انتشارات انصار امام مهدی (ع)
دعوت یمانی
در وصیتهای انبیا و کتابهای آسمانی
به قلم
ماجد زیدی
مترجم
گروه مترجمان انتشارات انصار امام مهدی (ع)
نام کتاب: دعوت یمانی در وصیتهای انبیا و کتابهای آسمانی
نویسنده: ماجد زیدی
مترجم: گروه مترجمان انتشارات انصار امام مهدی(ع)
نوبت انتشار: اول
تاریخ انتشار: 1397
کد کتاب: 1/1025
ویرایش ترجمه: اول
جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص دعوت مبارک
سید احمدالحسن(ع) به تارنماهای زیر مراجعه نمایید.
www.almahdyoon.co
www.almahdyoon.co/ir
-تقدیم به:
انصار شهید امام مهدی (ع)...
به کسانی که با خون پاک خود گواهی دادند که هیچ معبودی نیست جز خدای یکتا (لا اله الا الله)...
به امت میانۀ حقیقی و راستین...
(وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً)
(و اینچنین شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردمان گواه باشيد و تا فرستاده [پيامبر] بر شما گواه باشد).
چشمانتظار رسیدن به شفاعت شما در روز قیامت هستم.
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم
-پیشگفتار
بارالها! سلاموصلوات تامّ خود را بر محمد و آل محمد، امامان و مهدیین(ع) ارزانی فرما!
حقتعالی میفرماید: (فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرى * سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشى * وَ يَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى * الَّذي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرى * ثُمَّ لا يَمُوتُ فيها وَ لا يَحْيى * قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى * وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى * بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا * وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى * إِنَّ هذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولى * صُحُفِ إِبْراهيمَ وَ مُوسى)؛(
[1]) (پس یادآوری کن [پند بده]، اگر یادآوری [پند] سودمند افتد * آنکه میترسد به یاد خواهد آورد [پند خواهد گرفت] * و نگونبختترین از آن دوری میگزيند * همانکس که به آتش بزرگ درافتد * سپس در آنجا نه بميرد و نه زنده باشد * هرآینه رستگار شد هر آنکس که خود را پاک گرداند * و نام پروردگارش را یاد کرد، پس نماز گزارد * اما شما زندگی اين دنیا را برمیگزينيد * و حالآنکه آخرت بهتر و پايندهتر است * قطعاً اين [سخن] در صحيفههای نخستین هست * صحيفههای ابراهيم و موسی).
همانطور که فرستادۀ خدا حضرت محمد (ص) و امام علی (ع) در کتابهای آسمانی نخستین و بشارتهای آسمان بر زبان انبیا، فرستادگان و اولیا (ع) یاد شدهاند، قائم آل محمد و مهدی آنها(ع) نیز اینچنین است. ایشان همان بشارتی است که خداوند، همۀ رسالتهای الهی را به خاطرش مبعوث فرمود؛ چراکه او حاکم در روز دین و برپاکنندۀ عدلی است که ارکان دولت عدل الهی را استوار میکند؛ همان دولتی که انتظار آمدنش وجود دارد و در آن، حاکم از سوی خدا منصوب و قانون نیز از سوی خداوند تشریع میگردد.
این حکومت نتیجۀ خون انبیا و اوصیای فرستادهشده است. برپاکننده و گشایندۀ اسرار آن، دست خدا، شمشیر بُرّان و سنگ کوبندهاش -احمدالحسن (ع)- بهسوی شما آمده است؛ کسی که در انجیل به «مُعزّی» (تسلّیدهنده) و در روایات آل محمد(ع) به یمانی و از نظر اهل سنت، همان مهدی است که در آخرالزمان متولد میشود. کسی که او را بپذیرد، با پذیرفتن حق، رستگار و سعادتمند و کسی که او را نپذیرد، گمراه و هلاک گردد. (اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ في غَفْلَةٍ مُعْرِضُون)؛(
[2]) (روز حساب مردم نزديک شد و آنان همچنان در غفلت رویگرداناند). خدا رحمتتان کند! بیدار شوید!
-امت واحده (یکپارچه)
خداوند، انبیا و فرستادگان را بهعنوان بشارتدهنده و انذاردهنده فرستاد تا عدالت را بین مردم برپا کنند، به عدالت فرمان دهند و رحمت و شریعت و آموزههای خداوند سبحانومتعال را بین مردم منتشر نمایند و ازآنجاکه پروردگار یکی است، دستورش به فرستادگانش نیز یکی خواهد بود.
- داوود در مجمع حاضرین فرمود: (۱۸ ای یهُوَه خدای پدران ما ابراهیم و اسحاق و اسرائیل این را همیشه در تصور فکرهای دل قوم خود نگاه دار و دلهای ایشان را به سوی خود ثابت گردان. ۱۹ و به پسر من سلیمان دل کامل عطا فرما تا اوامر و شهادات و فرایض تو را نگاه دارد، و جمیع این کارها را به عمل آورد و هیکل را که من برای آن تدارک دیدم بنا نماید.)؛(
[3]) و دستور ابراهیم و اسحاق و یعقوب، همان دستور داوود و سلیمان و موسی است.
- (۴۵ و چون موسی از مخاطب قرار دادن همۀ اسرائیل با تمامی این سخنان فارغ شد ۴۶ بدیشان گفت: «همۀ سخنانی را که من امروز بدانها به شما هشدار میدهم، در دل جای دهید، تا بتوانید به فرزندانتان نیز فرمان دهید که کلمات این تورات را بهدقّت به جای آورند.).(
[4])
و عیسی آمد تا کاملکنندۀ آنچه این بزرگان(ع) به آن فرمان دادهاند باشد؛ که همان توحید خداوند سبحان و گردن نهادن به اوامر اوست.
- عیسی(ع) میفرماید: (گمان مبرید که آمدهام تا شریعت [تورات یا صحف] پیامبران را نسخ سازم؛ نیامدهام تا نسخ نمایم بلکه تا تمام کنم. ۱۸ زیرا هر آینه به شما میگویم، تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطهای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود. ۱۹ پس هرکس یكی از این احكام کوچکترین را بشكند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملكوت آسمانها كمترین شمرده شود؛ اما هركس به عمل آورد و تعلیم نماید، او در ملكوت آسمانها بزرگ خوانده خواهد شد).(
[5])
- وصیتکنندۀ حقیقی برای پیاده کردن شریعت، خداوند سبحانومتعال است و آنچه ابراهیم، اسحاق، یعقوب، داوود، سلیمان، موسی و عیسی به آن وصیت شدند دقیقاً همان است که خاتم پیامبران محمد (ص) به آن وصیت شده است.
حقتعالی میفرماید: (شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهيمَ وَ مُوسى وَ عيسى أَنْ أَقيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللهُ يَجْتَبي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ يُنيب)؛ (
[6]) (آييني را براي شما تشريع کرد که به نوح توصيه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحي فرستاديم و به ابراهيم و موسي و عيسي سفارش کرديم اين بود که دين را برپا داريد و در آن تفرقه ايجاد نکنيد! و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سويش دعوت ميکنيد! خداوند هرکس را بخواهد برميگزيند، و کسي را که به سوي او بازگردد هدايت ميکند).
اما شریعت الهی در طی دورهها پیاده و اجرا نشد و انبیای خداوند، یا مصلوب و به قتل رسیدند و یا زندانی و رانده شدند. خداوند وعده داده و وعدهاش حق است که دینش را بر همۀ ادیان پیروز گرداند؛ هرچند مشرکین را خوش نیاید.
دین موسی، عیسی و دین ابراهیم(ع) و دین محمد، علی، حسن و حسین (ع) این است که تنها خداوندی را که هیچ شریکی ندارد بپرستیم و بهتمامی کتابهای آسمانیِ نازلشده ایمان آوریم.
اینکه یکدیگر را دوست بداریم و در دین، برادر باشیم. اینکه در راه خدا دوست و در راه خدا دشمن بداریم و مهمترین مؤلفه در شریعت را که همان عدالت و رحمت است، پیاده و اجرا کنیم و اینکه سلامتی و صلح و فرمانبرداری این زمین را فرا بگیرد.
این روزی که خداوند وعدهاش را داده است فرا رسید؛ روز قیامت صغری و قیام امام مهدی (ع) که مصلح منتظر است؛ روز بزرگ خدا، همان روزِ وعده داده شده؛ روزی که عیسی و ایلیا در آن به این زمین بازمیگردند؛ و این سه، همان کسانی هستند که پادشاهی صلح و سلامتی و فرمانبرداری را در این زمین برپا میکنند.
پادشاهی صلح و سلامتی و فرمانبرداری: (1 و نهالی از تنه یسّی بیرون آمده، شاخهای از ریشههایش خواهد شکفت. 2 و روح پروردگار بر او قرار خواهد گرفت، روح حکمت و فهم، روح مشورت و قدرت، روح معرفت و ترس از خداوند؛ 3 و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود. 4 بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومانِ زمین بهراستی حکم خواهد نمود. و جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخه لبهای خود خواهد کشت. 5 و کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت. 6 و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله با شیر... 9 و در تمامی کوه مقدّسِ من ضرر و فسادی نخواهند کرد زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را میپوشاند. 10 و در آن روز واقع خواهد شد که ریشۀ یسّی بهعنوان پرچمی برای مردم برپا خواهد شد، امّتها آن را خواهند طلبید و استراحتگاه او پرجلال خواهد بود).(
[7])
بشارتهای انجیل و تورات تصریح دارند بر اینکه عیسی پیش از بازگشت به زمین در قیامت صغری فرستادهای میفرستد که انجیل، وی را «مُعزّی= تسلّیدهنده» نامیدهاند. همچنین قرآن و روایات اهلبیت(ع) تصریح دارند بر اینکه امام مهدی (ع) پیش از ظهورش فرستادهای بهسوی همۀ مردم میفرستد که روایات، وی را «یمانی» نامیدهاند.
لازمۀ حکمت الهی این است که پیش از عذاب، رسالتی الهی وجود داشته باشد. حقتعالی میفرماید: (وَ ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً)؛ (
[8]) (و ما هيچ قومی را عذاب نمیکنيم تا آنگاهکه برايشان فرستادهای بفرستيم). این عذاب همان دود است، آنگونه که خداوند سبحان در کتاب قرآن وعده داده است: (بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ * فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبينٍ * يَغْشَى النَّاسَ هذا عَذابٌ أَليمٌ * رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ * أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرى وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبينٌ * ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ * إِنَّا كاشِفُوا الْعَذابِ قَليلاً إِنَّكُمْ عائِدُونَ * يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ)؛(
[9]) (نه، بلکه آنها همچنان در شکّی دلخوشاند * چشمانتظار روزی باش که آسمان دودی آشکارا بياورد * و آن دود مردم را در خود فرو پوشد و اين عذابی است دردآور * ای پروردگار ما، اين عذاب را از ما دورگردان که ما ايمان آوردهايم * کجا پند میپذيرند؟ حالآنکه چون فرستادهای روشنگر بر آنها مبعوث شد * سپس از او رویگردان شدند و گفتند: ديوانهای است تعلیمیافته * عذاب را اندکی برمیداريم و شما باز به آيين خويش بازمیگرديد * روزی آنها را به صولتی سخت فرو گيريم که ما انتقام گيرندهايم)؛ و پیشاپیش این عذاب، فرستادهای است که بهسوی مردم میآید و او همان مهدی اول و تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع) است.
در روایت ابوجارود از ابوجعفر (ع) دربارۀ این سخن حقتعالی (هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُم)؛ (او همان توانایی است که از فراز سرتان عذابی بر شما گسیل دارد)، آمده است که فرمود: (منظور دود و صیحه است).(
[10]) این عذاب پیش از روز قیامت به دلیل ایمان مردم به این فرستاده و دعوتکننده به حق -احمدالحسن(ع)- آشکار میگردد.
از ابوجعفر محمدبن علی (ع) روایت شده است که فرمود: (صاحب این امر غیبتی دارد که در برخی از این وادیهاست؛ -و با دستش به منطقۀ ذیطوی اشاره کرد- تا آنکه پیش از خروجش آن مولی که با او بوده است میآید تا با برخی از اصحابش دیدار کند. میگوید: شما اینجا چند نفر هستید؟ میگویند: نزدیک به چهل نفر. میگوید: چگونه خواهید بود اگر صاحبتان را ببینید؟ میگویند: به خدا سوگند اگر از ما بخواهد کوهها را از جا بِکَنیم همراهش چنین خواهیم کرد؛ سپس فردای آن روز نزدشان میآید و میگوید: ده نفر از بزرگان و برگزیدگانتان را معرفی کنید. آنها چنین میکنند، و او آنها (بزرگان) را میبرد تا صاحبشان را ملاقات کنند و شب بعد از آن آنها را بازمیگرداند...).(
[11])
این مولی همان فرستادۀ امام مهدی، احمدالحسن یمانی (ع) است؛ چراکه او بهسوی صاحب شما دعوت میکند؛ یعنی بهسوی امام مهدی (ع).
در روایت از امام باقر (ع) آمده است: (در میان پرچمها پرچمی هدایتیافتهتر از پرچم یمانی نیست؛ این [پرچم]، پرچم هدایت است، زیرا او بهسوی صاحبتان دعوت میکند. هنگامیکه یمانی خروج کرد فروختن سلاح بر مردم و بر هر مسلمانی حرام میشود. هنگامیکه یمانی خروج کرد بهسوی او به پا خیز چراکه پرچم او پرچم هدایت است و رویگردانی از آن برای مسلمان، شایسته و جایز نیست و هرکس چنین کند از اهل آتش است چراکه یمانی به حق فرامیخواند و به راه مستقیم دعوت میکند).(
[12])
و ازآنجاکه پروردگار این سه تن (امام مهدی، عیسی و ایلیا) یکی است و دینشان یکی و فرمان آنها نیز یکی است که همان فرمان خداوند میباشد، باید فرستادهشان نیز یکی باشد.
اکنون فرستادۀ آنها -آن تسلّیدهنده- آشکار شده و او همان مهدی اول احمدالحسن (ع) است و دعوت خویش را از انجیل، تورات، قرآن و روایات اهلبیت (ع) با صدها دلیل و معجزه و خبرهای غیبی به اثبات رسانده و آنچه در این کتاب است، قطرهای از دریا و اندکی از بسیار برای اثبات این دعوت حق یمانی است.
توجه: پیش از ورود به دلایل این دعوت مبارک، لازم است ثابت شود که این زمان، روز قیامت صغری و بازگشت عیسی و ایلیا و امام مهدی (ع) در این زمین است و آنها پیش از بازگشت، فرستادۀ تسلّیدهندۀ خود را بهسوی همۀ مردم فرستادهاند.
-علامتها و نشانههای قیامت صغری(آنگونه که عهد جدید و قدیم تدوین نمودهاند)
بشارتها تصریح کردهاند که همۀ نشانههای قیامت صغری در مشرق و بهخصوص در سرزمین عراق یا بابل -آنگونه که در کتاب مقدس بابل نامیده شده است- خواهد بود و تخریب بابل که در آن زمان پایتخت عراق بود -یا همان بغداد امروز- چیزی جز نشانهای روشن بر قیامت صغری نیست.
(۲۲ و یهوه صبایوت (پروردگار لشکرها) میگوید: من به ضد ایشان خواهم برخاست؛ و پروردگار میگوید: اسـم و بقیـه را و نسـل و ذریـت را از بابـل منقطـع خواهـم ساخت. ۲۳ و آن را نصیب خارپشتها و خَلابهـای آب خواهـم گردانیـد و آن را با جاروب هلاكت خواهم رُفت. یهوه صبایوت چنین میگوید. ۲۴ یهُوَه صبایوت قسم خورده، میگوید: یقیناً همانطوری که قصد نمودهام همچنان واقع خواهد شد و آنچه تدبیر نمودهام عملی خواهد گردید)؛(
[13]) و بهراستیکه قضای خداوند و سوگند او محقق شده و بغداد (بابل) به دست آمریکا تخریب شده است.
- (۱ بعد از آن دیدم فرشتهای دیگر از آسمان نازل شد که قدرتی عظیم داشت و زمین به جلال او منور شد. ۲ و با صدایی بسیار بلند فریاد زده، گفت: منهدم شد، منهدم شد بابِل بزرگ! و او مسکن دیوها و پناهگاه هر روح خبیث و سرپناه هر مرغ ناپاک و مکروه (منظور هواپیماهای جنگی آمریکایی است) گردیده است. ۳ زیرا که از خمر غضبآلود زنای او همۀ امتها نوشیدهاند و پادشاهان جهان با وی زنا کردهاند و تجار جهان از کثرت عیاشی او دولتمند گردیدهاند. ۴ و صدایی دیگر از آسمان شنیدم که میگفت: ای قوم من از آنجا بیرون آیید، مبادا در گناهانش شریک شده، بلاهایش به شما برسد. ۵ زیرا گناهانش تا به فلک رسیده و خدا ظلمهایش را به یاد آورده است. ۶ آنچه را که او داده است به خودش بازگردانید و بهحسب کارهایش دوچندان به او جزا دهید و در پیالهای که او آمیخته است برایش دوچندان بیامیزید. ۷ بهاندازهای که خویشتن را تمجید کرد و عیاشی نمود به همان اندازه عذاب و ماتم به او دهید، زیرا که در دل خود میگوید: من به مقام ملکه نشستهام و بیوه نیستم و هرگز ماتم نخواهم دید. ۸ از همینرو بلایای او از مرگ و ماتم و قحطی در یک روز خواهد آمد و به آتش خواهد سوخت، زیرا که پروردگار -خدایی که بر او داوری میکند- زورآور است. ۹ آنگاه پادشاهان دنیا که با او زنا و عیاشی نمودهاند -چون دودِ سوختن او را بینند- گریه و ماتم خواهند کرد. ۱۰ و از خوف عذابش دور ایستاده، خواهند گفت: ایوای! ایوای! ای شهر عظیم! ای بابِل! شهر محکم و استوار! زیرا که در یک ساعت عقوبت تو آمد. ۱۱ و تجار جهان برای او گریه و ماتم خواهند نمود، زیرا که ازاینپس کالاهایشان را کسی نخواهد خرید. ۱۲ کالاهایی از طلا و نقره و جواهر و مروارید و کتان نازک و ارغوانی و ابریشم و قرمز و عود قماری و هر ظرف عاج و ظروف چوب گرانبها و مس و آهن و مرمر، ۱۳ و دارچین و ادویه و بخور خوشبو و مر و کندر و شراب و روغن و بهترین آرد و گندم و رمهها و گلهها و اسبان و ارابهها و اجساد و نفوس مردم. ۱۴ و حاصل شهوت نفس تو از وجودت رفت و هرچیزِ فربه و روشنی از تو نابود گردید و دیگر آنها را هرگز نخواهی یافت. ۱۵ و تاجرانِ این چیزها که از وی دولتمند شدهاند -از ترس عذابی که او میکِشد- دور ایستاده، گریان و ماتمکنان، ۱۶ خواهند گفت: وای، وای! ای شهر عظیم که به کتان و ارغوانی و قرمز ملبس بودی و به طلا و جواهر و مروارید مزین، 17 زیرا که در یک ساعت، بینیازی اینچنین خراب شد؛ و هر ناخدا و کل جماعتی که بر کشتیها هستند و کشتیبانان و هرکه شغل دریا دارد دور ایستادهاند، ۱۸ چون دودِ سوختن آن را دیدند فریادکنان گفتند: کدام شهر است مثل این شهر بزرگ! ۱۹ و خاک بر سر خود ریخته، گریان و ماتمکنان فریاد برآورده، میگفتند: وای! وای بر آن شهر بزرگ که هرکس در دریا صاحب کشتی بود از نفایس او دولتمند گردید؛ که در یک ساعت ویران گشت. ۲۰ پس ای آسمان و مقدسان و رسولان و انبیا، شادی کنید زیرا خدا انتقام شما را از او گرفته است. ۲۱ و یک فرشتۀ قدرتمند، سنگی مانند سنگ آسیای بزرگ را گرفته، به دریا انداخت و گفت: اینچنین به یک صدمه شهر بابِل منهدم خواهد گردید و دیگر هرگز یافت نخواهد شد. ۲۲ و صوت بَربطزنان و آوازهخوانان و نیزنان و کرنانوازان بعد از این در تو شنیده نخواهد شد و هیچ صنعتگری از هر صناعتی دیگر در تو یافت نخواهد شد و باز صدای سنگ آسیابی در تو شنیده نخواهد گردید، ۲۳ و نور چراغ در تو دیگر نخواهد تابید و آواز عروس و داماد باز در تو شنیده نخواهد شد، زیرا که تجارِ تو متکبرانِ جهان بودند و از جادوگریِ تو تمام امتها گمراه شدند. ۲۴ و در آن، خون انبیا و مقدسان و خونِ تمام کشتهشدگان روی زمین یافت شد).(
[14])
بابل به عراق اشاره دارد؛ زیرا در آن زمان بابل پایتخت عراق بود؛ پس تمامی جنگها و فتنهها در عراق و زمین آن جریان دارد.
درعینحال که تخریب بغداد نشانهای بر قیامت صغری در شرق است، جاهای دیگر زمین با جنگها شعلهور خواهد بود. امتی به امت دیگر حمله میکند؛ جنگ در عراق، یمن، سودان، کره، سومالی، فلسطین، لبنان، افغانستان، لیبی، تونس، مصر و سوریه. چهبسا این جنگها همۀ آنچه اتفاق خواهد افتاد نباشد و چیزی جز یک سرآغاز محسوب نشوند!
