قرمز لب که برخی برای شادابی و مرطوب نگهداشتن لبها استفاده میکنند یا در وسایل آرایشی بهداشتی مثل رُژ لب خانمها موجود باشد) که احیاناً مقداری از آن بلعیده میشود ما را روشن فرمایید؟
پاسخ:
اشکالی در رنگدانهای که از حشرات به دست میآید وجود ندارد.
پرسش 59:
آقای من! پیروی پاسخ فوقالذکر، حتی اگر این حشره بهطور کامل آرد شود و بهعنوانمثال در شیرینیجات مورداستفاده قرار گیرد نیز به همین صورت است؟
پاسخ:
اگر منظور شما خودِ حشره باشد، خوردن حشرات جایز نیست، اما رنگی که بهطورمعمول از حشرات گرفته میشود ـچنانچه در لینک علمی زیر دیده میشودـ مجاز است. https://www.britannica.com/technolo(ع)y/carmine
پرسش 60:
حکم استفاده از مکملهای غذایی به شکل پودر یا آمپول هورمونی و کاتالیستهای هورمونی ـچه به قرص و چه آمپولـ چیست؟ خیلی از ورزشکاران از این مکملها استفاده میکنند و به من هم توصیه میکنند از آنها استفاده کنم.
پاسخ:
استفاده از آنها جایز است.
پرسش 61:
من در پیتزافروشی در استرالیا مشغول به کار هستم (در کار شریک میباشم). اینجا پیتزاهای مختلفی که محتوی گوشت خوک است به فروش میرسد. همچنین گوشت خوک لخت روی آتش آبپز شده، سپس در فریزر قرار داده میشود و هنگام فروختن، از فریزر خارج شده، توسط فر خاصی که برای پختن پیتزا به کار میرود بریان میشود. نحوۀ عملکرد این فر به این صورت است که خوراکی ازیکطرف وارد و از سمت دیگر خارج میشود. برخی از خوراکیها را نیز دو بار در آن قرار میدهیم تا خوب پخته شوند.
حکم شرعی در خصوص کار و اموال بهدستآمده چیست؟ در حالت «فقط شریک در کار» بودن و «شریک در سرمایه و کار» بودن؛ با توجه به اینکه گوشت خوک را کس دیگری ـشریکمـ میخرد. حکم خوردن غذای حلالی که حاوی گوشت خوک نمیباشد و در همان فر که گوشت خوک بوده و یا پیتزایی که محتوی گوشت خوک بوده، پختهشده است چیست؟ حکم آنوقتی بهتنهایی پخته شود یا اگر پس از بریان شدن گوشت خوک یا پیتزا پخته شود چیست؟ (یعنی وقتی پیتزایی که محتوی گوشت خوک است را بپزیم یا گوشت خوک بریان شود، حکم بخاری که از آن صادر میشود چیست؟).
پاسخ:
اشکالی در کار و در اموالی که به دست میآید نیست؛ البته تا هنگامیکه گوشت خوک یا غذایی که خوردنش حرام است به کسی فروخته شود که خریدنش را حلال میداند. استفاده از سایر غذاهای حلالی که در همان فر پخته میشود اشکالی ندارد. بخاری که از گوشت خوک صادر میشود نجس شمرده نمیشود.
پرسش 62:
کارکنان سالنهای غذاخوری و رستورانهای نجف و شهرهای دیگر مرغ تذکیه نشده را در کنار دیگر مواد غذایی ـمثل فلافل، بادمجان و سیبزمینیـ قرار میدهند و وقتی ساندویچ درست میکنند از همان ابزاری که مرغ برمیدارند و روغن این مرغها رویشان قرار دارد استفاده میکنند. آیا خوردن ساندویچی که از سبزیجاتی که درآنها مقداری از روغنهای مرغهای تذکیه نشده قرار دارد درستشده است، حلال است یا خیر؟
بهعلاوه در یک کبابپز، مرغ تذکیه نشده را بالا و تذکیه شده را پایین میگذارند و روغن مرغ تذکیه نشده روی تذکیه شده میچکد؛ حکم مرغ تذکیه شده درصورتیکه رویش روغن مرغ تذکیه نشده بیفتد چیست؟
پاسخ:
خوردن هیچ قسمتی از مردار جایز نیست حتی اگر بسیار کوچک باشد؛ چراکه نجس محسوب میشود. اما برای اینکه حکم کنی که مرغی در نجف تذکیه شده است یا نه باید دقیق باشی و از فروشنده در مورد مرغ و منبع آن و نحوۀ تذکیه کردنش بپرسی، سپس حکم کنی که تذکیۀ آن مرغ شرعی و صحیح بوده است یا خیر.
پرسش 63:
حکم وارد شدن در رستورانهای اسلامی یا غربی که در آنها شراب سِرو میشود چیست؟ و آیا خوردن در این رستورانها حلال است؟
پاسخ:
اگر کار اصلی این رستورانها ارائۀ غذا باشد و شراب تنها قسمتی ازآنچه ارائه میدهند باشد، وارد شدن و صَرف غذا در آنها اشکالی ندارد، اما اگر کار اصلی آنها فروش شراب باشد و ارائۀ غذا در مرحلۀ بعدی قرار داشته باشد، وارد شدن و خوردن غذا در آنها جایز نیست مگر در حالت اضطرار.
پرسش 64:
در برخی مسافرتهای هوایی وقتی غذا ارائه میکنند در کنار سایر غذاها، شراب نیز در منو موجود است تا مسافر هر چه میل داشته باشد انتخاب کند. آیا این میز غذا، سفرۀ شرابی که خوردن و نوشیدن از آن جایز نیست بهحساب میآید؟
پاسخ:
خوردن و نوشیدن از میز غذا که در هواپیما ارائه میشود جایز است.
پرسش 65:
آیا خوردن کباب لقمه و همبرگر آماده که در بازار به فروش میرسد جایز است؟ و آیا خوردن کبابترکی که در بازارها به فروش میرسد جایز است؟ با توجه به اینکه وقتی از فروشنده پرسیده میشود میگوید گوشت گوسالۀ عراقی است، ولی ما نمیتوانیم مطمئن شویم زیرا آنگونه که ما فهمیدهایم بیشتر فروشندگان خلاف میگویند؛ چراکه تصور ما بر این است که این گوشتها وارداتی است و آنها منبع گوشت را نمیدانند.
پاسخ:
پاسخ فروشندۀ مسلمان کفایت میکند و تا هنگامیکه دلیلی برخلاف آن نباشد جایز نیست او را در خبری که از نوع گوشت میدهد دروغگو بهحساب آوریم و در مورد گوشتهای قرمز وارداتی، اگر اطمینان حاصل شود که بهصورت شرعی تذکیه شدهاند اشکالی ندارند حتی اگر از کشورهایی وارد شود که بیشتر ساکنینشان مسلمان نباشند. بنده شخصاً از ویدیوهای ذبح حلال که در برخی کشورها مثل فرانسه و استرالیا انجام میشود مطلع شدم و دیدم که ذبح بهصورت شرعی و صحیح است و اشکالی در آن وجود ندارد و درنتیجه اگر این گوشتها وارد شوند حلال هستند و اشکالی در خوردن آنها نیست.
پرسش 66:
آقا و مولای من! در پاسخ پیشینتان فرمودید که از وضعیت گوشتهایی که در استرالیا ذبح میشوند مطلع شدهاید. آیا خوردن گوشتی که در مغازههای تجاری استرالیا فروخته میشود ـمثل cdonlads kfcmـ جایز است؟ یا باید در مورد گوشتی که به فروش میرسد پرسوجو کنیم که از کجا آوردهاند؟
پاسخ:
بنده گفتم که بر ویدیوهای کشتارگاههای فرانسه و استرالیا و بعضی کشورهای دیگر که ذبح حلال در آنها صورت میگیرد مطلع شدم. اما در مورد خوردن گوشت در این کشورها تأکید میکنم تا وقتی یقین نکردید که گوشت به روش شرعی صحیح تولیدشده است ـیعنی درکشتارگاههای حلال ذبحشده باشندـ خوردنش جایز نیست؛ و در مورد رستورانهایی که پرسیدید، اگر از گوشت حلال استفاده میکنند تأکید میکنم خوردن گوشت در آن رستورانها جایز است، اما اگر از غیر حلال استفاده میکنند خوردنش جایز نیست.
پرسش 67:
آقای من! شما در جواب قبلی خود در پاسخ به یکی از برادران در مورد قوطی گوشت در استرالیا فرموده بودید که اگر روی آن نوشته باشد حلال میتوان بر آن اعتماد کرد. آیا این حکم در سایر کشورها ـمثلاً عراقـ هم جاری است؟
پاسخ:
عزیز من! این مسئله به اطمینان از منبع تولیدکنندۀ گوشتهای قرمز برمیگردد؛ اگر بدانی که کشور تولیدکنندۀ گوشت قوانین سختگیرانهای را در خصوص این گوشتها و محصولات منتج شده از آنها رعایت میکنند میتوانی بر آنچه نوشتهشده است اعتماد کنی ـبا توجه به کنترلِ خود مقامات کشوری که گوشت در آن تولید میشودـ اما در مورد عراق یا هر کشور اسلامی دیگر، اضافه بر آنچه بیان شد میتوان به پیگیری و کنترل خودِ آنها نیز اطمینان نمود. اگر دولت اسلامی پیگیر و مراقب نحوۀ ذبح در کشور تولیدکننده و صادرکنندۀ گوشت باشد میتوان به پیگیریشان اعتماد نمود، حتی اگر کشور صادرکننده قوانین سختگیرانهای در کنترل تولید گوشتها نداشته باشد.
پرسش 68:
از اینکه این پرسش را مطرح میکنم از شما پوزش میخواهم زیرا جوابتان برای این سؤال موجود هست ولی متأسفانه این مسئله و تشخیص مصداق آن سبب بروز بحث و اختلافنظر بین برخی از مؤمنان شده است؛ مسئلۀ جایز یا حرام بودن خوردن مرغ در ایران! ما یقین داریم که مرغ با ماشین ذبح نمیشود و بهطورمعمول در کشتارگاهها سایر شروط مثل روبهقبله بودن، بردن نام خداوند و قطع رگهای چهارگانه رعایت میشود، ولی در برخی از کشتارگاهها توانِ آب برقدار (که در کشتارگاهها برای بیحس کردن مرغها مورداستفاده قرار میگیرد) بیشازحد مجاز است که باعث مردن مرغ میشود. پس از فهمیدن این نکته بسیار از مؤمنان از خوردن مرغ پرهیز میکنند و برخی نیز اجتناب نمیکنند (که این خود محل بحث و اختلاف شده است). آیا بر ما واجب است که در هر کشتارگاهی حاضر شویم و به عینه ببینیم تا به چگونگی ذبح، علم و اطمینان پیدا کنیم یا نه؟ آیا خوردن مرغهای عرضهشده در بازارهای ایران جایز است یا خیر؟
پاسخ:
موضوع استفاده از الکتریسیته یا موارد دیگر برای بیحس کردن یا کم کردن رنج و درد حیوان در هنگام ذبح اشکالی ندارد و با این کار ذبحشده حرام نمیشود. بر شما واجب نیست که به هر کشتارگاهی در شهر سرکشی کنید، اگر میدانید و مطمئن هستید که کشتارگاههای شهر شروط شرعی برای ذبح را حتماً باید رعایت کنند ـشروطی مثلاینکه جلوی حیوان روبهقبله باشد، قطع رگهای چهارگانه توسط دست مسلمان و تسمیه (گفتن بسمله)ـ و اگر چنین شرایطی برقرار باشد، میتوانید از هر کشتارگاهی مرغ تهیه و میل کنید.
پرسش 69:
آیا خوردن سوختهای که درنتیجۀ پختن یا کباب کردن روی غذا به وجود میآید مثل سوختهای که در پشت نان میچسبد و سوختهای که بر روی گوشت کباب شده به وجود میآید، و بهطورکلی اگر قسمتی از هر نوع مادۀ غذایی شامل حبوبات، گوشتها یا غلات بسوزد، جایز است؟
پاسخ:
خوردن سوخته جایز نیست، اما خوردن اجزای سوختهشدۀ کوچک روی نان، گوشت کباب شده و سایر خوردنیها اشکالی ندارد.
پرسش 70:
آیا خوردن کرم و حشرهای که در میوهجات، سبزیجات، برنج یا خرما هست ـبهعمد یا غیر عمدـ جایز است؟ و اگر اجزایی از آنها (در خوراکی) باشد آیا قبل از خوردن باید جستوجو شود؟ و اگر کرم خارج از میوه باشد ولی فضولاتش داخل میوه مانده باشد، آیا خوردن آن میوه جایز است؟
پاسخ:
خوردن حشرات جایز نیست، و واجب نیست در هر میوهای قبل از خوردنش جستوجو شود.
پرسش 71:
ازنظر اهل سنّت: شخص عبور کننده از باغ دارای میوه و سبزیجات ـمثلاً خیارـ میتواند بدون اجازه از صاحب باغ بهاندازۀ نیازش از آنها بخورد، و بعضاً پیروان مراجع نیز بر این اعتقاد هستند. حکم شرعی در این مورد از ناحیۀ امام (ع) چیست؟
پاسخ:
خوردن برای عبور کنندۀ از راه جایز است با این شرط که آن مزرعه یا باغ بدون حصار باشد.
پرسش 72:
حکم کِشت، خوردن (جویدن و به مدت چند ساعت دردهان نگهداشتن) و تجارت درخت قات(
[6]) که در یمن و برخی کشورهای آفریقایی مثل حبشه موجود است چیست؟
پاسخ:
قات، مستکننده نیست و استفاده از آن حرام نمیباشد، ولی بهتر است ترک شود و از موادی که برای سلامتی مفیدتر است ـمثل چای و قهوهـ استفاده شود.
پرسش 73:
برای پرورش اندام به باشگاه میروم و در این باشگاه مکملهای غذایی پروتئینی، هورمون و چیزهای دیگر وجود دارد. آیا این مواد حلال هستند یا حرام؟
پاسخ:
در خوردن پروتئین خالص و همینطور هورمون اشکالی وجود ندارد، ولی باید از مصرف هورمون دوری کرد و مصرف آن باید در چهارچوب دستورالعمل پزشک مورد اعتماد باشد.
پرسش 74:
من واقعاً عاشق حجاب هستم، اما چون صورتم کوچک است وقتی آن را بهصورت صحیح میپوشانم برخی مردم مرا مسخره میکنند. آیا من میتوانم از قرصهایی که ادعا میشود «مخمر آب جو» یعنی «تخمیر ماءالشعیر» است بخورم؟ از این قرصها برای بزرگ شدن صورت استفاده میشود.
پاسخ:
در مورد آب جو اگر تخمیر شده باشد خوردنش جایز نیست، اما اگر تنها عملیات خیساندن و گرفتن عصارۀ آن صورت گرفته باشد، خوردن یا نوشیدنش اشکالی ندارد.
-صید و رفتار با حیوان:
پرسش 75:
آیا صید ماهی و پرندگان با استفاده از سَم جایز است؟ با توجه به اینکه با استفاده از این روش، هر حیوان زندهای میمیرد.
اما پرندگان فقط هنگامی تأثیر میپذیرند که سم را خورده باشند؛ با توجه به اینکه آنها بهسرعت نمیمیرند و آنها را زنده میگیرند. ولی اگر مکان ترک شده باشد پرندگانی که سم خوردهاند خواهند مرد، درحالیکه اگر کسی آنها را نگیرد در ابتدای خوردن سم، زنده میباشند.
پاسخ:
جایز نیست.
