انتشارات انصار امام مهدی (ع) (181)
روزگار رهایی
(روز بزرگِ ترسناک خداوند)
نوشته:
استاد عادل سعیدی
چاپ اول 1434 ه – ق 2013 م
برای آشنایی بیشتر با دعوت سیداحمدالحسن (ع) میتوانید به سایت ذیل مراجعه نمایید.
www.almahdyoon.org
www.almahdyoon.co
-تقدیم:
به کسی که ایثار را به معنی واقعی تجسم نمود.
به کسی که به وسیلهی دو دست قطع شدهاش، معنای فداکاری را به ما تعلیم داد.
به کسی که مظلوم و شهید در کنار رود فرات کشته شد.
به حضرت ابوالفضل (ع) فرزند علی بن ابیطالب (ع).
به هر کسی که حق را یاری نمود؛ در زمانی که یاری کننده در آن کم است.
آنچه که در این بحث ناچیز نگاشتم را تقدیم میکنم و از خداوند متعال میخواهم که به حق اهل بیت (ع) برای قائم آل محمد (ع) تمکین نماید تا در سایه حکومتش، عدالت و راستی و رحمت منتشر شود.
-مقدمه:
رسالات (ادیان) آسمانی عبارت است از سلسله حلقههای یک زنجیر که همدیگر را کامل کرده و به یکدیگر متصل میکند تا اینکه یک زنجیره کامل در جهت تعیین و تشخیص راه رسیدن به خدا و ایمان به خدا را بوجود آورند.
و هر یک از پیامبران بشارت به آمدن پیامبر بعد از خودش را داده است و به این دلیل که خلافت خداوند بر روی زمین قطع نمیشود تا اینکه مردم از طریق حق منحرف نشوند، پس به ناچار در هر زمان، فرماندهای منصوب از سوی خداوند موجود است تا او، مترجم کلام خداوند و تعالیم آسمانی برای مردم باشد.
و با توجه به اینکه رهایی بخش و نجات دهنده جهانی دارای ویژگی و خصوصیت خاصی است، پس همه انبیای گذشته و جانشینان آنها مأموریت داشتند که بشریت و انسانها را برای استقبال و قبول و ایمان به این نجات دهنده و رهایی بخش جهانی، آماده کرده و زمینه سازی کنند.
و بشارتها یکی پس از دیگری در خصوص نجات دهنده و رهایی بخش و روز خداوند یا روز قیامت، بطور متوالی از سوی پیامبران برای انسانها آمده است.
و همانطور که در بعضی از موارد از آن به (ساعت) یاد میشود که کسی جز خداوند از زمان وقوع آن اطلاع ندارد و فرستادههای خداوند مردم را به آمدن عذاب الهی همگانی و ویرانی تمام، بیم و هشدار میدادند؛ اگر به نجات دهنده و رهایی بخش ایمان نیاورند...
پس این ساعت چه موقع اتفاق خواهد افتاد؟ و علائمیکه در کتاب مقدس در این خصوص ذکر شده که اگر واقع شوند، آن نجات دهنده خواهد آمد، کدامند؟
و آن نجات دهنده و رهایی بخش که همزمان با آن ساعت خواهد آمد، چه کسی میباشد؟
حال آنچه که مسیح (ع) در خصوص آن ساعت گفته را میخوانیم:
اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد، حَتی ملائکه آسمان جز پدر من و بس. (
[1] )
ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچ کس اطّلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم. (
[2] )
بنابراین در این صفحات برخی از نشانههایی را می خوانیم که در کتاب مقدس آمده و از طریق آنها میتوان جنگها و اتفاقات قیامت صغری و زمان حضور نجات دهنده را دریابیم.
-علائم قیامت صغری (همانطور که در عهد قدیم و عهد جدید آمده است)
به راستی که این زمان، همان روز قیامت صغری و بازگشت ایلیا (ع) و عیسی مسیح (ع) به سوی زمین است و آنها قبل از آمدنشان یک زمینه ساز برای همه مردم میفرستند. پس این شخص در کجا ظاهر خواهد شد؟
همانطور که خروج مسیح از سمت مشرق بود، بازگشت او نیز باید در مشرق صورت پذیرد؛ یا به عبارت دیگر فرستاده او باید از مشرق باشد و به همین خاطر تمام متون و بشارتها حاکی از آن است که همه علائم قیامت صغری در مشرق خواهد بود و مخصوصاً در عراق یا بابل، همانطور که در کتاب مقدس آمده است.