زلزلهها بیش از آن است که به شماره آید؛ تا آنجا که سایت هوا-فضای ناسا میگوید: (سال 2006 - 2007 سالهایی است که بیشترین فجایع را در این قرن داشته است؛ زمین، زلزلهها و سیلابهای بسیاری را شاهد بوده است و زلزلۀ سونامی در دسامبر 2004 بهترین دلیل بر این مطلب است؛ دلیلی که قربانیانش بیش از ربع میلیون انسان بالغ بوده است؛(
[15]) و همچنین زلزلههای چین و فرانسه. حتی در عراق که خارج از مدار زلزلهخیز است زلزلههای بسیاری رخ داده است؛ از جمله سه زمینلرزۀ خفیف که یکی از آنها در حدود استان کوت بود.(
[16])
(۳۲ یهوه صبایوت (پروردگار سپاهیان) چنین گفت: اینک بلا از امّتی به امّتی سرایت میكند و باد شدید عظیمی از كرانهای زمین برانگیخته خواهد شد. ۳۳ و در آن روز كشتگان پروردگار از كران زمین تا كران دیگرش خواهند بود).(
[17])
آمریکا همان دشمنی است که همۀ مملکتهای این زمین در خاورمیانه و بهخصوص در عراق را خُرد و لگدمال کرده است. تعداد کسانی که تنها در عراق کشته شدهاند بسیار زیاد است.
(۳ و چون به کوه زیتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وی آمـده، گفتند: به ما بگـو که این امـور کِی واقـع میشود و نشانِ آمدن تو و انقضای عالم چیست... ۶ و جنگها و اخبار جنگها را خواهید شنید. زنهار مضطرب مشوید؛ زیرا که وقوع همۀ اینها لازم است، لیکن هنوز انتها نیست. ۷ زیرا قومی بر قومی و مملکتی بر مملکتی مقاومت خواهند نمود و قحطیها و وباها و زلزلهها در جاها پدید آید. ۸ اما همۀ اینها آغاز دردهاست).(
[18])
نشانۀ آمدن عیسی(ع) -همانطور که خود ایشان(ع) خبر داده است- خراب شدن بغداد در این زمان است. ایشان (ع) میفرمود که این نشانۀ آخرت -یعنی روز قیامت کبری- نیست، بلکه روز قیامت صغری و بازگشتش به این زمین است که پیش از آن، فرستاده، تسلّیدهندهاش خواهد بود.
از جمله نشانههای محققشده، بیماریهای فراوان و خطرناکی است که در این زمان شیوع یافته است؛ از جمله آنفلوآنزای پرندگان و خوکی و آنفلوآنزای بزی (تب کیو) و جنون گاوی، وبا و ایدز.
(۹ و چون خبر جنگها و آشوبها را میشنوید، نهراسید. زیرا میباید نخست چنین وقایعی رخ دهد، ولی پایان کار بلافاصله فرا نخواهد رسید. ۱۰ سپس ایشان را گفت: قومی در برابر قومی و مملکتی در برابر مملکتی مقاومت خواهد کرد. ۱۱ و زلزلههای عظیم در جایها و قحطیها و وباها پدید آید و چیزهای هولناک و علامتهای بزرگ از آسمان خواهد بود).(
[19])
(29 بلافاصله، پس از مصیبتِ آن روزها خورشید تاریک خواهد شد و ماه دیگر نور نخواهد افشاند؛ ستارگان از آسمان فرو خواهند ریخت، و نیروهای آسمان به لرزه در خواهند آمد. 30 و پسازآن، علامت پسر انسان در آسمان ظاهر خواهد شد).(
[20])
از جمله نشانههایی که در آسمان آشکار شده و نزدیکبودن بازگشت پسر انسان -یسوع مسیح (ع)- را بیان میکند ظهور مجموعهای از ستارههاست که شکل دست انسان را در آسمان تشکیل دادهاند و سازمان هوا-فضای ناسا آن را رصد(
[21]) و پس از تصویربرداری از آن، این ستارگان آنها را شگفتزده کرده است؛ همچنین آشکار شدن دنبالهدار لولین -که دو دنباله دارد- و اگر این دنبالهدار به زمین نزدیک شود، نشانۀ شومی از نظر بسیاری از مردم خواهد بود.(
[22])
(25 و نشانههایی در خورشید و ماه و ستارگان است و بر زمین، مردم غمگین میشوند و موجها خروش برمیآورند. 26 و ترس، مردم را فرامیگیرد و منتظر اتفاقی هستند که بر محل سکونت واقع میشود؛ به این خاطر که نیروهای آسمانها، سخت تکان میخورند؛ 27 و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر ابری سوار شده، با قدرت و جلال بسیار میآید؛ ۲۸ و چون ابتدای این چیزها شود، راست شده، سرهای خود را بلند کنید؛ ازآنجهت که خلاصی شما نزدیک است).(
[23])
سرهایتان را بلند کنید و دقت کنید؛ چهبسا آنچه میآید بزرگتر باشد. آنچه در جزیرۀ سوماترا و ژاپن اتفاق افتاد، وقتی امواج دریا همچون کوهها شدند و شروع به نابودکردن هرچه در برابرش بود نمود، حتی بزرگترین ساختمانها در برابرش طاقت نیاوردند. همۀ اینها از جمله نشانههای ظهور تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع) فرستادۀ عیسی(ع) است؛ کسی که چند ماه پیشازاین فاجعه مردم را در بیانیۀ سیزده رجب از اطاعتنکردن از خودش بر حذر داشته بود و چند ماه پسازاین اعلامیه خداوند رُبع میلیون انسان را تنها در جزیرۀ سوماترا به هلاکت رساند.
(و ترس، مردم را فرامیگیرد و منتظر اتفاقی هستند که بر محل سکونت واقع میشود).(
[24])
ای نصارا و یهود! آنچه پروردگار به اشعیا، ارمیا و عیسی(ع) وعده داده بود اتفاق افتاده است. بیدار شوید و مشغولشدن به دنیا شما را از خدمت و یاری فرستادۀ وی -تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع)- باز ندارد؛ کسی که آمده است تا شما را رهایی دهد و شما را پاک گرداند.
(۳۱ اینچنین شما نیز چون ببینید که این امور واقع میشود بدانید که ملکوت خدا نزدیک است. ۳۲ هرآینه به شما میگویم که تا جمیع این امور واقع نشود این فرقه نخواهد گذشت. ۳۳ آسمان و زمین زایل شوند، لیکن سخنان من زایل نخواهد شد. ۳۴ پس خود را حفظ کنید؛ مبادا دلهای شما از پرخوری و مستی و اندیشههای دنیوی سنگین گردد، و آن روز، ناگهان بر شما آید. ۳۵ زیرا که مثل دامی بر جمیع سکنه تمام روی زمین خواهد آمد. ۳۶ پس در هر وقت دعا کرده، بیدار باشید تا شایستۀ آن شوید که از جمیع این چیزهایی که به وقوع خواهد پیوست نجات یابید و در حضور پسر انسان بایستید).(
[25])
علامتها و نشانههای قیامت صغری
(آنگونه که قرآن کریم و روایات آل محمد (ع) بیان میکنند)
عراق در مشرق، و فرستادۀ عیسی(ع) فرستادۀ امام مهدی(ع) است؛ پس نشانهها دقیقاً همانهایی خواهد بود که در تورات و انجیل به ترسیم کشیده شده است. این نشانهها بر زبان رسول خدا حضرت محمد(ص) و اهلبیت ایشان بیان شدهاند و ما از روایات آنها (ع) و قرآن بر این مطلب شاهد خواهیم آورد.
عذاب، سنت خداوند در زمینش نسبت به بندگانش، پس از تکذیب رسالتهای آسمانی توسط آنهاست: (وَ ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً)؛(
[26]) (و ما هيچ قومی را عذاب نمیکنيم تا آنگاهکه برايشان فرستادهای بفرستيم). خداوند کسانی که تکذیب کردند و تکبر ورزیدند را به عذاب انذار میدهد تا شاید -اگر زمین برایشان تنگ گردد- به رشد و راستی و حق بازگردند. خداوند سبحان به قوم آخرالزمان وعده داده است که به دلیل فسادی که دچارش شدهاند آنان را به عذاب دچار میکند، شاید متوجه پذیرفتن منجی اصلاحگر شوند؛ همان رهاییدهندهای که حکومت عدل الهی را در این زمین برپا میکند؛ از جملۀ این عذابها، گرسنگی و کمبود اموال و ثمرات است؛ بهعنوانمثال مردم عراق به سبب محاصرۀ اقتصادی که از سوی آمریکا به آنها تحمیل شده، شانزده سال است که دچار قحطی و گرسنگی شدهاند. حقتعالی میفرماید: (وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين)؛(
[27]) (و قطعاً شما را با مقداری از ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جانها و محصولات میآزماييم؛ و شکيبايان را بشارت بده).
از محمدبن ابراهیم نعمانی -معروف به ابن [ابی] زینب- که گفت: محمدبن همام به ما حدیث گفت: عبداللهبن جعفر حمیری به ما حدیث گفت: احمدبن هلال به ما حدیث گفت: حسنبن محبوب از علیبن رئاب از محمدبن مسلم از ابوعبدالله جعفربن محمد( حدیث گفتند که فرمود: (پیشاپیش قیام قائم، نشانههایی است. بلایی از سوی خداوند متعال برای بندگان مؤمنش). عرض کردم: آن چیست؟ فرمود: (همان سخن خداوند عزوجل: (وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين)؛ (و قطعاً شما را با مقداری از ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جانها و محصولات میآزماييم؛ و شکيبايان را بشارت بده). فرمود: (لَنَبْلُوَنَّكُم)؛ یعنی مؤمنان. (بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْف)؛ از پادشاهان بنیفلان در پایان سلطنتشان. (وَ الْجُوع)؛ با بالا رفتن قیمتهایشان. (وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ)؛ فاسد شدن تجارتها و اندکشدن بهرهشان. (وَ الْأَنْفُسِ)؛ مرگ ناگهانی. (وَ الثَّمَراتِ)؛ اندک بودن برداشت آنچه زراعت شود و کم بودن برکت میوهها. (وَ بَشِّرِ الصَّابِرين)؛ در آن هنگام با خروج قائم (ع)).(
[28])
اختلاف و جدایی و کینۀ موجود میان جوامع اسلامی، خود بهترین گواه است که ما در زمان ظهور منجی مصلح زندگی میکنیم. اهل قبله، همگی مسلمانان هستند و بااینوجود در حال حاضر یکدیگر را تکفیر و لعنت میکنند. حتی وهابیها (خدا لعنتشان کند) در حال حاضر کسی که به «لا اله الا الله» و «محمد رسولالله» گواهی میدهد را میکُشند؛ با دانستن اینکه حتی کُشتن اهل کتابِ همپیمان نیز جایز نیست! اینان از دین خدای سبحان و از جماعت مسلمانان خارج شدهاند. در حال حاضر اختلاف میان شیعیان عراق به کشتار یکدیگر نیز کشیده شده تا آنجا که جنگهای سختی میان آنها در بصره، ناصریه، بغداد و دیگر شهرهای عراقی درگرفته است. حقتعالی میفرماید: (قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُون)؛ (
[29]) (بگو: او همان توانایی است که از فراز سرتان يا از زير پاهايتان عذابی بر شما گسیل دارد، يا شما را گروهگروه در هم افکند و خشم و کين گروهی را به گروه ديگر بچشاند. ببین چگونه آيات گوناگون را [براي آنها] بازگو ميکنيم! شايد بفهمند [و بازگردند]).
در روایت ابوجارود از ابوجعفر(ع) دربارۀ این سخن حقتعالی (هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُم)؛ (او همان توانایی است که از فراز سرتان عذابی بر شما گسیل دارد)، آمده است که فرمود: )منظور دود و صیحه است(. (أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ)؛ (يا از زير پاهايتان) [منظور] خسف و فرورفتن. (أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً)؛ (يا شما را گروهگروه در هم افکند) منظور اختلاف در دین و طعنۀ شما به یکدیگر است. (وَ يُذيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ)؛ (و خشم و کين گروهی را به گروه ديگر بچشاند) [یعنی] یکدیگر را میکُشید. همۀ اینها دربارۀ اهل قبله است. حقتعالی میفرماید: (اُنْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُون وَ كَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَ هُوَ الْحَقُّ)؛ (ببين چگونه آيات گوناگون را [براي آنها] بازگو ميکنيم! شايد بفهمند [و بازگردند]؛ قوم تو آن را تکذیب کردند، درحالیکه حق است)، یعنی قرآن که قریش آن را تکذیب کردند)؛ سپس فرمود: (و این سخن حقتعالی: (لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ)؛ (هر خبری را قرارگاهی است)، میفرماید: هر خبری، حقیقتی دارد. (وَ سَوْفَ تَعْلَمُون)؛ (و خواهید دانست) سپس میفرماید: (انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُون)؛ (بنگر چگونه آیات را گوناگون بيان میکنيم، باشد که به فهم درآیند) یعنی تا بفهمید؛ و این سخن حقتعالی: (وَ كَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَ هُوَ الْحَقُّ)؛ (قوم تو آن را تکذیب کردند، درحالیکه حق است)، یعنی قرآن که قریش آن را تکذیب کردند. (قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكيل لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ)؛ (بگو تو وکیل بر آنها نیستی. هر خبری را قرارگاهی است)، یعنی هر خبری، وقتی دارد. (وَ سَوْفَ تَعْلَمُون)؛ (و شما خواهید دانست).(
[30])
- رسول خدا حضرت محمد(ص) فرموده است: (نزدیک است امتها از هر سو بر شما حملهور شوند، به همان صورت که خورندهها بر غذایشان حملهور میشوند). گفت: عرض کردیم: ای رسول خدا! آیا این [اتفاق] در آن روز به خاطر اندک بودن ماست؟ فرمود: (شما در آن روز بسیار هستید، ولی همچون خار و خاشاکِ سیل، خار و خاشاک هستید. ترس از دلهای دشمنانتان میرود و در دلهای شما سستی قرار داده میشود). گفت: عرض کردیم: آن سستی چیست؟ فرمود: (دوست داشتن زندگی و ناپسند دانستن مرگ).(
[31])
در حال حاضر پدیدۀ حملۀ امتها به مسلمانان روشن و آشکار است. از هر سمتوسو بیش از صد کشور با رهبری ایالات متحدۀ آمریکا برای اشغال عراق و افغانستان و دخالت در یمن و دیگر کشورهای اسلامی لشکرکشی کردهاند. حتی اکنون مسلمانان در شمار پستترین امتها هستند و به دلیل جدا افتادنشان از ثقلین -قرآن کریم و عترت معصوم رسول خدا(ص) که تبیینکنندۀ قرآن هستند- طاغوتیان بر آنان مسلط شدهاند؛ [درحالی]که رسول خدا(ص) فرموده است من در میان شما جانشینی قرار میدهم؛ تا هنگامیکه به آن چنگ بزنید، پس از من هرگز گمراه نمیشوید؛ کتاب خدا و عترتم اهلبیتم. این دو هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند تا در حوض بر من وارد شوند؛ و این متن در کتابهای همۀ مسلمانان -شیعه و سنی- متواتر است.
- از ایشان (که سلاموصلوات خدا بر او و خاندانش) روایت شده است که فرمود: (وقتی روم و ترک علیه شما به پا خیزند و لشکریان تجهیز شوند).(
[32]) روم، آمریکاییها و اروپاییان هستند و آمریکا مصداق اصلی آن است؛ چراکه اکنون سرزمین غرب را رهبری میکند، همانطور که روم در آن زمان جهان را رهبری مینمود. همان آمریکا که لشکریان را تجهیز کرد و با کمک دهها کشور غربی و شرقی، سراسر عراق را از شمال تا جنوب در هم کوبید.
- و از آن حضرت(ص) روایت شده است که فرمود: (سوگند به کسی که جانم در دستان اوست، قومی بر امت من خواهند آمد که اگر سخن بگویند آنها را میکُشند و اگر سکوت کنند آنان را مباح میشمارند، از فئ(
[33]) آنان استفاده کنند و حرمتشان را زیر پا بگذارند و خونشان را بریزند).(
[34])
تفرقه، کشتار، تبعید و دزدی اموال مسلمانان به آنجا رسید که ابوبکر، مالکبن نویره را کشت و فجائة سلمی را زندهزنده در آتش سوزاند و عمر بن خطاب، فاطمه(ع) را به قتل رساند و خانهاش را به آتش کشید، عثمان با رسول خدا(ص) مخالفت مینماید و راندهشدهها و کسانی که رسول خدا آنان را در طول زندگانیاش به خارج از مدینه تبعید کرده بود پناه میدهد.
او حَکَمبن عاص را -پس از تبعیدش توسط رسول خدا(ص) و ممانعت شیخین از بازگشتش- به مدینه بازگرداند و صد هزار درهم به او بخشید. وضعیت مروان نیز به همین صورت بود. او را با پدرش بازگرداند و به همسری دخترش -ام أبان- درآورد؛ سپس او را به وزیری خود برگزید و هدایای بسیاری از جمله خمس آفریقا را به وی عطا کرد.
او مقدرات مسلمانان را به نزدیکان خود سپرد و یکی از راندهشدهها را وزیر خویش نمود و اموالی که ابوموسی اشعری از عراق به او داده بود را به خانواده و نزدیکان خود از بنیاُمیه بخشید. وقتی معاویهبن ابوسفیان والی شد بسیاری از گناهان را مرتکب شد؛ از جمله اینکه اصحاب رسول خدا(ص) را به قتل رساند، عمار بن یاسر را کشت، ابوذر را کشت، مالک اشتر را کشت، دستور داد محمدبن ابوبکر را بسوزانند و پس از آن، حکومت خود را با گناهی بزرگتر به پایان رساند؛ آن هنگام که یزید -پسر فاسق خود- را بر گردۀ مسلمانان، والی گرداند و او کرد آنچه را که به انجام رساند؛ هتک حرمت کعبه و به آتش کشیدنش و کشتن ابنزبیر درحالیکه به پردۀ کعبه آویخته بود و به قتلرساندن فرزندان رسول خدا(ص)، حسین پسر فاطمه و علیبن ابیطالب و پسر رسول خدا(ع)، بالا بردن سر او و سر یارانش بر نیزه و به اسیری بردن دختران رسول خدا(ص) به شام. خلفای ستمکار یکی پس از دیگری به دنبال یکدیگر منصوب شدند تا جاییکه امروزه کار بهجایی رسیده است که بدترین خلق خدا -آمریکا- بر ما مسلط شده است. همۀ اینها به دلیل مخالفت ما با حاکمیت خدا و تنصیب خداوند و وصیت رسول خداست؛ که در آن دوازده امام و دوازده مهدی را ذکر فرموده است. آیا اکنون پند میگیریم؟!
- از امیرالمؤمنین علی(ع) روایت شده است که دربارۀ وقت ظهور امام مهدی(ع) میفرماید: )زورا، بغداد را گروهی وحشی و اشرار از بنی قنطورا احاطه خواهند کرد که رحمت و مهربانی از دلشان گرفته شده است. فرزندان را سر میبُرند و زنها را زنده نگاه میداند. وای بر زورا، بغداد از بنی قنطورا.((
[35])
- از مفضلبن عمر در حدیثی طولانی -که بخشی از آن را بهاندازۀ نیاز برگرفتهایم- روایت شده است: مفضل عرض میکند: آقای من! زورایی که در بغداد است در آن زمان وضعیتش چگونه خواهد بود؟ فرمود: )مکان عذاب و خشم خداوند است. وای بر آن از پرچمهای زرد و از پرچمهایی که از دور و نزدیک بهسویش حرکت میکند. به خدا سوگند! از انواع عذابهایی که به دیگر امتها فرود آمده است به آن فرود خواهد آمد... وای بر کسی که در آن مسکن گزیند...).(
[36])
از سرِ حکمت، پروردگار سبحان آیات و نشانههای قیامت صغری را عذاب قرار داده است تا شاید مردم پند گیرند و با صدای دعوتکنندۀ نوین حق، فرستادۀ امام مهدی، یمانی هدایت، احمدالحسن(ع) بیدار شوند.
- امام باقر (ع) میفرماید: (قائم قیام نمیکند مگر در ترس شدید و زلزلهها و فتنهها و بلایی که به مردم میرسد و طاعونی که پیش از آن است).(
[37])
- از رسول خدا(ص) روایت شده است که فرمود: )دربارۀ مهدی به شما بشارت میدهم که در اختلاف مردم و زلزلهها در میان امتم برانگیخته میشود.((
[38])
- از امیرالمؤمنین علی(ع) روایت شده است که فرمود: (همراه قائم، مرگ سرخ و مرگ سپید است؛ اما مرگ سرخ با شمشیر و مرگ سپید با طاعون خواهد بود).(
[39])
- از بدر بن خلیل اسدی نقل شده است که گفت: نزد ابوجعفر امام باقر(ع) بودم. دو نشانه که پیش از قائم خواهند آمد را گفته شد که از زمانی که آدم هبوط کرده بههیچوجه نبوده است؛ اینکه در نیمۀ ماه رمضان خورشید میگیرد و ماهگرفتگی در انتهایش).(
[40])
آیا مردم انتظار دارند اخبار آسمانها روشنتر از این بیان شوند؟ بشارتهایی که بیش از هزاران سال بوده همانهایی است که رسول خدا(ص) و اهلبیتش(ع) تدوین نمودهاند و همگیشان محقق شده است. روزنامهها و صفحات تلویزیون را [خبر] بیماریها پر کرده است. زلزلهها به حدی زیاد شدهاند که حتی سایت هوا-فضای ناسا را نگران کرده است. حقتعالی میفرماید: (سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهيد)؛ (
[41]) (آيات و نشانههای خود را در آفاق و در وجود خودشان به آنها نمایان خواهیم ساخت تا برايشان آشکار شود که او حق است. آيا اينکه پروردگار تو بر هر چیزی گواه است کافی نيست؟).