پرسش 76:
برخی از صیادان تور خود را هنگام عصر پهن میکنند و صبح روز بعد آنجا میروند و بعضی ماهیها را مرده مییابند و پاسخ شما ـآقای منـ این بود که گرفتن آنها تا زمانی که عمدی نباشد جایز است. منظور از عمدی بودن چیست؟ اگر صیاد دیر کند و یکمرتبه از روی عمد صبح روز بعد سراغ تورش نرود، ولی نه به این جهت که ماهیهای گرفتار در تور بمیرند، و بار دیگر علت دیگری باعث تأخیرش شود حکمش چیست؟
پاسخ:
اگر تور یا ابزار صید را نصب کند و ماهی از آن خارج شود تذکیه شده است؛ چه زنده بیرون آمده باشد چه مرده. منظور از عمد این است که ماهی که صید نموده است را بهطور عمدی در ابزار صید باقی بگذارد تا اینکه در آب بمیرد؛ یعنی بهصورت عمدی کاری کند که ماهی در آب بمیرد. اما اگر درکشیدن ابزار صید تأخیر کند و ماهی مرده بیرون بیاید، اشکالی در تذکیه شدن آن نیست؛ چراکه ماهی در ابزار صید گرفتارشده بوده است، هرچند در آب مرده باشد.
پرسش 77:
آیا صید ماهیها در زمان تکثیرشان جایز است؟ و آیا صید ماهی با استفاده از سم یا به روش الکتریکی که عبارت است از اتصال سیم الکتریکی به باتری ماشین و انداختن آن سیم به داخل آب که موجب مرگ همۀ حیوانات آبزی که موج الکتریکی به آنها میرسد میگردد، جایز است؟
پاسخ:
صید ماهیها در زمان تکثیرشان جایز نیست ـزیرا ضرر عام به دنبال داردـ و به کار بردن روشهای صیدی که موجب مرگ موجودات زنده بهطور تصادفی میشود ـمثل استفاده از الکتریسیته، سم و نظایر آنهاـ جایز نیست.
پرسش 78:
برخی مردم صیادان را از صید در بعضی مناطق منع مینمایند؛ با این دلیل که زمین برای آنها بوده، حکومت آن را گرفته و رود بزرگی در آن ایجاد کرده است؛ درصورتیکه عمومی هست. آیا این افراد حق منع کردن دارند و آیا صیادان حق صید دارند؟
پاسخ:
صیادان حق صید دارند و منع کردن آنان جایز نیست و هرکسی که به دلیل ایجاد کردن این رود زیاندیده باشد، حق درخواست عوض زیان از کسی که به او زیان رسانیده است را دارد؛ که در این مثال همان حکومت هست. چه غرامت گرفته باشد یا نگرفته باشد، او حق ندارد دیگران را آزار دهد و آنان را از صیادی در رود منع نماید. ستم حکومت نا عادل به او مجوز آزار دادن عموم مردم را به او نمیدهد.
پرسش 79:
ما چند گربه در خانهداریم و گفته میشود موی گربه مکروه است و باعث بیماری میشود، و دیگران از آنها چندششان میشود و حرفهایی ازایندست. نظر شما سرور ما در این خصوص چیست؟
پاسخ:
نگهداریِ گربه جایز است.
پرسش 80:
حکم کسی که سگی را با این گمان که آزار رسان است کشته باشد چیست؟
پاسخ:
استغفار از خداوند سبحان و متعال.
پرسش 81:
آیا اخته کردن (درآوردن بیضه) حیوان تربیتشده مثل گربه یا سگ در عرصۀ پزشکی جایز است؟
پاسخ:
باوجود ضرورت جایز ـولی مکروهـ است.
پرسش 82:
آیا جایز است دو سگ از نژاد هاسکی که از یک مادر متولدشدهاند را با یکدیگر آمیزش کنیم؟
پاسخ:
جایز است، ولی بهتر است از آمیزش دادن نزدیکان (با درجهای که بهعنوان محارم شناخته میشود) در تکثیر حیوانات ـدر صورت وجود جایگزینی دیگرـ اجتناب شود.
-پزشکی و درمان:
پرسش 83:
در مورد گیاه شاهدانه و حشیش فرمودید که حرام است، مگر اینکه مثلاً بهمنظور پزشکی یا صنعتی مورداستفاده قرار گیرد.
برخی حکومتها مثل آمریکا و اروپا و حکومتهای پیشرفته ازنظر علمی، گیاه شاهدانه را برای درمان سرطان، بیماری ADHA ، OCD و بیماریهای بسیار دیگری استفاده میکنند. پزشکانی هستند که استفادۀ بیمار از این گیاه نسبت به داروهای دیگر را بهتر میدانند. اگر بیماری، یکی از این بیماریها را داشته باشد، دکتر نیز تشخیص دهد ولی در شهری که زندگی میکند این گیاه غیرقانونی باشد، چهکاری انجام دهد؟ آیا میتواند به آن دست پیدا و برای منظور پزشکی آن استفاده کند یا خیر؟
همچنین آیا شخص میتواند خودش وضعیتش را تشخیص دهد و بگوید که من فلان بیماری یا فلان را دارم بدون اینکه پزشک او را ویزیت کند؟ این نوع برخورد را از سوی برخی افراد شاهد هستیم.
پاسخ:
استفاده از این مواد جایز نیست مگر با توصیۀ پزشکی از سوی پزشک متخصص و ادامۀ استفاده ازاینگونه داروها به اِشراف پزشکی نیازمند است.
پرسش 84:
من در حیطۀ پزشکی کار میکنم و سؤالی از وضعیت یک بیماری که مرتب تکرار میشود دارم. این وضعیت به این صورت است که برخی از بیمارها دچار سکتۀ مغزی حاد میشوند بهطوریکه گاهی اوقات به از دست رفتن تمام هوشیاریشان منجر میشود، ولی بیمار هنوز در قید حیات است و میتواند حس درد داشته باشد و این احساس را از حرکتهایی در دستها و پاها که هنگام احساس درد به وجود میآید میتوان مشاهده کرد.
اینها بیمار هستند و ما بهطور خلاصه انواع درمانهای در دسترس ـبهشرط آنکه بیمار درمان تعیینشده را تحمل کندـ یا درمانهایی که بهبودی بخش هستند را به آنها ارائه میکنیم؛ بهعنوانمثال وقتی میدانیم که چنین بیماری یعنی بیماری که دچار سکتۀ مغزی شده است سرطان هم دارد سرطانش را درمان نمیکنیم چون چنین درمانی منجر به بهتر شدن وضعیت او بهطورکلی نمیشود.
سؤالها:
۱- برخی از این بیماران پیش از آنکه دچار سکته شوند به هر دلیلی که پیشتر برایش اتفاق افتاده (و به سبب بیماری دیگری) برای خوراندن غذا به آنها لولهای قرار دادهاند که از طریق دیوار شکم به معده متصل شده است؛ وقتی آنها دچار سکتۀ مغزی و عدم هوشیاری میشوند خانوادهاش درخواست میکنند که غذا دادن از طریق این لوله متوقف شود. این کار گاهی باعث زودتر شدن مرگ بیمار میگردد؛ مرگی که عنقریب به دلایل مختلف دیگری که درنتیجۀ تبعات سکتۀ مغزی است به وقوع میپیوندد. آیا من میتوانم خواستۀ خانوادۀ بیمار برای توقف غذا دادن از طریق این لوله را در چنین وضعیتی برآورده کنم؟
پاسخ 1:
اگر پزشک متخصص تشخیص بدهد که وضعیت بیمار همانند وضعیتی است که شما در این سؤال توصیف نمودی، متوقف کردن ارائۀ غذا از طریق این لوله جایز است.
۲- اگر از سوی خانوادۀ بیمار تحتفشار قرار گیرم که غذا دادن از طریق لوله را متوقف کنم ـچراکه فرهنگ و عادات مردمِ اینجا طور دیگری غیر از عادات ما است بهخصوص آنکه بیشترشان ملحد هستندـ آیا در چنین وضعیتی جایز است خواستۀ آنها را اجابت کنم؟
۳- در وضعیتی که بیمار دچار سکتهای با درجهای شده که به کامل هوشیار است طوری که خودِ او میخواهد غذا دادن از طریق لوله را متوقف کنم، یا پیش از آنکه هوشیاریاش از دست برود خود او از بستگانش خواسته باشد که در صورت از دست رفتن هوشیاریاش چنین چیزی از پزشک درخواست کنند ـکه خود او پیشتر خواسته است که درمان و غذا دادن متوقف شودـ آیا من میتوانم تمایل بیمار را در چنین وضعیتی برآورده کنم؟
پاسخ 2 و 3:
پاسخ این دو سؤال پیشتر گفته شد؛ در همۀ این وضعیتها توقف غذا دادن جایز است.
4- و درنهایت: حکم شرعی Active Euthanasia (اُتانازی = مرگ خودخواسته توسط بیمار در شرایطی آرام و طبیعی) چیست؟ که شکر خدا در سوئد اجازه داده نشده است.
پاسخ 4:
کشتن بیمار جایز نیست حتی اگر بیمار از بیماری رنج بکشد و قطع و یقین وجود داشته باشد که بهزودی خواهد مرد. درصورتیکه زندگی بیمار وابسته به تجهیزات یا کمک غذایی باشد میتواند این تجهیزات یا رساندن مواد غذایی متوقف و به پایان رسیدن زندگی مریض تسریع گردد.
پرسش 85:
قبل از ماه مبارک رمضان متوجه شدیم که مادرم ورم مثانه دارد و از شما آقای من و انصار خواستم که برای او دعا کنید و تلاش کردیم که به درمان پزشکی او نیز بپردازیم. بهعلاوه با توجه به طب سنتی به درمانی که در کتاب ضیاء الصالحین است نیز پرداختم. این روش درمان عبارت بود از پودر حیوان نوعی خرچنگ دریایی (ابو الجنیب) که بعد از کباب کردن آن توسط آتش، داخل کپسول قرار میدادم و مادرم آن را میخورد. پرسش من از شما ای آقای من این است که این روش درمان حلال است یا حرام؟
پاسخ:
خوردن خرچنگ یا همان حیوانی که «ابو الجنیب» نامیده میشود حرام است.
پرسش 86:
پدری 63 ساله دارم که همیشه دچار ضعف و سستی است و تحمل سرمای کولر را ندارد و در تابستان بیرون از اتاق میخوابد. بیشتر اوقات وضعیت او بهگونهای میشود که توانایی راه رفتن ندارد اما وقتیکه تریاک میکشد حالش خیلی خوب میشود. لازم به ذکر است که او معتاد به تریاک نیست اما وقتی از آن استفاده میکند حالش بهمراتب بهتر میشود. آیا میتوان برای درمان آن را مصرف کند؟
پاسخ:
استعمال مواد مخدر جایز نیست و اگر وضعیت او بهگونهای است که به درمان آرامبخش نیاز دارد میتواند به پزشک مراجعه کند تا درمان مناسبی برای او تجویز نماید.
پرسش 87:
دختری 14 ساله دارم. او از بیماری رنج میبرد که حتی بهسختی راه میرود. آقا و مولای من! وضعیت او را برای شما شرح میدهم و تقاضای درمان دارم: در خواب وقتی میخواهیم او را بیدار کنیم یا صدایی میشنود و بیدار میشود دچار لرزشهای متناوبی میشود. این لرزشها زیاد میشود تا جایی که باعث درد گرفتن پهلوها و کمر او میگردد و بعد از شدت یافتن این لرزشها همۀ بدن او خشک میشود، به حالت اغما میرود و بعد از بهبودی شروع به گریه میکند. از حالت او فهمیدهایم که علت گریۀ او از دست دادن قدرت تکلم علاوه بر زیادشدن بدندردش است. این وضعیت او تا جایی میرسد که نمیتواند روی پاهایش بایستد و حتی راه رفتن او در روزِ بعد به شکل غیرطبیعی درمیآید. وضعیت او به این صورت است و برایش درمانی نیافتهام. من سراغ پزشک نرفتهام چون ظن من بر این است که او جنزده شده است؛ ما چیزهای غریبی میبینیم که در خانۀ محل سکونتمان رخ میدهد.
پاسخ:
در پاسخهای پیشین اعمالی را بیان داشتهام که میتوان برای درمان نفْسانی این دختر از آنها بهره جست.
باید آیـﺔالکرسی را هر شب هفت مرتبه بخواند و نماز صبح را در وقتش بهجا آورد و بر گفتن این عبارت ده مرتبه هرروز بعد از نماز صبح مداومت داشته باشد: (أشهد أن لا اله إلا الله وحده لا شریک له إلهاً واحداً أحداً فرداً صمداً لم یَتَّخِذ صاحبـﺔ ً ولا ولدا).
پرسش 88:
من به عنوان پرستار اورژانس هستم و گاهی دختربچههایی برای تزریق نزد من میآورند و من در وضعیت دشواری قرار میگیرم چون بعضی از آنها چهار سال یا بیشتر سن دارند؛ باوجوداینکه پرستار زن نیز وجود دارد ولی همۀ آنها (دختر و پسر) را کودک محسوب میکنند یا کسی که دختربچه را آورده پدر یا برادرش است و نمیتواند به بخش زنان مراجعه کند. آقای من! سؤال من: آیا سن مشخصی برای دختربچهها وجود دارد تا من بتوانم آنها را برای تزریق عضلانی عریان کنم؟
همچنین گاهی اوقات زنانی به ما مراجعه میکنند که دچار زخم یا سوختگی یا شکستگی قدری پیچیده هستند و پرستار زن نمیتواند به معالجۀ آنها بپردازد چون تجربۀ کافی برای چنین وضعیتهایی ندارد و ما پرستاران مرد مجبور به درمانشان و آشکارکردن مکان زخم یا سوختگی یا شکستگی هستیم؛ آیا این کار برای ما گناه محسوب میشود؟
پاسخ:
نگاه یا لمس کردن، حرام است مگر در حالت اضطرار که این حرمت برداشته میشود؛ یعنی مانند وضعیتی که شما بیان کردی؛ هنگامیکه به دلیل نبودن خانمی که اقدام به درمان کند یا وجود زنی باتجربۀ کم و عدمکفایت کافی، مرد مجبور به درمان زن میشود.
اما در مورد دختربچهای که بالغ نشده در صورت وجود خانمی که اقدام به درمان او کند و اضطراری هم وجود نداشته باشد، اگر درمان او مستلزم نگاه یا لمس کردن سینه تا زانوها باشد بهتر است مرد از درمان او اجتناب کند، اما درمان یا لمس کردن او یا نگاه کردن به موضع درمان بدن او حرام نیست.
پرسش 89:
سؤالی دربارۀ برخی از دعانویسها دارم. آنها اقدام به نوشتن آیات یا سورههای قرآن و بعضی طلسمها میکنند و آن را بسته، زیر سر کودک و یا حتی انسان بزرگسال میگذارند. ما این دعاها را به نام «عوذه» یا «حِرز» میشناسیم. آیا تعامل با آنها جایز است؟ یعنی گرفتن آنچه مینویسند، با توجه به اینکه آنها از انصار ـکه خداوند هدایتشان کرده استـ نیستند.
پاسخ:
اگر محتویات آنچه روی برگۀ نوشتهشده از او میگیری را میدانی و میدانی که قرآن یا دعا است اشکالی ندارد، اما در صورت ندانستن، اجتناب از آن بهتر است؛ و بهطورکلی حرز یا قرآن یا دعایی که مؤمن بنویسد بهتر است.
پرسش 90:
کسی که دچار بیماری اوتیسم است چه حکمی دارد؟ آیا مانند دیگر مکلفان، مکلف به احکام شرعی است؟
پاسخ:
(خداوند هیچکس را تکلیف نمیکند مگر بهقدر تواناییاش).(
[7]) بهطورکلی هنگامیکه انسان ادراکی ندارد یا ادراک او بسیار ضعیف است، بهتر است عبادات را به او یاد بدهند ـدستکم وضو و نماز راـ زیرا باوجوداینکه بر او واجب نیست، اما برای دنیا و آخرتش مفید است.
-تلقیح مصنوعی و سقطجنین:
پرسش 91:
زنوشوهری بچهدار نمیشوند و تصمیم گرفتند به پزشک مراجعه کنند. پزشک اسپرم مرد را گرفت و با تخمک همسرش تلقیح کرده، به آنها گفت: پسازاین دیگر نیاز به نمونه گرفتن از شما نیست، ما تعداد زیادی نمونه داریم و میتوانیم آن را در محلولی قرار دهیم تا سالهای بسیار باقی بماند و هر وقت خواستید بچهدار شوید آن را در بدن همسر (زن) کشت کنیم.