و خرابی بابل که در آن زمان مرکز حکومت عراق بود یا بغداد در این زمان؛ همان علامت آشکار و واضح بر قیامت صغری میباشد.
در سفر اشعیا میخوانیم: ۲۲ و یهوه صبایوت میگوید: «من به ضدّ ایشان خواهم برخاست.» و خداوند میگوید: «اسـم و بقیـه را و نسـل و ذریـت را از بابـل منقطـع خواهـم ساخت. ۲۳ و آن را نصیب خارپشتها و خَلابهـای آب خواهـم گردانیـد و آن را با جاروب هلاکت خواهم رُفت.» یهوه صبایوت میگوید. ۲۴ یهُوَه صبایوت قسم خورده، میگوید: «یقیناً به طوری که قصد نمودهام همچنان واقع خواهد شد و به روشی که تقدیر کردهام همچنان بجا آورده خواهد گشت. ۲۵ و آشور را در زمین خودم خواهم شکست و او را بر کوههای خویش پایمال خواهم کرد. و یوغ او از ایشان رفع شده، بار وی از گردن ایشان برداشته خواهد شد.» (
[3] )
و تقدیر خداوند و سوگند او به حقیقت پیوست و بغداد یا بابل خراب شد و (جوجه تیغی) رمزی و اشارهای به خرابی و فقر و محرومیت است. چون جوجه تیغی در این مناطق سکونت میکند.
«۱ بعد از آن دیدم فرشتهای دیگر از آسمان نازل شد که قدرت عظیم داشت و زمین به جلال او منور شد. ۲ و به آواز زور آور ندا کرده، گفت: «منهدم شد، منهدم شد بابل عظیم! و او مسکن دیوها و مکان هر روح خبیث و مکان هر مرغ ناپاک و مکروه گردیده است! ۳ زیرا که از خمر غضب آلود زنای او همه امّتها نوشیدهاند و پادشاهان جهان با وی زنا کردهاند و تجار جهان از کثرت عیاشی او دولتمند گردیدهاند!» ۴ و صدایی دیگر از آسمان شنیدم که میگفت: «ای قوم من از میان او بیرون آیید، مبادا در گناهانش شریک شده، از بلاهایش بهرهمند شوید. ۵ زیرا گناهانش تا به فلک رسیده و خدا ظلمهایش را به یاد آورده است. ۶ بدو رد کنید آنچه را که او داده است و بحسب کارهایش دو چندان بدو جزا دهید و در پیالهای که او آمیخته است، او را دو چندان بیامیزید. ۷ به اندازهای که خویشتن را تمجید کرد و عیاشی نمود، به آنقدر عذاب و ماتم بدو دهید، زیرا که در دل خود میگوید: به مقام ملکه نشستهام و بیوه نیستم و ماتم هرگز نخواهم دید. ۸ لهذا بلایای او از مرگ و ماتم و قحط در یک روز خواهد آمد و به آتش سوخته خواهد شد، زیرا که زور آور است، خداوند خدایی که بر او داوری میکند. ۹ آنگاه پادشاهان دنیا که با او زنا و عیاشی نمودند، چون دود سوختن او را بینند، گریه و ماتم خواهند کرد، ۱۰ و از خوف عذابش دور ایستاده، خواهند گفت: وای وای، ای شهر عظیم، ای بابل، سرزمین زور آور زیرا که در یک ساعت عقوبت تو آمد! ۱۱ «و تجار جهان برای او گریه و ماتم خواهند نمود، زیرا که از این پس بضاعت ایشان را کسی نمیخرد. ۱۲ بضاعت طلا و نقره و جواهر و مروارید و کتان نازک و ارغوانی و ابریشم و قرمز و عود قماری و هر ظرف عاج و ظروف چوب گرانبها و مس و آهن و مرمر، ۱۳ و دارچینی و حماما و خوشبویها و مر و کندر و شراب و روغن و آرد میده و گندم و رمهها و گلهها و اسبان و ارابهها و اجساد و نفوس مردم. ۱۴ و حاصل شهوت نفس تو از تو گم شد و هر چیز فربه و روشن از تو نابود گردید و دیگر آنها را نخواهی یافت. ۱۵ و تاجران این چیزها که از وی دولتمند شدهاند، از ترس عذابش دور ایستاده، گریان و ماتم کنان ۱۶ خواهند گفت: وای، وای، ای شهر عظیم که به کتان و ارغوانی و قرمز مُلَّبس میبودی و به طلا و جواهر و مروارید مُزَیَّن، زیرا در یک ساعت اینقدر دولت عظیم خراب شد. ۱۷ و هر ناخدا و کل جماعتی که بر کشتیها میباشند و ملاحان و هر که شغل دریا میکند دور ایستاده، ۱۸ چون دود سوختن آن را دیدند، فریاد کنان گفتند: کدام شهر است مثل این شهر بزرگ! ۱۹ و خاک بر سر خود ریخته، گریان و ماتم کنان فریاد برآورده، میگفتند: وای، وای بر آن شهر عظیـم که از آن هـر که در دریا صاحب کشتی بود، از نفایس او دولتمند گردید که در یک ساعت ویـران گشت. ۲۰ «پس ای آسمان و مقدسان و رسولان و انبیا شادی کنید زیرا خدا انتقام شما را از او کشیده است.» ۲۱ و یک فرشته زور آور سنگی چون سنگ آسیای بزرگ گرفته، به دریا انداخت و گفت: «چنین به یک صدمه، شهر بابل بزرگ منهدم خواهد گردید و دیگر هرگز یافت نخواهد شد. ۲۲ و صوت بربط زنان و مغنیان و نی زنان و کرنا نوازان بعد از این در تو شنیده نخواهد شد و هیچ صنعتگر از هر صناعتی در تو دیگر پیدا نخواهد شد و باز صدای آسیا در تو شنیده نخواهد گردید، ۲۳ و نور چراغ در تو دیگر نخواهد تابید و آواز عروس و داماد باز در تو شنیده نخواهد گشت زیرا که تجار تو اکابر جهان بودند و از جادوگری تو جمیع امّتها گمراه شدند. ۲۴ و در آن، خون انبیا و مقدسین و تمام مقتولان روی زمین یافت شد.» (
[4])
و بابل اشاره به عراق دارد چون در آن زمان بابل مرکز حکومت عراق بود. پس همه فتنهها و آشوبها در عراق و بر سرزمین عراق جاری میشود و آه و حسرت شامل او شد، چون از وصایا و پندهای فرستادگان پیروی نکردهاند.
و رسول خدا (ص) در این باره به آنها هشدار داده است، در جایی که به نقل از حذیفه بن یمان و جابر بن عبدالله انصاری به نقل از رسول خدا (ص) میفرماید:
(ای وای ای وای، بر امت من از شورای بزرگ و شورای کوچک سپس راجع به آنها از او سوال نمودند. فرمود: و اما شورای بزرگ و آن در شهر من و بعد از وفاتم برای غصب خلافت برادرم و غصب حقوق دخترم منعقد میگردد و اما شورای کوچک و آن در زمان غیبت کبری در زوراء برای تغییر سنت من و تغییر احکام من منعقد میگردد). (
[5])
شورا و انتخابات (دموکراسی Democracy یعنی حکومت مردم بر مردم) همان است که رسول خدا (ص) آنها را از آن برحذر داشت . ولی در گرداب آن افتادند و عذاب الهی شامل آنها گردید.
از مصادیق بارز وآشکار دموکراسی، انتخاب حزب و شخص خاصی توسط مردم برای هدایت و حکومت سیاسی کشورها و ملتها میباشد و این شخص و حزب باید حداکثر آراء مردم را به دست بیاورد. لذا انتخابات بر اکثریت متکی است. حال کتابهای آسمانی و از جمله آنها کتاب آسمانی ما یعنی قرآن و سنّت رسول خدا (ص) و ائمه اطهار و معصومین (ع) را با هم ورق بزنیم و ببینیم که آیا آنها تایید یا عدم تایید اکثریت مردم را قبول دارند یا مورد نکوهش قرار میدهند؟ و کسی که کتابهای آسمانی (تورات-انجیل-قرآن) را ورق زده و سیره مردم در زمان فرستادگان الهی را خوانده باشد، خواهد دید که همیشه اکثریت با باطل بوده است. ولی حق و فرماندهان حق همیشه در اقلیت و مستضعف بودهاند.
خداوند میفرماید: (وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِهِم مُّعْرِضُونَ.)(
[6])
(و اگر حق تابع هوای نفس آنان شود همانا آسمانها و زمین و هر که در آنهاست فاسد خواهد شد. (و کافران از جهل نسبت جنون به رسول ما دادند؛ چنین نیست) بلکه ما اندرز قرآن بزرگ را بر آنها فرستادیم و آنان از این اندرز خود اعراض کنند).
همچنین میفرماید: (وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ) (
[7])
(اما بیشتر آنها حق را خوش نمیدارند).
و میفرماید: (يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ) (
[8])
(افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا میکردند).
و نیز میفرماید: (وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ) (
[9])
(اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه میکنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی مینمایند و تخمین و حدس (واهی) میزنند).
