انتشارات انصار امام مهدی(ع)
پاسخهای فقهی
(کتاب روزه)
پاسخهای وصی و فرستادۀ امام مهدی(ع)
سید احمدالحسن(ع)
گردآوری و تنظیم
علا سالم
مترجم
گروه مترجمان انتشارات انصار امام مهدی(ع)
نام کتاب: پاسخهای فقهی (کتاب روزه)
نویسنده: احمدالحسن(ع)
گردآوری و تنظیم: علا سالم
مترجم: گروه مترجمان انتشارات انصار امام مهدی(ع)
نوبت انتشار: دوم
تاریخ انتشار: 1396
کد کتاب: 1/131
ویرایش ترجمه: اول
جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص دعوت مبارک سید احمدالحسن(ع)
به تارنماهای زیر مراجعه نمایید.
www.almahdyoon.co/ir
www.almahdyoon.co
/فهرست
پاسخهای فقهی کتاب روزه 7
نیّت روزه: 11
مبطلات روزه: 13
زمانهایی که روزه در آن صحیح است: 20
کسانی که روزهشان صحیح است: 20
دیدن هلال: 22
وقت روزه: 30
روزه در بیماری و قضای آن: 30
قضای روزه: 33
قضای پسر بزرگتر برای آنچه والدینش به جا نیاوردهاند 35
آنچه به کفارۀ روزه تعلق دارد: 38
سایر مسایل روزه: 41
شب قدر: 43
اعتکاف: 44
پاسخهای فقهی
کتاب روزه
بسم الله الرحمن الرحیم
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین الائمه و المهدیین و سلّم تسلیماً
از حارث بن مغیره نصری روایت شده است: به ابو عبد الله(ع) عرض کردم: امام قائم(ع) با چه چیزی شناخته میشود؟ حضرت فرمود: (با سکینه و وقار). عرض کردم: و با چه ابزاری؟ فرمود: (او را با حلال و حرام میشناسی، و اینکه مردم به او نیازمندند و او به احدی نیازمند نیست، و سلاح رسول(ص) خدا نزد او میباشد). گفتم: آیا او جز وصیِ فرزند وصی خواهد بود؟ فرمود: (جز این نخواهد بود که او وصی و فرزند وصی است).(
[1])
در پرتو این راه آشکار و روشن الهی ـکه آل محمد(ع) در شناسانیدن امام قائم(ع) تبیین فرمودهاندـ 93 پرسشی را که به طور معمول بیشتر مردم مبتلابهشان میباشند به انصار خداوند ـانصار امام مهدی(ع)ـ تقدیم میکنم؛ پرسشهایی که در رابطه با احکام روزه و اعتکاف به سید احمدالحسن(ع) ارایه شده و مضمون بیشترشان در فصل روزه کتاب (احکام نورانی اسلام) (شرایع الاسلام) نیامده است؛ از این رو تدوین این پاسخها در قالب بخشهایی لازم بود و به این ترتیب شفاف و روشن بودن عبارات مربوط به این احکام را همان طور که آل محمد(ع) ـکه جانم فدایشان بادـ روشن فرمودهاند خواهیم دید.
آقای من، احمدالحسن... هر چند میان ما و شما حایلی تقدیر شده است و روزها در انتظارت به ماهها و سالها منتهی شد، و شما آواره و رانده شدی، اما لطف و رحمت خود را از ما که خطاکارانی تقصیرکار در حق شما آل محمد(ع) هستیم دریغ نفرمودی؛ جز این نیست که دست ما را بگیری و به راه راست استوار الهی رهنمون سازی و حلال و حرامش را به ما بنمایانی، تا آن حلقۀ پاک به ولایت شما تکمیل گردد؛ همان ولایتی که خداوند سبحان عهد و میثاقش را از خلایق گرفته است.
ای پسر رسول خدا! آنچه را که از شرع خداوند ـکه با پاسخ دادن به سوالاتی که بر شما عرضه شده است برای ما روشن ساختیـ گردآوری نمودم، تقدیم پیشگاهتان میکنم؛ سوالاتی که با تمام قساوت و سنگدلی این روزگار و اهالیاش اقدام به پاسخ دادنشان نمودی؛ احکام و شریعتی که اینگونه اراده شده بود که همچون غیبت شما غایب و پنهان بمانند تا عالمان بیعمل زندگانیِ مردمان را با احکام و دستوراتی که به هیچ وجه راهی به دین خدا و شرع او ندارند آکنده سازند. از خدای سبحان مسئلت دارم و امیدوارم که برای بر پا شدن دین و حاکمیتش شما را در زمینش تمکین دهد؛ و سپاس و ستایش تنها از آنِ خداوند، آن پروردگارِ جهانیان است.
28 ربیع الثانی 1432(
[2])
علا
بسم الله الرحمن الرحیم
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین الائمه و المهدیین و سلّم تسلیماً
پاسخهای فقهی سید احمدالحسن(ع) را در مورد پرسشهایی که در خصوص مسایل مربوط به روزه و در ادامۀ آن اعتکاف از ایشان پرسیده شده است تقدیم به مؤمنان میکنم. این پرسشها را به همان ترتیبِ مطرح شده در کتاب احکام نورانی اسلام (شرایع اسلام) سید احمدالحسن(ع) مرتب نمودهام.
-نیّت روزه:
پرسش 1:
وقت نیّت روزه شب است یا هنگام فجر؟
پاسخ:
متنِ کتاب شرایع واضح است؛ اینکه وقت نیت از شب تا زوال (اول ظهر) است، و فقط در ماه رمضان میتوان نیّت را بر آن مقدمّ شمرد. این متن کتاب شرایع است: «در ماه رمضان و در غیر ماه رمضان کافی است که روزه را جهت تقرب به خدا نیّت کند، و اگر در شب، نیّت کردن را فراموش کرد میتواند تا قبل از زوال (اذان ظهر) نیّت کند. اگر اذان ظهر فرا رسید مهلت نیّت تمام شده است، چه روزهاش واجب باشد و چه مستحب؛ فقط برای روزهی ماه رمضان میتواند نیّت را بر ماه رمضان مقدّم کند و اگر اینگونه نیّت کرد و وارد ماه رمضان شد و فراموش کرد دوباره نیّت کند (یعنی پس از وارد شدن به ماه رمضان نیّت نکرد) و اولین روز را روزه گرفت، همان نیّت اول کافی است (یعنی نیّتی که قبل از داخل شدن ماه رمضان انجام داده بود)، و به این ترتیب میتوان برای روزه گرفتن تمام ماه رمضان، تنها یک نیّت کرد».