سؤالی که مطرحشده است: اگر شوهر بمیرد و بعد از سالها زن بخواهد بچهدار شود و خانوادهاش هم راضی باشند آیا میتواند نزد دکتر برود تا اسپرم گرفتهشده از شوهر متوفیاش را در بدن او بکارد؟ و حکم چنین فرزندی چیست و به چه کسی نسبت داده میشود؟
پاسخ:
اگر زن بعد از وفات شوهرش ازدواجنکرده باشد (یعنی زنِ کسِ دیگری نباشد) میتواند چنین کند و کودک به شوهر فوتشدهاش نسبت داده میشود.
پرسش 92:
آیا جایز است پدرومادر، نوع جنین (پسر یا دختر بودن) را درصورتیکه تمایل به جنس خاصی داشته باشند با استفاده تکنیکهای جدید انتخاب کنند؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 93:
سقط کردن جنینی که در رحم و ناقصالخلقه است چه حکمی دارد؟
پاسخ:
اگر بارداری به مادر آسیب میرساند یا جنین باعث اذیتوآزار پدرومادر به شکلی خواهد شد که طاقتش را نداشته باشند، میتوان جنین را سقط کرد.
پرسش 94:
امام احمدالحسن (ع) در پاسخ به یکی از برادران در مورد سقطجنین فرمودهاند: «پاسخ 3-.... یا جنین باعث اذیتوآزار پدرومادر به شکلی خواهد شد که طاقتش را نداشته باشند، میتوان جنین را سقط کرد». آیا به دلیل اینکه پدرومادر میخواهند به تربیت سایر کودکان توجه داشته باشند و توانایی نداشته باشند که بچۀ دیگری را تربیت کنند میتوانند جنین را سقط کنند؟ آیا اینکه تولد این فرزند باعث بازماندن آنها از تحصیل و ادامۀ روند زندگی از شکل طبیعیاش بشود، میتواند تحت این عنوان که «پدر و مادر طاقتش را ندارند» شمرده شود؟
پاسخ:
طبق این فرضیات گفتهشده سقطجنین جایز نیست.
-پرسشهای مربوط به بانوان:
پرسش 95:
آیا امام (ع) زنها را به حضور در شبکۀ (تلویزیون) تشویق میکند یا ایشان (ع) بهتر میداند که ما از آن دوریکنیم؟ نصایح ایشان برای زنی که در شبکه در برنامهها حضور پیدا میکند چیست و چه ارشاداتی برای او دارید؟
پاسخ:
زن مانند مرد است؛ میتواند کار کند و در وسایل اعلام جمعی حضورداشته باشد؛ البته تا زمانی که به حجاب واجبش پایبند باشد.
پرسش 96:
هنگام قیام قائم (ع) و آغاز جنگها بر ضد دشمنان آل محمد (ع) زنان مؤمن به دعوت مبارک یمانی چه نقشی خواهند داشت؟ آیا در میدان جنگ حضور خواهند داشت؟ و در این مرحله چطور سربازان واقعی امام مهدی (ع) خواهند بود؟
پاسخ:
در حکومت الهی ـاگر خداوند اراده فرماید و زمانی برپا شودـ زنان میتوانند در جایگاههای بسیاری نقشآفرینی کنند. در بسیاری از جایگاهها و کارها کفایت و شایستگی زن کمتر از مرد نیست و حتی در بعضی کارها زن بهمراتب از مرد برتر است. اسلام هیچ قیدوبندی برای بر عهده گرفتن (وظیفه) توسط زن ـحتی برای مناصب رهبری جامعهـ قرار نداده است، تا زمانی که شایستۀ آن باشد و آن وظیفه را بهصورت کامل و صحیح به انجام برساند.
پرسش 97:
برخی احکام شرعی مخصوص خانمها وجود دارد که خانمها به آنها ملتزم نیستند مانند حجاب، استفاده از عطرها، پوشیدن کفش پاشنهبلند و لباسهای تنگ و سایر موارد مربوط به آراستگی. تمام راههای امربهمعروف و نهیازمنکر را استفاده کردهام و گاهی اوقات کار بهجاهای باریک میکشد که عاقبت خوبی ندارد و چهبسا به طلاق بکشد. راهحل چیست؟ با توجه به اینکه این خانم جزو انصار است.
پاسخ:
در خصوص حجاب، واجب شرعی است و زن باید به حجاب شرعی که پیشتر بیان کردم ملتزم باشد، و اگر به آن پایبند نباشد مرتکب کاری حرام شده است و در نتیجه عواقب اخروی و دنیوی بر این نادیده گرفتن حدود خداوند سبحانومتعال بر وی مترتّب میشود. بر شوهر واجب است که همسرش را به پایبندی به حجاب و حدود شرعی آن فرمان دهد و او را راهنمایی نماید؛ اما اگر همسرش به حجاب شرعی پایبند نباشد واجب نیست او را طلاق بدهد. همچنین جایز نیست زن باوجوداین احتمال که به مکانی برود یا از مکانی عبور کند که آقایان نامحرم در آن حاضر باشند از عطر استفاده کند. حتی در برخی از عطرها موادی برای تحریک غریزۀ جنسی وجود دارد؛ برای یک خانم محترم شایسته نیست از این عطرها در بیرون از اتاقخوابش استفاده نماید؛ چراکه فقط برای تحریک کردن شوهر هست. اما پوشیدن کفش پاشنهبلند یا دارای رنگ مشخص (جذاب)، مباح است و اشکالی ندارد. اما لباسهای تنگ، جایز نیست؛ منظور این است که لباس بهقدری تنگ باشد که جزئیات بدن زن را مشخص کند.
پرسش 98:
آیا جایز است زن برای شوهرش عمل زیبایی صورت انجام دهد؟ که هماکنون باوجود تکنیکهای جدید فراوان این کار امکانپذیر هست.
پاسخ:
جایز است.
پرسش 99:
در دورههای اخیر، پدیدۀ معالجۀ روحانی برای درمان تأثیر جن و مسائلی شبیه آن بسیار شده است؛ مخصوصاً برای خانمها.
برخی از درمانکنندهها، اقدام به درمان خانمها در اتاقهای قفلشده یا ممنوعالورود میکنند و اجازۀ ورود هیچکسی به همراه او را نمیدهند؛ با توجه به اینکه این مرد (درمانگر) جزو محارم این خانم نیست و مدعی است که درمان، فقط با خلوت کردن با بیمار امکانپذیر است.
پرسش این است:
1- حکم شرعی اینگونه خلوت کردن با خانمها چیست و آیا تفاوتی بین فرد مورد اعتماد و غیر آن وجود دارد؟
2- آیا اصولاً درمان روحانی وجود دارد که فقط با خلوت کردن با بیمار امکانپذیر باشد؟
3- آیا جایز است مرد درمانکننده، جسم زن بیگانه را بدون مانع یا با مانع به بهانۀ درمان لمس نماید؟
4- در انتها آیا برای مؤمنان نصیحتی دارید که محلهای نفوذ ابلیس را ببندد؟
پاسخ:
جواب 1 - این خلوت کردن جایز نیست و حرام است و تفاوتی بین فرد مورد اعتماد و غیر آن وجود ندارد.
جواب 2 - نیازی به خلوت کردن با بیمار نیست.
جواب 3 - جایز نیست و عملی حرام است.
اما نصیحت اینجانب: مؤمنان از خلوت کردن حرام دوری کنند؛ چراکه دربی از دربهای شیطان است؛ پس آن را نکوبید. خداوند رحمتتان کند!
پرسش 100:
قرار دادن حلقه در بینی ـکه در انگلیسی به آن Nose Piercin(ع) گفته میشودـ چه حکمی دارد؟
پاسخ:
اشکالی ندارد.
پرسش 101:
و آیا قرار دادن آن (حلقه در بینی) در حضور نامحرم جایز است؟
پاسخ:
اگر با قصد زینت باشد جایز نیست.
پرسش 102:
آیا برای انجام کارهای شبکۀ مبارک جهانی «المنقذ» جایز است مرد اقدام به تصویربرداری از خانمها در برنامۀ زنانه بکند؟ یا مردی مجموعهای از زنان نامحرم را در دورههای آموزشی تصویربرداری و مونتاژ وارد کند؟
همچنین آیا جایز است که مرد نامحرم با اتومبیل شخصی خود زنها را برای کار در دعوت مبارک جابهجا کند؟
پاسخ:
به توجیهات شیخ ناظم عمل و برای گرفتن مشورت از او به مکتب مراجعه شود، بهخصوص در مواردی که احتمال مفسده وجود داشته باشد.
پرسش 103:
آیا یک زن میتواند فنون رزمی (جودو و جوجیتسو) را در باشگاه ورزشی آموزش ببیند؛ البته با در نظر گرفتن اینکه افرادی که حضور دارند همگی مرد هستند و مخصوصاً تماس بدنی رخ میدهد که در چنین ورزشهایی کاملاً طبیعی است.
پاسخ:
جایز نیست.
پرسش 104:
حکم انتشار چهرۀ خواهران انصاری در صفحات اجتماعی مثل فیسبوک و نظایر آن چیست؟ اینکه در عکس، چهره و ظاهر خواهر انصاری مشخص باشد یا فقط از پشت سر باشد؟ و اگر عکس متعلق به خودِ خواهر انصاری نباشد ولی قبلاً در اینترنت منتشرشده و خواهر انصاری آن را بهعنوان عکس خودش قرار دهد چه حکمی دارد؟ و توصیۀ شما به خواهران در این خصوص چیست؟
پاسخ:
اشکالی در انتشار تصویر چهرهها نیست بهشرط اینکه ضمن حدود شرعی باشد و مشکل دیگری وجود نداشته باشد.
پرسش 105:
حکم استفاده از عینکهای آفتابی برای زن چیست؟
پاسخ:
جایز است و استفاده از آن برای زن و مرد اشکالی ندارد.
پرسش 106:
استفاده از لنزهای رنگی در برابر نامحرم اگر به دلیل ضعف بینایی باشد و بهقصد زینت نباشد چه حکمی دارد؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 107:
آیا استفاده از لنز اگر فقط بهقصد زینت باشد جایز است؟
پاسخ:
تغییر رنگ چشم چه به استفاده از لنز یا به هر روش دیگری بهصورت دائم یا موقت اشکالی ندارد.
پرسش 108:
سؤالات مبتلا به بسیاری دارم که در رابطه با کارم در مدرسه است. تمنا دارم ـآقای منـ آنها را پاسخ دهید:
1- گاهی دانشآموزان دختر لباسهایی که مطابق قانون نیست میپوشند و بعد از بارها تنبیه اقدام به گرفتن این لباسها و چیزهای دیگر مثل کلیپسهای بزرگ مو و دستبند میکنیم. آیا از بین بردن آنها جایز است؟ یا باید به دانشآموز یا ولی او مرجوع گردد؟ و اگر این وسایل زمان زیادی باقی بماند و دانشآموز از مدرسه برود با آنها چه باید بکنیم؟ تکلیف وسایلی که قبلاً از بین رفته است چیست؟ آیا ما باید به این دانشآموزان بازگردانیم و ذمۀ خود را بَری کنیم؟
2- آیا استفاده از کلیپسهای بزرگ مو زیر روسری که موجب بزرگ شدن سر و شبیه شدن آن به دو سر یا شتر دو کوهان میشود جایز است؟ یا مکروه؟ یا کاری حرام است؟
پاسخ:
چون این وسایل ملک شخصی دانشآموز است به او بازگردانده شود. اما در مورد گذشته ازآنجاکه موارد ساده و گستردهای را در برمیگیرد احتیاجی به بازگرداندن آنچه از بین رفته است نیست اگرچه بهتر است عین یا مبلغشان صدقه داده شود.
استفاده از چیزی در موها حتی اگر حجاب را برجسته کند مباح است و حرام نیست.
بهطورکلی دین زن را تشویق میکند که به زینت خود در چهارچوب خانه و برای شوهرش توجه داشته باشد؛ چراکه این کار سبب بسیار مهمی برای حفظ خانواده و بازداشتن شوهر از فکر کردن به غیرِ همسرش (پناهبرخدا) هست.
پرسش 109:
چندی پیش آزمایش خون دادم و ازآنجاکه کادر خانم نبود یک مرد از من خون گرفت و لازم بود که دست من به سمت بالا تا آرنج آشکار شود. آیا این کار گناه است؟
پاسخ:
در صورت اضطرار اشکالی ندارد.
پرسش 110:
آیا جایز است زن بر دستانش حنا بگذارد و با آن از خانه خارج شود (یعنی نامحرم آن را ببیند)؟ آیا این کار جایز است یا زینت حساب میشود؟ با توجه به اینکه این زن متأهل است.
پاسخ:
امروزه مواد و وسایل بسیاری وجود دارد که زن میتواند خود را برای شوهرش بهصورت موقت آرایش کند و هنگام خروج از خانۀ مشترک میتوان آن را پاک کرد.
پرسش 111:
اگر زن موهایش را پسرانه کوتاه کند چه حکمی دارد؟ با توجه به اینکه قصد شبیه شدن به مردها را نداشته باشد.
پاسخ:
اشکالی در آن نیست.
پرسش 112:
سؤالی در مورد پوشیدن پارچۀ چادر نماز به شکل چادر عربی در زیارت اماکن مقدسه دارم؛ آیا پوشیدن آن جایز است؟ زیرا هنگام ورود به قسمت بازرسی مانع از پوشیدن آن میشوند علیرغم اینکه مانند چادر عربی موجب پوشش میشود و فقط رنگ آن دو فرق میکند. چادر تیرهرنگ است.
پاسخ:
پوشیدن چادر، بالاپوش یا هر چیزی بیش از حجاب شرعی طبیعی واجب نیست و واجب کردن پوشیدن چادر در زیارت اماکن مقدسه روشی اشتباه است و چهبسا گاهی ضرر آن بسیار بیشتر از منفعتش باشد.
در حال حاضر برای تغییر آنچه اشخاص مسلط بر این اماکن مقدسه تعیین میکنند کاری از دست من برنمیآید. آنها قوانین را طبق نظر خودشان تعیین میکنند حتی اگر بسیار محدود و تکلّفآور باشد.
پرسش 113:
آیا جایز است در پزشکی، زن بدنِ مرد را برای معاینه لمس کند با توجه به اینکه پزشکان مرد وجود دارند ولی به این روش آموزش ندیدهاند. گاهی ما را مجبور به معاینۀ مردها میکنند با این دلیل که ما بهطورکلی در عرصۀ پزشکی ـو نه صرفاً برای زنهاـ آموزشدیدهایم. حکم شما چیست، ای مولای من؟
پاسخ:
با پوشیدن دستکش و همچنین در صورت اضطرار ـکه این روش تنها راه درمان باشدـ جایز است.
پرسش 114:
دو سؤال دارم:
سؤال اول: من در اروپا دانشجوی دندانپزشکی هستم. در کار و تحصیل لازم میشود دستم را بهطور کامل تا آرنج نمایان کنم. آقا و مولای من! این کار با توجه به حجاب شرعی که شما بیان فرمودهاید جایز نیست. چهکار کنم؟ اگر دستم را برهنه نکنم مخالف قوانین درمانگاه دندانپزشکی است.
سؤال دوم: در حین کار با آقایان و خانمها برخورد دارم و باید سر آنها بسیار نزدیک به شکم من باشد تا بتوانم کارم را به شکل درست انجام بدهم. حکم این مسئله در رابطه با معالجۀ آقایان به این روش چیست؟
پاسخ:
التزام به حجاب شرعی واجب است و انتخاب شغلی که لازمهاش هتک حجاب شرعی باشد جایز نیست. برهنه کردن تا بازو جایز نیست و باید راهی برای پوشاندن آن به شکلی قابلقبول یافت شود. اشکالی در معالجه کردن آقایان وجود ندارد.