-تسلّیدهندۀ فرستادهشده توسط عیسی(ع)، همان مسیح منتظر است
کلمۀ مسیح، اسمِ شخص نیست، بلکه صفتی است که بر کسی اطلاق میشود که خداوند او را با روحالقدس مسح نموده است و این صفت برای پیامبر خدا عیسی(ع) شهرت جهانی دارد.
(38 چگونه خدا عیسای ناصری را با روحالقدس و قدرت مسح کرد، به گونهای که همه جا میگشت و کارهای نیکو میکرد و همۀ آنان را که زیر ستم ابلیس بودند، شفا میداد، از آن رو که خدا با او بود).(
[42])
این صفتی است که تنها به عیسی(ع) اختصاص ندارد، بلکه معنایی کلی برای هرکسی است که خداوند او را با روحالقدس مسح نموده است و به همین دلیل است که داوود و شائول(ع) نیز به این صفت مُلقّب شدهاند.
(۲۱ و ابیشایبن صَرُویه متوجه شده، گفت: آیا شَمْعی به سبب اینكه مسیح پروردگار را دشنام داده است كشته نشود؟ ۲۲ اما داوود گفت: ای پسران صَرُویه، مرا با شما چهکار است).(
[43])
(۴ و داوود برخاسته، دامن ردای شائول را آهسته برید. ۵ و بعدازآن دل داوود مضطرب شد، ازاینجهت كه دامن شائول را بریده بود. ۶ و به كسان خود گفت: حاشا بر من از سوی پروردگار كه این امر را با آقای خود، با مسیح پروردگار بكنم؛ پس دست خود را بر او دراز نمایم؛ چون او مسیح پروردگار است).(
[44])
و داوود اینچنین گفت: )دست خود را بر آقای خویش دراز نكنم، زیرا كه او مسیح پروردگار است).(
[45])
بهاینترتیب روشن میشود که مسیح صفتی نیست که تنها به عیسیبن مریم اختصاص داشته باشد؛ بلکه میتواند بر هرکسی که خداوند او را با روحالقدس مسح کرده است اطلاق گردد؛ اما اینکه ادیان یهودی و نصرانی و اسلامی پذیرفتهاند که مسیح در آخرالزمان ظهور میکند بر این دلالت ندارد که این مسیح منتظر همان عیسیبن مریم باشد، بلکه این مسیح منتظر، شخصیتی زمینهساز است که پیش از فرود آمدن عیسی به این زمین ظهور میکند.
این شخصیت، رهبر همگان برای روز موعود و قیامت صغری است. او همان مصلح منتظر از نظر همۀ ادیان است؛ کسی که عیسی و ایلیا پیش از بازگشت خود [او را] به زمین میفرستند و این مطلبی است که انجیلها بر آن تأکید میورزند.
(25 پس بعضی از اهل اورشلیم گفتند: آیا این آن نیست که قصد قتل او را دارند؟ 26 و ببینید آشکارا سخن میگوید و به او هیچ نمیگویند! آیا رؤسا یقیناً میدانند که او همان مسیح است؟ 27 لیکن این شخص را میدانیم از کجاست، اما مسیح چون آید هیچکس نمیشناسد که از کجاست).(
[46])
و این چیزی است که بر مردم مشتبه شده است؛ چراکه همۀ انبیا به این مسیح منتظر بشارت میدادند؛ کسی که پادشاهی صلح و سلامتی را در آخرالزمان برپا میکند. علیرغم اینکه انبیا به یسوع مسیح(ع) بشارت دادهاند، ولی او آن مسیح منتظری که در قیامت صغری میآید نیست؛ زیرا مسیح منتظر از سوی مادر از نسل داوود(ع) است و نرجس(ع) مادر امام مهدی(ع) نیز از نسل داوود(ع) میباشد.
(40 آنگاه بسیاری از آن گروه، چون این کلام را شنیدند، گفتند: در حقیقت این شخص همان نبی است. 41 دیگران میگفتند: او مسیح است؛ اما گروهی دیگر میگفتند: مگر مسیح از جلیل میآید؟ 42 آیا کتاب نگفته است که از نسل داوود است؟).(
[47])
با توجه به اینکه عیسیبن مریم، مسیح(ع) است، ولی وی آن مسیحِ منتظرِ ذخیرهشده برای قیامت صغری که کتابهای مقدس (قرآن، انجیل، تورات و زبور) به وی بشارت دادهاند نیست؛ بلکه عیسی مسیح (ع)کسی است که این مسیحِ منتظرِ رهبر را میفرستد که در این زمان ظهور میکند. برای اثبات این موضوع لازم است از همۀ وصیتهای انبیا و فرستادگان روشنگری نماییم؛ وصایایی که به نام، صفت، نَسَب و محل سکونت او اشاره دارند.
-رهبر جهانیِ ذخیرهشده برای قیامت صغری کیست؟
انجیلها نمیگویند که رهبر ذخیرهشدۀ جهانی برای روز موعود، یسوع(ع) است؛ بلکه تنها این مطلب را به رهبری مشخص نسبت دادهاند که انجیلها او را «تسلّیدهنده» و «بندۀ امین» یا «غلام امین» نامیدهاند و او بههرحال عیسی یا یسوع نیست؛ چراکه انجیلها لقب پسر خدا و پسر انسان را به یسوع نسبت میدهند؛ بنابراین تسلّیدهنده تنها بر رهبر واقعی قیامت صغری اطلاق میشود؛ کسی که به فرمان عیسی و ایلیا میآید و مردم باید وی را یاری دهند.
تسلّیدهنده -فرستادۀ عیسی(ع)- احمدالحسن (ع) است:
همانطور که پیش از خروج عیسی زمینهسازانی -مانند پیامبر خدا یحیی(ع)- وجود داشتند، باید پیش از بازگشت ایشان به این زمین نیز زمینهسازی وجود داشته باشد که مردم را انذار و به آنان وعده دهد؛ به همین دلیل است که یسوع به حواریون خود وعده داده است که بهزودی برایشان فرستادهای در آخرالزمان میفرستد تا بهاینترتیب آنها آمادۀ یاری او باشند؛ کسی که انجیلها او را «تسلّیدهنده» نامیدهاند.
- (5 اما الآن نزد فرستندۀ خود میروم و كسی از شما از من نپرسد به كجا میروی. 6 وليكن چون اين را به شما گفتم، دل شما از غم پُر شده است. 7 و من به شما راست میگويم كه رفتن من برای شما بهتر است؛ زيرا اگر نروم،تسلّیدهنده نزد شما نخواهد آمد؛ اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم. 8 و چون او آيد جهان را بر گناه و عدالت و داوری ملزم خواهد نمود. 9 اما بر گناه؛ زيرا آنها به من ايمان نمیآورند؛ 10 و اما بر عدالت، از آن سبب كه نزد پدر خود میروم و ديگر مرا نخواهيد ديد؛ 11 و اما بر داوری، ازآنرو كه بر رئيس اين جهان حكم شده است؛ 12 و بسيار چيزهای ديگر نيز دارم که به شما بگويم، ولی الآن طاقت تحملشان را نداريد؛ 13 و لیکن چون او یعنی روح راستی آید، شما را به جمیع راستی هدایت خواهد کرد زیرا که از خود تکلم نمیکند بلکه به آنچه شنیده است سخن خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد).(
[48])
این تسلّیدهنده، فرستادۀ عیسی(ع) بهسوی نصارا در آخرالزمان است، رهبر جهانیِ ذخیرهشده برای قیامت صغری؛ قیامتی که برای زمینهسازیِ بازگشت عیسی و ایلیا به این زمین از مشرق آغاز میشود. تسلّیدهنده کسی است که همۀ جهان را ملزم میکند و هیچکسی را استثنا نمینماید؛ یعنی او مُبلّغ رسالتی است که از سوی یسوع بر آن تکلیف شده است.
بسیاری از کسانی که معتقدند که تسلّیدهنده یک «اله» (خداوندگار) است و نه انسان، برای این نظر خود به متونی از کتاب که در تأویلات خود دچار خطا و اشتباه شدهاند استناد میکنند. آنها به دلیل تفسیر نکردن متن با متن، به سمت تخمینها و گمانهزنیهای عقلی پیش رفتند؛ که این مطلب را به صورتی گذرا مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
کاتولیکها:
آنها پیروان کلیسای جهانی کاتولیک و اصیلترین و بزرگترین گروههای نصرانی هستند و مرکز آن در روم است و بهطورکلی بیشتر آنان در اروپا ساکن هستند. آنها بهزعم خویش اعتقاد دارند که روحالقدس (تسلّیدهنده) خدایی است که از خدای مطلق جدا و صادر شده و در این خصوص به موارد متشابهی که در کتابهای مقدس آمده است استناد میکنند؛ و برای این اعتقاد خود تفسیرهایی بر اساس گمانهزنیهای خود قائل شدهاند که هیچ اصل و اساس صحیحی ندارند و بحث و بررسی آنها در چند نکته خواهد آمد.
این عده میگویند که تسلّیدهنده در دل کسانی که از یسوع(ع) پیروی میکنند حلول میکند، به آنان تعلیم میدهد و آنان را مُلزم مینماید. این سخن، شرک به خداوند سبحانومتعال است. امکان ندارد خدای مطلق تجزیه شود یا در عالمی از عوالم خلق حلول نماید؛ چراکه او نوری است که هیچ ظلمتی در آن راه ندارد؛ درحالیکه همۀ عوالم خلق، نوری آمیخته با ظلمت است.
با توجه به اینکه کسی که تعلیم میدهد الزاماً یک خدا نیست. خداوند از طریق فرستادگان، انبیا و اولیای خود به آفریدگانش تعلیم میدهد و لاهوت مطلق، دارای شکل و جسمی نیست که سخن بگوید و تکلّم کند. این تسلّیدهنده سخن میگوید و تکلم میکند، پس باید یک آفریده باشد؛ چراکه دارای شکل و جسم است. او همۀ عالم را ملزم میکند نهفقط کسانی را که به عیسی(ع) ایمان آوردهاند: )چون او آيد جهان را بر گناه و عدالت و داوری ملزم خواهد نمود(.
اول: این سخن که تسلّیدهنده فقط روح است و درنتیجه - بر اساس پندار آنان آنگونه که در انجیل آمده- خداوند است، اشتباه است؛ چراکه خداوند سبحان روح نیست؛ زیرا روح، آفریده است و خداوند سبحان نوری است بیهیچ ظلمتی. روح هرقدر هم که بزرگ باشد، یک آفریده است. چهبسا برخی میپندارند که خداوند روح را به خودش نسبت داده است؛ با این دلیل که روح بخشی از او یا از او جدا شده است. این فهم غلطی است؛ زیرا خداوند، یکتایی است که تجزیه نمیشود.
اما علت عبارتهایی مانند «از روح ما» و دیگر موارد از سخنان خداوند متعال که در قرآن و کتاب مقدس آمده است به دلیل احترام و بیان فضیلت روح است؛ همانطور که خداوند، بیتالحرام را به خودش نسبت داده و به ابراهیم و اسماعیل فرموده است:(طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَالْعاكِفينَ)؛(
[49]) (خانۀ مرا براى طوافكنندگان و معتكفان پاکیزه كنيد)؛ همچنین عیسی(ع) بیان میدارد که انبیا و فرستادگان، روح هستند و «تسلّیدهنده» نیز یکی از آنان است.
(ای حبیبان، هر روح را قبول مکنید بلکه روحها را بیازمایید که از خدا هستند یا نه. زیرا که انبیای دروغین بسیار به جهان بیرون رفتهاند.).(
[50])
دوم: (و من از پدر درخواست میکنم و تسلّیدهندهای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند). این متنی است که نصارا بسیار بر اساس آن استدلال میکنند که تسلّیدهنده یک انسان نیست؛ چراکه تا ابد نزد ما میماند.
میگویم: شاید آنها با دقت در این متن تدبر نمیکنند. این متن بیان میدارد که تسلّیدهنده یک انسان است؛ به دلایل زیر:
1- این متن از تسلّیدهندۀ دیگری سخن به میان میآورد که دلالت بر وجود دیگری دارد. حال اگر پیش از این تسلّیدهنده وجود نداشته باشد، چطور او شخصی دیگر خواهد بود؟ آیا خداوند متعدد است؟
2- بهعلاوه این متن بیان میدارد تسلّیدهنده یک واسطه است و خدا نیست؛ زیرا میگوید: تسلّیدهنده را برای شما میفرستم؛ همانگونه که او، فرستادهای از سوی خدا و واسطۀ بین خدا و آفریدگان است.
3- قراین دیگری وجود دارند که بیان میکنند تسلّیدهنده، فرستادۀ یسوع(ع) است. وی حق را بیان میکند، بهحق گواهی میدهد و خطاکار را ملزم میکند. از جملۀ این قراین:
اشعیا در عهد قدیم پیش از عیسی(ع) به رها شدن توسط تسلّیدهنده بشارت داده است: (۱ روح خداوند یهوه بر من است، زیرا پروردگار مرا مسح كرده تا مسكینان را بشارت دهم. مرا فرستاده تا شکستهدلان را التیام بخشم و اسیران را به رستگاری و محبوسان را به آزادی ندا دهم؛ ۲ تا به سال مورد پسندیدۀ پروردگار و به روز انتقام خدای ما ندا دهم و جمیع ماتمزدگان را تسلّی بخشم).(
[51])
عیسی (ع) میفرماید: (44 پس به همین دلیل شما نیز آماده باشید؛ زیرا در ساعتی كه گمان نمیبرید پسر انسان میآید؛ 45 پس آن غلام امین دانا كیست كه آقایش او را تعيين كرده است تا بر بندههايش طعام (يا همان علم و معرفت و حكمت) دهد. 46 خوشا به حال آن غلامی که چون آقایش آید، او را در چنین کار مشغول یابد).(
[52])
این غلام دانا کیست که به همۀ مردم تعلیم میدهد و آنان را بر خطا ملزم میکند، آیا کسی جز فرستادۀ عیسی(ع)، تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع) هست؟
(۱ اینک من رسول خود را خواهم فرستاد و او طریق را پیش روی من مهیا خواهد ساخت؛ و خداوندی كه شما طالب او هستید ناگهان به هیكل خود خواهد آمد، یعنی آن رسولِ عهدی كه شما از او مسرور هستید. هان او میآید!...).(
[53])
(...۲ چنانکه در اشعیای نبی مکتوب است: اینک فرستادۀ خود را پیش روی تو میفرستم تا راه تو را پیش از تو مهیا سازد. ۳ صدای ندا کنندهای در بیابان، که راه پروردگار را مهیا سازید و طرق او را راست نمایید. ۴ یحیی در بیابان تعمید میداد و به جهت آمرزش گناهان به تعمید توبه موعظه مینمود).(
[54])
(۲۶ پس برای دیدن چه رفته بودید، آیا نبیای را؟ بلی به شما میگویم کسی را که از نبی هم بزرگتر است. ۲۷ زیرا این است آنکه دربارۀ وی مکتوب است: اینک من رسول خود را پیش روی تو میفرستم تا راه تو را پیش از تو مهیا سازد ۲۸ زیرا که شما را میگویم از اولاد زنان نبیای بزرگتر از یحیی تعمیددهنده نیست، لیکن آنکه در ملکوت خدا کوچکتر است از وی بزرگتر است).(
[55])
این فرستاده که پیش از بازگشت یسوع(ع) فرستاده میشود، همان «تسلّیدهنده» است. همۀ بشارتها دربارۀ یک مرد سخن میگویند؛ زیرا خداوند یگانه است، پس حق نیز باید یکی باشد. این حق همان حجت خدا، آن تسلّیدهنده است.
-تسلّیدهنده از مشرق، عراق و بهخصوص از اهالی بصره است
بشارتهای موجود در عهد قدیم و جدید تصریح میکند که همۀ اتفاقات قیامت صغری و بازگشت عیسی(ع) در شرق و بهخصوص در عراق یا همان بابل -که در قدیم به این نام شناخته میشد- خواهد بود و خرابشدن بابل (بغداد) در قیامت صغری نشانۀ روشنی بر ظهور تسلّیدهنده، فرستادۀ عیسی(ع) خواهد بود؛ زیرا همانطور که ظهور عیسی در مشرق بود، بازگشت او نیز در مشرق است و پیش از او، فرستادهاش تسلّیدهنده میباشد.
- (۲۲ و یهوه صبایوت (پروردگار لشکرها) میگوید: من به ضد ایشان خواهم برخاست؛ و پروردگار میگوید: اسـم و بقیـه را و نسـل و ذریـت را از بابـل منقطـع خواهـم ساخت. ۲۳ و آن را نصیب خارپشتها و خَلابهـای آب خواهـم گردانیـد و آن را با جاروب هلاكت خواهم رُفت. یهوه صبایوت چنین میگوید. ۲۴ یهُوَه صبایوت قسم خورده، میگوید: یقیناً همانطوری که قصد نمودهام همچنان واقع خواهد شد و آنچه تدبیر نمودهام عملی خواهد گردید).(
[56]) و خرابشدن بغداد -یا آنگونه که در گذشته گفته میشد، بابل- به دست آمریکا، نشانۀ روشنی برای تمامی مسیحیان خواهد بود تا برای یاریدادن آن تسلّیدهندهای که در عراق ظهور خواهد کرد آماده باشند؛ چراکه این امت در آن متولد خواهند شد و در سختیها و فتنههایش خواهند زیست و آنچه در عهد قدیم و جدید آمده تأییدکنندۀ این مطلب است.
- (۲۷ زیرا همچنان که برق از مشرق ساطع شده، تا به مغرب ظاهر میشود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد بود).(
[57]) میبینیم که عیسی(ع) دربارۀ آغاز ظهور پسر انسان، از مشرق به مغرب تعبیر میکند و مشرق نسبت به مکان عیسی(ع) در آن زمان، عراق بوده است.
- (۳ ای تمامی ساكنان مسكون و سكنۀ زمین، چون عَلَمی بر كوهها بلند گردد، بنگرید و چون كَرِنّا نواخته شود، بشنوید).(
[58])
خداوند سبحان بندگان خود -انبیا- را به صدای بوق و کرنای فرشتگان در آخرالزمان بشارت داده است و به آنها ابلاغ میفرماید که مردم را انذار دهند و آنها را آمادۀ شنیدن این صدای بزرگ -که از آسمان میآید- گردانند؛ صدایی که بشارت بزرگی به آنان میدهد؛ اینکه هنگامۀ خروج سید مسیح منتظر فرارسیده است؛ کسی که برپاکنندۀ عدالت است.
(بلکه در آن ایام که هفتمین فرشته آهنگِ نواختن شیپورش کند، راز خدا تحقق خواهد یافت، آنگونه که بشارتش را به خادمان خود، انبیا، داده است).(
[59])
(و فرشتهای بنواخت که ناگاه صداهای بلند در آسمان واقع شد که میگفتند: سلطنت جهان از آن پروردگار ما و مسیح او شد و تا ابدالآباد حکمرانی خواهد کرد).(
[60])
این بوق در انجیلها به خداوند سبحان نسبت داده شده است، زیرا این بوق، وحی خداوند سبحان به بندگانش از طریق رؤیاهایی در خواب و مکاشفه در بیداری برای یاریدادن تسلّیدهنده احمد، مسیح منتظر میباشد. این وحی بهوسیلۀ فرشتگان رؤیاها که از رئیس فرشتگان -یعنی جبرئیل(ع)- دستور میگیرند صورت خواهد پذیرفت.
(زیرا خود پروردگار با صدا و با آواز رئیس فرشتگان و با صور خدا از آسمان نازل خواهد شد و مردگان در مسیح اول خواهند برخاست).(
[61])
این پرچمی که بر کوه صهیون بالا برده میشود پرچم برۀ قائم بهحق، فرستادۀ عیسی(ع) است:
(و دیدم که اینک برّه بر کوه صهیون ایستاده است و با وی صدوچهلوچهار هزار نفر، که اسم پدر او را بر پیشانی خود مرقوم دارند).(
[62])
آغاز خروج او از مشرق خواهد بود تا از دشمنان خدا و بغضورزان به او انتقام بگیرد و این آغاز -همانطور که کتاب مقدس دربارهاش خبر داده- از شهری است که فرات در آن جریان دارد.
(زیرا که آن روز، روز انتقام خداوند یهوه صبایوت میباشد که از دشمنان خود انتقام بگیرد. پس شمشیر هلاک کرده، سیر میشود و از خون ایشان مست میگردد. زیرا خداوند یهوه صبایوت در زمین شمال نزد نهر فرات ذبحی دارد).(
[63])
(و پروردگار بالای ایشان دیده خواهد شد و تیر او چون برق خواهد جست و پروردگار، یهوه كَرِنّا را نواخته، بر گِردبادهای جنوبی خواهد تاخت).(
[64])
مهدی اول -احمدالحسن(ع)- از مشرق و از کشوری است که فرات در آن جریان دارد،یعنی عراق؛ و بهاینترتیب محل سکونت وی ثابت میشود.