و میفرماید: (حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ) (
[10])
((این وضع همچنان ادامه یافت) تا آن زمان که فرمان ما فرا رسید و تنور جوشیدن گرفت؛ (به نوح) گفتیم: «از هر جفتی از حیوانات (از نر و ماده) یک زوج در آن (کشتی) حمل کن. همچنین خاندانت را (بر آن سوار کن) -مگر آنها که قبلاً وعده هلاک آنان داده شده [= همسر و یکی از فرزندانت]- و همچنین مؤمنان را» اما جز عده کمیهمراه او ایمان نیاوردند).
و آیات دیگری که در این خصوص به فراوانی یافت میشود.
و در انتهای بحث، کلام تورات و انجیل را در خصوص تعیین کننده حاکم ذکر خواهیم کرد.
پس عذاب الهی که بر بابل (بغداد) نازل گردید، نتیجه انتخابات و شورا بوده است. چون آنها متوجه نشدند که در آنجا یک رهایی بخش و نجات دهنده موجود است که برای نجاتشان فریاد میزند، ولی به او توجه نمیکنند.
در حالیکه خرابی بغداد نشانه ای برای قیامت صغری در مشرق است که باعث شده دیگر اماکن این کره خاکی نیز به جنگها و زمین لرزهها کماکان مُشتَعل و ویران باشد.
پس یک کشور بر کشوری دیگر جنگ را در عراق شروع نموده و ملتهایی در مصر و تونس و یمن و سودان و کره و سومالی و فلسطین و لبنان و افغانستان نیز انقلاب کردند.
اما زمین لرزهها که اصلاً قابل آمارگیری نیستند و حتی سازمان فضایی ناسا نیز در این خصوص گفت: در سالهای 2006 – 2007 در این قرن بیشترین آمار حوادث و زمین لرزه ها را داشته است و این اشاره به این دارد که در آینده حوادث و زمین لرزههایی به مراتب بیشتر و شدیدتر از گذشته رخ خواهد داد. به طوری که میبینیم زمین دچار سیلاب ها و زمین لرزههای زیادی شده است و زمین لرزه تسونامی از مصادیق بارز این حوادث است که در آن بیشتر از ربع میلیون انسان از بین رفته و کشته شده اند. همانطور زمین لرزههای چین و فرانسه.
و حتی کشور عراق نیز که خارج از محدوده زلزلهخیز است دچار سه فقره زمین لرزه سبک بوده که یکی از آنها در مرزهای شهر کوت بوده است.
و در کتاب مکاشفه یوحنای لاهوتی در خصوص علامتهای ساعت و نزدیکی روز قیامت که در عالم واقع رخ داده است، میتوانیم بعضی از آنها را ذکر نماییم از جمله:
-مکاشفه یوحنا 12:6:
و چون مهر ششم را گشود، دیدم که زلزلهای عظیم واقع شد و آفتاب چون پلاس پشمیسیاه گردید و تمام ماه چون خون گشت.(
[11])
و نیز کسوف اخیر که رخ داده است:
http://www.space.com/11977-total-lunar-eclipse-2011-photos-moon-june-15.html
و دومین پیاله خود را به دریا ریخت که آن به خون مثل خون مرده مبدل گشت و هر نفس زنده از چیزهایی که در دریا بود بمرد. (
[12])
دریاچه تگزاس به رنگ خون درآمده است:
http://www.livescience.com/15346-texas-lake-blood-red.html
رود یانگتسه در چین که از طولانی ترین رودهای آسیا است به رنگ قرمز همچون خون تبدیل شده و کسی از علت آن خبری نداشته است:
http://www.youtube.com/watch?v=cbADWhc3ZQk
و ملتها بر علیه حاکمانشان قیام کرده و انقلاب ها از خاورمیانه شروع میشود (اعراب عنان کشورهایشان را در میآورند).
و خداوند بزرگ و توانا فرمود: شر و بدی از یک امت به امت دیگری جابجا میشود و یک گردباد در اطراف زمین برپا میشود وکشتگان در آن روز از نقاط دور به اقصا نقاط زمین منتشر میگردند.(
[13])
حضرت عیسی (ع) میفرماید: پس خود را حفظ کنید مبادا دلهای شما از پُرخوری و مستی و اندیشههای دنیوی، سنگین گردد و آن روز ناگهان بر شما آید. زیرا که مثل دامی بر جمیع سکنه تمام روی زمین خواهد آمد. پس در هر وقت دعا کرده، بیدار باشید تا شایسته آن شوید که از جمیع این چیزهایی که به وقوع خواهد پیوست نجات یابید و در حضور پسر انسان بایستید.(
[14]) و مانند آن سخن نیز در انجیل متی، 24 آمده است.