پرسش 115:
نمیدانم با تحصیلم در نروژ چه کنم! آیا دندانپزشکی را ادامه دهم یا رشتهام را تغییر دهم؟
پاسخ:
درست را ادامه بده ولی حجاب شرعیات را حفظ کن. دانشکدههای دندانپزشکی در دانشگاههایی با بالاترین رتبه در دانشگاههای دنیا، مسئلۀ برهنه کردن دست تا بازو را شرط نمیکنند و این را من شخصاً بررسی کردهام؛ بنابراین اعتقاد ندارم که این شرط، شرط درستی باشد یا ارزش بالایی داشته باشد و اعتقاد دارم میتوانی آن را انجام ندهی یا با اساتید یا دانشکده یا مدیریت دانشگاه در خصوص این مسئله صحبت کنی یا پوششی را ـکه ازنظر آنها قابلقبول باشدـ تا بازوهایت قرار دهی.
پرسش 116:
خودرو سوارشدن زن اگر خودش و راننده به تنهایی باشند چه حکمی دارد؟
پاسخ:
در خیابان عمومی و بین مردم اشکالی ندارد.
-پرسشهای مربوط به ازدواج:
پرسش 117:
حدیثی است که میفرماید: «ازدواج کاملکنندۀ نیمی از دین است» ولی اگر امکان ازدواج فراهم نباشد چه میشود؟ برای نصف دین من چه اتفاقی میافتد؟
پاسخ:
تا هنگامیکه مؤمن باشی انشاءالله دینت برایت باقی خواهد بود.
پرسش 118:
آیا جایز است بنده در مورد توضیحات ازنظر سلبی یا ایجابی پاسخ بدهم؛ وقتی کسی از من در مورد خانمی بپرسد که قصد ازدواج با او را دارد و همچنین در مورد مردی، وقتی از خانمی خواستگاری کرده است. حدّ و حدود اجازه دادهشده در مورد بیان وضعیت کسی که از او پرسش شده است چیست؟
پاسخ:
پاسخ ازنظر سلبی و ایجابی در مورد ویژگیها و رفتار کسی که در موردش پرسش شده، جایز است؛ ولی سخن گفتن در مورد چیزی از شخصی که اطلاعات و دانش کافی در موردش وجود ندارد جایز نیست.
پرسش 119:
کسی که همسر هاشمی دارد آیا جایز است با زن هاشمی یا غیر هاشمی دیگری ازدواج ـموقت یا دائمـ کند؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 120:
میخواهم برای ازدواج پیشقدم و قیمت مهر در این زمان را جویا شوم، زیرا باید مقدّم (پیشپرداخت) صِداق و مؤخّر آن در عقد رسمی در دفتر رسمی دولتی ثبت شود. آیا واجب است مهریه بهاندازۀ مهریۀ حضرت زهرا (ع) باشد؟ یا میتواند بیشتر از آن نیز باشد؟
پاسخ:
در پاسخ پیشین بیان کردم که مهر حضرت زهرا (ع) در این زمان و هرزمانی چقدر است و ارزش آن، قیمت اثاث خانه برای دو نفر هست و این، معیار است؛ یعنی مهر مبلغی است که اثاث خانهای که زن و شوهر در آن زندگی خواهند کرد چیده شود.
اگر شما مایل هستی عدد یا مبلغ معینی را بهعنوان حداکثر مهر بدانی، بهتر است مبلغ مهریه از قیمت چهل مثقال طلای هجده عیار یا معادل آن ـبه هر شکلیـ تجاوز نکند، و اگر میخواهی مهریه را به بخشی که ابتدا پرداخت شود و بخشی که بعدازآن پرداخت میشود تقسیم کنی، قیمت مذکور را به دو بخش گفتهشده تقسیم کن.
بهطورکلی بهتر است از مهریۀ بالا اجتناب شود حتی اگر شوهر متمکّن باشد؛ زیرا این کار سنّت زشتی در جامعۀ مؤمن است. از مصادیق بابرکت بودن زن این است که مهریۀ کم را بپذیرد و از مصادیق شوم بود او، بالا بردن مهریه و فخرفروشی است.
پرسش 121:
یکی از خانمهای انصاری به دلیل اینکه به امام (ع) ایمان داشته و شوهرش شراب مینوشیده کارش به جدایی و طلاق کشیده شده است. آنها فرزندانش را از او گرفتهاند در حالی در دادگاه رسمی توافق حاصلشده بین طرفین این بوده که این زن جدا شود و به همراه فرزندانش جداگانه زندگی کند و اینکه شوهر سابق هزینههای مصرفی زن و فرزندانش را پرداخت و مسکن آنها را تأمین کند بهشرط آنکه آن زن ازدواج نکند و اگر ازدواج کند بچهها، مسکن و هزینهها گرفته شود.
آیا این زن شرعاً ملزم به رعایت این توافق است و بدون در جریان دادن شوهر سابقش نمیتواند ازدواج کند؟ و آیا او حق دارد بدون آنکه شوهر سابقش متوجه بشود به عقد کسی دربیاید؟ و آیا زندگی با فرزندانش و استفاده از مسکن و مخارج شوهر سابقش برایش حلال است، درصورتیکه بخواهد با یک مرد انصاری ازدواج شرعی کند؟
پاسخ:
مسئلۀ ازدواجش به دست خودش است و احدی حق منع او از ازدواج کردن را ندارد؛ اما موضوع فرزندان برمیگردد به سن و وضعیت کودکان؛ و بهطورکلی اگر پدر مؤمن نباشد شرعاً فرزندان جزو حقوق مادر مؤمن بهحساب میآیند.
پرسش 122:
یکی از خواهران در ایران ضمن عقدش شرط نمود که مهریهاش را هر وقت که بخواهد دریافت کند و اکنون پس از گذشت یک سال از ازدواجش به خاطر بعضی مسائل از شوهرش درخواست مهریه کرده است. ازآنجاکه شوهرش توانایی دادن مهریه بهصورت نقدی را ندارد بر اساس قانون ایران، دادگاه حکم به مصادرۀ اموالش داده است تا از طریق این املاک و اموال مهریۀ همسرش به او داده شود و اگر شوهر اموال و املاکی نداشته جز سهمالارث نداشته باشد، دادگاه ایرانی حکم به مصادره و توقیف سهم شوهر از ارث و فروش آن را میدهد؛ حتی اگر سایر ورثه راضی نباشند؛ مثلاً مادر و برادرانی که سهمی در ارثی دارند که فروخته میشود و مرد نیز سهمی در آن دارد. اگر بقیۀ ورثه اعتراض کنند و با فروش ارث موافقت نکنند، دادگاه ایران آنان را به دادن سهم مرد و پرداخت مهریۀ همسر از آن مجبور میکنند. حال پرسشی مطرح میشود: آیا این مسئله ازنظر شرعی جایز است؟ یعنی باوجود همۀ این شروطی که به عدم رضایت و در تنگنا قرار گرفتن سایر ورثه منجر میشود، دادگاه مهریۀ این زن را از این راه بدهد؟
پاسخ:
جایز است؛ ولی شایستهتر احسان و نیکی بین زوجین هست و زن ـهرچند در سختی باشدـ در این خصوص صبر پیشه کند تا خداوند روزیاش را عطا فرماید.
پرسش 123:
در کتاب شرایع در قسمت ازدواج نوشتهشده است: «نزدیکی با زن قبل از اینکه به سن نُه سالگی برسد حرام است». از این مطلب چنین برداشت کردم که از ابتدای سن نه سالگی نزدیکی با زن جایز است.
با توجه به حرفه و محیط اطرافم در بسیاری موارد با دخترانی روبهرو شدهام که با توجه به اینکه بدنشان تحمل رابطۀ جنسی با شوهر را ندارد دچار آسیبهای بدنی میگردند. همانطور که در جامعۀ امروز و زمانۀ ما میبینیم که دختران در این سن و سال کودک محسوب میشوند و هنوز آمادگی عقلی و جسمانی کافی برای بر عهده گرفتن واجبات و مسؤولیتهای پیمانی با این درجه از اهمیت را ندارند. پس برای چه خداوند سبحان و متعال ازدواج با دختران را در این سن و سال کم اجازه فرموده است؟ و آیا صحیح است که ازدواج با دختران از زمان ولادتشان جایز باشد؟
پاسخ:
موضوع جایز بودن ازدواج دختران نهساله در اسلام عبارت است از بیان حدود وضعیت شرعی، و اگر شرایط حکمرانی برای خلیفۀ خداوند مهیا گردد و قانون احوال شخصی افراد را وضع نماید، این قانونی نیست که (الزاماً) حکومت الهی طبق آن عمل کند.
بنابراین اگر امر برای خلیفۀ خدا گسترش یابد میتواند قیدهایی را برای منع کردن ازدواج دختران کمتر از سنی که بهطورمعمول اعضای تناسلی زنانهشان کامل نشده باشد وضع نماید ـهمانطور که وجود ضرورتی برای این نوع ازدواج شرط میباشدـ و اینکه وضعیت جسمانی دختران ازنظر معاینات پزشکیِ قانونی برای ازدواج مناسبت داشته باشد و.... و بهطورکلی حلال دانستن این نوع ازدواج در شریعت اسلام ـهمانطور که بیان شدـ دلالتی بر طبیعی بودن این وضعیت ندارد بلکه این تشریع تنها بیانگر نهایتی است که در آن سن دختران جوان ـدر صورت وجود ضرورتـ امکان ازدواج پیدا میکنند. بهعنوانمثال اگر تصور کنیم که فاجعهای در روی زمین رخ دهد و تنها اندکی از نوع بشر یا از مؤمنان باقی بمانند، در چنین وضعیتی مسئلۀ ازدواج و زادآوری زودهنگام ـبا در نظر گرفتن اقدامات احتیاطیـ به جهت ضرورت حفاظت از نوع بشر و یا حفظ مؤمنان خواهد بود وگرنه احتمال انقراض نوع بشر بیشتر خواهد شد. کسی که نظریۀ تکامل و چگونگی عملکرد مجموعۀ ژنها را در طبیعت درک میکند آنچه من میگویم را (بهخوبی) خواهد فهمید. در این موردِ بهخصوص اگر ضرورتی برای ازدواج زودهنگام ـیا بهعبارتدیگر آمادگی جنس مادۀ نوع بشر برای لقاح در سنین پایینـ در محافظت از نوع بشر در ادوار پیشینِ تکاملِ «هومو»ها وجود نمیداشت، بدن نوع مؤنث به این صورت تکامل نمییافت؛ یعنی به صورتی که آمادگی تلقیح در سنین پایین را داشته باشد.
اما در مورد آنچه برخی از پیش خودشان این حکم شرعی را پیاده میکنند آنهم بدون ضوابطش و باعث آسیب رسانیدن جسم دختران جوان و کم سن و سال میشوند، این خطایی از سوی آنها است و خطای شریعت نیست. نه آنها و نه فقهایشان، نه شایستگی پیادهسازی شریعت را دارند و نه شناخت حدود آن بهصورت کامل. از همین رو خداوند موضوع تطبیق و پیادهسازی را بر عهدۀ خلیفه و جانشین خود در زمینش قرار داده است.
پرسش 124:
آیا با توجه به تغییر شرایط اجتماعی و اقتصادی در طول زمان، برخی احکام شرعی مربوط به احوالات شخصی در برخی حالات تغییر میکند؟
اینگونه متوجه شدهام که حقوق مردان بیشتر از حقوق زنان است زیرا مسؤلیتها و تکالیف مرد بیشتر از زن هست. اما چه میشود اگر مرد وظایفش را بهدرستی انجام ندهد و آنها را به انجام نرساند؟ آیا در این صورت حقوقش همچنان پابرجا خواهد بود یا ساقط میگردد؟ بهعنوانمثال مردی که خرجی خانوادهاش را نمیدهد و اهمیتی برای فرزندانش قائل نمیشود گویی او هیچ وجود مادی یا معنوی در زندگی آنها ندارد و قوام خانواده و تربیت، همگی بر عهدۀ زن افتاده باشد؛ آیا بازهم این شوهر چنین حقوقی دارد؟ حقوقی مثل اطاعت شدن، سرپرستی و سایر موارد؟
متأسفانه در جامعههای عربی و اسلامی خانوادههایی یافت میشوند که به دلیل کوتاهی شوهر یا نبودش، این خانوادهها را زنان بهتنهایی اداره میکنند و یا به دلیل وجود شرایط سخت اقتصادی و تسلط طاغوتیان با شوهرانشان مشارکت دارند. تأثیر این وضعیت بر معادلۀ مذکور چیست؟ (اینکه شوهر حقوق بیشتری دارد چون او مسئول است).
پاسخ:
تغییر احکام در هر زمان به خلیفه و جانشین خدا بازمیگردد؛ بنابراین احکام میتوانند تغییر کنند یا منسوخ گردند، و بنده پیشتر این مطلب را یادآور شدهام.
پرسش 125:
حقتعالی میفرماید: (وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً ً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرا)(
[8]) (و اگر زنی از بیمهری یا بیزاری شوهرش بیمناک باشد، بر آن دو گناهی نيست که هر دو در ميان خود طرح سازش و آشتی افکنند، که سازش بهتر است ولی بُخل و فرومايگی بر نفوس حضور (و غلبه) دارد، و اگر نيکی و پرهيزگاری پیشه کنيد قطعاً خدا به هر چه انجام میدهید آگاه است). تعریف «نشوز» (بیمهری و ناسازگاری) مرد چیست؟ و آیا در شریعت عقوبتی برای مرد ناشز (ناسازگار) وجود دارد؟ و حکم مردی که نسبت به خانه، همسر و فرزندانش بیتوجهی میکند چیست؟
پاسخ:
مسئلۀ نشوز مرد را در کتاب شرایع بیان کردهام و به این معنی است که مرد همه یا برخی حقوق زن را منع میکند و زن حق مطالبه و دریافت آنها را دارد.
پرسش 126:
وقتی در مورد زدن زن ناشزه (نافرمان) در حوزۀ دین صحبت میکنیم همه اتفاقنظر دارند که زدن نباید با شکنجه و درد و عذاب همراه باشد ولی وقتی به واقعیت زندگی میرسیم مشاهده میکنیم که وضعیت بسیار متفاوت است و ضرب و شتم بدنی همسر بسیار اتفاق میافتد. بهطور دقیق حدود زدن زن ناشزه چیست؟ و سزای مردی که از این حدود تجاوز میکند چیست؟ و آیا قوام بخشی و اصلاح نفوس با صبر و رفتار نیکو شایستهتر از آزار جسمانی ـکه احساس خواری و زبونی را به دنبال داردـ نیست؟ بهخصوص هنگامیکه طرف مقابل ضعیفتر از شما و موردحمایت و پشتیبانی شما باشد؟
پاسخ:
کتک زدن زن یک وضعیت طبیعی و یا وضعیتی که بهطورمعمول عمل به آن صحیح باشد نیست، بلکه در حکومت الهی اگر زن به دلیل کتک زدن شوهر اقامۀ دعوی کند به دعوایش رسیدگی و اگر مرد خطایی مرتکب شده باشد مجازات میشود.
پرسش 127:
زنی هستم که هشت سال است ازدواجکردهام و شوهرم -بهحمدالله- کار میکند، ولی تا امروز نه خانهای در تملک داریم و نه خودرویی و نه هیچچیز دیگری. هر وقت یکی از فرزندانم بیمار میشود یا چیزی را میخواهم، پولی نداریم. وقتی همسرم حقوق ماهیانهاش را دریافت میکند جز اندکی آنهم برای غذا به ما نمیدهد و باقی را اهدا میکند یا میبخشد. گاهی او پولها را به کسانی که نیازمند نیستند میبخشد و یا دیگران برای چیزهایی که ضروری نیست از او پول میگیرند درحالیکه و من و فرزندانم محتاج باقی میمانیم. رأی شما و حکم شما دربارۀ همسرم چیست؟
هر وقت من پولی داشته باشم با او مشارکت میکنم ولی او پولش را با دیگران شریک میشود و هر وقت به او میگویم من از این وضعیت راضی نیستم میگوید رضایت تو برایم مهم نیست. آیا این سخن او درست است؟
پاسخ:
بر شوهر واجب است که نفقۀ واجب را برای خانوادهاش فراهم کند و حق تصرف در باقی اموالش در اختیار خودش است، هرگونه که خودش صلاح بداند، چه برای خانوادهاش هزینه کند، چه برای خودش و یا درراههای خیری که مورد رضای خداوند است انفاق نماید.