-تسلّیدهنده، وصی است و نبی نیست
کسی که اقدام به انقلاب اصلاح جهانی میکند باید در درجۀ بالایی از ورع، تقوا، اخلاص و علم باشد. بندهای به این ویژگیها دست پیدا نمیکند، مگر اینکه خداوند او را با روحالقدس و روح طهارت و پاکی مسح نماید؛ و از مطالب پیشین دانستیم که تسلّیدهنده، فرستادۀ عیسی(ع) است و خداوند او را نیز با روحالقدس و روح پاکی مسح کرده است. خداوند هیچکس را با روحالقدس مسح نمیکند مگر اینکه نبی یا وصی باشد. دانستیم که تسلّیدهنده، فرستادۀ عیسی(ع) است؛ بنابراین جز این باقی نمیماند که فرستادۀ عیسی(ع) -تسلّیدهنده- وصیای از اوصیا و حجت خداوند در این زمین باشد.
- (۳ گوش خود را فرا داشته، نزد من بیایید و تا جان شما زنده گردد. بشنوید و من با شما عهد جاودانی یعنی رحمتهای امین داوود را خواهم بست. ۴ اینک من او را برای طوایف شاهد گرداندم و پیشوا و وصی بر آنها. ۵ هان امتی را که نشناخته بودی دعوت خواهی نمود؛ و امتی که تو را نشناخته بودند نزد تو خواهند دوید؛ بهخاطر یهوه که خدای توست و قدوس اسرائیل که تو را تمجید نموده است).(
[65])
پیمان خداوند با پیامبرش داوود(ع) این بود که آن تسلّیدهندۀ رهبرِ اصلاحگر از فرزندان او خواهد بود و ازآنجا که نرجس، مادر امام مهدی محمدبن الحسن(ع) از فرزندان داوود است، مهدی اول -احمدالحسن(ع)- نیز از فرزندان امام مهدی(ع) و از فرزندان نرجس(ع) میباشد.
ایشان وصیای از اوصیای رسول خدا(ص) است که در وصیت آن حضرت در زمان وفاتش به وی تصریح شده است:
- از اباعبدالله جعفربن محمد از پدرش امام باقر از پدرش صاحب پینهها زینالعابدین از پدرش حسین زکی شهید از پدرش امیرالمؤمنین(ع) که فرمود: (... رسول خدا(ص) در شبی که از دنیا رفتند به علی (ع) فرمودند: ای ابا الحسن! صحیفه و دواتی آماده کن. حضرت (ص) وصیتشان را به امیرالمؤمنین (ع) املا فرمودند تا به اینجا رسید: ای علی! پس از من دوازده امام خواهند بود و بعد از آنها دوازده مهدی؛ و تو ای علی، اولین نفر از دوازده امام هستی. خداوند تبارکوتعالی تو را در آسمانش علی مرتضی و امیر مؤمنان و صدیق اکبر [تصدیقکنندۀ بزرگ پیامبر] و فاروق اعظم [بهوسیلۀ تو، بین حق و باطل فرق گذاشته میشود] و مأمون و مهدی نامیده است و این اسامی برای احدی جز تو شایسته نیست.
ای علی! تو وصی من و سرپرست اهلبیتم هستی چه زنده و چه مردۀ ایشان و همچنین وصی من بر زنانم خواهی بود، پس هرکدام را که در عقد ازدواج من باقی گذاری فردای قیامت مرا ملاقات میکند؛ و هرکدام را که تو طلاق دهی من از او بیزارم و در قیامت نه مرا میبیند و نه من او را میبینم. تو پس از من جانشین و خلیفهام بر امّتم هستی. زمانی که وفات تو فرا رسید وصایت و جانشینی مرا به پسرم حسن که نیکوکار و رسیده به حق است تسلیم نما. زمان وفات او که فرا رسید آن را به فرزندم حسین پاک و شهید بسپارد؛ و وقتیکه وفات او فرا رسید آن را به فرزندش آقا و سیّد عبادتکنندگان و صاحب ثفنات [دارای پینههای عبادت] «علی» واگذار نماید؛ و هرگاه زمان وفات او رسید آن را به فرزندش محمد باقر تسلیم کند؛ و زمانی که وفات او رسید آن را به پسرش جعفر صادق بسپارد؛ و آنگاهکه وفات او فرا رسید به فرزندش موسی کاظم واگذار کند؛ و وقتی وفات او فرا رسید به فرزندش علی رضا تسلیم کند؛ و زمانی که وفات او رسید آن را به فرزندش محمد ثقه «تقی» بسپارد؛ و زمانی که وفات او فرا رسید آن را به فرزندش علی ناصح واگذار نماید؛ و زمانی که وفات او رسید آن را به پسرش حسن فاضل بسپارد؛ و زمانی که وفات او فرا رسید آن را به فرزندش «محمد» که حافظ شریعت آل محمد است بسپارد. این دوازده امام بود؛ و بعد از ایشان دوازده مهدی خواهد بود؛ پس وقتیکه زمان وفات او رسید، آن را به فرزندش که اولین و برترین مقربین است تسلیم نماید، و او سه نام دارد، یک نامش مانند نام من، و نام دیگرش مثل نام پدر من است و آن عبدالله و احمد است و سومین نام او مهدی خواهد بود و او اولین مؤمنان است).(
[66])
در این وصیت، مهدی اول، احمدالحسن(ع) اولین انصار امام مهدی(ع) و فرستادۀ ایشان بهسوی همۀ مردم است و ازآنجاکه امر امام مهدی و عیسی( یکی و خدایشان هم یکی است، پس مهدیِ اول، اولین انصار عیسی(ع) در قیامت صغری و فرستادۀ او و حامل بشارت رهایی برای مردم زمین نیز خواهد بود.
قطعاً در بسیاری از متون اسلامی بر اوصیای محمد(ص) تصریح شده است و به همین صورت در انجیل و تورات نیز ذکر شدهاند؛ بهخصوص مهدی اول، تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع) به شکل خاصی ذکر شده است.
- (1 پس از این دیدم که ناگاه دروازهای در آسمان باز شد و آن آواز اوّل را که چون کَرّنا شنیده بودم با من سخن میگفت، دیگرباره میگوید: به اینجا صعود کن تا اموری را که پسازاین باید واقع شود به تو بنمایم. 2 فیالفور در روح شدم و به ناگاه تختی در آسمان بود و بر آن تخت نشینندهای. 3 و آن نشیننده، در صورت، مانند سنگ یشم و عقیق است و رنگینکمانی گرداگرد تخت که به منظر شباهت به زمرّد دارد 4 و گرداگرد تخت، بیستوچهار تخت است؛ و بر آن تختها بیستوچهار شیخ که جامههای سفید دربردارند نشسته دیدم، درحالیکه بر سر ایشان تاجهای زرّین 5 و از تخت، برقها، رعدها و صداها برمیآید...).(
[67])
- (1 و دیدم بر دست راست تختنشین، کتابی را که مکتوب است از درون و بیرون، مختوم به هفت مُهر 2 و فرشتهای قوی را دیدم که به آواز بلند ندا میکند که کیست مستحق اینکه این کتاب را بگشاید و مُهرهایش را بردارد؟ 3 و هیچکس نه در آسمان و نه در زمین و نه در زیرِ زمین نتوانست آن کتاب را بگشاید یا بر آن نظر کند. 4 من به شدت میگریستم؛ زیرا هیچکس که شایستۀ گشودن کتاب یا خواندن آن یا نظر کردن بر آن باشد یافت نشد. 5 و یکی از آن شیوخ به من میگوید: گریان مباش! اینک آن شیری که از سِبط یهودا و ریشۀ داوود است غالب آمده تا کتاب و هفت مُهرش را بگشاید. 6 و به ناگاه دیدم در میان تخت و آن چهار حیوان و در وسط پیران، برّهای گویا ذبح شده ایستاده است و هفت شاخ و هفت چشم دارد که هفت روح خدایند که به تمامی جهان فرستاده میشوند. 7 پس او آمد و کتاب را از دست راست تختنشین گرفت. 8 و چون کتاب را گرفت، آن چهار حیوان، و بیستوچهار شیخ به حضور برّه درافتادند و هر یکی از ایشان بربطی و کاسههای زرّین پر از بخور دارند که دعاهای مقدسین است. 9 و سرودی جدید میسُرایند و میگویند، تو مستحق گرفتن کتاب و گشودن مُهرهایش هستی؛ زیرا که ذبح شدی و مردمان را برای خدا به خون خود از هر قبیله و زبان و قوم و امّت خریدی. 10 و ایشان را برای خدای ما پادشاهان و کَهَنَه ساختی و بر زمین سلطنت خواهند کرد. 11 و دیدم و شنیدم صدای فرشتگان بسیار را که گرداگرد تخت و حیوانات و پیران بودند و عدد ایشان کرورها کرور و هزاران هزار بود؛ 12 که به آواز بلند میگویند: مستحق است او -برّۀ ذبحشده- که قوّت و دولت و حکمت و توانایی و اکرام و جلال و برکت یابد. 13 و هر مخلوقی را که در آسمان و بر زمین و زیرِ زمین و در دریاست، هر آنچه در آنهاست، شنیدم که میگویند: تختنشین و برّه را برکت و تکریم و جلال و توانایی باد تا اَبَد الآبدین. 14 و چهار حیوان گفتند، آمین! و آن بیستوچهار شیخ برای آن زنده تا ابد الآبدین به روی درافتادند و سجده نمودند).(
[68])
این برۀ ایستاده، همان مهدی اول -احمدالحسن(ع)- یادشده در وصیت رسول خدا حضرت محمد(ص) است که در ملکوت بر کرسی عرش نشسته است و عرش، همان امامت و وصایت میباشد.
مهدی اول وصیِ فرزند اوصیا و پدر اوصیایی است که عرش خداوندی را در این زمین با عدالت به تملک درمیآورند.
- (۱۶ و عرش پدران تو، از آن فرزند تو خواهد بود که ایشان را بر تمامی جهان سروران خواهی ساخت. ۱۷ نام تو را نسلاندرنسل ذكر خواهم كرد؛ پس قومها تا ابدالآباد تو را حمد خواهند گفت).(
[69])
(بلکه او تا روز تعیینشده از سوی پدرش زیردست اوصیا و وکلا میباشد).(
[70])
و مشیت خداوند چنین بوده است که این وصی، فرستادۀ عیسی(ع) از امتی دیگر باشد.
- همانطور که عیسی(ع) میفرماید: (ازاینرو به شما میگویم كه ملكوت خداوند از شما گرفته مىشود و به امتی كه به ثمرهاش عمل میکند عطا خواهد شد).(
[71])
_ و عیسی(ع) میفرماید: (44 پس به همین دلیل شما نیز آماده باشید؛ زیرا در ساعتی كه گمان نمیبرید پسر انسان میآید؛ 45 پس آن غلام امین دانا كیست كه آقایش او را تعيين كرده است تا بر بندههايش طعام (يا همان علم و معرفت و حكمت) دهد. 46 خوشا به حال آن غلامی که چون آقایش آید، او را در چنین کار مشغول یابد).(
[72]) و این غلام دانای امین، مهدی اول، احمدالحسن (ع) است که علمی از سوی خداوند آورده تا شما را با آن تعمید دهد تا جانها و بدنهایتان را تطهیر نمایید.
بهاینترتیب ثابت میشود که این تسلّیدهنده از فرزندان حضرت محمد رسول خدا (ص) و امامی واجبالاطاعه است.
-نام تسلّیدهنده، احمد و عبدالله و در کتاب مقدس به قائم و یمانی و شیر، ملقّب است
در وصیت رسول خدا حضرت محمد(ص) آمده است که نام فرستادۀ امام مهدی(ع)، احمد و عبدالله است؛ پس باید تسلّیدهنده در بشارتهای آسمانی این نامها را داشته باشد؛ همچنین در روایات دیگری از آل محمد(ع) وی به قائم ملقب شده است، پس وی در کتابهای مقدس نیز باید این لقب را داشته باشد.
- (پروردگار به اشعیا میفرماید: ۱ اینک بندۀ پروردگار، بندۀ من كه او را دستگیری نمودم، کسی که او را برگزیدم، از او خشنود شدم و روح خود را بر وی مینهم، انصاف را برای امّتها خواهد آورد... تا انصاف را بر زمین قرار دهد و ملتها منتظر شریعت او باشند... ۶ من كه پروردگار هستم تو را به عدالت خواندهام و دست تو را با دست خود گرفته، تو را نگاه خواهم داشت و تو را عهدی برای اقوام و نوری برای هدایت امّتها گرداندم. ۷ تا ... اسیران را از زندانها... بیرون آوری. ۸ من پروردگار هستم و این اسم من است و جلال خود را به كسی دیگر و ستایش خویش را به بتهای تراشیده نخواهم داد. ۹ اینك وقایع نخستین واقع شد و من از آنچه خواهد آمدم شما را خبر میدهم).(
[73])
در اینجا پروردگار بشارت میدهد که نام برپاکنندۀ عدالت در این زمین و عهد مردم در قیامت صغری، «عبدالرّب» (بندۀ پروردگار) است و «بندۀ پروردگار» همان «عبدالله» میباشد؛ بهاینترتیب نام «عبدالله» ثابت میشود و اینکه او هدایتکنندۀ امتهاست، یعنی «مهدی» همانطور که در وصیت رسول خدا(ص) آمده است؛ و شریعت او امیدی برای مردم زمین خواهد بود. او همان عهد خداوند است که به زبان داوود(ع) عهد و پیمانی برای مردم قرار داده، همانطور که در مزمور چهلوپنجم آمده است. او همان هدایتکنندۀ امتهاست، یعنی مهدی اول، احمد(ع)؛ کسی که خداوند وی را برگزید. بتها علمای سوء و بد نهاد هستند؛ کسانی که وقتی تسلّیدهنده میانشان آشکار شود، با وی به نبرد برمیخیزند، انصارش را میکُشند، آنان را تبعید میکنند، مکان عبادتشان را منهدم میکنند، کتابهایشان را میسوزانند و بسیاری از انصار وی را به زندان میافکنند.
اما در مورد اسم احمد، در مواضع بسیاری به آن اشاره شده است؛ از جمله:
(۱۵ اگر مرا دوست میدارید احکام مرا نگاه دارید. ۱۶ و من از پدر میخواهم و فارقلیط -تسلّیدهنده- دیگری به شما عطا کند تا همیشه با شما بماند).(
[74]) فارقلیط، بارقلیط، باراکلیطوس، بیرکلوطوس: همۀ این توصیفاتی که در کتاب مقدس آمده است معنای (احمد) را میرساند.
(لیکن به شما میگویم: برای شما بهتر است که من بروم؛ زیرا اگر نروم تسلّیدهنده (فارقلیط) نزد شما نمیآید). اصل کلمۀ (تسلّیدهنده) از کلمۀ یونانی (باراقلیطوس) گرفته شده که تحریفشدۀ کلمۀ (بیرقلوطوس) است که به معنای (احمد) میباشد.
و کلمۀ براقلیطوس در ترجمۀ یونانی به معنای احمد است که به تسلّیدهنده، احمد اشاره دارد؛ زیرا وی فرستادهای از سوی یسوع مسیح(ع) است و آنچه در قرآن آمده بر این مطلب تأکید دارد. حقتعالی میفرماید: (وَ إِذْ قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَني إِسْرائيلَ إِنِّي رسولالله إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبين)؛ (
[75]) (و آنگاه که عيسیبن مريم گفت: ای بنیاسرائیل! من فرستادۀ خدا بر شما هستم، توراتی را که پيش از من بوده است تصديق میکنم، و به پيامبری که پس از من میآيد که نامش احمد است بشارتتان میدهم؛ پس چون آن پيامبر آيات روشن خود را برایشان آورد، گفتند: اين جادويی است آشکار).
وحی الهی در قرآن کلید اصلی رسیدن به معنای کلمۀ «براقلیطوس» را بیان کرده است؛ چراکه معنای دقیق ترجمۀ این کلمه، احمد یا محمد است و ازآنجاکه تسلّیدهنده، فرستادهای از سوی یسوع است بهطور قطع این عبارت مهدی اول، احمدالحسن(ع) را قصد میکند؛ چراکه محمد(ص) فرستادۀ خداوند است و نه فرستادهای از سوی یسوع.
با توجه به اینکه نام بریقیلوطس پیش از ظهور اسلام بر هیچ یونانی اطلاق نشده و به همین ترتیب نام احمد پیش از ظهور اسلام بر هیچ [شخص] مدعی اطلاق نشده است، این خود دلالتی روشن بر ارتباط داشتن این بشارت با این نام دارد. احمد به دستور خداوند و به دستور یسوع مسیح(ع) به پا خاسته تا همانطور که زمین پر از ستم و ظلم شده است آن را پر از عدل و داد نماید.
- )10 و در آن روز واقع خواهد شد که ریشۀ یسّی بهعنوان پرچمی برای مردم برپا خواهد شد، امّتها آن را خواهند طلبید و استراحتگاه او پر جلال خواهد بود(.(
[76])
- (۱۲ شاخهای از ریشۀ یسّی آشکار خواهد شد تا بر امتها سروری کند و امید امتها بر وی باشد).(
[77])
نام فرستادۀ عیسی تسلّیدهنده، احمد و عبدالله و لقبش قائم است و او وصی از اوصیای بیستوچهارگانۀ رسول خداست که در انجیل، در رؤیای یوحنای لاهوتی ذکر شدهاند. شاخهای که از ریشۀ یسی است مهدی اول احمدالحسن(ع) میباشد؛ زیرا نرجس -مادر امام مهدی محمدبن الحسن(ع)- از فرزندان داوود است.
مهدی اول، احمدالحسن(ع) آمده است تا به مردم خدمت کند؛ زیرا وی پادشاهی است که بر عرش خداوند نشسته است. پادشاه یا خادم است یا دزد. ایشان خادم همۀ مردم است؛ چراکه پادشاه و امامی است که از سوی خداوند بر شما منصوب شده است. وی همان شیری است که اِرمیا در عهد قدیم توصیف کرده است.
- (۷ شیر از بیشۀ خود برآمده و هلاککنندۀ امّتها حركت كرده).(
[78])
- (... اینک آن شیری که از سِبط یهودا و ریشۀ داوود است غالب آمده تا کتاب و هفت مُهرش را بگشاید. 6 و به ناگاه دیدم در میان تخت و آن چهار حیوان و در وسط پیران، برّهای گویا ذبح شده ایستاده است...).(
[79])
ارمیا و یوحنا این نام را بهصورت تلمیح (بهعنوان اشاره) استفاده کردهاند، نه بهطور صریح؛ همچنین آقایی شیر برای امتها ازآنروست که امید مردم را محقق میکند و در آنچه از آسمان بر زبان همۀ فرستادگان میآید هیچ ناسازگاری وجود ندارد.
بهاینترتیب روشن میشود که نام فرستادۀ عیسی تسلّیدهنده، احمد و عبدالله و مهدی است و او قائمی است که زمین را پر از عدل و داد میکند و او وصیای از اوصیای بیستوچهارگانهای است که در وصیت رسول خدا(ص) و در رؤیای یوحنای لاهوتی گفته شده است و او اولین کسی است که با امام مهدی(ع) و عیسی و ایلیا دیدار میکند. او اکنون بین شما آشکار شده است. کسی که از یاری وی سرپیچی کند - بر هر مذهب یا دینی که باشد- از اهل آتش است.
آن «برۀ ذبحشدۀ ایستاده» آمده است؛ پس هرکس که میخواهد لباسش را با خون وی بشوید، چنین کند تا پاک و مقدس شود و در ملکوت آسمانها بهرهای داشته باشد و در ملکوت آسمانها بنگرد.
مهدی اول، احمدالحسن(ع) در روایات آل محمد(ع) به «یمانی» لقب گرفته است و این صفت در همۀ بشارتهای آسمانی برای وی ثابت شده است.
(پس چون با مسیح برخیزانیده شدید آنچه را که در بالاست بطلبید، در آنجایی که مسیح به دست راست خدا نشسته است. ۲ در آنچه بالا قرار دارد اهتمام داشته باشید نه در آنچه بر زمین است).(
[80]) دست راست خدا، همان سنگ کوبندۀ اوست که به واسطهاش دشمنانش را به هلاکت میرساند که در این زمان یمانی احمدالحسن(ع) است. یسوع بر دست راست خدا مینشیند؛ یعنی بهعنوان یاریگر دین خدا، به همراه یمانی، در پادشاهی سلام، در این زمان فرود میآید.
(۳۴ کسی که مسیح را مدیون میکند کیست؟ او کسی است که مُرد، بلکه قطعاً نیز برخاست؛ همان کسی که به دست راست خدا هم هست؛ کسی که ما را نیز شفاعت میکند؟).(
[81])
کسی که مدیون میکند بزرگتر است؛ زیرا وی با روح خویش فدای مسیح شد و صلیب را به دوش کِشید. او همان تسلّیدهنده احمدالحسن(ع) است. در رؤیای یوحنای لاهوتی رموز سِفر مکتوب در سمت راست تختنشین را کسی جز شیر بازگشایی نمیکند و جز آن شیر کسی به آن عمل نمیکند و این شیر همان یمانی آل محمد(ع) و وصیای از اوصیای بیستوچهارگانۀ محمد(ص) است.
(1 و دیدم بر دست راست تختنشین، کتابی را که مکتوب است از درون و بیرون مختوم به هفت مُهر 2 و فرشتهای قوی را دیدم که به آواز بلند ندا میدهد که کیست مستحق اینکه این کتاب را بگشاید و مُهرهایش را بردارد؟ 3 و هیچکس نه در آسمان و نه در زمین و نه در زیرِ زمین نتوانست آن کتاب را بگشاید یا بر آن نظر کند. 4 من به شدّت میگریستم؛ زیرا هیچکس که شایستۀ گشودن کتاب یا خواندن آن یا نظر کردن بر آن باشد یافت نشد. 5 و یکی از آن پیران به من میگوید: گریان مباش! اینک آن شیری که از سِبط یهودا و ریشۀ داوود است غالب آمده تا کتاب و هفت مُهرش را بگشاید).