حضرت عیسی (ع) میفرماید: ۱۰ پس به ایشان گفت: «قومیبا قومیو مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند کرد. ۱۱ و زلزلههای عظیم در جایها و قحطیها و وباها پدید و چیزهای هولناک و علامات بزرگ از آسمان ظاهر خواهد شد.(
[15])
و اما علائم ظهور، نشانه دستی که در آسمان ظاهر گردید و میلیونها انسان از طریق تلویزیون آن را مشاهده نمودند و بزرگترین کانالهای ماهوارهای نیز این رویداد بزرگ را نقل کردند که از جمله این کانال ها، شبکه سی ان ان است.
NASA - A Youn(ع) Pulsar Shows Its Hand
و این لینک از سایت سازمان فضایی آمریکا (ناسا) است:
http://www.nasa.(ع)ov/ima(ع)es/content/326856main_ima(ع)e_1323_946-710.jp(ع)
و تصاویری که در مرکز ناسا که با نام (CHANDRA –X RAY) گرفته شده حاکی از تودهای از ستارههای نوترونی است که به شکل یک دست در آسمان ظاهر شدهاند و تودهای از دیگر ستارگان آن را احاطه نمودهاند و سازمان ناسا در این خصوص نیز گفته است که این دست طبیعت است و سایتهای دیگر خارجی نیز از آن به دست خدا تعبیر نمودهاند.
و خبرگزاری سازمان ناسا همانطور که ذکر کرده این واقعه فضایی را به وسیله 80 تلسکوپ از نقاط مختلف زمین از تاریخ 28/12/2004 تا 18/10/2005 که برابر با 16ذی القعده 1425 تا 15رمضان 1426 مورد شناسایی و تعقیب قرار داده است و تصاویر گرفته شده توسط این سازمان نشان میدهد که این دست به سمت مشرق کشیده شده و مشرق زمین را مورد اشاره قرار داده است که همان محل ظهور امام مهدی (ع) (رهایی بخش و نجات دهنده) از شرق یا همان عراق میباشد.
و این امر موافق با روایات اهل بیت (ع) بوده که حاکی از آن است که این دست به امام مهدی (ع) اشاره میکند.
به نقل از امام صادق (ع): (و کف دستی در آسمان ظاهر میشود که از علائم حتمیاست).(
[16])
و نیز امام صادق (ع) فرمود: (نشانه این روز (روز ظهور قائم مهدی (ع)) کف دستی است که در آسمان بوده و مردم به آن نگاه میکنند).(
[17])
و به نقل از امام رضا (ع): (و کف دستی در آسمان ظاهر میشود و اشاره میکند که این است این است).(
[18])
اما حدیث از کشورهای عرب و چگونگی خلع حاکمان، مردم آن را مشاهده کردند که چطور حکومت مصر ساقط شد و چطور دردها آغاز شد، همانطور که پیامبران و فرستادهها و ائمه طاهرین (ع) خبر دادند.
و از جمله علائم ظهور که در روایات اهل بیت (ع) ذکر شده، روایتی طولانی است که در آن آمده: (اعراب عنان حکومتهای خود را در میآورند) و در آوردن عنان کنایه از آن دارد که ملتها از زیر سلطه خارج میشوند که به اسبی تشبیه شده که عنان و لگام آن در آورده شده و دیگر نمیتوان آن را سوار شد و هدایت نمود. و از جمله گفتههای آنان به در آوردن عنان یعنی اینکه اسبی که عنان آن درآورده شود، بدون عنان مانده و هر کاری میخواهد انجام میدهد و به هر جایی که میخواهد میرود. و این در مقابل آن قرار گرفته که مثلا پادشاه فلان کشور یعنی کسی که زمام و لگام هدایت آن کشور را بر عهده دارد.