پرسش 2:
اگر شب نیت نکرده باشد و در روز تا قبل از ظهر نیت نکند، با رد شدن خورشید از ظهر (زوال) نیت از دست میرود. اگر روزه واجب باشد ـبه عنوان مثال روزۀ ماه رمضان یا روزی که روزهاش با نذر واجب شده استـ چه باید کند؟
پاسخ:
اگر نیت نکرد تا اینکه خورشید از ظهر رد شد، روزهاش چه واجب باشد و چه مستحب از او پذیرفته نیست، و بر او واجب است روزۀ واجب را قضا نماید و اگر به عمد نیت را ترک نماید باید قضایش را به جا آورد و کفاره بدهد.
پرسش 3:
اگر شب نیت روزه نداشت و وقتی صبح شد نیت روزۀ واجب مثل روزۀ قضا یا روزۀ مستحبی کند، آیا روزهاش صحیح است؟
پاسخ:
همانطور که از کتاب شرایع برمیآید، صحیح است. وقت نیت تا اول ظهر است؛ بنابراین تا هنگامی که مرتکب مبطلات روزه نشده باشد، تا پیش از گذشتن خورشید از ظهر میتواند نیّت کند.
پرسش 4:
اگر کسی نیت باطل کردن روزه و سپس مجددا نیت روزه کند، آیا حکمش اگر پیش از ظهر یا بعد از ظهر باشد متفاوت میشود؟
پاسخ:
اگر نیت روزه کرد، سپس نیت باطل کردن روزه نمود ولی روزه را باطل نکرد و سپس مجددا نیت روزه نمود، روزهاش صحیح است، چه نیت باطل کردن روزه پیش از ظهر بوده باشد و چه بعد از ظهر.
پرسش 5:
کسی که (روزه) ماه رمضان را قضا میکند اگر پیش از ظهر بخواهد افطار کند ولی مرتکب مبطلات روزه نشود و روزهاش را ادامه دهد، آیا قصد افطار و باطل کردن روزه بر صحیح بودن روزهاش تاثیر میگذارد؟
پاسخ:
پاسخ در جواب پرسش 4 موجود است.
-مبطلات روزه:
پرسش 6:
دروغ بر خدا و پیامبرش و حجتهایش ائمه و مهدیین جزو مبطلات روزه است. آیا این حکم شامل تکذیب رؤیاهای صادقانه و مکاشفه و همچنین نپذیرفتن و تکذیب روایات آل محمد(ع) یا ـپناه بر خداـ نفی مقام یا حق ثابت شدۀ آنها نیز میشود؟
پاسخ:
دروغ بستن غیر از تکذیب یا تصدیق نکردن است، و آنچه روزه را باطل میکند دروغ بستن است نه تکذیب، اگرچه تکذیب کننده، گناهکار است. دروغ شمردن رؤیا و مکاشفه باطل کننده نیست، اگرچه انجام دهندهاش گناهکار است؛ و برای اینکه شخصی متّصف به صفت دروغگویی شود باید حقیقت برای او واضح و آشکار باشد و او از روی عمد و در جهت پیروی از خواست نفسانی یا هدفی دیگر در نفسش، یا از روی تقلید از دیگران و .... با آن مخالفت کند. بنابراین کسی که حق برایش مشتبه شده (روشن نیست) یا فراموشکار است یا کسی که عمدی ندارد، با صفت دروغگو بودن توصیف نمیشود.
پرسش 7:
آیا بر روزهدار واجب است به محض محتلم شدن (جُنُب شدن) در روز غسل کند؟
پاسخ:
واجب نیست.
پرسش 8:
رسانیدن غبار غلیظ به حلق یکی از مبطلات روزه است. آیا بر روزهدار وقتی که بداند غبار ناخواسته به حلقش میرسد ـمثلاً هنگامی که هوا به شدت غبارآلود استـ واجب است، مانعی (جلوی دهانش) بگیرد؟
پاسخ:
گرفتن مانع، بر او واجب نیست. هرچند افضل و بهتر است که مانعی بگیرد تا غبار به حلقش نرسد.
پرسش 9:
آیا دود ناشی از احتراق سوخت در اتومبیلها، ابزار و وسایل و نظایر اینها بر روزه تاثیر میگذارد؟ و آیا دوری از آن واجب است؟
پاسخ:
اثری ندارد و دوری از آن واجب نیست.
پرسش 10:
آیا روزهدار میتواند دندانهایش را با مسواک و خمیردندان تمیز کند؟ به خصوص اگر به خاطر بیماری دندان عادت به این کار داشته باشد؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 11:
در حین بیمار شدن انسان به برخی از بیماریها مثل سرماخوردگی و امثال آن، به طور معمول ترشحاتی که از سر به دهان سرازیر میشود زیاد میگردد، آیا بلعیدن آن به صورت عمدی و یا به صورت غیر عمدی بر روزه تاثیر میگذارد؟
پاسخ:
جواب در کتاب شرایع موجود و این متن آن است: (فرو بردن خلطهای گلو و آب دهان روزه را باطل نمیکند هر چند عمدی باشد، البته تا وقتی که از فضای دهان خارج نشده باشد، اما آنچه (خلطهایی که) از سر میآید اگر به حلق برسد، در صورت بلعیدن غیر عمدی روزهاش باطل نیست، اما اگر عمداً آن را ببلعد روزهاش باطل است).
پرسش 12:
ممکن است خلط از جایش جدا و داخل دهان شود؛ آیا در این صورت بلعیدنش ـحتی اگر به عمد باشدـ جایز است؟ یا جزو ترشحات فرو ریخته از سر به حساب میآید که بلعیدن عمدی آن روزه را باطل مینماید؟
پاسخ:
بلعیدنش تا زمانی که از دهان جدا نشده، جایز است.
پرسش 13:
آیا کشیدن یا معالجۀ دندان در وقت روزه به صورت اختیاری در حالی که میداند نمیتواند مانع از رسیدن ترشحات به حلق شود، جایز است؟ و به صورت کلی، آیا فرو بردن خون به همراه بزاق روزه را باطل میکند؟ چه با آگاه بودن به وجود خون در دندانها و چه با داشتن شک و تردید در این خصوص؟
پاسخ:
فرو بردن خون به صورت عمدی حرام و موجب بطلان روزه است، و اگر به عمد نباشد روزه را باطل نمیکند. کشیدن یا معالجه یا هر عملی در دهان یا مانند آن در زمان روزه داری، اگر بداند (یقین داشته باشد) که آن کار موجب فرو بردن خون یا ترشحات میشود، جایز نیست.
پرسش 14:
قطرههایی (داروهایی) که در بینی یا گوش مریض ریخته میشود، آیا حکم اماله با مایع را دارد و روزه را باطل میکند یا خیر؟
پاسخ:
روزه را باطل نمیکند مگر اینکه به حلق انسان برسد.
پرسش 15:
آیا استعمال اسپری ( آسم) در صورت اضطرار در روز ماه رمضان روزه را باطل میکند؟
پاسخ:
باطل کننده نیست.