و بهاینترتیب این نام و صفت ثابت میشود.
-امام مهدی محمدبن الحسن(ع) و فرستادهاش مهدی اول احمدالحسن(ع) در بشارتهای آسمان
امام مهدی محمدبن الحسن عسکری، فرزند علی هادی، فرزند محمد جواد، فرزند علی رضا، فرزند موسی کاظم، فرزند جعفر صادق، فرزند محمد باقر، فرزند علی سجاد، فرزند حسین شهید، فرزند فاطمۀ زهرا دختر محمدبن عبدالله پیامبر اسلام (سلام و درود خداوند بر همۀ ایشان)؛ وی از آن پاکیزۀ مطهر، نرجس نوۀ قیصر روم -که نسبش به پیامبر خدا داوود(ع) میرسد- متولد شد و ولادت ایشان در پنجم شعبان سال 255 هجری قمری است. وی پنج سال پیش از وفات پدرش متولد شد.
ولادت ایشان مانند ولادت موسیبن عمران(ع) -به دستور خداوند سبحان- مخفیانه بوده است. وی در این زمین با عیسی و ایلیا ( حکومت خواهد نمود. بیش از هزاران سال پیش بشارتهای موجود در عهد قدیم و جدید به ولادت این مرد صالح تصریح نمودهاند؛ تا این بشارتها، وصیتهایی از سوی انبیا و فرستادگان برای مردم این زمین باشند تا به این مولود مبارک ایمان بیاورند.
- (3 و علامتی دیگر در آسمان پدید آمد. اژدهای بزرگِ آتشگون كه او را هفت سر و ده شاخ بود و بر سرهایش هفت افسر؛ 4 و دُمش ثلث ستارگان آسمان را كشید و آنها را بر زمین ریخت. اژدها روبهروی آن زن كه میزایید ایستاد تا چون بزاید فرزندش را ببلعد. 5 پس فرزندِ نرینهای را زایید كه همۀ امّتهای زمین را به عصای آهنین حكمرانی خواهد كرد؛ و فرزندش به نزد خدا و تخت او ربوده شد).(
[82])
طاغوتیان همان کسانی هستند که زمین را با خون ستارگانی از علویّون از فرزندان رسول خدا(ص) رنگین کردند. این زن پاک همان نرجس (ع) است که امام مهدی محمدبن الحسن(ع) را به دنیا آورد؛ کسی که فرشتگان خداوند پس از ولادتش وی را بهسوی آسمان بردند تا از طاغوتیان در امان باشد.
)9 و نظر میكردم تا كرسیها برقرار شد و قدیمالایام جلوس فرمود. لباسش مثل برف سفيد و موی سرش مثل پشم پاک و عرش او شعلههای آتش و چرخهایش آتش ملتهب بود 10 نهری از آتش جاری شده، از پيش روی او بيرون آمد. هزاران هزار او را خدمت میكردند و كرورها كرور به حضور وی ايستاده بودند. ديوان برپا شد و دفترها گشوده گرديد.((
[83])
این شیخ که بر عرش نشسته همان امام مهدی محمدبن الحسن(ع) است که یکی از شیوخ بیستوچهارگانه در رؤیای یوحنای لاهوتی است. این بشارت اشاره دارد که وی پیر و سالخورده است که اشارهای به طول عمر آن حضرت میباشد که اکنون نزدیک به 1170 سال رسیده است.
و بهزودی در پادشاهیاش هزاران هزار او را خدمت خواهند کرد و بهزودی دفترها را خواهد گشود و بین اهل قرآن با قرآنشان و بین اهل انجیل با انجیلشان و بین اهل تورات با توراتشان حکم میراند.
(13 در رؤيای شب نگريستم و اينک مَثَل پسر انسان با ابرهای آسمان آمد و نزد قدیمالایام رسيد و او را به حضور وی آوردند 14 و سلطنت و جلال و ملكوت به او داده شد تا جميع قومها و امّتها و زبانها او را خدمت نمايند. سلطنت او سلطنت جاودانی و بیزوال است و ملكوت او زايل نخواهد شد).(
[84])
منظور از پسر انسان، عیسی(ع) است و دانیال از مثل پسر انسان سخن میگوید؛ یعنی مردی که شبیه پسر انسان - عیسی- است و وی همان تسلّیدهنده، مهدی اول احمدالحسن(ع) است که در وصیت رسول خدا(ص) ذکر شده است؛ اینکه وی اولینِ مؤمنان به ظهور ایشان [امام مهدی(ع)] و اولین یاران مقرب از 313 مرد است و پس از پدرش محمدبن الحسن(ع) سلطنت برای خودش و فرزندان مهدیینش (ع) سلطنتی ابدی خواهد بود.
- (۱۶ و عرش پدران تو از آن فرزند تو خواهد بود که ایشان را بر تمامی جهان سروران خواهی ساخت. ۱۷ نام تو را نسلاندرنسل ذكر خواهم كرد. پس قومها تا ابدالآباد تو را حمد خواهند گفت).(
[85])
-تسلّیدهنده با وصیتهای انبیا و عِلم شناخته میشود
تمامیِ این بشارتهای مقدس -که در صفحات پیشین ذکر نمودم- وصیتهای انبیا و فرستادگان پیشین به این منجی مصلح، احمدالحسن تسلّیدهنده(ع) میباشند؛ کسی که مایۀ تسلّی همۀ انبیا و فرستادگان را برمیافرازد و حقشان را به آنان بازمیگرداند و شریعت پروردگار را که آنها بر این زمین آوردند پیاده میکند؛ تا پسازاینکه مدتهای بسیار طولانی ظلم و ستم همهگیر شده بود، دوباره نور عدل و رحمت بتابد.
بدانید که تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع) آمده است تا پرچمی برای امتها برافرازد. کسی که دو گوش دارد علم و حکمتی را که وی آورده است بشنود.
تا صدق و راستی دعوتش و ارتباطش با یسوع (ع) را ثابت کند؛ چراکه وی از نزد خویش سخن نمیگوید، بلکه با کلمات عیسی و حکمت تکلم میکند. کتاب میگوید: (کسی از شما که حکیم داناست باید بر حکمت و آرامش خود، با حسن ادب خود دلیل بیاورد).(
[86])
- (5 اما الآن نزد فرستندۀ خود میروم و كسی از شما از من نپرسد به كجا میروی 6 وليكن چون اين را به شما گفتم، دل شما پُر از غم شده است 7 و من به شما راست میگويم كه رفتن من برای شما بهتر است؛ زيرا اگر نروم تسلّیدهنده نزد شما نخواهد آمد؛ اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم 8 و چوناو آيد جهان را بر گناه و عدالت و داوری ملزم خواهد نمود 9 اما بر گناه، زيرا آنها به من ايمان نمیآورند 10 و اما بر عدالت، از آن سبب كه نزد پدر خود میروم و ديگر مرا نخواهيد ديد 11 و اما بر داوری، ازآنرو كه بر رئيس اين جهان حكم شده است 12 و بسيار چيزهای ديگر نيز دارم که به شما بگويم، ولی الآن طاقت تحملشان را نداريد 13 ولی هنگامیکه او ،يعنی روحِ راستی آيد، شما را به جميع راستی هدايت خواهد كرد، زيرا كه از خود تکلّم نمیكند بلكه فقط به آنچه شنيده است سخن خواهد گفت).(
[87])
این مثالها برای حاضران در پیشگاه یسوع و همۀ مردم این زمان است. اکنون این همان بندۀ امین است که خداوند وی را مقرر داشته است تا علم را در زمان خودش به همۀ عالم بدهد تا آنان را از خطاها پاک نماید.
- عیسی (ع) میفرماید: (44 پس به همین دلیل شما نیز آماده باشید؛ زیرا در ساعتی كه گمان نمیبرید پسر انسان، (عیسی) میآید؛ 45 پس آن غلام امین دانا كیست كه آقایش او را تعيين كرده است تا بر بندههايش طعام دهد. 46 خوشا به حال آن غلامی که چون آقایش آید، او را در چنین کار مشغول یابد 47 حق را به شما میگویم که او ادارۀ تمام مایملک خود را بر عهدۀ وی خواهد گذاشت).(
[88]) این غلام امین دانا همان تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع) است.
از ابوعبدالله امام جعفر صادق (ع) روایت شده است که فرمود: (علم بیستوهفت حرف دارد و همۀ آن چیزی كه انبیا آوردهاند دو حرف است، مردم تا امروز جز این دو حرف از علم چیزی نمیدانند؛ پس اگر قائم ظهور كند بیستوپنج حرف دیگر علم را نیز خارج و آن را بین مردم منتشر میكند و این دو حرف را نیز به آن اضافه میکند تا بیستوهفت حرف علم بین مردم منتشر شود).(
[89])
آنچه از علم عظیمی که مهدی اول تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع)آورده است جویندۀ حقیقت را کفایت میکند. ایشان بر اهل قرآن با قرآنشان، بر اهل انجیل با انجیلشان و بر اهل تورات با توراتشان احتجاج میکند. بنده درصدد برشمردن همۀ علم ایشان نیستم؛ چراکه علم ایشان بسیار است و کسی که میخواهد اطلاع حاصل کند میتواند به سایتهای اینترنتی که زیر نظر انصارش اداره میشوند(
[90]) و همچنین دفاتری که در عراق و برخی از کشورهای عربی وجود دارد مراجعه کند تا از این علم سرشار مطلع شود.
اما گریزی نیست از اینکه به گوشهای اندک از علم ایشان بپردازم. ایشان همۀ علمای مسلمانان را به مناظرۀ علنی دربارۀ قرآن کریم دعوت کرده و هیچیک از آنان پاسخ نداده است. در این هنگام بود که علم خویش را در عرصه آشکار کرد و همه را به پاسخ دادن به آن تحدی نمود، حتی اگر خطایی ساده باشد. این علم عبارت است از 4 جلد تفسیر متشابهات قرآن و احادیث آل محمد (درود خداوند بر همگی ایشان) و همچنین گزیدهای از تفسیر سورۀ فاتحه، کتاب سفر موسی به مجمعالبحرین، کتاب نبوت خاتم و بسیاری دیگر.
اما در مورد علم ایشان به انجیل و تورات، توانایی برتر وی به پاسخ به هر پرسشی از کتاب مقدس گواه است؛ هرقدر هم که این پرسش از نظر مردم بزرگ باشد. ایشان به بسیاری از پرسشهای برخی از برادران نصارا از طریق اینترنت پاسخ داده است. برخی از این پرسشها را برای شما نقل میکنم.
-پرسش: مضمون دعوت شما و اهدافش چیست؟
به نام پدر، پسر و روحالقدس. مضمون دعوت شما و اهدافش چیست؟
Reta Jorj - یک زن مسیحی - 2005 م
پاسخ:
حضرت عیسی (ع) فرمود: (بنیآدم فقط با غذا زنده نمیماند، بلکه کلام خداوند نیز انسان را زنده نگه میدارد)؛ و من، بندۀ خداوند به شما میگویم که بنیآدم با غذا میمیرد و با کلام خدا زنده میشود.
دعوت من همانند دعوت نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و مانند دعوت محمد(ص) است؛ اینکه توحید در جایجای کرۀ زمین انتشار یابد. هدف من همان هدف انبیا و امامان (ع) است. من تورات، انجیل، قرآن و اختلافاتی که در آن دارید را برایتان واضح و آشکار میسازم و همچنین انحراف علمای یهود، مسیحی و مسلمان و خروجشان از دین الهی و مخالفت آنها با وصیتهاى پیامبران(ع) را!
خواست و ارادۀ من همان خواست و ارادۀ خداوند سبحان و متعال است؛ اینکه ساکنان کرۀ زمین جز به آنچه خداوند اراده فرموده است عمل نکنند، زمین پر از عدلوداد شود، همانگونه که از ظلم و ستم پر شده است، گرسنهها سیر شوند و هیچ فقیری بىسرپناه نباشد، یتیمها بعد از غمهای طولانی شاد شوند و زنان بیوه نیازهای مادی خودی را با عزت و کرامت به دست آورند و... و... و ... اینکه عدالت، رحمت و صداقت -که مهمترین موارد در شریعت الهی میباشد- فراگیر گردد.
از شما تقاضا میکنم اعتقادت به عیسیبن مریم( را بهطور واضح بیان کنی و همچنین پایبندیات به آیات انجیل را؛ تا بتوانم حقیقت را برای شما و برای همۀ کسانی که خواهان حقیقت هستند و از دو قیامت صغری و کبری و از معاد و از خداوند سبحانومتعال میترسند بیان کنم.
احمدالحسن
-پرسش: چگونه عیسی (ع) پشت سر غیر پیامبر نماز میخواند؟!
به نام پدر... چطور میگویید پیامبر خدا عیسی(ع) در آخرالزمان ظهور میکند و پشت سر کسی که میگویید پیامبر نیست و نامش محمد المهدی است نماز میخواند؟! آیا این عجیب نیست؟! چطور یک پیامبر پشت سر کسی که پیامبر نیست نماز میخواند؟!
Reta Jorj - یک زن مسیحی - 2005 م
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم، والحمد لله رب العالمین
ای خواهر! نماز خواندن پیامبر خدا حضرت عیسیبن مریم( پشت سر امام مهدی(ع) از دو احتمال خارج نیست:
اول: اینکه امام مهدی (ع) برتر از عیسی (ع) باشد و بهطور طبیعی امام مهدی(ع) نمیتواند برتر باشد، مگر اینکه مقام نبوّت را نیز دارا باشدکه در این صورت جایی برای بحث دربارۀ اشکالی که شما مطرح نمودید وجود نخواهد داشت؛ با وجود اینکه من به این مورد معتقدم، ولی احتمال دوم را نیز مطرح میکنم و به آن پاسخ میگویم.
دوم: اینکه عیسی(ع) برتر از امام مهدی (ع) باشد؛ در این صورت اشکالی که شما مطرح نمودید -برای روشن شدن حق و حقیقت- جای بحث و بررسی دارد. پاسخ در دو کتاب تورات و انجیل يا عهد قدیم و عهد جدید وجود دارد؛ همانطور که در قرآن نیز موجود است.
از تورات یا عهد قدیم داستان شائول (یا طالوت) و داوود(ع) را برای شما انتخاب میکنم. داوود (ع) پیامبری از پیامبران خدا و برتر از طالوت است، بااینحال داوود در ابتدا سربازی در سپاه طالوت (ع) بود و از دستورات وی پیروی میکرد و تابع وی بود؛ چراکه طالوت(ع) (شائول) پادشاهی بود که از سوی خداوند سبحان و متعال برگزیده شده بود. داوود (ع)، جالوت (جلیات) که لعنت خدا بر او باد را وقتی سربازی از سربازان طالوت بود به هلاکت رسانید. ساموئیل اوّل، اصحاح 17 را در تورات و داستان طالوت در قرآن کریم را بخوان.
امّا از انجیل یا عهد جدید، برای شما داستان عیسی(ع) و یحیی (ع) (یوحنا) را انتخاب میکنم. عیسی (ع) برتر از یحیی(ع) بود ولی بااینحال عیسی(ع) آمد تا از یوحنا یا یحیی (ع) غسل تعمید بگیرد. این عمل، تمثیلی از تقدیس و تطهیر و تزکیه میباشد و در این مقام، یحیی (ع) (یوحنا) تمثیل حجّت الهی بر عیسی (ع) است. در انجيل متى اصحاح سوّم آمده است: (هنگامیکه يسوع از جليل به اردن و بهسوی يوحنا آمد تا از او تعمید یابد 13 يوحنا درحالیکه میگفت (من باید از شما تعمید یابم و حال آنکه شما بهسوی من میآیید؟!) او را منع نمود 14 يسوع پاسخ داد و به او گفت: گوش فرا گير؛ اکنون شايسته است كه ما تمام نیکی را به کمال برسانیم؛ پس در اين هنگام به او اجازه داد 15 هنگامیکه عیسی تعمید یافت فوراً از آب بیرون آمد و در ساعت، آسمان براى او گشوده شد؛ پس ديد كه روح خدا چونان کبوتری فرود و بهسویش آمد 16 ...).(
[91])
در هر دو مورد، داوود و عيسى ( از يحيى و طالوت ( برتر بودند. والحمد لله وحده.
احمدالحسن
-پرسش: چطور امام شما به شما نیاموخته من چه کسی هستم و تحصیلاتم چقدر است؟!
درودی پاک بر سید احمدالحسن... سلامعلیکم
تمام پاسخهایتان را دریافت كردم، متشكر و ممنونم از اینكه به من توجه فرمودید... ولی موضوع مهمی باعث تعجب من شده است؛ اینكه شما میخواهید سطح تحصیلات و میزان پایبندی من به دین را بدانید درحالیکه شما میگویید (من بهتر از مسیحیان، انجیل میدانم و همچنین تورات و قرآن را از شما بهتر میدانم...) چگونه است كه امام شما به شما نیاموخته است...؟ تا بدانی من چه کسی هستم و تحصیلاتم چقدر است تا حقیقت آنچه را كه میگویید به امثال من نشان دهید؟! پاسختان چیست؟ با تشكر فراوان و احترام و تقدیم دوستیِ من به شما. در امان خدا باشید.
Reta Jorj
پاسخ:
(و همچنين رؤسای كاهنان به همراه كاتبان و شیوخ با تمسخر گفتند دیگران را نجات داد ولی قادر نبود خود را نجات دهد؛ اگر او پادشاه یهود است، باید حالا از صلیب پایین بیاید تا به او ایمان بیاوریم. او به خدا توكل كرد، اگر از او بخواهد باید او را نجات دهد).
اگر کسی موسی (ع) را ببیند آيا نمىداند در دستش عصا دارد؟ خداوند سبحان چطور؟ پس چرا پرسید: چه در دست داری، ای موسی؟
احمدالحسن
-پرسش: آیا ممکن است بر شما نیرویی مسلط شده باشد؟
آيا ممكن است در وجود شما نیرویی بر قدرت ذهن شما تسلط پیدا کرده و در شما چنین احساسی به وجود آورده باشد؟
Reta Jorj - یک زن مسیحی – 2005 م
پاسخ:
عیسی (ع) فرمود: (47 كسی كه از خدا باشد كلام خدا را میشنود. شما ازاینرو كلام خدا را نمیشنوید که از خدا نیستيد. 48 قوم یهود در پاسخ گفتند: آیا خوب نگفتیم كه تو سامری هستی و یک دیو داری. 49 یسوع در پاسخ گفت: من دیو ندارم، لیكن پدر خود را حرمت میدارم و شما مرا بیحرمت میسازید 50 من مجد خودم را طالب نیستم ولی كسی هست كه میطلبد و داوری میكند. 51 حقیقت، حقیقت را به شما میگویم كه اگر كسی كلام مرا حفظ کند تا ابد مرگ را نخواهد دید).(
[92])
احمدالحسن
-پرسش: آیا زمان مرگتان را میدانید؟
با سلام و تحیات پاک...
سرور من، آیا زمان مرگتان را بهواسطۀ امام خود میدانید؟
Reta Jorj - یک زن مسیحی – 2005 م
پاسخ:
علامتها و نشانههایی را میشناسم که اگر آنها را ببینم زمان نزدیک شدن بازگشتم بهسوی خداى سبحانومتعال را خواهم دانست.
احمدالحسن
-پرسش: ویژگیهایی که شما را شایستۀ این مهم نموده، کدام است؟
به سید بزرگوار احمدالحسن
با عرض سلام و تحیات پاک...
ویژگیهایی که شما را شایستۀ این مأموریت کرده یا ویژگیهایی که شما را از دیگر فرزندان شیعه متمایز ساخته است تا مهدی (ع) شما را برای جانشینی و نمایندگی خود انتخاب کند کدامها هستند؟ با سپاس.
Reta Jorj - یک زن مسیحی – 2005 م
پاسخ:
هنگامیکه خداوند با موسی (ع) سخن گفت به او فرمود: هر وقت به مناجات آمدی با خودت کسی را بیاور که تو از او برتر باشی. موسی (ع) به هرکسی که برخورد میکرد جرئت نمیکرد به وی بگوید از او برتر است؛ پس انسانها را رها کرد و سراغ حیوانات رفت تا اینکه از کنار یک سگ بیمارِ گَر گذر کرد. گفت: این را میبرم. بر گردنش ریسمانی نهاد و آن را به دنبال خود کشید. اندکی از راه را رفته بود که موسی (ع) نگاهی به سگ انداخت و گفت: نمیدانم تو با کدام زبان خداوند را تسبیح میگویی؛ پس چطور میتوانم از تو برتر باشم؟ موسی (ع) سگ را رها کرد و به مناجات رفت. پروردگار فرمود: آنچه به تو امر کردم کجاست؟ موسی (ع) فرمود: پروردگارا، نیافتمش! پس پروردگار فرمود: ای پسر عمران، اگر آن سگ را رها نمیکردی قطعاً نامَت را از دیوان پیامبران محو میکردم.
من، بندۀ حقیر به فکرم خطور نمیکند که از سگ مریضی هم برتر باشم؛ چراکه پروردگار رئوف رحیم مرا از گناه بزرگم در پیشگاهش آگاه ساخته است.
احمدالحسن
* * *
اینها تنها اندکی از مطالبی بود که نقل کردم تا مطلب طولانی نشود. کسی که خواهان مطالب بیشتر است میتواند به کتاب «وصی و فرستادۀ امام مهدی(ع) در تورات، انجیل و قرآن» و کتاب «نامۀ هدایت» مراجعه کند.