پرسش 128:
زنِ یکی از انصار ـدرحالیکه خودش هم جزو انصار استـ نماز نمیخواند و (شوهرش) هر چه در توان داشته به او بخشیده تا به نمازش پایبند شود و همۀ راههای شرعی را به کار گرفته تا همسرش نمازخوان شود ولی فایدهای نداشته است. آیا میتواند به خاطر نماز نخواندن او را کتک بزند و یا طلاقش بدهد؟
پاسخ:
نصیحتش کند، موعظهاش کند و به نمازخواندن تشویقش کند و به همین وضعیت ادامه بدهد. کتکش نزند و طلاقش ندهد.
پرسش 129:
آیا مرد انصاری حق دارد همسرش را مورد ضرب و شتم قرار دهد، به او فحاشی کند و برای هر خطا و اشتباهی که در خانه اتفاق میافتد همسرش را مورد سرزنش قرار دهد؟
پاسخ:
بههیچوجه کتک زدن و فحاشی کردن جایز نیست، و این (از مردانگی) به دور است. رابطۀ بین زن و شوهر باید از نوع رابطۀ دوستی و محبتآمیز باشد، نه تنفر و ناسازگاری! و از هر دو طرف انتظار میرود که بر همین منوال عمل کنند.
پرسش 130:
گفتهشده است که لواط کننده نمیتواند با مادر و خواهر لواط شونده ازدواج کند. اگر لواط کننده به سن تکلیف نرسیده باشد وضعیت این حکم به چه صورت است؟ و اگر فرد شک داشته باشد که هنگام انجام این عمل خبیث به سن بلوغ رسیده است یا نه وضعیت به چه صورت خواهد بود؟
پاسخ:
در هر دو حالت (ازدواج) حرام نیست.
پرسش 131:
زنِ شهره به زنا چگونه شناخته میشود؟ اگر مدت عقد موقت یک سال باشد ولی مرد به عدم التزام و پایبندی زن شک داشته باشد، آیا جایز است عقد موقت را فسخ کند؟ آیا فسخ کردن بعد از نزدیکی جایز است؟
پاسخ:
زنی که در محیط اجتماعیاش به فاحشه گری شناختهشده باشد، معروف به زنا شناخته میشود و مرد میتواند هر وقت بخواهد عقد ازدواج موقت را فسخ کند.
پرسش 132:
متن زیر در کتاب شرایع جلد سوم آمده است: (اگر زن از زنا حامله شود و سپس شوهرش او را طلاق دهد، باید با گذراندن ماهها (سه ماه) عده نگه دارد ـنه با وضع حملـ و اگر اشتباهاً با او نزدیکی شده باشد و حامله شود، به دلیل دوری شوهر از او فرزند به آن شخص نسبت داده شود، سپس شوهر زن را طلاق دهد، با وضع حمل از شخصی که اشتباهاً با او نزدیکی کرده عده نگه میدارد و بعدازآن عدۀ طلاق از شوهرش را نگه میدارد).
آیا زنی که از زنا حامله شده و شوهری نداشته باشد باید عدۀ معینی نگه دارد؟ و آیا ازدواج با او در ایام حامله بودنش چه از طرف شخصی که با او زنا کرده یا از سوی کسان دیگر جایز است؟
پاسخ:
عدهای ندارد، و جایز است که در زمان حامله بودنش باکسی که با او زنا کرده ازدواج کند و ازدواج با دیگران مکروه است.
پرسش 133:
شوهر زنی انصاری به همراه مسافرانی که همراهش بودند بیش از شش سال است که در دریا غرقشدهاند و هیچ اثری از او و سایرین به دست نیاوردهاند؛ اما این زن عدۀ وفات را نگه نداشته است. اکنون یکی از برادران انصاری برای خواستگاری از او پیشقدم شده است. آیا واجب است این زن قضای عده را بهجا آورد تا ازدواجش با او صحیح باشد؟ یا کار دیگری باید انجام دهد؟
پاسخ:
باید ابتدا عدۀ وفات را نگه دارد.
پرسش 134:
اینجا در استرالیا وقتی کسی به صورتی قانونی و صحیح کار میکند حقوق خودش و همسرش و گاهی حقوق کودکانش نیز قطع میشود؛ درنتیجه کار دشوار میشود و بهخصوص وقتیکه مرد میخواهد به مسافرت برود و آنها را بدون هیچ حقوقی رها کند که در این صورت تنها بر ماحصل کارکرد او تکیه میشود.
اینجا عراقیها و همچنین برخی انصار برای خلاص شدن از این مشکل و اینکه بتوانند بهراحتی کار کنند و حقوق زن و فرزندان قطع نشود و همچنین برای بهرهمندی از فواید بسیار دیگر، به دولت استرالیا میگویند که از همسرشان جداشدهاند. جدا شدن ازنظر حکومت استرالیا بهمنزلۀ طلاق نیست بلکه درجۀ پایینتری از طلاق هست و تنها در حدّ پر کردن چند فرم است. حکم شرعی این کار چیست؟
پاسخ:
با توجه به آنچه در این پرسش گفتهشده، جدایی به معنی طلاق نیست و زن بهعنوان همسر شرعیاش باقی میماند.
-تربیت فرزندان و فرزندخواندگی:
پرسش 135:
آیا پدر میتواند کودکانش را با تنبیه فیزیکی تربیت کند؟ قوانین این مسئله از جهت سن و سال و علتی که باعث این عمل شود چیست؟ آیا این عمل برای آموزگار نیز جایز است؟ آیا به اجازۀ پدر نیاز دارد؟ آیا پدر میتواند به آموزگار این اجازه را بدهد؟
پاسخ:
پدر میتواند کودک را پس از 7 سالگی تنبیه فیزیکیِ تربیتی نماید؛ البته زدن نباید باعث آزار شود و نباید در ناحیهای مانند سر باشد که باعث آسیب رسانیدن به او گردد، و زدن نباید پیدرپی باشد. در ضمن پدر باید همۀ اسباب و ابزارهای ترساندن را بهکاربرده و استفاده کرده باشد؛ مثل محروم کردن کودک از چیزهایی که دوستشان دارد یا ابزارهای تشویقی، مانند وعدۀ خریدن چیزهایی که دوستشان دارد یا در جهت اصلاح اشتباه کودک، آن را برای او بخرد. بهطورکلی بهتر، ترک تنبیه فیزیکی و نزدن است. زدن کودک توسط آموزگار جایز نیست.
پرسش 136:
زنی پیش من آمد که از ظاهرش میشد فهمید بداخلاق و زناکار است، مواد مخدر مصرف میکرد، هر حرامی را انجام میداد و اهمیتی نمیداد. کودکی یکماهه را نزد من ـیعنی همسرمـ گذاشت و رفت و ماهها نیامد. اکنون هشت ماه است که این کودک پیش ما است. ما او را بزرگ کرده و همگی به او تعلقخاطر پیداکردهایم. آیا من میتوانم از این بچه نگهداری کنم؟ و آیا میتوانم برایش شناسنامه بگیرم تا در آینده در درس خواندن و سایر موارد دچار مشکلی نشود؟ باوجود اینکه میدانم اندک دفعاتی برای دیدار او خواهد آمد، درحالیکه او تربیت کودک را به ما سپرده و او را از ما نمیگیرد؛ زیرا او خیابانگرد است و خانهای ندارد.
پاسخ:
در مسئلۀ تربیت کودک و ثبت کودک در دفاتر رسمی (و گرفتن شناسنامه) بهخودیخود اشکالی وجود ندارد؛ ولی باید ـبه جهت حفظ حقوق ورثهـ وضعیت او شرح داده شود و اینکه او فرزند صلبیاش نیست و تنها او را به فرزندخواندگی پذیرفته است.
-خدمتکاران و کارکنان در خانه:
پرسش 137:
حکم وجود خدمتکاران و ساکن بودنشان در خانه چیست؟ چه مرد باشند و چه زن.
پاسخ:
بهطورکلی بودنشان در خانه اشکالی ندارد تا وقتیکه در اثر وجود آنها کاری حرام صورت نگرفته باشد.
پرسش 138:
حکم پختن غذا، شستن لباسها و چیزهای دیگری که با رطوبت مُسری لمس میکنند چیست؟ اگر مسلمان باشند ولی به این دعوت ایمان نداشته باشند، یا مسیحی باشند و یا طور دیگری باشند.
پاسخ:
اگر مسلمان یا اهل کتاب باشند و از نواصب (دشمنان اهلبیت) و غُلات (غلو کنندگان مقام اهلبیت) نباشند حکم به طهارتشان میشود و هر آنچه با رطوبت لمس کنند پاک است.
پرسش 139:
حدود تعامل با خدمتکار ـچه مرد باشد و چه زنـ چیست؟ همانگونه که مستحضر هستید زندگی برای آنها تنگشده و آنها مهاجرت کردهاند و احیاناً نیاز به صحبت کردن با مرد یا زن سرپرست برای انبساط خاطر یا مشورت کردن و یا پیدا کردن راهحلی برای مشکلات دارند. آیا سلام و احوالپرسی با آنها صحیح است؟
پاسخ:
خداوند توفیقتان دهد! با لطف و عطوفت و رحمت با انسانها برخورد کنید. انسانیت، شمارا به آنها جمع میکند (میان شما و آنها مشترک است).
پرسش 140:
آیا سؤال کردن از عقیدۀ خدمتکار پیش از بستن قرارداد واجب است؟ و اگر او مسلمان یا اهل کتاب باشد آیا باید بر اینکه ناصبی، غلو کننده یا کافر نباشد تأکید داشته باشیم؟ و اگر این کار واجب باشد، آیا باید با خدمتکارانی که قبلاً استخدامشدهاند مجدداً قرارداد بست؟
پاسخ:
سؤال کردن از آنها واجب نیست.
-فعالیت برای دعوت مبارک:
پرسش 141:
آیا رساندن دعوت به کر و لال واجب است؟
پاسخ:
اگر کسی زبان آنها را میداند و یا شما نیز زبان آنها را میفهمید واجب است دعوت مبارک را به او برسانید یا کسی که زبانشان را میداند به آنها برساند.
پرسش 142:
در مالزی بهترین روشی که دشمنان دعوت مبارک یمانی موعود (ع) برای دور کردن مردم از ایمان به دعوت مبارک به کار میگیرند این است که به مردم میگویند انصار یمانی (ع) از شیعیان هستند و عموم مردم واقعاً از این کلمه وحشت دارند. بنابراین اگر مردم با ما ارتباط پیدا کنند با این روش ما را بد جلوه میدهند و مردم را از ما دور میکنند. به همین دلیل ما همواره میگوییم که ما انصار امام مهدی (ع) هستیم و شیعه نیستیم؛ اما گفتن این مطلب برایمان سنگین است چراکه مذهب ما تشیّع است و ما نمیتوانیم آن را انکار کنیم و مردم بهسادگی به آن پِی خواهند برد. مولای من! اینطور که من فهمیدهام انصار، دوستدار اهلبیت (ع) هستند زیرا آنها به همۀ حجتهای الهی از اولین تا آخرینشان ایماندارند. بفرمایید موضعگیری صحیح ما در برابر این جامعه چگونه باید باشد؟ آیا بگوییم ما شیعه هستیم ولی مثل سایر شیعیانِ امروزی نیستیم؟ یا بگوییم ما انصار امام مهدی (ع) هستیم و شیعه نیستیم؟ چهکار کنیم و راه بهتر و صحیحتر چیست، ای آقای من؟
پاسخ:
روش درست و بهتر این است که شما جزواتی داشته باشید که بهطور خلاصه عقیدۀ صحیح را برای مردم جامعهای که در آن زندگی میکنید توضیح دهد. با این روش، شما به هر انسانی که رغبتی بهحق دارد اجازه میدهید عقیدۀ حق را مطالعه کند، بفهمد و بشناسد.
مرا از دعایت فراموش نکن، و از خداوند میخواهم شمارا محفوظ بدارد و یاری شکستناپذیر به شما و از فضل و منّت خودش شمارا گشایشی آشکار عنایت فرماید.
پرسش 143:
تکلیف ما در ایران چیست؟ آیا منتظر امر خاصی باشیم یا دعوت را به عموم مردم برسانیم؟
پاسخ:
به هرکسی که میتوانید دعوت مبارک را برسانید و حق را به آنان بشناسانید.
پرسش 144:
اینجا در ایران وضعیت امنیتی دشواری وجود دارد و شما به این موضوع آگاهتر هستید. ما در حین تبلیغ یا انتشار این دعوت مبارک ـبه هر روشی که خدا بخواهدـ با افرادی مواجه میشویم که برای حکومت کار میکنند و مطلع میشویم که آنها به حکومت خبر میدهند و آنها را علیه ما تحریک میکنند. ما این افراد را میشناسیم و در میانشان زندگی میکنیم. پرسش من: آیا میتوانیم آنها را تهدید کنیم مثلاً اگر علیه ما حرفی به حکومت زدید فلان و بهمان میکنیم؟ درحالیکه ما چنین نمیکنیم و تنها برای ترساندن این حرفها را میزنیم.
پاسخ:
(در این دوران تنها اجتناب از زشتکردار و ستمگر کفایت میکند و خداوند از مؤمنان دفاع میکند؛ پس نترسید و نگران نشوید که شما پیروز هستید اگر ایمان داشته باشید)،(
[9]) و بهزودی خداوند شمارا یاری شکستناپذیر میدهد و کسانی که به شما ظلم و ستم روا میدارند را خوار و ذلیل خواهد نمود و عاقبت کارشان خسران و زیانکاری در دنیا و آخرت خواهد بود.
پرسش 145:
بعضی از برادران معتقدند که قرار دادن تصویر یک شخص در تظاهرات و راهپیماییها بر خواسته از منیت و امتحان الهی است، و برخی دیگر معتقدند این کار باعث یاری مظلوم میشود، و عدهای دیگر میگویند هر طور که خدا بخواهد و هر چه از خدا باشد خیر است و خدا را شکر. کدام صحیح است؟
پاسخ:
اعمال تنها بر اساس نیّات سنجیده میشود و ماحصل هر کس هر آنچه است که نیّت کرده است.
-رفتار باکسانی که بهحق ایمان ندارند:
پرسش 146:
یکی از خواهران بعد از ایمان آوردن به این دعوت مرتد شد درحالیکه فرزندانش هنوز از انصار هستند. حکم غذاهایی که او تهیه میکند و آنها را لمس میکند چیست؟ همچنین حکم لباسها و چیزهای دیگری که با رطوبت مُسری لمس میکند چیست؟ آیا نجس محسوب میشوند؟ و حدود تعامل با او با توجه به اینکه میدانیم انصار را آزار و اذیت نمیکند ولی در دل و سخن خود با دعوت مبارک دشمنی دارد چگونه است؟
پاسخ:
اگر منظور شما ارتباط فرزندانش با او است، آنها باید با مهربانی با او رفتار کنند؛ امید است خداوند حالش را اصلاح کند.
پرسش 147:
چطور برایمان ثابت میشود یکی از نزدیکان جزو نواصب (دشمنان اهلبیت) است؟ آنان به امام (ع) ـجانم به فدایشـ و به وجود ذریۀ رسول خدا (ص) ایمان نمیآورند. از اینکه ما در ماه محرم برای امام حسین (ع) غمگین میشویم بدشان میآید. آیا آنها از نواصب محسوب میشوند؟
پاسخ:
حکم به ناصبی بودن شخصی نمیشود مگر با یقین به اینکه این شخص دشمنیِ خودش را نصب العین خودش کرده باشد ـخواه از طریق گفتههایش باشد یا اعمال و رفتارشـ و به ظن و گمان توجهی نمیشود.