و در روایت یعقوب فرزند سراج که میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: فرج شیعیانتان چه زمانی است؟ فرمود: زمانی که فرزندان عباس (فلان) اختلاف کنند و حکومتشان ضعیف شود و در آن طمع شود و عرب حکامش را ساقط سازد و هرکس صاحب پرچمی پرچمش را بلند کند و شامی (سفیانی) ظاهر شود و یمانی رو کند و حسنی حرکت کند و صاحب این امر از مدینه به مکه خارج شود. (
[19])
و در خصوص در آوردن عنان (خلع حاکمان) توسط اعراب در تورات و انجیل نیز آمده است که بعضی از اخبار ذکر شده و متحقق شده را در زیر ذکر میکنیم:
اخباری در خصوص مصر که در فصلهای زیر آمده است:
-سفر اشعیاء،اصحاح ۱۹
-سفر ارمیا،اصحاح ۴۶
-سفر حزقیال،اصحاح ۲۹ – ۳۰
-سفر یوئیل،اصحاح ۳
و با هم آنچه که در سفر اشعیاء، اصحاح ۱۹ آمده را میخوانیم:
۱- اخبار در خصوص مصر: وحی دربارة مصر: اینک خداوند بر اَبْرِ تیزرو سوار شده، به مصر میآید و بتهای مصر از حضور وی خواهد لرزید و دل های مصریان در اندرون ایشان گداخته خواهد شد.
۲- و مصریان را بر مصریان خواهم برانگیخت. برادر با برادر خود و همسایه با همسایه خویش و شهر با شهر و کشور با کشور جنگ خواهند نمود.
۳- و روح مصر در اندرونش افسرده شده، مشورتش را باطل خواهم گردانید و ایشان از بتها و فالگیران و صاحبان اجنّه و جادوگران سؤال خواهند نمود.
۴- و مصریان را به دست آقای ستمکیش تسلیم خواهم نمود و پادشاه زور آور بر ایشان حکمرانی خواهد کرد. خداوند یهوه صبایوت چنین میگوید.
و در همان اصحاح در سفر اشعیاء نیز میخوانیم:
۲۳- در آن روز شاهراهی از مصر به آشور خواهد بود و آشوریان به مصر و مصریان به آشور خواهند رفت و مصریان با آشوریان عبادت خواهند نمود.
۲۴- در آن روز اسرائیل سوم مصر و آشور خواهد شد و آنها در میان جهان برکت خواهند بود.
۲۵- زیرا که یهوه صبایوت آنها را برکت داده خواهد گفت قوم من مصر و صنعت دست من آشور و میراث من اسرائیل مبارک باشند.
پس ساخته دست آشوریان حاکم و فرستاده شده از سوی خداست، پس چه کسی است آن مردی که مسیر و راه را در بین آشور و مصر و از مصر تا آشور هموار میسازد جز اینکه آن شخص، همان رهایی بخش و نجات دهنده که پرچمی برای ملتها برافراشته میکند، باشد؟
و از آنجا که خدا و دینش یکی است، پس باید فرستادهها و پیامبران و اوصیایش با روشی واحد تکلم کنند. پس با روشنگری سادهای بر آنچه عترت رسول محمد (ص) از حوادث آخرالزمان در خصوص مصر و خلع حاکمان عرب توسط مردمانش فرمودهاند، به روشنی میبینیم که ما در زمان قیامت صغری و در زمان ظهور رهایی بخش و منجی بشریت هستیم.
روایات زیادی در خصوص اوضاع مصر در زمان آمدن رهایی بخش جهانی آمده است از جمله:
به نقل از جابر جعفی به نقل از امام باقر (ع) فرمود: با قائم بین رکن و مقام، سیصد و ده و اندی نفر مثل تعداد اهل بدر بیعت میکنند، در بین آنها نجیبان اهل مصر، و ابدال از اهل شام، و اخیار از اهل عراق هستند، پس آنچه خدا میخواهد برپا شود، برپا میشود.(
[20])
امام رضا (ع) در خصوص مصر فرموده است که: انگار پرچمهایی از مصر را میبینم که سبز بوده و رو می کند تا اینکه به شام رسیده و پرچم را به فرزند صاحب وصیتها اهدا میکند.(
[21])
و فرزند صاحب وصیتها همان قائم است که پرچمیبرای ملتها برافراشته میکند و در آشور متولد میشود و برگزیدگان را از مغرب و مشرق زمین جمع میکند و از عراق، اخیار را و از مصر، شریفان را و از شام، ابدال را.
سقوط نظام دیکتاتوری پادشاه مصر با دقت کامل در روایات و در کتاب (ماذا قال علی (ع) در آخر الزمان ص ۳۳۰) آمده است. امام علی (ع) میفرماید:
صاحب مصر، علامت علامتهاست و نشانه او در بین نشانه ها عجیب است. وسطش حسن است و سر آن محمد و اسم جد را تغییر میدهد. اگر از حکومت اخراج شد، بدانید که مهدی (منجی و رهایی بخش جهانی) دربهای شما را میزند، پس قبل از اینکه درب تان را بزند بر ابرها (هواپیما) به سمت او پرواز کنید یا اینکه سینه خیز بر برفها به سمتش بروید.