-تسلّیدهنده، کسی است که درهای آسمان و ملکوت را میگشاید
عیسی (ع) خبر داده است که فرشتگان آسمان و ملکوت خداوند به صدق و راستی تسلّیدهندهای که در قیامت صغری میآید گواهی خواهند داد و جبرئیل(ع) در آسمان به اسم، صفت و نَسَب وی ندا میدهد. جبرئیل یک فرشته است و صیحۀ او در عالم خودش -یعنی عالم ملکوت- است. جبرئیل به فرشتۀ رؤیا بانگ میزند و فرشتۀ رؤیا به فرشتگان رؤیا -که زیر نظرش هستند- و کسانی که به فرمانش گردن مینهند ندا میدهد و آنها به مردم رؤیا نشان میدهند. به همین ترتیب جبرئیل در آسمان فریاد میزند و ارواح میشنوند.
این مطلب را میتوان به شکلی روشن در کتابهای آسمانی دید. در قرآن کریم خداوند سبحان به گشوده شدن صفحۀ آسمان در آخرالزمان اشاره فرموده است:
حقتعالی میفرماید: (وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَت)؛(
[93]) (و آنگاه که آسمان بشکافد).
و میفرماید: (وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْوابا)؛(
[94]) (و آسمان شکافته شود؛ پس درهایی باشد).
و میفرماید: (وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَت)؛(
[95]) (و آنگاه که آسمان از جای کنده شود).
و میفرماید: (إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَت)؛(
[96]) (آنگاه که آسمان بشکافد).
و همچنین میفرماید: (إِذَا السَّماءُ انْشَقَّت)؛(
[97]) (آنگاه که آسمان از میان شکافته شود).
آل محمد (ع) نیز به این معنا اشاره فرمودهاند:
- از ابوعبدالله (ع) روایت شده است که فرمود: (اما بهدرستی که ندا از آسمان به نام قائم در کتاب خداوند واضح و روشن است). عرض کردم: خداوند اصلاحتان کند، این مطلب در کجاست؟ ایشان فرمود: )در (طسم * تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبينِ)؛ (طا سين ميم * اين است آيات کتاب روشنگر) میفرماید: (إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعين)؛ (
[98]) (اگر بخواهيم از آسمان برايشان آيتی نازل میکنيم تا در برابر آن به خضوع سر فرود آورند). فرمود: (وقتی آن صدا را شنیدند صبح میکنند درحالیکه گویی پرندهای بر سرشان است).(
[99])
- از ابوجعفر امام باقر (ع): (پیش از خروج قائم (ع) صدایی از آسمان است که صدای جبرئیل و به نام صاحب این امر و نام پدرش خواهد بود).(
[100])
- از ابوجعفر امام باقر(ع) که فرمود: )منادی از آسمان به نام قائم ندا میدهد؛ هرکسی که در مشرق و مغرب است آن را میشنود.((
[101])
- از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: (گویی از آنچه برایشان واقع میشود مسرورند و ندایی برایشان داده میشود که همانطور که از نزدیک میشنوند از دور نیز میشنوند).(
[102])
- از امام باقر (ع) که فرمود: (و منادی از آسمان در اول روز ندایی میدهد که هر قومی آن را با زبان خود میشنود).(
[103])
(امیر غضب، نه از این است و نه از آن، اما صدایی میشنوند که نه انسانی گفته است و نه جنّی، که با فلانی، با نامش بیعت کنید که نه از این است و نه از آن، لیکن او خلیفۀ یمانی است)(
[104]).
(۱۵ زیرا این را به شما از کلام پروردگار میگوییم که ما -که زنده تا آمدن پروردگار باقی باشیم- بر خوابیدگان سبقت نخواهیم جست. ۱۶ زیرا خودِ پروردگار، با صدا و با آواز رئیس فرشتگان، فریاد میزند)؛ (
[105])یعنی جبرئیل.
(پس خداوند فرشتگانش را با بوقی -با صدای عظیم- میفرستد و برگزیدگان او از چهار سو جمع میشوند).)
[106])
- (۶ سپس فرشتهای دیگر را دیدم که با بشارتی جاودان در وسط آسمان پرواز میکند و ساکنان زمین را از هر امت و از هر قبیله و زبان و قوم، بشارت میدهد، ۷ به آواز بلند میگوید: از خدا بترسید و او را تمجید نمایید، زیرا که زمان داوری او رسیده است؛ پس او را که آسمان و زمین و دریا و چشمههای آب را آفرید سجده کنید).(
[107])
میبینیم که کتاب مقدس به همان معنایی اشاره مینماید که از اهلبیت(ع) وارد شده است؛ بهعنوانمثال صدایی که برای رئیس فرشتگان جبرئیل است؛ این صدا -همانطور که امام محمد باقر(ع) میفرماید- برای ساکنین زمین از هر قبیله و با کلمات هر زبان و [قومی] خواهد بود. این ندا برای هر قومی با زبان خودشان است و کسانی که به این صدا ایمان میآورند نجات مییابند؛ زیرا برای آنان کافی خواهد بود.
(۱۹ و به آواز کرنا و صدای کلام. شنوندگان التماس کردند که کلامی دیگر به ایشان گفته نشود).(
[108])
خداوند در کتابهای مقدس خود و بر زبان اولیایش برای ما به تصویر کشیده است که این ندا در آفاق آسمان منتشر میگردد؛ نه از بالا و نه از زیر زمین و نه از روبهرو و نه از پشت سر و نه از راست و نه از چپ و صدای هیچ انسان یا جنی نیست. خوابیده را بیدار میکند و به خاطر عظمت آنچه شنیده و آنچه دیده -یعنی رؤیا و مکاشفه- گویا بر سرش پرندهای است (توان حرکت از او سلب میشود). عرب و غربی رؤیا را میفهمند و چنین میشود که بهتمامی زبانهاست.
و آنچه هماکنون به وقوع پیوسته همان وحی بزرگ است. بسیاری از مردم از کشورها و ملتها و مذاهب و ادیان مختلف آنچه را که به راستیِ دعوت تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع) گواهی میدهد دیده و شنیدهاند. برخی از نصارا را میبینیم که به این دعوت ایمان آوردهاند، پسازاینکه عیسی(ع) یا مریم یا یکی از انبیا و فرستادگان (ع) را در ملکوت دیدهاند که به صدق و راستی این دعوت برایشان گواهی دادهاند؛ به همین صورت از مسلمانان کسانی وجود دارند که رسول خدا حضرت محمد(ص) یا فاطمۀ زهرا(ع) یا یکی از امامان (ع) را دیدهاند که به صدق و راستی این دعوت گواهی میدهند. خوشا بهحال کسانی که به عروسی برۀ ایستاده تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع) میآیند و خوشا به حال کسانی که به او ایمان میآورند و با ملکوت خداوند از پلیدی این دنیا پاک میشوند؛ چراکه وی مانند عروسی است که برگزیدگانی را به سفرهای دعوت کرده که از آسمان فرود آمده است و این سفره همان علم است.
(۱ و عیسی باز به مَثَلها ایشان را موردخطاب قرار داد ۲ ملکوت آسمانها را به انسان پادشاهی تشبیه کرد که برای پسرش عروسی گرفته است ۳ و بندگان خود را فرستاد تا دعوتشوندگانِ به عروسی را فرابخوانند، ولی آنان نمیخواستند بیایند. ۴ دوباره غلامان دیگری را فرستاده، فرمود: به دعوتشوندگان بگویید که اینک خوان خود را مهیا ساختهام. گاوها و پرواریهایم ذبح شده و همهچیز مهیاست؛ به عروسی بیایید. ۵ اما آنها سستی نموده، یکی رهسپار کشتزار خود شد و دیگری به تجارت خود مشغول. ۶ و دیگران، غلامانِ او را گرفته، دشنامشان دادند و آنها را کشتند. ۷ پس هنگامیکه پادشاه این را شنید غضب کرده، سپاهیانش را گسیل داشت و آنها آن قاتلان را کشتند و شهرشان را به آتش سوزاندند. ۸ آنگاه غلامان خود را فرمود: عروسی همچنان مهیاست ولی دعوتشوندگان لیاقتش را نداشتند. ۹ پس بر سر دوراهیهای راهها بروید و هرکه را که دیدید به عروسی دعوت کنید. ۱۰ آن غلامان بر سر راهها رفتند و هرکس را که از خوب و بد یافتند گرد آوردند، چنانچه عروسی از حاضرین مملو گشت 11 وقتی پادشاه به جهت دیدن اهل مجلس وارد شد یک انسان را در آنجا دید که جامۀ عروسی بر تن ندارد. ۱۲ پس او را فرمود: ای رفیق! تو چطور به عروسی آمدهای درحالیکه لباس عروسی بر تن نداری؟ پس او خاموش شد. ۱۳ آنگاه پادشاه به خدمتگزاران فرمود: دو پا و دو دست او را ببندید و او را گرفته، در تاریکیهای بیرون بیندازید؛ جایی که گریهها باشد و صدای سایش دندانها. ۱۴ چراکه دعوتشدگان بسیار و برگزیدگان اندکاند...).(
[109])
-دشمنان تسلّیدهنده در آخرالزمان چه کسانی هستند؟
خروج فرستادۀ عیسی، تسلّیدهنده درست به همان صورت خروج عیسی(ع) است. واقعیت این است که عیسی(ع) بهسوی قومی که بتها را میپرستیدند نیامد، بلکه وی در میان قومی خروج کرد که علمای فاسد را میپرستیدند؛ کسانی که بر اساس هوا و هوس خود حلال را حرام و حرام را حلال میکردند؛ پس آنها پروردگارانی به غیر از خدا بودند؛ بنابراین عیسی نیز بر آن شد تا با علمای فاسد یهود به مبارزه برخیزد؛ یک بار با نصیحت، بار دیگر با حکمت و کلمۀ طیبه، و بار دیگر با راندن و نهیبزدن بر آنها؛ بنابراین دشمن اصلی عیسی(ع)، علمای بیعمل یهود بودند.
در این زمان نیز دشمن اصلی فرستادۀ عیسی(ع)، تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع)، علمای بد نهاد بیعمل و پیروان کور آنها هستند. عیسی(ع) فرمود: )آیا کور، میتواند کور را راهنمایی کند؟ آیا هر دو در حفرهای نمیافتند؟.((
[110])
تسلّیدهنده، احمد (ع) بر آن شد تا مانند عیسی (ع) وضعیت این علمای فاسد را اصلاح کند؛ ولی آنها وقتی پاسخی به سخن و حکمت وی نیافتند خواهانِ کشتن و تسلیمکردن وی به دست رومیان این زمان -یعنی آمریکاییها- شدند و هنگامیکه قادر به این کار نشدند انصارش را کشتند و عبادتگاههایشان را ویران کردند. اینان همان فُقَهای بدنهاد در عراق هستند که تسلّیدهنده، فرستادۀ امام مهدی و فرستادۀ عیسی(ع) را نپذیرفتند؛ چراکه آنها نیز مدعی هستند که خداوندگارانی به غیر از خداوند هستند.
)۳ زنهار بههیچوجه کسی شما را نفریبد، زیرا روز پروردگار نخواهد آمد تا آنکه آن کفر حکمرانی کند و آن مرد شریر یعنی فرزند هلاکت ظاهر گردد؛ ۴ و آن دشمنی که خود را از هر آنچه مردم به خدایی یا معبود یاد میکنند برتر گرداند، بهطوریکه در هیکل خدا نشسته، خود را مینماید که خداوند است.((
[111])
(۱ چنانکه در میان شما نیز معلمان دروغین خواهند بود که بدعتهای مهلک را خفیه خواهند آورد و آن آقایی را که ایشان را خرید انکار خواهند نمود و هلاکت سریع را بر خود خواهند کشید؛ ۲ و بسیاری، فجور [تبهکاری] ایشان را پیروی خواهند نمود؛ کسانی که به سبب ایشان، طریق حق مورد ملامت واقع خواهد شد. ۳ و اینان از راه طمع به سخنان جعلی، شما را خریدوفروش خواهند کرد؛ کسانی که عقوبت ایشان از مدتی مدید تأخیر نمیکند و هلاکت ایشان خوابیده نباشد... ۲۱ زیرا که برای ایشان بهتر میبود که راه عدالت را ندانسته باشند، از اینکه بعد از دانستن بار دیگر از آن وصیت مقدس که به ایشان سپرده شده بود رویگردان شوند).(
[112])
(۲ تا به خاطر آورید کلماتی را که انبیای مقدس، پیشتر گفتهاند و وصیت ما فرستادگان، وصیت پروردگار و نجاتدهنده را. ۳ و نخست این را میدانید که در ایام آخر استهزا کنندگانی با استهزا ظاهر خواهند شد که بر وفق شهوات خود رفتار نموده، ۴ خواهند گفت: کجاست وعدۀ آمدن او؟).(
[113])
رسول خدا(ص) میفرماید: )زمانی بر امت من خواهد رسید که از قرآن جز خطش و از اسلام جز نامش باقی نمیماند، خود را منتسب به آن میدانند درحالیکه دورترین مردم از آن هستند، مسجدهایشان آباد، اما خالی از هدایت است، فقهای آن زمان شریرترین فقهایی هستند که آسمان بر ایشان سایه انداخته است، از آنها فتنه خارج میشود و به آنها بازمیگردد(.(
[114])
)... وقتی امام مهدی(ع) خروج کند دشمنی آشکار[تر] همچون فقها ندارد و اگر شمشیر به دستانش نباشد، قطعاً فقها به قتل وی فتوا میدادند...(.(
[115])
این فقها همان معلمان شریعت فاسدی هستند که رسول خدا(ص) و یسوع(ع) از هزاران سال پیش از آنان بر حذر داشتهاند؛ همان کسانی که از وصیت مقدس رسول خدا(ص) بازمیدارند.
- )۴۶ بر حذر باشید از معلمان شریعت که خرامیدن در لباس بلند را میپسندند و سلام در بازارها و صدر کنایس و بالا نشستن در ضیافتها را دوست میدارند. ۴۷ خانههای بیوهزنان را میبلعند درحالیکه نماز را به ریا طول میدهند. به اینان عذابِ شدیدتر خواهد رسید.((
[116])
بدترین دشمنان تسلّیدهنده در شرق، سفیانی (خداوند لعنتش کند) نیز میباشد که سپاهیانی برای مقابله با تسلّیدهنده، فرستادۀ عیسی(ع) در عراق روانه میدارد.
- (۱۱ سپس دیدم آسمان باز شده، ناگهان اسبی سفید دیدم که سواری بر آن نشسته، امین و صادق نامیده میشد، که با عدالت حکم میکند و میجنگد ۱۲ چشمانش چون شعلۀ آتش و بر سرش تاجهای بسیار، و نامی نوشتهشده دارد که جز خودش هیچکس آن را نمیداند. ۱۳ جامهای خونآلود بر تن دارد و نام او «کلمۀ خدا» خوانده میشود)؛(
[117]) و کسی که در این رؤیا بر اسب سفید سوار است مهدی اول تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع) میباشد.
(۱۱ سپس دیدم آسمان باز شد و ناگهان اسبی سفید دیدم که سواری بر آن نشسته، امین و صادق نامیده میشد، که با عدالت حکم میکند و میجنگد ۱۲ چشمانش چون شعلۀ آتش و بر سرش تاجهای بسیار، و نامی مکتوب دارد که جز خودش هیچکس آن را نمیداند. ۱۳ ... ۱۵ از دهانش شمشیری تیز بیرون میآید تا به آن امتها را بزند و او آنها را به عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود؛ و او چرخشت خمر غضب و خشم خدای قادر مطلق را زیر پای خود میافشرد. 16... ۱۹ و دیدم وحوش و پادشاهان زمین و لشکرهای ایشان را که اجتماع کرده تا با آن سوار و با سپاهیان او جنگ کنند. ۲۰ و آن وحش گرفتار شد و نبی کاذب با وی که پیش روی وی معجزات ظاهر میکرد تا با آنها آنانی را که نشان وحش را دارند و صورت او را میپرستند گمراه کند. این هر دو، زنده به دریاچۀ آتشِ افروختهشده با کبریت انداخته شدند. ۲۱ و باقیان با شمشیری که از دهان سوارِ بر اسب بیرون میآمد کشته شدند و تمامی مرغان از گوشت ایشان سیر گردیدند).(
[118])
(۶ پس خداوند میفرماید: هان ایامی فرا میرسد که این مکان نه توفِت و نه وادی بِنهِنّوم، بلکه وادی کشتار نامیده خواهد شد. ۷ و مشورت یهودا و اورشلیم را در این مكان باطل خواهم گردانید و ایشان را در برابر دشمنانشان و به دست آنانی كه قصد جانشان را دارند ساقط خواهم کرد و لاشههای ایشان را خوراک مرغان هوا و حیوانات زمین خواهم ساخت).(
[119])
وحش همان دجال اکبر -آمریکا- است و پادشاهان زمین برای مقابله با تسلیدهنده(ع) اجتماع خواهند نمود؛ ولی خداوند آنها را با شعلۀ آتش از بین میبرد. چنین تعبیری را ما در سخن امام جعفر صادق(ع) وقتی دربارۀ سفیانی (خداوند لعنتش کند) و سپاهیانش سخن میگوید مشاهده میکنیم: )خداوند خوان گستردهای در قرقیسیا دارد. شخص آگاهی از آسمان مطلع شده، ندا میدهد: ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین! بشتابید به سیر شدن از گوشت این ستمکاران.((
[120])
-سِرّ بزرگ
- کتاب مقدس میگوید: (۱۴ این را به تو مینویسم به امید آنکه بهزودی نزد تو آیم. ۱۵ لیکن اگر تأخیر اندازم، تا بدانی که چگونه باید در خانۀ خدا رفتار کنی؛ خانهای که کلیسای خدای حی و ستون و بنیاد راستی است. ۱۶ و بالاجماع سرّ تقوا عظیم است که خدا در جسم ظاهر شد، در روح، تصدیق کرده شد، به فرشتگان مشهود گردید، به امتها موعظه کرده، در دنیا ایمان آورده و به جلال بالا برده شد).(
[121])
این سرّ تقوا بزرگ است؛ سرّی که در دل عیسی(ع) بود؛ سرّی که در آن زمان آشکار نشده بود؛ و این سرّ: آیا آنکسی که بر روی صلیب بود یسوع ناصری (ع) بود یا مرد برگزیدهشدۀ پاکی بود که از آسمان فرود آمد و شبیه جسد یسوع(ع) شد و صلیب و تلخیِ به قتلرسیدن را به دوش کشید تا همان قوچِ فدایی شود که به صلیب برده میشود؛ همچون برۀ خاموشی که به صلیب میرود؟
در حقیقت این سرّی که بشارتها به آن اشاره نمودهاند عبارت است از اینکه کسی که به صلیب رفت شخصی به غیر از عیسی (ع) بود. وی شخص دیگری بود که صلیب را بر دوش کشید و خود را فدای یسوع (ع) نمود. آری. این راز،بسته بود و هیچکس نمیدانست چه کسی به صلیب رفته است.
مطلب دیگری که باعث شد هیچکس نتواند این راز را درک کند این بود که حواریون میدانستند عیسی(ع) تا هنگامۀ قیامت صغری زنده میماند؛ پس این کسی که به صلیب رفته است چه کسی بود؟
(34 جماعت پاسخش دادند: ما از تورات شنیدهایم که مسیح تا ابد باقی خواهد ماند؛ پس چگونه است که میگویی پسر انسان باید بالا رود؟ این پسر انسان کیست؟).(
[122]) پس مسیح تا ابد باقی میماند و او همان پسر انسان، یسوع ناصری است که رفع شد و به صلیب کشیده نشد.
- یسوع فرمود: (این صدا از برای من نیامد بلکه به جهت شما. ۳۱ امروز داوری این جهان است و امروز رئیس این جهان بیرون افکنده میشود. ۳۲ و من هنگامیکه از زمین بالا برده شوم همه را بهسوی خود خواهم کشید).(
[123]) این بالا رفتن (رفع شدن) باقیماندن در قید حیات تا زمان ظهور تسلّیدهنده در قیامت صغری است تا به همۀ جهان زندگی ابدی بدهد و یسوع (ع) این مطلب را در یکی از سخنان خود بیان نموده است؛ اینکه وی مرگ یا به صلیبرفتن را هرگز تا زمان ظهور پسر انسان نمیچشد.
- (پسر انسان در مجد و بزرگی پدرش با فرشتگانش خواهد آمد و هرکسی را بر اساس اعمال راستش پاداش میدهد. به شما میگویم: در افراد حاضر اینجا هیچکسی طعم مرگ را نمیچشد تا اینکه آمدن پسر انسان را در ملکوتش مشاهده کند).(
[124])
فرستادۀ عیسی(ع) که تسلّیدهنده در این زمان است این استحقاق را دارد که تسلّیدهندۀ همۀ انبیا باشد؛ چراکه وی خودش را فدای عیسی کرد و صلیب را به دوش کشید و او همان برۀ ایستادهای است که به خاطر یسوع (ع) به صلیب کشیده شد و وی را خلاص نمود.
این سرّی است که نزدیکترین یاران عیسی(ع) نیز درکش نکردند و این حقیقتی است که از آن پرده برداشته نشد تا اینکه تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع) آمد و این راز را بیان، و پنهان را آشکار کرد و خود را در قیامت صغری به مردم شناساند.