پرسش 148:
اگر برایمان ثابت شود که شخصی ناصبی است، آیا جایز است از غذای منزلش بخوریم مثل غذا خوردن از خانۀ مادر و خواهر؟ آیا جایز است با آنان مصافحه کنیم و ارتباط داشته باشیم؟
پاسخ:
بهتر است از حکم به ناصبی بودن نزدیکان اجتناب کنید. بعضی از مردم از سرِ جهل و نادانی کاری انجام میدهند. آنان مستضعف و درگیر خود هستند. بهتر است با مهربانی با آنان رفتار کنید، با آنان همسخن شوید و حق را برایشان تبیین کنید؛ امید است خداوند روزی از روزها حالشان را اصلاح کند!
پرسش 149:
یکی از خویشان و والدین در قلب خود با دعوت دشمنی میکند و دشمنیِ خود را با دعوت و امام احمد (ع) آشکارا میگوید ولی انصار را با کردار خود آزار و اذیت نمیکند. حکم این شخص چیست؟ آیا نجس محسوب میشود؟
پاسخ:
پاسخ در آنچه در جواب پرسش پیشین مطرح شد، بیان گردید.
پرسش 150:
من و برادرم ازجمله کسانی هستیم که خداوند سبحان و متعال باایمان آوردن به این دعوت مبارک بر ما منت نهاد و در منطقهمان با ما دشمنی و ستیز میشود و در حال حاضر از فشارِ پدر و برادرمان آزار و اذیت میشویم، زیرا آنها به این دعوت شریف مؤمن نیستند. پدرم فقیر است اما کسی که او را تحریک میکند برادر بزرگترمان است. او ما را تهدید میکند که از خانه اخراجمان میکند و گاهی کنترل اعصابش را از دست میدهد و میترسم کار بهجایی برسد که عواقب وخیمی در پِی داشته باشد. تکلیف ما چیست؟
پاسخ:
صبر پیشه کنید و با آنان به نیکی رفتار کنید، و اگر تصمیم گرفتند شما
را از خانه بیرون کنند، اگر خدا بخواهد درهای هزاران درِ خانههای برادران مؤمنتان را برایتان میگشاید. بهطورکلی میتوانی با برادرانت در مکتب مرتبط باشی و انشاءالله آنها خدمتگزار شما هستند.
پرسش 151:
من در مؤسسات تابع مراجع مثل موسسۀ جوادی آملی و دیگران کار میکنم، و کارم تحقیق در کتابها و روایات و نوشتن سخنرانیهای آملی در تفسیر قرآن و علوم دیگر است (درحالیکه او بارأی و نظر خود و ادلۀ عقلی قرآن را تفسیر میکند). آیا کار کردن در این مؤسسات برایم جایز است؟
پاسخ:
در حال حاضر میتوانی بهطور موقت به کارت ادامه دهی، و از خداوند متعال برای شما توفیق و استواری درخواست میکنم.
پرسش 152:
من در بنیادی مشغول به کار هستم که زیر نظر حزبی سیاسی است که مخصوص آموزش و پیشرفت اعضای جریانهای سیاسیون و سایر مدیران و رؤسای بخشها هست. با توجه به اینکه من در این عرصه با آنها همکاری نمیکنم و فقط در بخش حسابداریِ ادارۀ پشتیبانی بصری و الکترونیکی سرورهای مراقبتهای بصری، سرورهای اطلاعاتی و پشتیبانی حسابداری و ادوات و تجهیزات الکترونیکی فعالیت دارم.
آقا و مولای من! لطف کنید و بفرمایید چهکار کنم؟ آیا کار را رها کنم؛ با توجه به اینکه من کار دیگری ندارم.
پاسخ:
اشکالی ندارد و میتوانی همکاری خود با آنها را ادامه دهی.
پرسش 153:
آیا همنشینی باکسی که دعوت امام یمانی (ع) را تکذیب میکند و از روی نادانی یا قانع نشدن با ادله، امام (ع) را دشنام میدهد جایز است؟
پاسخ:
همنشینی باکسی که معصوم را دشنام میدهد جایز نیست، مگر اینکه بخواهی او را هدایت کنی. بهطورکلی کسی که دیگران را دشنام میدهد، شخصیتی است که اخلاق ندارد و نظرم این است اگر باکسی که ادب اندکی دارد یا اخلاق نداشته باشد همنشینی و مجالست نمایی، حکیمانه باشد.
پرسش 154:
برادرم انصار است و همسایهاش انصاری بود و به همراه گروه رزاق (لعنهالله) مرتد شد. او همچنان به او تکرار میکند که آیا تو محتاج هستی و... و... او در منطقه محبوب است و حیران است و میگوید آیا از درب خانهام طردش کنم درحالیکه این اخلاق انصار و اخلاق محمد و آل محمد ائمه و مهدیین ـسلاموصلوات خدا بر آنهاـ نیست. او حیران است که چگونه با این شخص رفتار کند؟
پاسخ:
هیچ دوستی و کرامتی برای ناصبیِ دشمن آل محمد صلواتاللهعلیهم وجود ندارد.
پرسش 155:
آیا خوردن و آشامیدن در منزل کسی که پول غذاهایش را پسرش میدهد -درحالیکه میدانیم پولش را از راه حرام مثل فروش مواد مخدر و ... به دست میآوردـ جایز است. اگر به اصرار آنها از غذایشان خورده باشیم حکمش چیست؟
پاسخ:
اگر یقین داری که منبع تمام غذاهایشان از راه حرام یا معاملۀ باطل است، در این صورت جایز نیست از آن بخوری، و اگر خورده باشی بهاندازۀ قیمتش صدقه بده.
پرسش 156:
برادرم و خانوادهاش از انصار هستند ولی در دینداری مقیّد نیستند. به من خبر رسید که او شراب مینوشد. از این کار نهیش کردم ولی فایدهای نداشت. در رؤیا معصومین (ع) را دیدهایم که با او قطع رابطه کنیم، مساعدتش نکنیم و اینکه امام قصد دارد ادبش کند و ... وضعیت مالیاش بسیار بد است. بفرمایید ما چه کنیم. بههرحال او برادر انصاری ما است و احتیاج به کمک و مساعدت ما دارد. آیا جایز است به او کمک کنیم درحالیکه کارهای خلاف شرع انجام میدهد؟
پاسخ:
کمک کردن به او با پولی که توسط آن شراب تهیه میکند جایز نیست، ولی کمک کردن با مالی که با آن غذا تهیه و نیازهای مادیاش را برطرف کند اشکالی ندارد و حتی مستحب هم هست.
-رفتار با پدر و مادر:
پرسش 157:
مادرم از انصار نیست و به من اجازۀ حضور در مجالس انصار را نمیدهد. آیا من میتوانم هنگام مسافرت او و بدون اطلاعش در مجالس یادبود و ختم شرکت کنم. با توجه به اینکه پدرم از انصار نیست، ولی به من اجازۀ این کار را میدهد و حتی مرا در این خصوص تشویق نیز میکند.(
[10])
پاسخ:
اطاعت از او در این مسئله واجب نیست. تا هنگامیکه پدر ـکه خداوند حفظش کندـ کاری را که در اطاعت از خداوند انجام میدهی تأیید میکند، بر خداوند توکل کن. خداوند توفیقت عنایت فرماید و گامهایت را استوار بدارد.
پرسش 158:
امروز پدرم با من دربارۀ شرکت کردنم در تظاهرات صحبت کرد و گفت: اگر به تظاهرات بروی بعدازآن نه من تو را میشناسم و نه تو مرا میشناسی. به او گفتم: از همین لحظه نه من تو را میشناسم و نه تو مرا میشناسی؛ و از خانه خارج شدم. او پشت سرم آمد و مرا به خانه برگرداند. مولای من! به خدا قسم نمیدانم چه کنم. خانوادهام جزو انصار نیستند و با من در تمامکارهایی که انجام میدهم مخالفت میکنند زیرا میدانند که من جزو انصار هستم. گاهی از کاری که برای دعوت انجام میدهم مطلع میشوند و با من مخالفت میکنند. نمیدانم با آنان چه کنم؟ همینکه میخواهم برای دعوت کاری انجام دهم آنها با من درگیر میشوند و به دنبال آن، من هم با آنان درگیر شدم. مشکلات بین ما ادامه دارد. به من میگویند پس اطاعت از والدین چه میشود؟ مولای من! آیا کاری که انجام میدهم درست است یا غلط؟ آیا موجب رضایت شما است یا نه؟ و چطور با آنان رفتار کنم؟ خداوند به شما توفیق دهد و امورتان را آسان فرماید؟
پاسخ:
قطعاً پدرت با این دید که تو قسمتی از او هستی به تو مینگرد. او تو را دوست دارد چهبسا بیش از خودش دوست داشته باشد. با توجه به این واقعیتها با او به نرمی رفتار کن و با او درشت و خشن رفتار نکن. خداوند توفیقت دهد! پدری که طیّب و نیکو است مستحق رفتار خشن از سوی فرزندانش نیست. سعی کن با تمام نیکی و محبت اطاعت از خداوند و رفتار با والدینت را یکجا گردآوری. از خداوند میخواهم آنان را هدایت کند و حق را به آنان بشناساند و آنها یاوران تو باشند.
مرا از دعایت فراموش نکن. خداوند توفیقت دهد!
-نحوۀ برخورد با قوانین قراردادی:
پرسش 159:
رژیمهای حاکم در این زمان بعضی قوانین و مقرراتی را وضع میکنند که سبب به تنگنا افتادن مؤمنان میشود مثل قوانین وام مسکن که بر وامگیرنده شرط میکند نمیتواند مسکن خود را اجاره دهد مگر با اجازۀ وامدهنده یا سایر موارد. آیا پایبند بودن به این قوانینی که تسلط مؤمن بر مال خودش را محدود میکند واجب است؟
پاسخ:
التزام به این قوانین واجب نیست.
پرسش 160:
خانمی با سن بالا کارمند (معلم) است و از طرف رژیم سابق مورد آزار و اذیت واقعشده است و برخی نزدیکانش توسط نظام سابق (خداوند لعنتش کند) زندانی و کشتهشدهاند. این زن بیش از 27 سال خدمت کرده است و قصد دارد بازنشست شود ولی رژیم قبول نمیکند و میگویند باید بیش از 30 سال خدمت کنی. بعضی از نزدیکان به او گفتهاند که ما میتوانیم با توجه به اینکه نزدیکانت توسط رژیم سابق (خدا لعنتش کند) کشته و زندانیشدهاند و با توجه به قوانینی که وجود دارد برایت 30 سال سابقه ثبت کنیم. با توجه به اینکه به اشخاصی که با 30 سال خدمت بازنشست میشوند مبلغی بهعنوان بازنشستگی داده میشود، حکم گرفتن این مبلغ چیست؟ آیا جایز است؟ خداوند به شما توفیق دهد.
پاسخ:
جایز است.
پرسش 161:
در دانشکدۀ هنرهای زیبا در طول سال تحصیلی پروژههای مهندسی مطرح میشود که از ما خواسته میشود آنها را انجام دهیم. در خارج از دانشکده دفاتری هستند که این پروژهها را در برابر دریافت اجرت انجام میدهند و بعضی از دانشجویان در اِزای پرداخت اجرت، این پروژهها را به این دفاتر میسپارند تا انجام دهند. بعضی از این دانشجویان توان علمی برای انجام این پروژهها را دارند ولی فرصت ندارند یا به دلیل کسالت و بیماری نمیتوانند انجام دهند، و بعضی دیگر توان علمی برای اجرای این پروژهها را ندارند و بعد از تکمیل شدن آنها توسط این دفاتر، آنها را به دانشکده تحویل میدهند، و دانشکده نیز در این مورد سختگیری نمیکند و روی پروژه اسم دانشجو نوشته میشود نه دفتری که آن را آماده کرده است. حکم این کار در هر دو صورت چیست؟ و آیا کمک کردن به انجام این پروژهها از خارج بهصورت رایگان و بدون چشمداشت مادی جایز است؟
پاسخ:
جایز نیست.
پرسش 162:
شخصی در شرکت نفت ایران راننده است. آیا جایز است بدون اجازه اموالی از دولت را برای خودش بردارد مثلاً مقداری از سوخت یک کامیون را بردارد و برای خودش بفروشد؟
پاسخ:
جایز نیست. آن شرکت او را امین بر اموال و اتومبیل خودش قرار داده است و او مجاز نیست در این اموال خیانت کند.
پرسش 163:
بعضی از انصار در وزارتخانههای امنیتی مشغول به کار هستند و از آنان تعهداتی گرفتهاند مبنی بر اینکه در هیچ تظاهراتی شرکت نکنند و مخالفت با این تعهدات تبعات قانونی تا حدّ اعدام یا حبس ابد را در پی خواهد داشت. نظر شما در این خصوص چیست؟
پاسخ:
کسانی که در وزارتخانههای امنیتی کار میکنند میتوانند در تظاهرات شرکت نکنند اگر حضور آنها متحمل ضرری برایشان باشد.
-جبران خسارت مالی، و حلوفصل قبیلهای:
پرسش 164:
آیا گرفتن غرامت از اعضای حزب بعث و باقیماندههای نظام پیشین جایز است؟ به خاطر گزارشهای آنان علیه مردم و اینکه باعث اعدامِ برخی و زندانی شدن برخی دیگر و از بین بردن و منهدم شدن و آتش زدن خانۀ برخی دیگر شدهاند؟ مبلغ مشخصشده برای این مسئله چه مقدار است؟ آیا صرفاً باوجود داشتن گزارش مکتوب از سوی یک شخص امنیتی یا همحزبی، ضرر و زیان ثابت میگردد؟ اگر گزارشی در کار نباشد، آیا وجود داشتن یک شاهد کفایت میکند؟
پاسخ:
هرکسی که زیان مالی، جانی یا خانوادگی بهواسطۀ فرد یا گروهی به او رسیده باشد و میرسد، میتواند ضمن حدود شرعی، عوض مالی یا چیزی دیگر درخواست کند. اما اثبات وقوع زیان به مرجعی بازمیگردد که حکم کردن به آن ارجاع شده است؛ میخواهد عشایری باشد یا حکومتی. پاسخ ما در این خصوص چیزی را پس یا پیش نمیاندازد (تغییری حاصل نمیکند)؛ چراکه ما حکومت نمیکنیم و بر آن اِشراف نداریم تا حقوق را در آن اقامه نماییم؛ تا امثال این پرسشها متوجه ما گردد!
پرسش 165:
برخی افراد مانع حکومت یا پیمانکار برای ساخت بعضی پروژههای تصویبشده مانند مدارس یا سایر پروژهها میشوند؛ با این ادعا که این زمین برای او است و گاهی اوقات از پیمانکار اموالی را در عوض میگیرد تا اجازۀ کار را به او بدهد. آیا این تصرّفی شرعی است؟
پاسخ:
اگر در حال حاضر زمین برای او نباشد، تصرّف او شرعی نیست و اموالی که بر اساس آن به دست آورده میشود، حرام است. اگر گروهی در منطقهای معین زندگی میکنند و کسی از بیرون منطقۀ آنان یا از طرف شرکتی یا حکومت (غیر از حکومت امام عادل) بیاید و بخواهد پروژهای عمومی یا خصوصی بنا کند، این گروه میتوانند اعتراض و این پروژه را متوقف کنند یا درخواست دادن عوض در برابر زیانی که به دلیل آن بر آنان واقعشده است نمایند؛ البته اگر احتمال وقوع زیان را به سبب این پروژه به خودشان میدهند. مثلاً اگر حکومت (غیر از حکومت امام عادل) یا شرکت مشخصی بخواهد چاه نفت یا معدنی حفر کند یا کارخانه یا پلی در منطقۀ آنان بسازد و احتمال بدهند که این پروژه عوارض زیستمحیطی به همراه داشته باشد یا باعث مسدود شدن راه مشخصی از آنان شود یا باعث مزاحمت گردد یا باعث سروصدای آزاردهندهای برای آنان شود یا باعث از بین رفتن برخی حیوانات وحشی شود یا هر زیان منطقی دیگری، آنان حق اعتراض و مانعشدن دارند یا میتوانند بهعوض زیانی که به آنان یا به منطقۀ آنان خواهد رسید، درخواست غرامت نمایند.