پرسش 16:
برخی بیماریها طول درمان دارند. آیا این عذری موجه برای روزه نگرفتن میشود؟ و اگر تمام سال اینچنین و تحت درمان باشد، چگونه میتواند قضای روزههایش را به جا آورد؟
پاسخ:
چنین شخصی اگر در طول مدت روزه نمیتواند درمانش را متوقف کند و نمیتواند به جای خوردن (دارو) معالجه را از طریق تزریق در عضله یا رگ انجام دهد، بیماری محسوب میشود که خوردن روزه برایش جایز است و اگر بیماریاش تا ماه رمضان سال بعد ادامه پیدا کند، قضای روزه از او ساقط است و باید به ازای هر روز، یک مُد (
3
4
کیلوگرم) غذا به فقرا بدهد.
پرسش 17:
داروهایی وجود دارد که خوردنشان بدون نوشیدن آب امکانپذیر است؛ مثل بعضی از قرصهای کوچک و نظایر آن. آیا اینها روزه را باطل میکنند؟
پاسخ:
خوردن قرص روزه را باطل میکند.
پرسش 18:
گاهی اوقات اماله با مایع برای تمیز کردن رحم زن که نامش « شستشوی مهبلی» است، یا اماله از طریق مجرای ادرار مردان برای معالجه برخی از بیماریها به کار میرود. آیا چنین عملی روزه را باطل میکند؟
پاسخ:
اماله از جلو ( آلت مرد یا فرج زن) روزه را باطل نمیکند، و تزریق در عضله یا رگ هم روزه را باطل نمیکند مگر اینکه مواد مغذی باشد که در این صورت باطل کننده است. اما اماله با مایع از پشت روزه را باطل میکند؛ مانند امالهای که برای تمیز کردن دستگاه گوارش برای انجام نمونه برداری یا معالجه انجام میشود.
پرسش 19:
در کتاب شرایع آمده است: (سوم: هر چیزی که بدون عبور از حلق، به شکم برسد روزه را باطل میکند، غیر از اماله با مایع)، ولی معنایش برایم روشن نیست.
پاسخ:
اماله با مایع در عضله یا رگ (تزریق) باطل کنندۀ روزه نیست، اما اماله با مایع در پشت باطل کنندۀ روزه است.
پرسش 20:
حکم انتقال خون (از ملکف یا به مکلف) هنگام روزهداری چیست؟
پاسخ:
جایز است و روزه را باطل نمیکند.
پرسش 21:
آیا هر چیزی که موجب غسل میشود روزه را نیز باطل میکند؟ مثلاً آیا مسّ میّت روزه را باطل میکند؟
پاسخ:
فقط چیزهایی که در کتاب شرایع و توضیحات آنها ذکر کردم روزه را باطل میکند، اما مسّ میّت روزه را باطل نمیکند.
پرسش 22:
کسی که روزهاش را با یکی از مبطلات روزه باطل کرده است، آیا خودداری (از مبطلات روزه) در طول روز بر او واجب است؟
پاسخ:
از روی استحباب خودداری کند.
-زمانهایی که روزه در آن صحیح است:
پرسش 23:
آیا اعتماد کردن به بعضی از رسانهها یا تلویزیون و مانند آنها که در بعضی از کشورهای اسلامی موجود است، در مورد طلوع فجر جایز میباشد؟ یا باید خود شخص تحقیق و اطمینان حاصل نماید؟ و اگر آگاهی به زمان دقیق اوقات شرعی ندارد چه کار کند؟
پاسخ:
تلویزیون یا دیگر رسانههای نظیر آن ـمثل تقویمی که پیشتر در مورد آن پرسیدیدـ باید در مورد بعضی از اوقاتش تحقیق شود تا میزان دقت و مطابقت آن با وقت شرعی مشخص شود. این جوابی است که پیشتر دادم: (اگر تقویم موافق با اوقات شرعی باشد عمل به آن جایز است. بنابراین باید ابتدا در مورد تقویم تحقیق شود و میزان مطابقت آن با وقت شرعی ـپیش از عمل کردن به آنـ بررسی گردد).
-کسانی که روزهشان صحیح است:
پرسش 24:
آیا روزۀ تبرّعی (مجانی) از بچۀ ممیّز به نیابت از مردهای که پسر بزرگش از انجام آنچه بر عهدهاش بوده کوتاهی کرده، صحیح است؟
پاسخ:
روزهاش صحیح است و کفایت میکند.
پرسش 25:
حکم دختر بچهای که به بلوغ رسیده ولی به خاطر کوچک بودنش احکام روزه را رعایت نمیکند و مرتکب مبطلات روزه میشود ـگاهی آگاهانه و گاهی از روی ناآگاهیـ چیست؟ و اگر اکنون بزرگ شده باشد آیا قضای روزههای گذشته و کفارهشان واجب میباشد؟ اگر تعداد روزهایی که در آن مبطلات را مرتکب شده است نمیداند چقدر قضا به جا آورد و چقدر کفاره بدهد؟
پاسخ:
انسان بالغ اگر روزهاش را به عمد باطل کند بر او قضا و کفاره واجب میشود، و اگر در به جا آوردن قضا تا رمضان سال بعد کوتاهی کند باید علاوه بر کفارۀ باطل کردن عمدی روزه، یک مد هم کفاره بدهد، اما اگر باطل کردن روزه از روی جهل و ناآگاهی بوده باشد، فقط قضا بر عهدهاش میباشد.
پرسش 26:
طبق آموزههای شرع مقدس: پدر و مادر با پسر یا دختری که روزه بر آنها واجب است ولی روزه نمیگیرند، چگونه رفتار کنند؟
پاسخ:
بر پدر و مادر واجب است کارهایی که بعد از بلوغ بر پسران یا دختران واجب میشود را پیش از بلوغ به آنها بیاموزند. سپس بر آنها واجب است تا پسران و دختران را بر انجام دادن واجبات و ترک محرمات تشویق کنند، و حتی تا رسیدن به سن 18 سالگی با آنها همراهی نمایند.
پرسش 27:
حکم دختر بچهای که به بلوغ رسیده و میخواهد روزهای بسیار گرم که جز با سختی فراوان برایش به پایان نمیرسد را روزه بگیرد، چیست؟
پاسخ:
جایز و صحیح است، مگر اینکه روزه موجب ضرری برایش گردد.
پرسش 28:
اگر عذر (کافر، بچه، دیوانه یا بیهوش) پیش از ظهر برطرف شود و مرتکب مبطلات روزه نشده باشد، حکم چیست؟ آیا روزه بر آنها واجب میشود؟
پاسخ:
واجب است.
پرسش 29:
اگر مسافر روزه بگیرد، آیا مرتکب حرام شده و گناهکار است؟ یا فقط روزهاش باطل میباشد؟
پاسخ:
اگر به حکم آگاه باشد، گناهکار است؛ چرا که به طور عمد یا از روی سبک شمردن حکم خدا و یا سبک شمردن و تکذیب کردن بازگو کنندۀ شرع که جانشین خداوند است، با حکم خدا مخالفت کرده است.