و پادشاه مصر همان محمد حسنی مبارک است که اسم جدش که سید بوده را تغییر میدهد و از حکومت خارج و برکنار شد. پس مهدی (منجی بشریت و رهایی بخش) کجاست؟
و همانطور که ذکر کردیم: دین خداوند یکی است و کلام پیامبران و فرستادگان او نیز یکی است، پس میبینیم که متون ذکر شده در تورات و انجیل نیز با این روایات یکی است.
خداوند میفرماید: (أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً کَثيراً) (آیا درباره قرآن نمیاندیشند؟! اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن مییافتند). (
[22])
و در سفر حزقیال، اصحاح ۲۹ نیز میخوانیم که:
۸- بنابراین خداوند یهوه چنین میفرماید: «اینک من بر تو شمشیری آورده، انسان و بهایم را از تو منقطع خواهم ساخت. ۹- و زمین مصر ویران و خراب خواهد شد. پس خواهند دانست که من یهوه هستم، چونکه فرعون میگفت: نهر از آن من است و من آن را ساختهام. ۱۰- بنابراین اینک من به ضدّ تو و به ضدّ نهرهایت هستم و زمین مصر را از مَجْدَلْ تا اَسْوان و تا حدود حَبَشستان بالکل خراب و ویران خواهم ساخت.
و نیز در سفر حزقیال، اصحاح ۳۰ نیز میخوانیم:
۳- زیرا که آن روز نزدیک است و روز خداوند نزدیک است، روز ابرها و زمان امّتها خواهد بود. ۴- و شمشیری بر مصر فرود میآید و چون کشتگان در مصر بیفتند، آنگاه درد شدیدی بر حبش مستولی خواهد شد و جمعیتِ آن را گرفتار خواهند کرد و اساسهایش منهدم خواهد گردید.
و در سفر یوئیل، اصحاح ۳ نیز میخوانیم:
۲- آنگاه جمیع امّتها را جمع کرده، به وادی یهوشافاط فرود خواهم آورد و در آنجا با ایشان درباره قوم خود و میراث خویش اسرائیل محاکمه خواهم نمود زیرا که ایشان را در میان امّتها پراکنده ساخته و زمین مرا تقسیم نمودهاند. ۳- و بر قوم من قرعه انداخته و پسری در عوض فاحشهای داده و دختری به شراب فروختهاند تا بنوشند. ۴- و حال ای صور و صیدون و تمامیدیار فلسطینیان، شما را با من چه کار است؟ آیا شما به من جزا میرسانید؟ و اگر به من جزا برسانید من جزای شما را بزودی هر چه تمامتر به سر شما ردّ خواهم نمود.
و این بشارتی است که حضرت عیسی (ع) بر روی کوه زیتون آن را از جمله علائم قیامت صغری ذکر نمود که تحقق یافته است:
و چون عیسی به کوه زیتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزد وی آمـده، گفتند: «به ما بگـو که این امـور کی واقـع میشود و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست.» عیسی در جواب ایشان گفت: جنگها و اخبار جنگها را خواهید شنید. زنهار مضطرب مشوید زیرا که وقوع این همه لازم است، لیکن انتها هنوز نیست. زیرا قومیبا قومیو مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود و قحطیها و وباها و زلزلهها در جایها پدید آید. اما همه اینها آغاز دردهای زِه است.(
[23])
و علامت آمدن عیسی (ع) همانطور که او خبر داد خرابی بغداد در زمان ما خواهد بود و او خبر داد که آن در زمان قیامت کبری و روز آخر نیست، بلکه در قیامت صغری خواهد بود و زمان آمدنش بر روی زمین است و قبل از آمدنش باید یک فرستاده و رسولی از سوی او بیاید که زمینه را برای بازگشت دوم او هموار کند.
و فورا بعد از مصیبت آن ایام، آفتاب تاریک گردد و ماه نور خود را ندهد.(
[24])
و از جمله علائم فراوانی که تحقق یافته، ظهور تودهای است در منظومه شمسی که به صورت یک دست و دنباله دار است که به نام اولین دو شاخ، ظاهر شده و خسوف و کسوف در یک ماه و یک سال رخ داده است.