(آیا کسی چراغ را میآورد تا آن را زیر تخت قرار دهد یا آن را بر بلندا بگذارد؟ هیچ پنهانی نیست مگر اینکه آن پنهان، آشکار میشود و هیچ پوشیدهای نیست، مگر اینکه علنی خواهد شد. کسی که دو گوش شنوا دارد بشنود).(
[125])
این همان سرّ پوشیدهشده است که تسلّیدهنده -فرستادۀ عیسی(ع) در این زمان- مهدی اول احمدالحسن(ع) از آن پرده برداشته است.
پرسش:
به سید احمدالحسن(ع)... داستان حضرت عیسی(ع) چیست و چگونه طبق فرمایش حقتعالی بر آنان مشتبه شد؟ (وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ رسولالله وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفي شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقيناً)؛(
[126]) (و نيز به آن سبب که گفتند: ما مسيح پسر مريم فرستادۀ خدا را کشتيم؛ و حالآنکه آنان مسيح را نکشتند و بر دار نکردند، بلکه امر بر ايشان مشتبه شد. هرآینه آنان که دربارۀ او اختلاف میکردند خود در ترديد بودند و به آن يقين نداشتند جز آنکه تنها پيرو گمان خود بودند و عيسی را بهیقین نکشته بودند).
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
والحمدلله ربالعالمین، و صلیالله علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً.
حضرت عیسی(ع) در شبی که بالا برده شد با حواریون خود وعدۀ دیدار گذاشت. همه بهجز یهودا که علمای یهود را به مکان عیسی(ع) هدایت کرد در پیشگاه او حاضر شدند. یهودا به سراغ مرجع اعلای یهود رفت و بر سر تسلیم کردن عیسی(ع) به آنان، با او معامله نمود.
پس از نیمهشب که حواریون خوابیدند و حضرت عیسی(ع) باقی ماند، خداوند او را مرفوع نمود (بالا برد) و شبیه او را که به دار آویخته و کشته شد فرو فرستاد. او سپر و فداییِ عیسی (ع) شد و این شبیه، از اوصیا از آل محمد (ع) میباشد؛ او به خاطر قضیۀ امام مهدی (ع)، مصلوب و کشته شد و عذاب را به جان خرید.
حضرت عیسی(ع) به دار کشیده نشد و کشته نشد، بلکه بالا برده (رفع) شد و خداوند او را از دست یهود و علمای گمراه و گمراهکنندهشان -که خداوند لعنتشان کند- نجات داد. حقتعالی میفرماید: (وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ رسولالله وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفي شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقيناً)؛ (و نيز به آن سبب که گفتند: ما مسيح پسر مريم فرستادۀ خدا را کشتيم؛ و حالآنکه آنان مسيح را نکشتند و بر دار نکردند، بلکه امر بر ايشان مشتبه شد. هرآینه آنان که دربارۀ او اختلاف میکردند، خود در ترديد بودند و به آن يقين نداشتند جز آنکه تنها پيرو گمان خود بودند و عيسی را به يقين نکشته بودند).
در روایتی در تفسیر علیبن ابراهیم از ابوجعفر (ع) روایت شده است که فرمود: )عیسی(ع) در شبی که خداوند او را بهسوی خود بالا برد، شبهنگام یارانش را وعده گذاشت؛ درحالیکه آنها دوازده مرد بودند. آنها را به خانهای داخل کرد؛ سپس در کُنج خانه چشمهای برای آنها خارج کرد و درحالیکه بر سرش آب میریخت فرمود: خداوند در این ساعت مرا بهسوی خودش بالا میبرد و از یهود پاکم میگرداند. کدامینِ شما شبح من بر وی خواهد افتاد، کشته و به صلیب کشیده میشود و با من همدرجه میگردد؟ جوانی از بینشان گفت: من، ای روح خدا. فرمود: تو همانی... سپس امام(ع) فرمود: یهود در همان شب در طلب عیسی (ع) آمدند... و آن جوان که شبح عیسی(ع) بر وی افتاده بود را گرفتند، کشتند و به صلیب کشیدند.((
[127])
امام باقر (ع) میفرماید: (دوازده نفر گرد آمدند)؛ درحالیکه آن تعداد از حواریون که آمده بودند (یازده تن) بودند و یهودا نیامده بود، بلکه به حضور علمای یهود رفته بود تا عیسی(ع) را تسلیم کند؛ این از موارد متواتر است و قابلانکار نیست. نفر دوازدهمی که آمد یا میتوان گفت از آسمان نازل شد یکی از اوصیا از آل محمد(ع) بود که پسازآنکه شبیه عیسی (ع) گردید، به صلیب کشیده و کشته شد.
آخرین کلماتی که این وصی هنگام به صلیب کشیده شدنش بر زبان میراند (ایلیا، ایلیا، چرا ترکم نمودی) میباشد. در انجیل متی آمده است: (46 یسوع به آواز بلند صدا زده،گفت: ايلی ايلی لَما شَبَقْتنی؛ يعنی الهی الهی چرا مرا ترک کردی؟ 47 برخی حاضران وقتی شنیدند گفتند او الیاس را میخواند... 49 و ديگران گفتند: بگذار تا ببينيم آيا الياس میآيد تا او را برهاند 50 یسوع باز به آواز بلند صيحه زده، روح را تسليم نمود. 51 كه ناگاه پردۀ هيكل از سر تا پا پاره شد و زمين متزلزل و سنگها شكافته گرديد...).(
[128])
در حقیقت ترجمۀ کلماتی که بر زبان آورد چنین میباشد: (ای علی! ای علی! چرا مرا فرو فرستادی؟) و مسیحیان آن را به (الهی! الهی! چرا مرا ترک کردی؟) ترجمه میکنند، همانطور که از متن پیشین از انجیل چنین دریافت میشود.
و فرو فرستادن یا انداختن از آسمان به زمین، نزدیک به «ترککردن» میباشد.
این وصی این کلمات را به دلیل جهلش به علت فرو فرستادهشدنش یا از روی اعتراض بر فرمان خداوند سبحانومتعال نگفت، بلکه این پرسشی است که پاسخ را در بطن خود نهان دارد و روی سخنش با مردم است؛ یعنی بدانید و آگاه باشید که چرا من فرو فرستاده شدم، چرا به دار آویخته شدم و چرا کشته شدم؛ تا مبادا یک بار دیگر که همین سؤال تکرار شد در امتحان شکست بخورید؛ آنگاه که دیدید رومیان (یا همانندهای آنان) زمین را به اشغال خود درآوردند و علمای یهود (یا همانندهای آنان) با آنها سازش میکنند و من بر این زمین خواهم بود و این سنّت الهی است که تکرار میشود. عبرت گیرید و مرا وقتی آمدم یاری کنید و بار دیگر در به دار آویختن و به قتل رسانیدنم مشارکت نکنید!
او میخواهد با این پرسش -که برای هر عاقل پاکسرشتی پاسخش روشن است- بگوید: من به صلیب کشیده شدم و آزار و اهانتهای علمای یهود را تحمّل کردم و کشته شدم به خاطر قیامت صغری، قیامت امام مهدی(ع) و دولت حق و عدل الهی بر روی این زمین.
و هنگامیکه علمای یهود و حاکم رومی از این وصی میپرسد: آیا تو پادشاه یهود هستی؟ در پاسخ میگوید: تو اینطور گفتی، یا آنها میگویند، یا شما میگویید. او نمیگوید آری؛ که برای کسی که حقیقت را نداند پاسخی است غریب و شگفتآور؛ اما اکنون آشکار و واضح گردید.
او نگفت: آری، زیرا او پادشاه یهود نبود بلکه پادشاه یهود، عیسی (ع) بود که خداوند او را بالا برد و او شبیه همان کسی است که فرود آمد تا بهجای عیسی (ع) مصلوب و به قتل رسیده شود.
این متن پاسخ او از انجیل -پسازآنکه دستگیر شد- میباشد:
(63 ... رئيس كهنه رو به وی كرده، گفت: تو را به خدای حیّ، قسم میدهم ما را بگو كه آیا تو مسيح هستی؟ 64 یسوع به وی گفت: تو میگویی...).(
[129]) (11 عيسی در حضور والی ايستاده بود؛ پس والی از او پرسيده، گفت: آيا تو پادشاه يهود هستی؟ عيسی به او گفت: تو میگويی!...).(
[130]) (...2 پیلاطس از او پرسید: تو پادشاه یهود هستی؟ او پاسخ داد و به او گفت: تو میگویی...).(
[131]) (... همگان گفتند: آیا تو مسیح هستی؟ مسیح به آنها گفت: شما میگویید که من او هستم...).(
[132]) (... 33 پس پيلاطس دوباره داخل ديوانخانه شد و عيسی را طلبيده، به او گفت: آيا تو پادشاه يهود هستی؟34 عيسی به او جواب داد: آيا تو اين را از خود میگويی يا ديگران دربارۀ من به تو گفتند؟35 پيلاطس جواب داد: مگر من يهودی هستم؟ امّت تو و رؤسای كهنه، تو را به من تسليم كردند. چه كردهای؟36 عيسی پاسخ داد: پادشاهیِ من متعلّق به این دنیا نیست. اگر پادشاهیِ من از اين جهان میبود خادمان من میجنگیدند تا به يهود تسليم نشوم؛ ولی اكنون پادشاهی من از اين جهان نيست. 37 پيلاطس به او گفت: مگر تو پادشاه هستی؟ عيسی جواب داد: تو میگويی كه پادشاه هستم. من برای این متولد شدم و به این جهت به این جهان آمدم تا به راستی شهادت دهم...).(
[133])
در این متن اخیر، وصی روشن میسازد که از اهل زمین در آن زمان نیست، بلکه برای انجام مأموریتی در آن فرود آمده است و آن، فدا شدن برای حضرت عیسی(ع) است؛ و شما میبینی که این وصی میگوید: «پادشاهیِ من متعلّق به این دنیا نیست»، «ولی اكنون پادشاهی من از اين جهان نيست» و «و به این جهت به این جهان آمدم تا بهراستی شهادت دهم».
از رسول خدا(ص) روایت است: (عیسی(ع) در هنگام شکافتهشدن صبح میان دو جامۀ زرد فرود میآید، دو لباس زردرنگ از زعفران؛ بدنش سفید، موی سرخ و بور و فرق وسطش باز شده و بر سرش روغن زده است. نیزهای در دست دارد که صلیب را میشکند، خوک را میکشد و دجّال را به هلاکت میرساند و اموال قائم را بازمیستاند. پشت سر او اصحاب کهف قرار دارند. او وزیر و دست راست قائم و پردهدار و نایب اوست و از کرامت حجّتبن الحسن(ع) در شرق و غرب عالم امنیت را برقرار میسازد.((
[134])
از امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب (ع) روایت شده است که فرمود: (... و حکومت به زورا بازمیگردد و امور، شورایی میشود و هرکه بر هرچه غالب شود همان کند. در آن هنگام سفیانی خارج میشود و نُه ماه در زمین سوار میشود و آنها را عذابی دردناک میچشاند. پس وای بر مصر، وای بر زورا، وای بر کوفه و وای بر واسط! گویا من به واسط و آنچه در آن است مینگرم؛ در آن، خبردهندهای خبر میدهد. آری در آن هنگام سفیانی خروج میکند، غذا کم میشود، مردم دچار قحطی میشوند، باران کم میبارد، گیاهی در زمین نمیروید و آسمان نمیبارد. سپس مهدیِ هدایتگرِ هدایتشده خارج میشود؛ کسی که پرچم را از دست عیسیبن مریم(ع) میستاند...(.(
[135])
احادیث بسیاری یافت میشود که نشان میدهد عیسی(ع) به صلیب کشیده و کشته نشد، بلکه کسی که به صلیب رفت و کشته شد، شبیه عیسی(ع) بود.
از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: (عیسی (ع) با لباسی از پشم که مریم (ع) ریسیده و دوخته بود صعود کرد. آنگاه که به آسمان رسید ندا آمد: ای عیسیبن مریم! زینت دنیا را بیَفکن).(
[136])
امام رضا(ع) میفرماید: (امر هیچکدام از انبیای الهی و حجتهایش برای مردم شُبههآور نشد مگر امر عیسیبن مریم(ع)؛ چراکه او زنده به آسمان رفت و روحش بین زمین و آسمان قبض شد. سپس به آسمان بالا رفت و روحش به او بازگشت و این، سخن خداوند عزوجل میباشد: (إِذْ قالَ اللهُ يا عيسي إِنِّي مُتَوَفِّيکَ وَ رافِعُکَ إِلَيَّ)؛(
[137]) (آنگاه که خداوند گفت: ای عيسی! من تو را برگرفته، بهسوی خود بالا میبرم).(
[138])
از پیامبر(ص) روایت شده است که فرمود: (عیسی(ع) نمرد و پیش از قیامت بهسوی شما بازمیگردد(.(
[139])
توجّه داشته باشید که عیسی(ع) پیامبر مُرسَل (فرستادهشده) است و از خداوند سبحانومتعال درخواست مینماید که معاف شود و به دار آویختهشدن و عذاب و قتل از او برداشته شود. خداوند سبحانومتعال دعای پیامبر مرسَل را هرگز رد نمیکند؛ بنابراین خداوند دعایش را مستجاب نمود، او را بالا برد و بهجای او، آن وصی که مصلوب و مقتول شد را فرو فرستاد. در انجیل، متنهای مختلفی وجود دارد که در آنها عیسی(ع) دعا میکند که به صلیب کشیدهشدن و قتل از او برداشته شود.
از جملۀ آنها:
(... 39 سپس قدری پیش رفته، به روی زمین دَرافتاده و دعا میکرد، درحالیکه میگفت: ای پدر، اگر ممکن باشد این پیاله را از من بگذران...).(
[140])
(... 35 و قدری پيشتر رفته، به روی زمين افتاد و دعا كرد تا اگر ممكن باشد آن ساعت از او بگذرد36 پس گفت: ای پدرِ پدران، هر چيزی برای تو امکانپذیر است. اين پياله را از من بگذران...).(
[141])
(... 41 و از ايشان به مسافت پرتاب سنگی دور شده، به زانو درآمد و دعا كرده42 گفت: ای پدر، چون تو بخواهی اين پياله را از من بگردان...).(
[142])
در تورات سِفر اشعیا و در اعمال رسولان اصحاح هشتم چنین متنی دیده میشود: (...همانند برّهای بهسوی قربانگاه و همانند گوسفندی ساکت و آرام در حضور کسی که ذبحش میکند، اینگونه دهانش را نمیگشاید...).
این در حالی است که تمامی انبیا و اوصیا سخن میگفتند و هیچیک از آنها ساکت و خاموش به قربانگاه نرفت؛ آنها فرستاده شدند تا سخن بگویند و مردم را هشدار دهند و موعظه کنند؛ مخصوصاً حضرت عیسی(ع) که چه بسیار علما و مردم را هشدار و اندرز داد؛ بنابراین اینکه وی خاموش به قربانگاه رفت بر او صدق نمیکند!
آنکس که ساکت و خاموش به قربانگاه رفت شخص وصی، یعنی شبیه عیسی بود که بدون اینکه سخنی بگوید یا از خدا بخواهد آزار و به صلیب کشیدهشدن و قتل را از او دور کند بر دار رفت و کشته شد. او با مردم سخن نگفت و هنگامیکه به او اصرار کردند و مُصِرّانه از او پرسیدند تو کیستی و آیا تو مسیح هستی، فقط با یک عبارت پاسخ آنها را داد: تو میگویی!
و بهاینترتیب او ساکت و خاموش و راضی به امر خدا، بهسوی عذاب و به صلیب کشیده شدن و کشته شدن رفت تا فرمانی را که برای آن فرود آمده بود به انجام برساند؛ اینکه بهجای حضرت عیسی(ع) بر دار و کشته شود.
چراکه اساساً هنوز وقت آن نرسیده بود که او ارسال شود و مردم را تبلیغ نماید و با ایشان سخن بگوید؛ (... همانند برّهای بهسوی قربانگاه و همانند گوسفندی ساکت و آرام در حضور کسی که ذبحش میکند، اینگونه دهانش را نمیگشاید...).
امیدوارم هر مؤمنی که در پِی درک و شناخت حقیقت است، از این مطلب بهرهمند گردد. این انسان به زمین فرود آمد، به صلیب کشیده شد، کشته شد درحالیکه هیچکس نمیداند، او نخواست از او یادی شود یا شناخته گردد. ساکت و خاموش پایین آمد، خاموش بر دار رفت، خاموش کشته شد و خاموش بهسوی پروردگارش بالا رفت. اگر میخواهید اینگونه عمل کنید، چنین باشید.(
[143])
گوش بسپارید و خود را آماده کنید. این همان تسلّیدهنده، احمدالحسن(ع) است که دوباره آمده و پیشتر او را به قیصر و رومیان تحویل دادند تا به صلیب کشیده شود. آیا فکر میکنید دوباره صلیب خود را بر دوش خواهد کشید؟ یا او را به نام یسوع مسیح(ع) پذیرا خواهند شد؟ چراکه وی زندگی خود را فدای حبیب شما عیسی روحالله(ع) نمود تا در این زندگی دنیا، رها شدن از گناهان را به شما ببخشاید.
(۹ ای جمیع خرابههای اورشلیم! به آواز بلند با هم ترنّم نمایید، زیرا پروردگار، قوم خود را تسلّی داده و اورشلیم را فدیه نموده است. ۱۰ و بازوی قدّوس خود را در نظر تمامی امّتها بالا زده و جمیع كرانههای زمین، نجات خدای ما را دیدهاند).(
[144])
-مسیح دجال همان دجال اکبر است
- از رسول خدا(ص) روایت شده است که فرمود: )هیچ پیامبری نبود، مگر اینکه قومش را نسبت به دجال اَعوَر (یکچشم) کذاب انذار داده است.((
[145])
- ابن ماجه در سنن، جلد دوم، در باب فتنهها، فتنه دجال را آورده است: از ابو امامۀ باهلی نقل شده که میگوید: رسول خدا(ص) برای ما خطبه خواند و بیشتر خطبۀ ایشان خطبهای بود که دربارۀ دجال به ما فرمود و ما را از آن بر حذر داشت؛ از جمله سخن ایشان: )از زمانی که خداوند فرزندان آدم را پدید آورد، فتنهای در زمین بزرگتر از فتنۀ دجال نبود. خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نفرمود مگر اینکه امتش را از دجال بر حذر داشته است؛ و ما آخرینِ انبیا هستیم و شما آخرینِ امتها هستید؛ پس او بیهیچ تردید در میان شما خروج میکند(.
- همچنین از ایشان (درود خداوند بر ایشان) روایت شده است که فرمود: )ای مردم! خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر اینکه قومش را از دجال بر حذر داشته است و خداوند تا امروزِ شما او را عقب انداخته است؛ پس هر وقت در کار او دچار شبهه شدید بدانید که پروردگار شما اعور (یکچشم) نیست.((
[146])
- مسیحهای دجال: (18 ای فرزندان کوچکم! ساعت آخر آمده است. شما شنیدید که مسیح دجال خواهد آمد و حالآنکه هماکنون بسیاری از مسیحهای دجال آمدهاند و بهاینترتیب میفهمیم که ساعت آخر آمده است. 19 آنها از ما بیرون شدند لیکن از ما نبودند، که اگر از ما میبودند قطعاً با ما میماندند؛ ولی خروج کردند تا روشن شود که همۀ اینها از ما نیستند).(
[147])
از جمله نشانههای ساعت و ظهور تسلّیدهنده، خروج مسیح دجال است. کتاب اشاره دارد بر اینکه مسیح دجال مدعی است که بر دین عیسی(ع) میباشد؛ ولی او دروغگویی است که استتار شده.
- )۲۰ و اگر پروردگار آن روزها را کوتاه نکرده بود هیچ بشری نجات نمییافت؛ لیکن به جهت برگزیدگانی که انتخاب نموده آن ایام را کوتاه ساخته است. ۲۱ پس هرگاه کسی به شما گوید اینک مسیح در اینجاست یا اینک در آنجا، باور مکنید. ۲۲ ازآنرو که مسیحان دروغین و انبیای کذَبَه ظاهر شده، آیات و معجزات خواهند شد، به قسمی که اگر ممکن میبود قطعاً آنانی که خداوند برگزیده بود را نیز گمراه میکردند. ۲۳ لیکن شما بر حذر باشید! اینک شما را از همۀ امور خبر دادم!.((
[148])
پروردگار سبحان در چند جا، ما را از فتنۀ دجال در آخرالزمان بر حذر داشته و هر پیامبری نیز پیشتر، از آن بر حذر داشته است. از رسول خدا حضرت محمد(ص) روایت شده است: (از زمانی که خداوند، فرزندان آدم را پدید آورد، فتنهای در زمین بزرگتر از فتنۀ دجال نبود... و خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نفرمود، مگر اینکه امتش را از دجال بر حذر داشته است؛ و ما آخرینِ انبیا هستیم و شما آخرینِ امتها هستید؛ پس او بیهیچ تردید در میان شما خروج میکند)؛ و رسول خدا حضرت محمد(ص) ما را از چیزی بر حذر نداشته است مگر اینکه توصیفاتش را بیان فرموده باشد.
و برای ما خصوصیات عجیبوغریبی روایت شده است که عقلها در آن به حدی سرگردان شدهاند که برخی از آنان اخباری را که بر دجال تصریح دارند رد کردهاند و آنها را غیرقابلاعتماد و ساختگی و یا اینکه در آنها مبالغه وجود دارد دانستهاند و برخی میگویند که او همان سفیانی است... باوجوداینکه دجال در احادیث رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و باقر(ع) و صادق(ع) آمده است و به همین صورت در کتابهای یهود و نصارا (تسالونیکی دوم و انجیل یوحنا). این تواتر، تأکید بر صحیحبودن خبر دجال دارد و اینکه او سفیانی نیست.