-دیدن هلال:
پرسش 30:
حکم پیدا کردن ماه برای مؤمنان چیست؟
پاسخ:
استهلال (جستجوی هلال ماه) بر مؤمنان واجب است و اگر عدهای که شهادتشان صحیح باشد اقدام به این کار نمایند از دیگران ساقط میگردد.
پرسش 31:
چه وقتی باید به رؤیت و استهلال ماه رمضان پرداخت؛ در روز یا هنگام صبح یا بعد از ظهر یا پیش از ظهر، یا هنگام پیدا شدن شفق یا پس از آن یا پیش از آن و یا مواقع دیگر؟
پاسخ:
آغاز استهلال و رؤیت هلال ماه، بعد از ظهر روز بیست و نهم ماه قبل است (که در مورد ماه رمضان، ماه شعبان میشود) و استهلال تا نیمه شب ادامه مییابد؛ اگرچه به طور معمول دیدن هلال پس از پنهان شدن خورشید و پیش از رفتن شفق، تمام میشود.
پرسش 32:
آیا موارد زیر از شروط استهلال کنندۀ مؤمن هستند؟ بلوغ، سلامت بینایی(
[3])، عدالت، یکی بودن مکان و زمان برای مشاهدهکنندگان، نگاه مستقیم(
[4])، اطمینان داشتن از رؤیت، مهارت و تجربه در تشخیص(
[5]).
پاسخ:
بلوغ، عقل و عدالت از جملۀ شروط است.
پرسش 33:
در مورد یکی از موارد اثبات رؤیت هلال گفته شده: (به صورت شایع رؤیت شده باشد). سوال این است که آیا این شایع بودن به جامعۀ مؤمنان اختصاص دارد یا شامل غیرمؤمنان هم میشود؟
پاسخ:
شایع بودن رؤیت مختص به مؤمنان نیست.
پرسش 34:
شایع شدن در زمان ما از طریق رسانههای جمعی نیز حاصل میشود. آیا بر این نوع شایع بودن هم میتوان اعتماد نمود؟
پاسخ:
شایع بودن در بین مردم به این صورت میباشد که آنها خودشان دیده باشند؛ یعنی اگر از مردم بپرسی بسیاری از آنها بگویند هلال را دیدهاند به طوری که شما اطمینان پیدا میکنی که آنها بر دروغ تبانی نکردهاند.
پرسش 35:
در مورد رؤیت هلال، آیا شهادت دادن دو نفر بر رؤیت هلال بدون آگاه شدن از ثابت شدن شروع ماه کفایت میکند؟ یعنی اگر مرد یا زن مؤمنی نقل کند که دو نفر هلال را دیدهاند آیا بر شنونده آمدن ماه ـبراساس اعتماد به سخن این شخصـ اثبات میگردد؟
پاسخ:
ثابت نمیشود.
پرسش 36:
اگر شنونده، شخصی باشد که به هر دلیلی ـمثلا زندانی بودن یا سایر دلایلـ نمیتواند از خبر نقل شده یقین حاصل کند، ولی با توجه به سخن خبر دهنده ظن و گمانش غلبه کند بر اینکه وارد ماه شده است، آیا این اعتماد و تکیه کردن بر این شخص، روزهاش را کفایت میکند؟
پاسخ:
کفایت میکند مگر اینکه در آینده خلافش آشکار شود.
پرسش 37:
در مورد ثابت شدن هلال آمده است: (و با شهادت زنها نیز ثابت میشود). سوال: آیا شهادت دو زن یک شهادت حساب میشود؟ و یا به عبارت دیگر آیا نیاز به شهادت چهار زن داریم؟
پاسخ:
با شهادت یک مرد و دو زن ثابت میشود.
پرسش 38:
(رؤیت هلال با شهادت دادن یک نفر ثابت نمیگردد). سوال: حتی اگر شهادت این یک نفر برای شنونده علمآور باشد؟
پاسخ:
با شهادت یک نفر ثابت نمیشود.
پرسش 39:
آیا یکی بودن افق و یا تعدُّد آن در مشخص کردن هلال تأثیری دارد؟
پاسخ:
این جواب سوالی است که مشابه این سوال میباشد و در کتاب پاسخهای روشنگر موجود است: (در خصوص زمان پیدایش هلال، ارتباطی با افق منسوب به مکان ناظر، وجود ندارد اما رؤیتش با چشم قطعاً متأثر از افق میباشد؛ زیرا وابسته به مکان ناظر است. هنگامی که امام عادل(ع) حکم به اول ماه قمری یا پایان آن بدهد، برای همۀ اهل زمین بدون توجه به رویت آن با چشم و یا امکان یا عدم امکان آن، اثبات میشود).
پرسش 40:
آیا امکان دارد سرزمینها در اول ماه رمضان یا روز عید دچار اختلاف شوند؟ و این اختلاف چگونه میباشد؟
پاسخ:
براساس اثبات رؤیت به روشی که در کتاب شرایع بیان کردم اختلاف پیدا میکنند؛ اما در زمان حضور امام عادل و حکم ایشان به اول ماه قمری، برای همۀ سرزمینها ثابت میگردد.
پرسش 41:
در کتاب شرایع آمده است: (اگر هلال در یک منطقه دیده شود در تمام مناطق دیگر که از لحاظ ساعت با هم بیشتر از یک چهارم شبانه روز یعنی شش ساعت فاصله ندارند ثابت میشود). سوال: در مورد سرزمینهایی که تأخّر یا تقدمشان از سرزمین رؤیت شده بیشتر از این مقدار باشد چطور؟ به طور مثال اگر هلال، غروب روز پنجشنبه در منطقۀ خاور میانه دیده شود، روز جمعه اول ماه مبارک خواهد بود، حال برای استرالیا که بیش از شش ساعت جلوتر از خاور میانه و یا آمریکا که بیشتر از شش ساعت از آن عقبتر است، روز اول ما چه موقعی خواهد بود؟
پاسخ:
همانطور که مشخص است، اول هر ماه در هر سرزمینی، بر حسب ثابت شدن دیده شدن هلال در آنجا یا در سرزمینهایی که میتوان بر دیده شدن هلال در آنها اعتماد نمود، میباشد، اما اگر امام حاضر باشد، حکم او در مورد آغاز ماه تمامی سرزمینها را دربرمیگیرد.
پرسش 42:
آیا دیدن هلال با چشم غیرمسلح شرط است؟ یا صرفاً دیدن ماه کفایت میکند حتی اگر با استفاده از تجهیزات مدرن امروزی مانند تلسکوپ و نظایر آن باشد؟
پاسخ:
میتوان از تجهیزات و وسایل برای معین کردن مکان، ارتفاع و سمت و سو استفاده کرد اما دیده شدن هلال تنها با چشم غیر مسلح ثابت میگردد.