پرسش 166:
ما گروهی هستیم که در منطقهای روستایی زندگی میکنیم و نقلشده است که اجداد ما بر این زمین استیلا یافتهاند و نمیدانیم آیا جد چهارم بوده یا بالاتر، و نمیدانیم این زمین به کدام قبیله برمیگردد و آیا در آنکسی سکونت داشته یا موات بوده است. در مورد این زمین اطلاع خاصی در دستمان نیست مگر آنچه گفته میشود و بین ما معروف است که اجدادمان با جنگ و غلبه بر این زمین مسلط شدهاند و این کار بین قبایل شایع بوده است. حکم این زمین چیست درحالیکه ما پدر جدّی در آن ساکن بوده و هستیم؟
پاسخ:
اشکالی در آن نیست.
پرسش 167:
آیا دریافت مبلغ غرامت در برابر تعرضاتی همچون فحش و ناسزا، بدنام کردن، ضرب و شتمی که به خونریزی منجر شود و پایینتر از آن ـمثل سیلی زدنـ جایز است؟ و مبلغ آن را چگونه مشخص کنیم؟ آیا جایز است که ردِ بهمثل شود؟
پاسخ:
دریافت غرامت مالی در برابر آسیب جایز است.
پرسش 168:
از مغازۀ کسی موبایل و اموالی را سرقت کردهاند؛ اما به سبب بسته شدن مغازه و هزینههای شکایت در مرکز پلیس، آن شخص خسارتهای دیگری نیز متحمل شده است. پسازآن سارق دستگیر شد. آیا این سارق ضامن این خسارتهای اضافه نیز هست؟ یا فقط ضامن اموالی است که دزدیده است؟
پاسخ:
سارق آنچه به سرقت برده است را متحمل میشود.
پرسش 169:
گاهی در مسائل قبیلهای با انصار و دیگران مشارکت میکنیم، مانند حاضر شدن در مجلس رسیدگی به دیۀ کسی که ماشین او را زیر گرفته است و در قانون قبیلهای، دیۀ شرعی پرداخت نمیشود. آیا جایز است با آنها مشارکت داشته باشیم؟ و آیا مطالبۀ دیه به این شکل شرعی است؟ و ضابطۀ شرعی برای دیه دادن در زمان ما چیست؟
پاسخ:
مشارکت جایز است. آنچه در حلوفصل مسائل قبایل حاصل میشود بهطورمعمول عبارت است از راضی کردن طرفین و صلح و آشتی برقرار کردن بین طرفین، و در این کار اشکالی وجود ندارد. پس اینکه طرفین بر مقدار معینی رضایت دهند جایز هست.
پرسش 170:
نتیجۀ حلوفصل از طرف قبیله به ما میرسد. آیا جایز است آن را دریافت کنیم؟ این در حالی است که اگر داوری علیه قبیلۀ ما باشد آن را پرداخت میکنیم. آیا این پرداخت کردن جایز است؟
پاسخ:
اگر این داوری در عوض یک فرد از قبیله باشد ـمانند دیه یا شبیه آنـ آن داوری برای همان شخص است نه کس دیگر و جایز نیست کس دیگری در آن شریک باشد؛ اما اگر این داوری در عوض تمام افراد قبیله باشد ـمانند عوضی در برابر زمین عمومی برای قبیله یا موارد دیگرـ جایز است که آن داوری بین افراد قبیله توزیع شود و هرکسی میتواند سهم خود از آن را دریافت کند. اما پرداخت مال یا مشارکت اعضای قبیله در پرداخت مبلغی که یکی از اعضای قبیله به پرداختش محکومشده است، جایز است و این احسان شمرده میشود، بهخصوص هنگامیکه آن شخص قادر به پرداخت مبلغ گفتهشده نباشد یا پرداخت آن مبلغ باعث ضرر و زیان بزرگی برایش گردد.
-خریدوفروش، رهن و شرکت:
پرسش 171:
پیشفروش، فرآیند فروشی است که برخی شرکتهای (تجاری) واسط بر بستر اینترنت انجام میدهند که در آن، فروشندگان هنگام پایین آمدن قیمت سهام سود میبرند.
بهعنوانمثال اگر سرمایهگذاری تصور کند سهام شرکت س (سهم س) بالاتر از قیمت واقعیاش مثلاً حدود 15 دلار برآورد شده است و اینکه قیمت آن پایین خواهد آمد، میتواند بر اساس شرایط «پیشفروش» قرارداد فروش سهام س را آغاز نماید. حال اگر قیمت سهام به 10 دلار کاهش یابد، سرمایهگذار 5 دلار سود خواهد نمود ولی اگر قیمت سهام به 20 دلار افزایش یابد، سرمایهگذار 5 دلار به ازای هر سهم ضرر خواهد نمود.
پاسخ:
جایز است.
پرسش 172:
حکم تجارت طلا، نفت، بورس نقد و سهام، معاملات مدتدار و آتی، و نظایر آنکه همگی بر بستر اینترنت و از طریق شرکتهای واسطهای که خدمات تجاری این امور را ارائه میدهند انجام میشود، چیست؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 173:
شخصی مقداری طلا به قیمت شانزده میلیون خریداری کرد و به شخصی دیگر به قیمت نوزده میلیون بهصورت اقساط فروخته است و چنین میپندارد که این مبلغ، همان سود کنونی است. آیا این کار جایز است؟
پاسخ:
اشکالی در مقدار سود نیست تا زمانی که از میانگین قیمت کالا در بازار تجاوز نکند.
پرسش 174:
کالایی خریداری و سپس مشخصشده که دزدی است. حکمش چیست؟ چگونه میتوان در آن دخل و تصرف کرد؟ آیا میتوان به استفاده از آن ادامه داد؟ و آیا نباید بار دیگر با آن فروشنده معامله کرد؟ آیا اطلاعرسانی به مسؤولین دربارۀ این کالای دزدی واجب است؟ فیلمهایی خریداری کرده بودم که بعداً مشخص شد دزدی هستند.
پاسخ:
اگر بازگرداندن مال دزدی به صاحبش امکانپذیر باشد به او بازگردانده میشود و اگر امکان بازگرداندن آن وجود نداشته باشد کاری که امکانپذیر است به انجام میرسد، مانند اینکه به نیابت از مالک صدقه داده یا برای او دعا شود. امتناع از معامله با فروشنده واجب نیست و اطلاعرسانی نیز واجب نیست.
پرسش 175:
از حکم شرعی دربارۀ دو نوع معاملۀ ملکی سؤال دارم:
1- رهن: به این شکل که مستأجر مبلغی معین را به صاحبخانه قرض میدهد تا آن خانه را با قیمتی کمتر از کرایۀ عادی به او اجاره دهد و بعد از پایان یافتن مدت اجاره صاحبخانه مبلغی را که قرض گرفته است بازمیگرداند.
پاسخ 1:
جایز است.
2- ساروت: مستأجر قدیمی یکخانه (که به قیمت بسیار پایینتر نسبت به کرایۀ عادی کرایه کرده چون زمان زیادی است که آن خانه را کرایه کرده است) اجارهاش را به مستأجری جدید به قیمتی که معمولاً یکپنجم قیمت خانه است میفروشد و این مطلب را یا به اطلاع صاحبخانه میرساند و یا نمیرساند و اجارهبها به همان مبلغ اجارۀ قبلی باقی میماند.
پاسخ 2:
اگر مستأجر قدیمی مبلغ معینی به صاحبخانه داده باشد تا قرارداد اجاره در مقابل مبلغ ثابتی که تغییر نمیکند در اختیار او باشد، در این صورت میتواند حق خود در مورد این خانه را بفروشد، اما به صِرف اینکه او مستأجری قدیمی است چنین حقی برایش وجود نخواهد داشت.
پرسش 176:
در اینترنت وبسایتی برای اشتراک در بورس اینترنتی جهانی وجود دارد بهگونهای که مبادلات طلا و نفت و پول بهصورت اینترنتی انجام میشود و اشتراک سایت به این شکل است که مشترک حداقل مبلغ 300 دلار پرداخت میکند و داخل سایت میشود. من بدون اینکه حلال یا حرام بودن این اشتراک را بدانم مشترکش شدم و انتظار داشتم که این کار حلال باشد ولی یکی از برادران انصار به من گفت که حرام است.
https://financikalive.tradenetworks....heme=Financika
آیا من میتوانم با آنها معامله کنم تا پولی که با آن مشارکت کردهام را به دست بیاورم؟
پاسخ:
اگر خریدوفروش حقیقی باشد معامله کردن جایز است اما اگر فقط شرطبندی برای بالا و پایین کردن قیمتها باشد بدون اینکه هیچگونه معاملۀ خرید حقیقیِ مواد یا سهمهای معین در کار نباشد، جایز نیست. اما مسئلۀ بازگرداندن پولت، جایز است پولت را از آنها پس بگیری.
پرسش 177:
آقای من! پرسش من در خصوص ستارۀ پنجپر است؛ اینکه آیا این ستاره به پیامبری از انبیا بازمیگردد مثل ستارۀ ششپر که به داوود نبی (ع) بازمیگردد؟ و آیا خریدن سرامیکهای دستشویی که دارای ستاره پنج پر هستند جایز است؟
پاسخ:
خریدن سرامیک چه بر آن ستارۀ پنج پر باشد و چه شش پر، جایز است.
پرسش 178:
قراردادی مشارکتی با یکی از مسیحیان در یکی از کشورهای اروپایی بستم که رستوران یا کافهای بازکنیم. ازآنجاکه رستورانهای اینجا شامل آپشنهای مختلفی هستند و بهنوعی بزرگ میباشند، با او از ابتدا شرط کردم که گوشتها حلال باشد. همچنین با او شرط کردم که در اینجا هیچ نوع از انواع الکلها سِرو نشود و او هم با این شروط موافقت کرد. بهاینترتیب قرارداد بستیم که نصف به نصف مشارکت کنیم. بعدازاینکه پولها ردوبدل و قرارداد نوشته شد معلوم شد که شریک مسیحی میخواهد ضمن آپشنهای رستوران آپشنی به نام میکروفن قرار دهد (و این یعنی بلندگویی در رستوران قرار داده شود تا هرکدام از مشتریانی که میخواهد از آن استفاده کند تا گفتاری معین یا موسیقی معین یا هر چیزی که خوشش بیاید را اجرا نماید و این معادل مبلغ معینی پول است که مشتری بهحسابدار میدهد). من به این کار اعتراض کردم و نتوانستم شریک خود را در لغو کردن این آپشن قانع سازم. اکنون من دو انتخاب دارم:
اول: نصف سود را دریافت کنم ـچون من پنجاهدرصد شریک هستمـ و در نیّتم چنین باشد که آنچه از درآمد به من میرسد آپشن میکروفن را در برنداشته باشد.
دوم: از شریکم بخواهم آنچه از آپشن میکروفن بهدستآمده است را بهکلی از سایر درآمدهای رستوران کم کند و بهاینترتیب من هیچ ارتباطی با آن نداشته باشم، و طبیعتاً در این صورت سود من فقط نیمی از باقی سود هست و سود من بهطورکلی کمتر از سود شریکم خواهد بود.
با توجه به اینکه در هر دو حالت مانعی برای من وجود ندارد ولی آنچه برای من مهم است تأکید داشتن بر حلال بودن پولی است که به دستم میرسد. بنابراین آیا من حق دارم که نصف سود درآمد کل درآمدهای رستوران را که در ضمن آن آپشن میکروفن نیز هست بردارم؟ یا من چنین حقی ندارم و باید آن را کنار بگذارم؟
پاسخ:
گرفتن نصف سود بدون کوتاه آمدن از هیچچیزی از آن، حق تو است.
-هدیه و قرض:
پرسش 179:
در کشورهای غربی گاهی در اَعیاد به کارمندان شراب هدیه میدهند. آیا این هدیه را بگیرم و دور بیندازم؟ یا آیا برایمان جایز است آن را با هدیهای دیگر با یکی از کارمندان عوض کنیم؟
پاسخ:
شما باید از گرفتن چنین هدیهای خودداری کنی و به آنها بفهمانی که شما مسلمان هستی و شراب نمینوشی تا اگر خواستند هدیه بدهند، هدیهای شایسته به شما بدهند.
پرسش 180:
به یکی از انصار فرزندی روزی داده شد. برخی از همکارانش هدایای چشمروشنی مثلاً شکلات به او هدیه کردند. هویت این برادر انصاری آشکار شد و مشخص شد که او از انصار امام احمد (ع) است. اکنون این همکاران خواهان برگرداندن هدایا یا قیمت معادش از او هستند. با توجه به اینکه بعضی از این هدایا (شکلاتها) را بین مردم پخش کردهایم. هدایا را به آنها بازگرداندهایم اما در مورد مبلغ دیگر هدایا چگونه با آنها رفتار کنیم؟
پاسخ:
اگر منظور شما این است که آیا آنها شرعاً حقدارند آنچه بهعنوان هدیه برای شما آوردهاند را پس بگیرند، درواقع آنها چنین حق شرعی ندارند بهخصوص در مورد خوردنیها یا موادی که مستهلک میشوند.
پرسش 181:
آیا جایز است کسی بخشی از اموالی که برای معیشتش قرض کرده را درراه خیر انفاق کند؟ چه در آینده بتواند آن قرض را بازپرداخت کند و یا یقین نداشته باشد که توانایی بازپرداخت آن قرض را داشته باشد.
پاسخ:
جایز است.
-سرودها، غِنا و شعر:
پرسش 182:
یکی از خواهران که قصیده، شعر و سرود برای این دعوت مبارک مینویسد میپرسد آیا جایز است ـبرای بهتر بودن لحن صداـ قصیده را با صدای خودش برای گروه ضبط صدا بخواند؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 183:
آیا آواز خواندن برای کودکان تازه متولدشده جایز است؟ یا بهطورکلی برای کودکان؟
پاسخ:
بهطورکلی آواز خواندن جایز نیست؛ اما اگر منظور شما ترانههای مادران برای کودکانشان باشد، اشکالی ندارد.
پرسش 184:
در تمام سالنهای ورزشی در دسترس، موسیقی پخش میشود. آیا حضور من در این اماکن اشکال دارد؟
پاسخ:
استماع (گوش کردن) به اَغانی (موسیقی و آوازها) حرام است و جزو گناهان صغیره محسوب میشود و ازجمله مواردی است که شرع از آن نهی کرده چراکه چهبسا انسان را به گناهان کبیره ـپناهبرخداـ بکشاند و از محرماتی است که منظور میشود و انسان برای انجامشان مورد حساب قرار میگیرد؛ خداوند در امانتان بدارد!
اما گوش کردن (استماع) مثل شنیدن (سماع) نیست؛ در گوش کردن قصد گوش دادن و توجه کردن مطرح است درحالیکه شنیدن (سماع) بدون هیچ قصد و غرضی صورت میپذیرد؛ یعنی مثلاً شما در مکانی عمومی (مثل هواپیما، رستوران، سالن ورزش) هستی که در آن موسیقی پخش میشود و شما توجهی به آن نداری. شنیدن حرام نیست، چراکه خالی از هرگونه قصد و نیّت و توجّه هست.
پرسش 185:
آیا نوشتن غزلی که لهو نباشد جایز است؟ آیا قصاید و غزلیات امام علی (ع) صحت دارند؟ با توجه به اینکه اینها بهطور کامل در قالب شعر هستند. برترین پاداشها جزایتان باد!
پاسخ:
جایز است ولی از زینتهای زندگانی این دنیا است. شما از باقیاتصالحاتی که خداوند به شما ارزانی داشته بخواه که ثوابش نزد پروردگارت بهتر و پایندهتر است.