-معنای دجل و دجال
دجل: (دَجَل الرَّجُلُ: دروغ گفت، مخفی داشت، مدعی شد...)
دجال، دروغگویی است پوشیدهشده (استتار شده) که حق را لباسِ باطل و باطل را لباس حق میپوشاند، امور را تحریف میکند و آنچه را که میخواهد بزرگ جلوه دهد، بزرگ و آنچه را که میخواهد سفیهانه جلوه دهد، سفیهانه جلوه میدهد، امور را وارونه میکند تا آنجا که مردم را از شناخت حقیقت گمراه میکند. فکر میکنم با توجه به این تعریف میتوانیم شما را به گوشهای از واقعیت مردم نزدیک کنیم.
- از پیامبر(ص) روایت شده است که دربارۀ دجال فرمود: (ای مردم! خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر اینکه قومش را از دجال بر حذر داشته است و خداوند تا امروزِ شما او را عقب انداخته است؛ پس هر وقت در کار او دچار شبهه شدید بدانید که پروردگار شما اعور (یکچشم) نیست. او بر الاغی خروج میکند که فاصلۀ میان دو گوشش یک میل [واحد اندازهگیری] است. او خروج میکند درحالیکه با او بهشت و آتش و کوهی از نان و نهری از آب است. بیشتر پیروان او یهودیان، زنان و اعراب هستند. بهجایجای زمین وارد میشود، مگر مکه و اطرافش و مدینه و اطرافش).(
[149])
رسانههای جمعی یکی از سلاحهای دجال در این زمان است.
رسانههای جمعی و روزنامهها: دروغگوییِ روزنامهها و تبلیغات و خدعههای آنها به حدی رسیده است که مردم آنها را تصدیق نمیکنند و میگویند: «این حرف روزنامههاست»؛ ولی بااینوجود در تحریف حقایق، انتشار فتنهها و اختلافات طایفهای، قبیلهای و سیاسی نقشی به سزایی دارند؛ بنابراین مردم ناخواسته آنها را تصدیق میکنند. اگر نظر مارکسیستها بر این بود که دین افیون تودههاست، در حال حاضر شما میبینید که فیلمها و سریالهای فاسد و بیبندوبار تلویزیونی، حرام را در نگاه جوانان حلال جلوه میدهد؛ تا آنجا که سریال ترکی «عشق ممنوعه» زنای با محارم را در نگاه مردم شرعی جلوه میدهد؛ بنابراین امروزه رسانهها، افیون تودههاست و نقش بزرگی در تخدیر مردم و قرار دادن آنها در زندگی در عالم خیالات دارند؛ خیالاتی که به سمت سموم فکری که از آنها پخش میشود سمتوسو دارد؛ بهاینترتیب آنها این موارد را میپذیرند و منکر را معروف و معروف را منکر میانگارند.
ـ امیرالمؤمنین علی(ع) دربارۀ دجال میفرماید: )بیشتر پیروان او یهودیان، اصحاب طیالسۀ سبز، اولاد زنا، زنان و اعراب هستند.((
[150])
میبینیم که یهودیان در پشت پردۀ بیشتر شبکههای ماهوارهای و محلیِ دیداری و شنیداری که روح انحلال و فساد اخلاقی را منتشر میکنند هستند؛ و آنچه با این معنا در تمامی سخنان مطابقت دارد را میبینیم. میبینیم که همۀ روایت -چه نقل شده از مسلمانان یا دیگر ادیان- چنین به تصویر میکشند که بیشتر پیروان دجال از یهودیان هستند و این یهودیان کسانی هستند که فساد را بر ادیان آسمانی وارد و بسیاری از زنان را به برهنگی و مردان را به سستی و شرب خمر و حرامخوری و انجام گناهان کبیره و شرب مخدرات تشویق میکنند؛ بنابراین آنها از جمله کسانی هستند که برای دجال زمینهسازی میکنند.
دجال، باران فرود میآورد: در شبکه Discovery خبری دربارۀ بارانهای مصنوعی دیده میشود؛ بارانهایی که از طریق باردار کردن ابرها بهوسیلۀ دانهپاشی با بلورهایی خاص cloud seedin(ع))) بهوسیلۀ استفاده از هواپیما ایجاد میشوند؛ و بهاینترتیب بارانهای بارور شده ایجاد میشوند؛ درحالیکه دانشمندان دربارۀ مخاطرات این بارانهای مصنوعی و تأثیرات آنها بر محیط زیست در درازمدت به بحث و بررسی مینشینند.
- از مغیرهبن شعبه نقل شده است که میگوید: آنچه من از پیامبر(ص) دربارۀ دجال پرسیدم احدی نپرسید. ایشان به من فرمود: (چه زیانی از او به تو میرسد؟) عرض کردم: زیرا آنها میگویند: همراه او کوه نان و نهر آب است. فرمود: (بلکه او در نظر خدا از این پایینتر است).(
[151])
کوه نان و نهر آب، اقتصاد عظیم آمریکایی است که بر روزیِ بیشتر مردم مسلط شده است. هیچ سرزمینی در این زمین -چه اسلامی و چه غیر اسلامی- وجود ندارد مگر اینکه با دلار آمریکایی معامله و کارش را با آن مرتبط میکند؛ و هیچ شهر آبادی در زمین دیده نمیشود، مگر اینکه سرمایههای آمریکایی در آن حکومت میکند و بهاینترتیب مردان و زنانشان را به بندگی میگیرد.
- صدوق دربارۀ خبر دجال آورده است که: (به آوازی که همۀ جن و انس و شیاطین از مشرق تا مغرب میشنوند فریاد میکند: ای دوستان من! نزد من آیید، منم آنکه آفرید و درست کرد، و آنکه تقدیر کرد و هدایت نمود. من پروردگار برتر شما هستم).(
[152])
/
- (پیش روی دجال، کوهی از دود است).
- (۱۳ و معجزاتی عظیم به عمل میآورد تا آنجا که در حضور مردم آتشی را از آسمان به زمین فرود آورد).(
[153])
//
اولین جایی که دجال به آن وارد میشود سنام است؛ کوهی است مُشرف بر بصره.
/
یک ستون از نیروهای آمریکایی در روز جمعه 10 دسامبر 2004 از کویت از مرز صفوان وارد عراق شدند (AP Photo / Nabil Al-Jurani).
دجال فساد را به شرق و غرب گسترش میدهد: آیا آنچه از فساد و تباهی که آمریکا در عراق و افغانستان و لبنان و سومالی انجام داده بر کسی پوشیده است؟ و آنچه پیشتر در ویتنام، پرو، کوبا، ژاپن و سایر کشورها انجام داده است؟ آیا بر کسی پوشیده است که جنگ یا هیاهویی در هر نقطهای از جهان دیده نمیشود، مگر اینکه آمریکا در آن به صورتی آشکار یا پنهان دست داشته داشته یا برای به وجود آمدن این ناآرامی و آشوب برنامهریزی کرده یا علت سر برآوردن این فتنهها بوده باشد؟
فساد را به شرق و غرب گسترش میدهد: آیا نیازی هست که تصاویر خونین و جسدهای پارهپارۀ اطفال و زنان و افراد بیگناه را ارائه کنم؟ آیا نیازی هست که تصاویر مربوط به شکنجهها در زندانهای ابوغریب و گوانتانامو را ارائه کنم؟ آیا نیازی هست تا تصاویر مشروبات، مخدرات و فیلمهای فاسد و غیراخلاقی را که نیروهای آمریکایی در ابتدای ورودشان به عراق با خود آوردند را ارائه کنم؟ و آیا و آیا؟ اینها آشکار بود اما آنچه پنهان است بزرگتر است.
رئیسجمهور آمریکا بوش -طبق درکی که خودش از دینداری دارد- جزو مسیحیان متدین محسوب میشود؛ وی در سخنرانیهایش تصریح کرده است که جنگی که او علیه اسلام واردش شده، جنگی صلیبی است و حتی آشکارا تصریح کرده که آنچه وی را به جنگ عراق وارد کرده، رؤیایی بوده که در آن دیده است که پروردگار (سید مسیح) به وی فرمان اشغال عراق را داده است؛ پس او -همانطور که در انجیل توصیف شده- مسیح دجال است که از بین ما خروج میکند ولی از ما نیست.
- مسیحهای دجال: (18 ای فرزندان کوچکم! ساعت آخر آمده است. شما شنیدید که مسیح دجال خواهد آمد و حالآنکه هماکنون بسیاری از مسیحهای دجال آمدهاند و بهاینترتیب میفهمیم که ساعت آخر آمده است. 19 آنها از ما بیرون شدند لیکن از ما نبودند؛ که اگر از ما میبودند قطعاً با ما میماندند؛ ولی خروج کردند تا روشن شود که همۀ اینها از ما نیستند).(
[154])
بیش از این، او در برخی از سخنرانیهایش مدعی شده که از سوی پروردگار مأمور است تا مردم گناهکار در بابل را ادب کند! و این عبارت آخر از انجیل گرفته شده است که یکی از نشانههای ظهور مصلح منتظر میباشد؛ اما اینکه دجال یکچشم است، به این دلیل است که او جز با چشم مصلحت مادی نمینگرد، با وجود هر ادعایی هم که خودش داشته باشد؛ و مشخص است که سیاست آمریکایی برای هیچچیزی جز براساس مصالح مادی حساب باز نمیکند.
اما کوه نان، تعبیر رمزگونهای از توان اقتصادی و وضعیت رفاه مادی است که بهواسطۀ آن، پیروانش را خوار کرده و منظور از کوه آتش، نیروی نظامی اوست که حکومتهایی که فراموش کردهاند «هیچ نیرویی نیست مگر با الله» از آن در هراساند.
اینکه فتنۀ دجال یا یکی از مصادیق این فتنه -و چهبسا کشمکشهای قومی، مصداق مهم دیگری از مصادیق فتنۀ دجال (آمریکا) باشد- «دموکراسی» یا «حاکمیت مردم» (یا بهعبارتدیگر اینکه مردم اختیار دارند تا حاکم را خود انتخاب کنند) میباشد. آمریکا دموکراسی را قسمت آخر زنجیرۀ تکامل سیاسی بشری و پایان تاریخ آنچه متعلق به طبیعت نظام حاکم است میداند. واقعیت این است که دموکراسی تفاوت چندانی با دیکتاتوری ندارد؛ بلکه این دو ذاتاً حقیقتی یکسان هستند؛ چراکه هر دو نظام بر اندیشۀ دور کردن آسمان [و غیب] از معادلۀ انتخاب حاکم، استوار هستند؛ و هر دو نظام علیه و حتی در جهت مخالف مبدأ تنصیبِ الهیِ حاکم موضعگیری میکنند.
(12 و با تمام قدرت، وحش نخست در حضور وی عمل میکند و زمین و سکنۀ آن را بر این وا میدارد که وحش نخست را که از زخم مهلک شفا یافته است بپرستند. ۱۳ و معجزاتی عظیم به عمل میآورد تا آنجا که در حضور مردم، آتشی را از آسمان به زمین فرود آورد ۱۴ و ساکنان زمین را به آن معجزاتی که به وی داده شد تا آنها را در حضور وحش بنماید. گمراه میکند درحالیکه به ساکنان زمین میگوید که صورتی را از آن وحش که بعد از خوردن زخم شمشیر زیست نمود، بسازند).(
[155])
او یهود را مجبور میکند که مسیح منتظر آنان را بپذیرند. او دجالی است که به آنچه عیسی(ع) آورده کافر است؛ چراکه از سکولارهایی (بیدینهایی) است که آسمان را از برگزیدن حاکم بازمیدارند.
این دجال کسی است که آمریکا -وحش آهنین- را رهبری میکند؛ وحشی که همۀ مملکتهای این زمین را میخورد و لگدمال میکند.
- )7 بعد از آن در رؤياهای شب نظر كردم و اينک وحش چهارم، كه هولناک و مهيب و بسيار زورآور بود و دندانهای بزرگ آهنين داشت و باقیمانده را میخورد و پارهپاره میكرد و با پاهایش پايمال مینمود و با همۀ وحوشی كه قبل از او بودند فرق داشت و او ده شاخ داشت 8 پس در اين شاخها تأمّل مینمودم كه اينک از ميان آنها شاخ كوچک ديگری برآمد و پيش رويش سه شاخ از آن شاخهای اول، از ريشه كنده شد و اينک اين شاخ، چشمانی مانند چشم انسان و دهانی داشت كه به سخنان تكبرآميز متكلّم بود 9 و نظر میكردم تا كرسیها برقرار شد و قدیمالایام جلوس فرمود. لباسش مثل برف سفيد و موی سرش مثل پشم پاک و عرش او شعلههای آتش و چرخهایش آتش ملتهب بود 10 نهری از آتشِ جاری شده، از پيش روی او بيرون آمد. هزاران هزار او را خدمت میكردند و كرورها كرور به حضور وی ايستاده بودند. ديوان برپا شد و دفترها گشوده گرديد).(
[156])
پایان این وحش به دست تسلّیدهنده فرستادۀ عیسی (ع) در شعلههای آتش خواهد بود.
- (... 31 ای پادشاه تو در خواب مجسمۀ بزرگی دیدی... 34 وقتی تو به آن نگاه میکردی، بدون اینکه کسی به آن دست بزند سنگی به پاهای گلی و آهنین آن مجسمه اصابت کرد و آن مجسمه را درهم شکست. 35 آنگاه آهن، گِل، برنج، نقره و طلا همه با هم خُرد شدند و باد ذرات آن را همچون گردوغباری که در تابستان از کاه خرمن برمیخیزد چنان پراکند که دیگر اثری از آن بر جای نماند؛ اما آن سنگی که به مجسمه برخورد کرد آنقدر بزرگ شد که مانند کوهی بزرگ گردید و سرتاسر زمین را پوشانید...).(
[157])
این سنگی که پادشاهی طاغوت و دجال را در این زمین از بین میبرد همان تسلّیدهنده، فرستادهای از سوی امام مهدی(ع) و از سوی عیسی و ایلیا و خضر (ع) است.
-سخن پایانی
عیسی(ع) میفرماید: (47 كسی كه از خدا باشد كلام خدا را میشنود. شما ازاینرو كلام خدا را نمیشنوید که از خدا نیستيد. 48 قوم یهود در پاسخ گفتند: آیا خوب نگفتیم كه تو سامری هستی و یک دیو داری. 49 یسوع در پاسخ گفت: من دیو ندارم، لیكن پدر خود را حرمت میدارم و شما مرا بیحرمت میسازید 50 من مجد خودم را طالب نیستم ولی كسی هست كه میطلبد و داوری میكند. 51 حقیقت، حقیقت را به شما میگویم كه اگر كسی كلام مرا حفظ کند تا ابد مرگ را نخواهد دید).(
[158])
پس کسی که از سوی خداست سخن خدا را میشنود. تسلّیدهنده نیامده است تا مردم به او خدمت کنند، بلکه او آمده است تا به مردم خدمت کند. کسی که دو گوش دارد بشنود. این تسلّیدهنده است که به نام امام مهدی و عیسی و ایلیا(ع) آمده است. هرکس که او را بپذیرد این افراد را پذیرفته و کسی که او را نپذیرد از خدا نیست، بلکه فرزند شیطان است.
و سپاس و ستایش تنها از آنِ خداوند آن پروردگار جهانیان است
و سلاموصلوات تام و تمام خداوند بر محمد و آل محمد، امامان و مهدیین باد!
خادم شما: ماجد زیدی
التماس دعا
فهرست
تقدیم به:
پیشگفتار 9
امت واحده (یکپارچه) 11
علامتها و نشانههای قیامت صغری(آنگونه که عهد جدید و قدیم تدوین نمودهاند)..18
تسلّیدهندۀ فرستادهشده توسط عیسی(ع)، همان مسیح منتظر است 36
رهبر جهانیِ ذخیرهشده برای قیامت صغری کیست؟ 40
تسلّیدهنده از مشرق، عراق و بهخصوص از اهالی بصره است 47
تسلّیدهنده، وصی است و نبی نیست 51
نام تسلّیدهنده، احمد و عبدالله و در کتاب مقدس به قائم و یمانی و شیر، ملقّب است 58
امام مهدی محمدبن الحسن(ع) و فرستادهاش مهدی اول احمدالحسن(ع) در بشارتهای آسمان 65
تسلّیدهنده با وصیتهای انبیا و عِلم شناخته میشود 68
پرسش: مضمون دعوت شما و اهدافش چیست؟ 71
پرسش: چگونه عیسی (ع) پشت سر غیر پیامبر نماز میخواند؟! 72
پرسش: چطور امام شما به شما نیاموخته من چه کسی هستم و تحصیلاتم چقدر است؟! 74
پرسش: آیا ممکن است بر شما نیرویی مسلط شده باشد؟ 75
پرسش: آیا زمان مرگتان را میدانید؟ 76
پرسش: ویژگیهایی که شما را شایستۀ این مهم نموده، کدام است؟ 77
تسلّیدهنده، کسی است که درهای آسمان و ملکوت را میگشاید 79
دشمنان تسلّیدهنده در آخرالزمان چه کسانی هستند؟ 85
سِرّ بزرگ 90
مسیح دجال همان دجال اکبر است 104
معنای دجل و دجال 107
سخن پایانی 116
[15] - این خبر را سایتهای رسمی خبرگزاریهای رویترز، فرنسپرس و مونتکارلو منتشر کردهاند. متن خبر آنها به همراه آدرسشان: «شدت این زمینلرزه 15/9 در مقیاس ریشتر و مرکز آن حوالی 600 کیلومتری شمال غربی پادانگ (شهری در اندونزی) بوده که باعث بهوجود آمدن سونامی سال 2004 که منجر به کشتهشدن 232 هزار نفر در قسمتهای مختلف اندونزی، تایلند، سریلانکا، هند و کشورهای دیگر حوزۀ اقیانوس هند شده است». خبرگزاری رسمی رویترز از سایت خبرگزاری رویترز و مونت کارلو:
http://www.france24.com/ar/20091001-indonesia-earthquake-thousands-feared-dead-sumatra-quake-rescue
[16] - منبع: روزنامۀ رسمی الصباح عراق؛ و آدرس سایت آن:
http://www.alsabbah.com/ArticleShow.aspx?ID=23209
[21] - این خبر از سایت هوا-فضای ناسا و کلیپ این خبر در یوتیوب:
http://www.youtube.com/watch?v=imaoaVWr8ZY&feature=related
[22] - لینک این خبر:
https://science.nasa.gov/science-news/science-at-nasa/2009/04feb_greencomet/
[28] - معجم رجال الحدیث: ج 2/ ص 355 و 359.
[31] - معجم احادیث امام مهدی، شیخ علی کورانی: ج 1/ ص 87.
[33] - فیء: غنیمت بدون جنگ (مترجم).
[42] - سفر اعمال رسولان: 10: 38 .
[50] - نامه اول یوحنای رسول: 4: 1.
[53] - عهد قدیم: سفر ملاکی/ اصحاح سوم/ آیۀ 1.
[59] - سفر رؤیای یوحنای لاهوتی: 10: 7.
[60] - سفر رؤیای یوحنای لاهوتی: 11: 15.
[61] - نامۀ اول پولس رسول به مسیحیان تسالونیکی: 4: 16.
[62] - سفر رؤیای یوحنای لاهوتی: 14: 1.
[66] - غیبت طوسی: ص 107 و 108، [نسخه فارسی: ص300].
[70] - نامۀ پولس رسول به غلاطیان: 4: 2.
[80] - نامۀ پولوس رسول به کولسیان: اصحاح 3.
[81] - نامۀ پولس رسول به رومیان: اصحاح 8.
[86] - حکمت آسمانی یعقوب: اصحاح 3.
[90] - www.almahdyoon.org: سایت رسمی انصار امام مهدی که هر آنچه از دعوت امام احمدالحسن مورد نیاز است را در بر دارد.
[91] - انجیل متی: اصحاح سوم: 13 تا 16.
[104] - کتاب ملاحم و فتن ابن طاووس حسینی: ص 27.
[105] - کتاب مقدس و در نامۀ اول پولس به تسالونیکی 4: 15 [و 16].
[108] - نامۀ پولس رسول به عبرانیها: 12: 19.
[109] - عهد قدیم و جدید: جلد دوم/ مجمع الکنائس الشرقیه/ ص ۴۰.
[111] - نامۀ دوم تسالونیکی: اصحاح 2.
[118] - رؤیای یوحنای لاهوتی: اصحاح 19.
[127] - تفسیر قمی: ج 1/ ص 103؛ بحارالانوار: ج 14/ ص 336 و 337؛ قصصالانبیاء جزایری: ص 473.
[134] - غایت المرام، سید هاشم بحرانی: ج 7/ ص 93.
[135] - ملاحم و الفتن، سید بن طاووس حسنی: ص 134.
[136] - بحارالانوار: ج 14/ ص 338.
[138] - قصصالانبیاء جزایری: ص 474/ نقل شده از عیون اخبار.
[139] - بحارالانوار: ج 14/ ص 344.
[143] - متشابهات، سید احمدالحسن : جلد 4/ پرسش 179.
[145] - منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر: ص 661.
[149] - کمالالدین و تمام النعمة: ص 489.
[150] - کمالالدین و تمام النعمة: ص 526.
[151] - بخاری، کتاب الفتن: 13/ 89.
[152] - کمالالدین و تمام النعمة، خطی: ج 2/ ص 526.
[153] - سفر رؤیای یوحنای لاهوتی: 13: 13.
[155] - سفر رؤیای یوحنای لاهوتی: 13.