پرسش 43:
اگر فرض کنیم افق در منطقهای که در آن انتظار دیدن هلال وجود دارد، ابری و به هیچ وجه امکان رویت با چشم وجود نداشته باشد، آیا میتوان بر اساس سیامین روز شعبان عمل کنیم یا راه حل دیگری وجود دارد؟
پاسخ:
راه حلهای دیگری را در جاهای دیگر بیان کردهام که یکی از آنها ثابت شدن رویت در کشوری دیگر بنا بر آنچه بیان شده است میباشد.
پرسش 44:
نظر منجمان و همانند آنها در مشخص کردن رؤیت هلال و یا معین کردن روزهای اول و آخر ماه چقدر معتبر است؟
پاسخ:
میتوان از نظر آنها برای تسهیل در دیدن با چشم بهره جست.
پرسش 45:
آیا دو ماه قمری بیست و نه روزه پشت سر هم امکانپذیر است؟
پاسخ:
اول ماه با رؤیت ثابت میشود؛ پس در اینکه دو ماه قمری بیست و نه روزه پشت سر هم باشند اشکالی وجود ندارد.
پرسش 46:
در خصوص روزه گرفتن سیام شعبان آمده است: (اگر با توجه به قراینی آن روز را به نیت رمضان روزه بگیرد، کفایت میکند). آیا میتوانیم بعضی از مصادیق محقق شدن این علامت و قرینۀ مورد قبول یا غیر مقبول از نظر شرعی را بدانیم؟
پاسخ:
منظور از علامت و قرینه، هر نشانهای است که این ظن که اول ماه رمضان است را تقویت میکند اما برای اینکه ثابت شود کافی نیست ـمانند شهادت دادن فقط یک مؤمنـ و همانطور که در شرایع بیان کردم بهتر و مستحب است که روز سیام از ماه شعبان را به نیّت استحباب روزه بگیرد، اگر بعداً مشخص شد که آن روز جزو ماه رمضان بوده است، روزهی ماه رمضان محسوب میشود.
پرسش 47:
منظور از (شفق) که در شرایع آمده است، چیست: (و نه با پنهان شدن هلال بعد از شفق).
پاسخ:
یعنی حُمرۀ مغربی (سرخی مغرب)؛ و منظور از این مطلب این است که هلال روز پیشین اگر بعد از رفتن سرخی مغرب در آسمان باقی بماند معتبر نیست.
پرسش 48:
در شرایع آمده است: (و نه با رؤیت هلال در روز سیام قبل از زوال (اذان ظهر)). مقصود از این مطلب، چیست؟
پاسخ:
یعنی اگر هلال روز سیام را پیش از زوال (ظهر) ببیند، امروز اولین روز ماه آینده محسوب نمیگردد.
-وقت روزه:
پرسش 49:
هنگامی که هلال رؤیت شود، آیا روزهداران اجازه دارند افطار کنند؟
پاسخ:
روزهدار روزهاش را در همۀ ایام رمضان تمام میکند، و در مورد روز پایانی ماه رمضان نیز به همین ترتیب است، حتی اگر هلال را پیش از غروب آفتاب ببیند.
پرسش 50:
حق تعالی در قرآن میفرماید: (أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ) (روزه را تا شب به اتمام رسانید)(
[6]). مقصود از این وقت چیست؟ آیا منظور ظاهر شدن اولین ستاره در آسمان است که به معنای وارد شدن در شب میباشد و روزهدار افطار کند؟
پاسخ:
با وارد شدن به وقت نماز مغرب میتوان افطار نمود.
-روزه در بیماری و قضای آن:
پرسش 51:
روزه گرفتن بیمار تا هنگامی که ضرری به او نرسد صحیح است. چه کسی این ضرر را تعیین میکند؟ خود مکلف یا پزشک متخصص؟ و اگر اختلاف در تشخیص پیش آمد چطور؟ آیا نظر متخصص پذیرفته میشود، حتی اگر مکلف گمانی خلاف آن داشته باشد؟
پاسخ:
کسی که ضرر را تعیین میکند متخصص و یا تجربۀ مکلّف میباشد. اگر نظر پزشک متخصص و تجربه برایش فراهم باشد، میتواند به هر کدام که صلاح ببیند اعتماد نماید.
پرسش 52:
در خصوص مَرَض و بیماری که به خاطر آن، روزه و قضایش ساقط میگردد، آیا منظور بیماری وخیمی است که طی آن سال منجر به فوت میشود؟ یا به طور مطلق، منظور آن بیماری میباشد که منجر به فوت گردد، هر چند پس از سالیانی باشد؟
پاسخ:
در هر وضعیتی از بیماری اگر شخصْ بیمار باشد و نتواند ماه رمضان یا قسمتی از آن را روزه بگیرد و بیماری تا ماه رمضان بعد استمرار یابد، قضای آنچه از ماه رمضان پیشین از او فوت شده است از عهدهاش ساقط میگردد و به ازای هر روز، یک مُد کفاره میدهد.
پرسش 53:
بیماریهایی وجود دارند که گاهی اوقات عوارضی را به همراه دارند و بیمار برخی از ادراکات خود را از دست میدهد تا به آنجا میرسد که دچار ناتوانی از شناسایی اوقات نماز و مفطرات مانند لخته شدن خون و نظایر آن میشود. آیا نماز و روزه و قضای آنها از بیمار ساقط میشود؟ یا بر عهدۀ فرزند بزرگترش است تا آنها را انجام دهد؟
پاسخ:
در مورد روزه در مسئلۀ بالا مشخص شد؛ یعنی به عنوان مثال اگر بیماری او تا پنج سال ادامه ادامه یافت و بیماریاش برطرف نشد، قضا بر عهدهاش نیست ولی به ازای هر روز یک مُد طعام کفاره میدهد. اما در خصوص نماز، گریزی از به جا آوردن آن به هر صورتی که میتواند و مناسب وضعیتش میباشد و یا به جا آوردن قضای آنچه از او فوت شده است، نیست؛ یا اینکه به جای او قضا شود، یا پس از مرگش از طرف او صدقه داده شود؛ و ما نباید از نماز قضا در شب قدر که خداوند با آن بر ما منّت نهاده است غافل شویم.
پرسش 54:
روزههای زیادی برای قضا کردن دارد؛ از روزهایی که در سلامت بوده است و همچنین نمازهای بسیار. اکنون بیمار است و در حال درمان. حکم قضا و کفّارۀ آنها چیست؟
پاسخ:
بیماری که قضای نماز و روزۀ روزهای سلامتی بر گردن دارد، اگر امید به بهبودی دارد پس از بهبود یافتن آن را قضا کند و کفّاره بدهد و اگر میخواهد با إطعام مسکینان کفّاره دهد بر او واجب است که حتی قبل از بهبود یافتن اقدام به اطعام مسکینان نماید. اگر بیماری او مُزمن است و نمیتواند قضای روزه را به جا آورد فدیۀ مشخص که برابر با
3
4
کیلوگرم طعام به ازای هر روز میباشد بدهد.
اما در خصوص نماز، به هر صورت که میتواند قضا کند؛ نشسته یا به هر وضعیتی که حالش یا مریضیاش اجاز میدهد(
[7]).