-استخاره و دعا:
پرسش 186:
آیا تکرار استخاره در شرایطی مشخص جایز است به این دلیل که شرایط میتواند تغییر کند و اینکه ممکن است (نتیجه) در وقتی مناسب نباشد و در وقتی دیگر مناسب باشد؟
پاسخ:
بله، دوباره استخاره گرفتن با توجه به وقوع پیوستن حوادثی که شرایط یا اوضاع را تغییر میدهد جایز است؛ اما تکرار استخاره از سرِ بیهودگی و سبک شمردن، جایز نیست؛ و هر کس بر حال و وضعیت خودش آگاه است.
پرسش 187:
آقا و مولای من یمانی آل محمد (ع)! ای فرزند رسول خدا! از خداوند برای شما عزت و پیروزی درخواست میکنم. امیدوارم به من ذکر یا دعایی بیاموزی تا به حاجتم برسم و با آن مشکلم حل شود.
پاسخ:
اگر دعا شامل صلوات بر محمد و آل محمد باشد انشاءالله بهسادگی و آسانی بالا میرود. اخلاص در دعا، اجابت را به دنبال دارد، ولی اجابت تنها به دست خداوند سبحان است (شاید آنچه را که برای من به تأخیر میاندازی برایم بهتر باشد، چراکه تو به عاقبت امور آگاهی)؛ و چهبسا راهحل به دست خودم باشد درحالیکه از خداوند میخواهم مشکلم را حل کند!
این دعایی است که انشاءالله خیر بسیاری برای کسی که چهل روز بر آن مداومت داشته باشد دربردارد. از شما درخواست میکنم مرا از دعا فروگذار نکنی:
(یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَیا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدائِدِ، وَیا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الَمخْرَجُ اِلى رَوْحِ الْفَرَجِ، ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعابُ، وَتَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الأسْبابُ، وَجَرى بِقُدْرَتِکَ الْقَضاءُ، وَمَضَتْ عَلى اِرادَتِکَ الأشْیاءُ، فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَهٌ، وَبِإِرادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَهٌ، اَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمّاتِ، واَنْتَ الْمَفْزَعُ المُلِمّاتِ، لا یَنْدَفِعُ مِنْها اِلاّ ما دَفَعْتَ، وَلا یَنْکَشِفُ مِنْها اِلاّ ما کَشَفْتَ، وَقَدْ نَزَلَ بی یا رَبِّ ما قَدْ تَکأَّدَنی ثِقْلُهُ، وَاَلَمَّ بی ما قَدْ بَهَظَنی حَمْلُهُ، وَبِقُدْرَتِکَ اَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ، وَبِسُلْطانِکَ وَجَّهْتَهُ اِلَیَّ، فَلا مُصْدِرَ لِما اَوْرَدْتَ، وَلا صارِفَ لِما وَجَّهْتَ، وَلا فاتِحَ لِما اَغْلَقْتَ، وَلا مُغْلِقَ لِما فَتَحْتَ، وَلا مُیَسِّرَ لِما عَسَّرْتَ، وَلا ناصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وآلِهِ، وَاْفْتَحْ لی یا رَبِّ بابَ الْفَرَجِ بِطَولِکَ، وَاکْسِرْ عَنّی سُلْطانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَاَنِلْنی حُسْنَ النَّظَرِ فیـما شَکَوْتُ، وَاَذِقْنی حَلاوَهَ الصُّنْعِ فیـما سَاَلْتُ، وَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمهً وَفَرجاً هَنیئاً، وَاجْعَلْ لی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً، وَلا تَشْغَلْنی بِالاْهتِمامِ عَنْ تَعاهُدِ فُرُوضِکَ، وَاسْتِعْمالِ سُنَّتِکَ فَقَدْ ضِقْتُ لِما نَزَلَ بی یا رَبِّ ذَرْعاً، وامْتَلأتُ بِحَمْلِ ما حَدَثَ عَلیَّ هَمّاً، واَنْتَ الْقادِرُ عَلى کَشْفِ ما مُنیتُ بِهِ، وَدَفْعِ ما وَقَعْتُ فیهِ، فاَفْعَلْ بی ذلِکَ وَاِنْ لَمْ اَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظیمِ، وَذَا الْمَنِّ الْکَریمِ، فَاَنْتَ قادِرٌ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، آمینَ ربالعالمین)
(اى آنکه گرفتاریهاى سخت تنها بهوسیلۀ او گشوده گردد، اى آنکه تیزى تیغ دشواریها با او درهم شکسته شود، اى آنکه بیرون آمدن از رنجها و راه یافتن بهسوی عرصۀ گشایش تنها از او درخواست گردد، در برابر توانایىات سختیها رام شد، و به لطف تو اسباب و وسایل فراهم گشت، و به نیروی تو قضا جارى شد، و امور بر اساس ارادهات گذَرَد. پس اشیا تنها نه به گفتارت بلکه به ارادهات فرمان پذیرند، و تنها به ارادهات قبل از نهى کردنت بازداشتهاند. تنها تو براى رفع گرفتاریها خوانده شدى، و تنها تو در بلاهاى سخت پناهگاهى. چیزى از آن بلاهاى سخت دفع نگردد جز آنچه تو دفع کردى، و چیزى از آن گشوده نشود مگر آنچه تو گشودى. ای پروردگارم! مشکلى به من رسیده که سنگینىاش مرا بهزحمت انداخته، و دشوارى بر من فرود آمده که به دوش کشیدنش مرا گرانبار نموده است. آرى آن را تو به قدرت خویش بر من فرود آوردى، و با نیرویت متوجّه من ساختى؛ پس ازآنچه مرا در آن وارد کردى بیرون کنندهاى نیست و ازآنچه متوجه من نمودى بازگردانندهاى وجود ندارد و ازآنچه تو بستى گشایندهاى نیست و ازآنچه تو گشودى کسى را یاراى بستن نیست و بر آنچه تو سخت گرفتى آسان کنندهاى نیست و براى آنکه تو از یارىاش دریغ ورزیدى یاورى نیست. بر محمّد و خاندانش درود فرست و درب گشایش را ـپروردگاراـ به کرم و فضلت به روى من بگشا، و چیرگىِ اندوه را به نیرویت از من برگیر، و مرا در آنچه از آن به تو شکایت نمودم خوشبینى عطا فرما، و شیرینى رفتارت را در آنچه از تو خواستم به من بچشان، و از پیشگاه خود مهر و گشایشی گوارا به من ببخشای، و از نزد خود راه نجات فورى برایم قرار ده، و از محافظت در انجام واجبات و به کار گرفتن احکامت در زندگى مرا غافل مساز. پروردگارا! از مشکلى که بر من فرود آمده سخت به تنگ آمدم، و وجودم را به خاطر حادثهاى که برایم رخداده اندوه فراگرفته است. تنها تو توانایى براى برطرف ساختن آنچه به آن دچار شدم و دفع آنچه در آن افتادم؛ پس به فضل خویش آن را برایم به انجام برسان، هرچند خود را سزاوار آن از سوى تو نمىدانم. اى صاحب عرش بزرگ، و ای داراى نعمت کریمانه! که تنها تو نیرومندى، اى مهربانترین مهربانان! دعایم را اجابت فرما اى پروردگار جهانیان!).
پرسش 188:
چنانچه انسان در سجده متوجه خداوند شود و از او بخواهد متحمل دردی شود که به کسی که برایش عزیز است رسیده باشد، آیا خداوند سبحان چنین دعایی را اجابت میفرماید؟
پاسخ:
خداوند اجابتکنندۀ دعاکنندهای است که او را بخواند. خداوند سبحان و متعال، کریم است و در ساحت خداوند بخل راه ندارد؛ پس بهتر است انسان از خداوند بخواهد ناراحتی را از کسی که دوستش میدارد دور کند نه اینکه بهجای او آن ناراحتی را متحمل شود.
-پرسشهای متفرقه:
پرسش 189:
اگر یکی از انصار ـمرد یا زنـ احکام شرایع را یاد گرفته باشد ولی دچار بیماری شک و وسواس باشد و به سبب این بیماری احکام را پیاده نکند و نتواند بر نفس امر کننده به بدیاش پیروز شود، آیا ـباوجود دانستن حکمـ با این عملی که انجام میدهد گناهکار است؟ نصیحت شما برای چنین کسانی که به سبب شک و وسواس احکام را پیاده نمیکنند چیست؟
پاسخ:
عمل کند و توجهی به شک و تردید نداشته باشد.
پرسش 190:
آیا ما میتوانیم از صلیب استفاده کنیم (بیاویزیم)؟
پاسخ:
پوشیدن صلیب (استفاده از صلیب) ـبهخودیخودـ جایز است.
پرسش 191:
حکم به همراه داشتن خنجر (سلاحی است کمری و در میان بدن به کمربند بسته میشود و از سنتهای یمنیها و عمانیها است) اگر مُرصَّع به طلا باشد و دستهاش از شاخ حیواناتی مثل کرگدن ساخته شده باشد چیست؟
پاسخ:
استفاده و به کمر بستن این خنجر اشکالی ندارد، ولی در صید حیوانات و کشتن آنها ـبهخصوص آنهایی که در معرض انقراض قرار دارند مثل کرگردنـ به جهت استفاده از شاخشان اشکال وجود دارد. این کاری است ناصحیح و نباید صیادهایی که چنین عملی انجام میدهند و تجاری که مصنوعات به وجود آمده از شاخ و عاج را به فروش میرسانند مورد تشویق قرار گیرند.
پرسش 192:
پدرم بیش از 20 سال است که مرحوم شده و وصیتی نموده که ازجملۀ آنها این است: ثلث ماتَرَکم را پسر بزرگتر بین نیازمندان توزیع و در کار خیر مصرف نماید؛ و ماتَرَک مرحوم، اموال و خانه بوده است. پس از فوت ایشان، عملیات مربوط به اموال انجام شد؛ ولی اکنون مشکل، خانه است.... و اکنون.... میخواهند آن را بفروشند.
پسر بزرگتر قانع شده است که در میان فرزندان، کسانی وجود دارند که به اموال نیازمند هستند چراکه در وضعیت بدی زندگی مینمایند.
پرسش این است که آیا من میتوانم در آن ثلثی که با وصیت به نیازمندان اختصاص یافته است تصرّف کنم و بخشی از آن را به کارهای خیر اختصاص بدهم و بقیه را بین فرزندان مرحوم توزیع نمایم؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 193:
آیا مصرف کردن اموالِ بیمارِ از کار افتاده که از ادارۀ بیمۀ تأمین اجتماعی گرفته میشود جایز است.... و اینکه آن را در خانه و خانوادۀ موجود در آن مصرف نماید؛ علیرغم احتیاج این بیمار به آن اموال بدون اینکه چیزی ازآنچه میخواهد را به او بدهند.... یعنی خودداری از دادن هر چیزی به او؟
پاسخ:
اموالی که برای بیمار صرف میشود اختصاص به بیمار دارد. پس مصرف آن بدون اجازۀ او جایز نیست.
پرسش 194:
برادرم پیش از این دعوت مبارک به دلیل شدّت مشکلات خانوادگی خودکشی کرد. آیا او در آتش است؟ او در حالت طبیعی خود نبود بلکه مصیبتهای دنیا بر او شدت گرفته بود و آنچه نباید، انجام داد. من چهکار میتوانم برایش انجام دهم؟
پاسخ:
خودکشی یا آزار رساندن به خود حرام است، ولی این به آن معنا نیست که هر کس چنین کند از اهل آتش است؛ هر کس بر ولایت کسانی باشد که خداوند فرمان به اطاعت از آنها را به او داده است باشد، از اهل بهشت است.
پرسش 195:
آیا فرستادن دختران یا فرزندان به مدارس مختلط جایز است؟ با توجه به اینکه مدارس جداگانهای نیز وجود دارد؛ اما این عمل، با توجه به پایینبودن سطح تعلیم و تربیت و دانشآموزان آنها انجام میشود.
پاسخ:
در آموزش دورۀ ابتدایی ـیعنی شش سال اولـ اشکالی ندارد. اما در سطوح بعدی و مخصوصاً در سالهای نزدیک بلوغ، بهتر است تا جایی که امکان دارد از این مسئله دوری شود.
پرسش 196:
ما چیزهایی داریم که برای دعوت مبارک وقف شدهاند. برخی مختص موکبها (هیأتها)، برخی مختص بیت المال و برخی نیز مختص به کار هستند. بعضی از آنها بعد از گذشتن مدتی از بین رفتهاند و این به سبب منتقل کردنشان از جایی بهجای دیگر یا به علت نبودن مکان مناسب برای محافظت از آنها یا به علت از دور خارج شدنشان ـیعنی عدم کاراییشان مثل تجهیرات اتصال به اینترنت (تجهیزات امنیتی و ارتباطی) یا کامپیوترهای قدیمی، مانیتور، صندلی، کولر یا هر چیز کاربردی که چنین اتفاقی برایش افتاده استـ بوده است. این پرسش عبارت است از پیشنهاداتی که به شما ارائه میدهیم و بفرمایید کدام را مناسب میبینید:
آیا ما میتوانیم آنها را بفروشیم ـکه با توجه به قدیمی بودن و از بین رفته بودنشان با قیمتی نازل فروخته میشودـ و مبالغ حاصل از آن را بهعنوان مورداستفادهشان بازگردانیم (یعنی به موکبها، بیت المال و ...)؟
آیا میتوان نابودشان کرد (منظورم آنهایی است که بهطور کامل از بین رفتهاند)؟
آیا میتوان به برادران نیازمندمان بدهیم (منظور آنهایی است که نمیتوان فروخت)؟
پاسخ:
فروختن آنها و بازگرداندن مبلغشان به بیت المال یا به مصرف رساندن مبلغ آنها برای نیازمندان ـاگر مربوط به بیت المال باشندـ جایز است؛ اما در مورد وسایل مربوط به موکب (هیئت) حسینی باید مبلغ آن در آن موکب هزینه شود.
پرسش 197:
اگر گاوی وقف امام داشته باشم و این گاو نرینهای بزاید، آیا میتوانم آن را با یک ماده جایگزین کنم و بازهم وقف بیت المال محسوب شود؟ یا آن را بفروشم و پولش را به بیت المال تسلیم کنم؟ کدام یک از این دو را میتوانم انجام دهم؟
پاسخ:
هر دو کار جایز است.
* * *
این آخرین مطلبی است که از پرسشهای فقهی و پاسخهایشان تا آخر شب سوم از ماه ذی القعده سال 1437 ه ق تدوین نمودم.
والحمد لله اولاً و آخراً
واثق حسینی
نجف اشرف
[2] - 18 مرداد 1395 هجری شمسی (مترجم)
[3] - منداییان پیروان یحیای تعمید دهنده و یکی از اقلیتهای مذهبی ایران، عراق و سوریه هستند. منداییان با نام صابئین نیز شناخته میشوند. در بعضی سنتهای اسلامی آنان را به اشتباه ستارهپرست دانستهاند اما ایشان خود را پیروان یحیای پیامبر میدانند. (مترجم ـ منبع ویکیپدیا).
[4] - این پرسش به جهت وجود کلمۀ «حقنه» در متن عربی که محل اشکال و شبهه است پرسیده شده، و در ترجمۀ فارسی کتاب با توجه به عبارت «تزریق غیر مغذّی» چنین ابهامی وجود ندارد. (مترجم)
[5] - پودر کارمن استخراج شده از حشرۀ کارمن. رنگ قرمزدانه مکزیکی توسط FDA بیخطر تشخیص داده شده است و در صنایع غذایی کاربرد دارد. پودر کارمن با کد ای ۱۲۰ (E120) هم شناخته میشود. (مترجم ـ منبع ویکی پدیا فارسی).
[6] - قات (قوت): گياهى است به شكل برگهاى چاى كه در يمن كشت مىشود و برگهاى آن را براى تسكين و آرامش مىجوند. (مترجم)
[7] - (لا یکلّف الله نفساً إلّا وُسعَها(.
[9] - برگرفته از آیۀ 139 آل عمران. (مترجم)
[10] - این پرسش، از سوی یکی از خواهران انصاری است. (مترجم)