پرسش 55:
منظور از (ذی العطش) (کسی که همیشه عطش دارد و تشنه است) چیست؟ یعنی کسی که میتواند در ماه رمضان روزه را بخورد و در برابر هر روز یک مُد طعام صدقه دهد؟
پاسخ:
هر بیماری که تشنگی به او ضرر میرساند.
-قضای روزه:
پرسش 56:
قضای روزه چگونه است؟ آیا یک روز در برابر هر روزی است که افطار کرده؟ یا چیز دیگری است؟
پاسخ:
در برابر هر روزی که افطار کرده است یک روز روزۀ قضا به جا میآورد.
پرسش 57:
حکم کسی که بعد از 13رجب به دعوت ایمان آورده است اگر قضای روزۀ یک ماه را بدهکار باشد طبق آنچه در بیانیۀ مذکور آمده است، چیست؟
پاسخ:
باید قضایش را به جا آورد.
پرسش 58:
اگر قضای روزه را تا رمضان سال آینده به تأخیر اندازد بر او به ازای هر روز دادن یک مُد طعام به عنوان فدیه به علاوۀ قضای آن روز، واجب میباشد؛ حال اگر تا رمضان پس از آن نیز به تاخیر بیندازد، آیا با گذشت دو سال فدیه دو برابر میشود؟
پاسخ:
دو برابر نمیشود.
پرسش 59:
در شرایع آمده است: (اگر روزۀ نذر معین را بشکند قضا بر او واجب است و همچنین باید کفّارۀ آن را بهجا آورد). منظور از (روزۀ نذر معیّن) چیست؟
پاسخ:
یعنی او وقت معینی را نذر کرده باشد، مثل روزهایی مشخص از ماههایی مشخص از سالی مشخص.
-قضای پسر بزرگتر برای آنچه والدینش به جا نیاوردهاند:
پرسش 60:
در خصوص پسر بزرگتری که قضای آنچه از نماز و روزه از والدینش فوت شده بر او واجب است، آیا کس دیگری میتواند به او کمک کند؟ و اگر کسی قضای آنها را از سرِ احسان داوطلبانه انجام دهد، آیا آن پسر گناهکار است؟ چه کوتاهی کرده باشد، چه نکرده باشد؟
پاسخ:
در شرایع آمده است (و اگر کسی داوطلبانه آنها را انجام دهد از بقیه ساقط میشود)؛ یعنی اگر یک یا چند نفر داوطلبانه قضا را به جا آورند وجوب از پسر بزرگتر ساقط میشود. اگر این داوطلبانه انجام دادن توسط دیگران بدون هیچ قصور و کوتاهی از سوی پسر بزرگتر باشد او گناهکار نیست، اما اگر در قضای آنچه به ذمۀ والدینش بوده کوتاهی کرده باشد، او گناهکار است.
پرسش 61:
در شرایع در خصوص قضای بدل از میّت آمده است: (اگر میّت دو یا چند ولیّ داشته باشد که از نظر سنّی با هم برابر بودند (حتی از نظر لحظهی تولد) قضای اعمال میّت را به صورت مساوی انجام میدهند). چگونه به طور مساوی قضا را به انجام میرسانند؟ آیا بر آنها واجب است آنچه از میّت فوت شده است را به تساوی بینشان قسمت کنند؟ یا صرفاً قضای او را به جا آوردن کفایت میکند، حتی اگر یکی از آنها بیش از دیگری به جا آورد؟
پاسخ:
یعنی از نظر وجوب قضا از طرف مرده، برابر هستند؛ پس اینگونه نخواهد بود که بر یکی واجب باشد و بر دیگری نه؛ و واجب نیست یک نفر بیش از دیگری قضا به جا آورد، بلکه قضا را بینشنان به تساوی قسمت کنند؛ و اگر یکی از آنها داوطلبانه قضای هر آنچه بر ذمۀ مرده است را تقبل کند از دیگران ساقط میگردد.
پرسش 62:
چنانچه نوادگان شخصی بدانند که نماز و روزهای بر عهدۀ پدربزرگ و یا مادربزرگ بوده است و فرزندی ندارند (تا برای آنها قضا کند) و مالی از آنها بر جا نمانده تا از طرفشان صدقه داده شود، حکم چیست؟
پاسخ:
برای آنها مستحب است تا آنچه از آنها فوت شده است را قضا کنند و یا از طرف آنها صدقه بدهند.
پرسش 63:
آمده است: (.... و بیاعتنایی و سستی او نسبت به آن ـیعنی قضا کردن آنچه برذمۀ والدینش استـ نافرمانیِ حرام میباشد). آیا این نافرمانی، فقط نسبت به پدر و مادر است و یا اجداد را نیز شامل میشود؟
پاسخ:
تنها والدین را شامل میشود.
پرسش 64:
چنانچه پسر بزرگ کوتاهی کند و آنچه بر عهدۀ پدرش بوده را به جا نیاورد و شخص دیگری ـمثلاً دختر شخصِ مردهـ بخواهد به مقدار روزههایی که بر عهدۀ پدرش بوده به نیابت از او صدقه بدهد؛ آیا او میتواند چنین کند و ذمۀ پدرش بَری میشود؟
پاسخ:
جایز است.
پرسش 65:
اگر فرض شود که میّت میتوانسته برخی از آنچه از او فوت شده است را قضاکند (مثل اینکه هفتۀ آخر ماه رمضان بیمار شده و در روز اول شوال شفا پیدا کرده باشد و در روز پنجم شوال نیز از دنیا برود)؛ حال آیا قضای آنچه از بیمار فوت شده بر فرزندش واجب است (در این مثال، هفتۀ آخر)؟
پاسخ:
این پاسخ از شرایع است: (فقط قضای روزهای که میّت میتوانسته قضای آن را به جا آورد و اهمال کرده است بر ولیّ او واجب است، مگر آنکه میّت در سفر بمیرد و روزۀ آن سفر بر وی قضا شده باشد، که قضایش بر ولیّ واجب است).
پرسش 66:
و آیا حکم تفاوتی میکند، اگر پس از شفا از بیماری به آنچه او را از روزه گرفتن بازمیدارد مشغول شود (مثلا از روز اول تا چهارم شوال به سفر برود و یا به عملی مشغول شود و روز پنجم نیز از دنیا برود)؟ آیا در مثل چنین وضعیتی، قضا بر فرزند واجب است؟
پاسخ:
پاسخ در پاسخِ پیشین بیان گردید.
پرسش 67:
اگر کفاره یا واجبات دیگری (مانند حج، زکات و بازگرداندن حقوقی به صاحبش) بر عهدۀ میّت باشد، آیا احقاق این حقوق نیز همانند نماز و روزه بر عهدۀ پسر بزرگتر است؟
پاسخ:
به طور خاص بر عهدۀ پسر بزرگتر نیست.
-آنچه به کفارۀ روزه تعلق دارد:
پرسش 68:
آیا کفارۀ افطار عمدی روزه در صورت دانستن حکم واجب میگردد، یا کسی که با ناآگاهی از حکم افطار میکند را هم شامل میشود؟
پاسخ:
شامل کسی که از حکم آگاهی ندارد نمیشود.
پرسش 69:
کفارۀ بزرگ اختیاری برای کسی که زمانی افطار کرده است، کدام میباشد؟
پاسخ:
کفارهاش کفارۀ خوردن (عمدی) یک روز از ماه رمضان است که بین غذا دادن (اطعام)، گرفتن روزه یا آزاد کردن برده، اختیار دارد.
پرسش 70:
آیا در کفارۀ گرفتن هجده روز (که شخص از گرفتن دو ماه روزه ناتوان میباشد) پشت سر هم بودن نیز شرط است؟
پاسخ:
خیر، شرط نیست.
پرسش 71:
اگر شخصی با استغفار کفاره را به جا آورد و پس از استغفار، توانایی پیدا کند و بتواند یکی از این کفّارهها را بدهد ـمانند آزاد کردن بنده یا اطعام شصت فقیرـ یا اینکه پس از استغفار فقط بر روزه گرفتن پی در پی در دو ماه استطاعت یابد، تکلیف چیست؟
پاسخ:
اگر کفّارهاش را بدهد پس از ادا کردن دیگر چیزی بر عهدهاش نیست، حتی اگر کفّارۀ او استغفار بوده باشد.
پرسش 72:
و اگر بندهای پیدا نکند و بخواهد بهای آن را به امام یا وصیّ او یا کسانی که آنها برای این وظیفه منصوب کردهاند بپردازد، در این زمان قیمت آزاد کردن بنده چقدر است؟
پاسخ:
قیمتگذاری و نیز ساقط کردن آن یا برخی از آن بر عهدۀ امام است.
پرسش 73:
درکتاب شرایع آمده است: (نزدیکی تا قبل از اذان صبح جایز است به شرط اینکه بداند به مقدار انجام آن و غسل کردن وقت دارد، و اگر مطمئن باشد که وقت کم است و (با این حال) جماع کند، روزهاش باطل است و کفّاره هم بر او واجب میشود). سوال در مورد حکم قضا است؛ آیا میتوانیم بگوییم: هر جا کفاره واجب میشود قضا نیز واجب میباشد؟
پاسخ:
اگر روزهاش در ماه رمضان باطل شود قطعاً قضای روزه بر او واجب میگردد.
پرسش 74:
کسی که حکمش کفاره دادن و صدقه دادن با یک مد طعام باشد و توانایی پرداخت آن را نداشته باشد، حکمش چه خواهد بود؟
پاسخ:
استغفار.
پرسش 75:
در رابطه با مُد طعام که در برخی مسایل مربوط به روزه با آن کفاره داده میشود، آیا شرط خاصی را شامل میشود؟ یا غذا به هر کیفیتی که باشد کفایت میکند؟ و آیا صرف اینکه پخته باشد مثل برنج پخته با وزن
3
4
کیلو گرم یا مثلا بعضی از انواع نان و شیرینی یا لبنیات یا میوه یا سبزیجات یا شبیه اینها با همان وزن مذکور، کفایت میکند؟
پاسخ:
آنچه قوت غالب باشد؛ مانند گندم و جو یا چیزی که با اینها مطابقت کند و برنج، خرما، میوه یا .... سایر موارد؛ و میتواند پخته یا به صورت کنسرو نیز باشد مثل کمپوت، مواد غذایی کنسرو شده، شیرینیجات، برنج پخته .... و نظایر اینها.
پرسش 76:
آیا تکرار بیش از یک بار برای یک فقیر کفایت میکند و حسابش به مقدار دفعاتی است که تکرار کرده است؟
پاسخ:
اگر کفارهها متعدد باشد جایز است.
پرسش 77:
در قسمت چهارم از روزۀ کفاره آمده است: «چهارم: کفارۀ رتبهبندی شدۀ قابل اختیار؛ (در کفّارهها رتبهبندی وجود دارد و اگر نتوانست اولی را انجام دهد، مخیّر است که بعدی را انتخاب کند): کفّارۀ مردی که با کنیزش ـدر حالی که با اجازۀ او مُحرِم شده استـ نزدیکی کند». ممکن است متن فوق را توضیح دهید؟
پاسخ:
تفصیل کفارۀ مذکور در کتاب شرایع جلد ۲ آمده است ـخداوند توفیقت دهدـ و متن آن: «و اگر در حالی که خود محرم نیست با کنیزش ـکه با اجازۀ او محرم شده استـ نزدیکی کند باید کفاره بدهد و کفّارهاش مخیر بین یک شتر یا یک گاو و یا یک گوسفند است و اگر تنگدست بود مخیر است بین یک گوسفند و یا سه روز روزه یکی را انتخاب کند».
-سایر مسایل روزه:
پرسش 78:
اگر یک ماه روزۀ متوالی بر عهدهاش باشد و اگر پانزده روزش را روزه گرفته باشد سپس افطار کند و مجددا تصمیم بگیرد روزههایش را کامل کند، آیا باید پانزده روزِ باقیمانده را پشت سرهم روزه بگیرد؟ یا فقط روزه گرفتن کفایت میکند حتی به صورت غیرمتصل و پراکنده؟
پاسخ:
تمام کردن روزهها به صورت پراکنده کفایت میکند.
پرسش 79:
در کتاب شرایع موارد روزههای مستحبی ذکرشده است، مثل: روزۀ ایام البیض(
[8])، روزۀ روز غدیر خم، روزۀ روز ولادت پیامبر(ص) و .....آیا کسی که نتوانسته است در این روزها روزۀ مستحبی بگیرد میتواند قضایشان را به جا آورد یا اگر ناتوان بود به جایش یک مد طعام صدقه بدهد؟
پاسخ:
مستحب است یک مُد غذا صدقه بدهد.
پرسش 80:
انسان مؤمنی روزههای واجب را میگیرد و در ایامی که روزه گرفتن در آنها مستحب است ـمثل سه روز هر ماه و ایام ذیالحجهـ نیز روزهدار است. آیا ثواب روزۀ مستحبی این ایام برای او نوشته میشود؟
پاسخ:
به خواست خدا بله.
پرسش 81:
بعضی از مؤمنان در مناطق به شدت گرم کار میکنند و کارشان طاقتفرسا است و نمیتوانند روزه را تحمل کنند. سوال میکنند آیا کارمان را رها کنیم و روزهمان را نگه داریم که در این صورت از عهدۀ مخارج خانوادهمان برنمیآییم، و یا کار کنیم که در این صورت نیز مجبور میشویم روزهمان را بشکنیم؟ ما چه باید بکنیم؟
پاسخ:
روزه بگیرند و از بیت المال مبلغی برای کمک خرجشان در ماه مبارک رمضان به آنها پرداخت شود.
-شب قدر:
پرسش 82:
شب قدر چه موقعی است؟ و شروع شب قدر از هنگامی پس از غروب و پایانش چه موقعی میباشد؟
پاسخ:
شب قدر، شب بیست و سوم ماه رمضان است و حدود آن از هنگام پنهان شدن خورشید تا صبح صادق میباشد.
***
به دلیل لازم بودن روزهداری در اعتکاف، برخی از مسایل مربوط به اعتکاف را که سید احمدالحسن(ع) اقدام به پاسخگویی به آنها فرمودهاند به پیشگاه مؤمنان تقدیم میکنم:
-اعتکاف:
پرسش 83:
اگر کسی نذر پنج روزه بکند، آیا پنج روز معکتف میشود یا شش روز؟
پاسخ:
پنج روز معتکف میشود، مگر اینکه پشت سر هم بودن را شرط نکرده باشد که در این صورت، سه روز آن را اعتکاف میکند و از اعتکاف بیرون میآید و صحیح نیست که فقط دو روز باقیمانده را اعتکاف کند، بلکه میباید سه روز دیگر معتکف شود.
پرسش 84:
اگر به صورت مستحبی هفت یا هشت روز متوالی اعتکاف کند، آیا میتواند اعتکافش را قطع کند؟ یا باید حتما به نُه روز برساند بعد از اعتکاف بیرون بیاید؟
پاسخ:
ضروری نیست آن را به نُه روز تمام کند.
پرسش 85:
آیا اعتکاف کودک صحیح است؟ اگر صحیح است اگر بخواهد معتکف شود آیا اجازۀ پدرش شرط است؟
پاسخ:
صحیح نیست.
پرسش 86:
اگر در روز سوم اعتکاف مستحبیاش از اعتکاف خارج شود آیا قضای آن برایش واجب است؟ یا اینکه فقط به خاطر ترک کردنش، گناه آن بر گردنش میباشد؟
پاسخ:
قضا واجب نیست.
پرسش 87:
آیا مشایعت مؤمن برای معتکفی که از مسجد خارج میشود مجاز است و اعتکاف وی را باطل نمیکند؟ حتی اگر مسافت مشایعت طولانی باشد؟ حتی اگر از مکان اعتکافش بسیار دور شود؟
پاسخ:
حتی اگر مسافت طولانی باشد اشکالی وارد نیست.
پرسش 88:
اگر در حالی که در اعتکاف است بخواهد به عیادت بیماری برود و از مسجد خارج شود و در راه خانۀ بیمار به بازار برود و در آن توقف کند و یا مشابه اینها، این عمل تاثیری در اعتکاف وی خواهد داشت؟
پاسخ:
تاثیری ندارد.
پرسش 89:
آیا خارج شدن معتکف برای بیان کردن حق برای خواهانش، یا برای حضور در مناظرۀ بین حق و باطل، یا حضور در مراسم ازدواج مؤمن، یا به قصد رفتن به سوی خانوادهاش برای دلیلی که حضورش را لازم میگرداند، صحیح است؟ اگر صحیح است که خارج شود چه مدت میتواند اعتکافش ترک کند؟
پاسخ:
(خروج از مسجد فقط برای موارد ضروری جایز است، مانند خروج برای قضای حاجت،(
[9]) غسل کردن، تشییع جنازه، عیادت بیمار، مشایعت مؤمن و حضور برای شهادت دادن). معتکف باید به گونهای امورش و اهمیت و ضرورت آنها را برنامهریزی کند که خارج شدنش برای انجام آنها یک شب و یک روز و معادلش یعنی بیست و چهار ساعت پیوسته به طول نینجامد.
پرسش 90:
آیا منظور از نشستن، به مدت طولانی ماندن است یا نه، منظور خود نشستن بر روی زمین یا صندلی میباشد؟ به عنوان مثال اگر بخواهد به عیادت بیماری در خانهاش یا بیمارستان برود نحوۀ صحیح این کار که اعتکافش را باطل نکند به چه صورت میباشد؟
پاسخ:
یعنی در راه از نشستن برای استراحت کردن اجتناب کند، و اشکالی ندارد هنگام عیادت بیمار زیر سایه بنشیند. فرض بر این است که او معتکف میباشد و برای ضرورتی خارج شده است، پس صحیح نیست در سایه قدم بزند یا مقداری از وقتش را در نشستن در راه بگذراند، بلکه باید وقتش را صَرف حاجتش کند و تنها برای برآوردن نیاز ضروری، بسنده کرده، به اعتکافش بازگردد.
پرسش 91:
منظور از (سایه) چیست؟ اگر معتکف برای رفع نیاز به خانۀ مسقّف داخل و یا سوار ماشینی این چنینی گردد، آیا اعتکافش باطل میشود؟
پاسخ:
همانطور که پیشتر بیان شد باطل نمیشود؛ آنچه برای رفع نیاز ضروریاش باشد اشکالی ندارد.
پرسش 92:
منظور از جدال و نزاع (ممارات) که از محرّمات اعتکاف است چیست؟
پاسخ:
بحث و مناقشه با دیگران برای غلبه بر آنها و پیروزی خودش.
پرسش 93:
اگر نیاز به چیزی ضروری پیدا کند مثل خرید، خوردن، دارو یا نظایر اینها، آیا میتواند این کار را انجام دهد؟
پاسخ:
جایزاست.
* * *
این پایان آن چیزی است که در این قسمت از پاسخهای سید احمدالحسن که سلام و صلوات پروردگارم بر او باد، در آنچه مربوط به روزه و اعتکاف بود تدوین نمودم.
و حمد و ستایش تنها از آنِ خداوند، پروردگار جهانیان است؛ و سلام خداوند بر برترین خلقش، محمد و آل پاک و مطهر او، امامان و مهدیین، و سلام تام بر آنها باد!
[2] - 13 فروردین 1390 هجری شمسی (مترجم).
[3] - یعنی بیناییاش ضعیف نباشد اما کسی که از عینک و با استفاده از آن بیناییاش کامل میگردد، شامل این حکم نمیشود. (مترجم)
[4] - یعنی دیدن باید با چشم صورت گیرد نه با دوربین، تلسکوپ، پریسکوپ یا آینه. (مترجم)
[5] - یعنی دارای دانش و قدرت تشخیص نظری باشد؛ به عبارت دیگر در تشخیص و استهلال قدرت درک داشته باشد. (مترجم)
[7] - این پاراگراف در اصل عربی کتاب نبود که از پاسخ پاسخهای روشنگر جلد 2 پاسخ سوال 159 اضافه گردید (مترجم).
[8] - 13، 14 و 15 هر ماه قمری (مترجم).
[9] - حاجتی که ضروری باشد، مثل رفتن نزد طبیب، یا آوردنِ غذا و چیزهایی که به آنها نیاز دارد، یا.... (احکام الشریعه بین السائل و المجیب جزء سوم، صوم ص64).