و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگی و حیرت از برای امّتها روی خواهد نمود به سبب شوریدن دریا و امواجش. و دلهای مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر میشود، زیرا قوات آسمان متزلزل خواهد شد. و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر ابری سوار شده با قوت و جلال عظیم میآید. «و چون ابتدای این چیزها بشود، راست شده، سرهای خود را بلند کنید از آن جهت که خلاصی شما نزدیک است.»(
[25])
(و گرسنگی و آلودگی زیستی رخ خواهد داد) و علائم این گرسنگیها و آلودگی زیستی نیز متحقق گردید و این آلودگی زیستی زیاد و خطرناک در این زمان منتشر شد که از جمله آن ها آنفولانزای پرندگان و خوک ها و انفولانزای گاوی و جنون گاوی و کولیرا و ایدز میباشد.
و اما از زمین لرزههایی نیز که این خبر عیسی (ع) آن را ذکر کرده، تعداد زیادی به وقوع پیوسته است و آنچه در آینده رخ خواهد داد بزرگتر خواهد بود و کسی که میخواهد بداند زمین لرزههایی که در آینده در جهان رخ خواهد داد خیلی بزرگتر هستند؛ میتواند به سایت زیر مراجعه نموده و روزانه زمین لرزهها را تعقیب نماید که علامت خط قرمز نشانگر زمین لرزههایی قوی است که وقتی یک بار بر روی آن کلیک کنیم تصویر به صورت بزرگتر نشان داده میشود و وقتی بار دیگر بر روی تصویر بزرگ شده کلیک کنیم جزئیات و شرح تصاویر را میبینیم.
http://www.iris.edu/seismon/
و نصیحت حضرت عیسی (ع) به مردم این است که شب نشینی نموده و منتظر آمدن پسر انسان باشند و شب نشینی و انتظار در صورتی معنی میدهد که مربوط به امر اخروی باشد یا به امری در خصوص مجازات و یا روز جزا باشد که نسبت به آن، انسان بدلیل عدم توجه به آن و یا از دست دادنش رستگار نشود و شکی در آن نیست که این مداومت بر شب نشینی و آمادگی و انتظار برای امری که ترس از دست دادن آن باشد، متناسب با این دنیا و عالم جسمانی است و متعلق به این جهان مادی است.
و متون و نوشتهها نیز بیانگر این هستند که آمدن پسر انسان و برگزیدگان، همراه با بوجود آمدن زمین لرزه و تکانهای خراب کننده و آتش افروزی و در نهایت تشکیل دولت عدل الهی خواهد بود و یا اینکه تشکیل دولتی که برگزیدگان در آن حکومت میکنند و این امر را رؤیای صادقه دیگری که در سفر دانیال آمده است نیز توضیح داده است:
۳۱- تو ای پادشاه میدیدی و اینک تمثال عظیمیبود و این تمثال بزرگ که درخشندگی آن بی نهایت و منظر آن هولناک بود پیش روی تو برپا شد.... ۳۴- و مشاهده مینمودی تا سنگی بدون دستها جدا شده، پایهای آهنین و گلین آن تمثال را زد و آنها را خرد ساخت. ۳۵- آنگاه آهن و گِل و برنج و نقره و طلا با هم خرد شد و مثل کاهِ خرمن تابستانی گردیده، باد آنها را چنان برد که جایی به جهت آنها یافت نشد. و آن سنگ که تمثال را زده بود کوه عظیمیگردید و تمامیجهان را پر ساخت.... ۴۰- و سلطنت چهارم مثل آهن قوی خواهد بود زیرا آهن همه چیز را خرد و نرم میسازد. پس چنانکه آهن همه چیز را نرم میکند، همچنان آن نیز خرد و نرم خواهد ساخت.... ۴۴- و در ایام این پادشاهان خدای آسمانها سلطنتی را که تا ابدالآباد زایل نشود، برپا خواهد نمود و این سلطنت به قومیدیگر منتقل نخواهد شد، بلکه تمامیآن سلطنتها را خرد کرده، مغلوب خواهد ساخت و خودش تا ابدالآباد استوار خواهد ماند.
[26]
لذا مملکت چهارم که در رؤیای سابق آمده همان مملکت آهنین در این رؤیا است و مملکتی که به جای آن خواهد آمد (مملکت قدیسان، یا مملکت عدل الهی) بر روی زمین است: اما سنگی که به مجسمه برخورد کرد و بصورت کوه بزرگی تبدیل شد و همه جهان را فرا گرفت و چون او تمام جهان را فرا گرفت یعنی در سراسر جهان منتشر گشت و مملکت خداوند تاکنون ایجاد نشده است و ظلم و فساد تا کنون تمام جهان را فرا گرفته است (تفسیر رؤیای دانیال به نقل از مُعزّی (تسلی دهنده) احمد الحسن (ع)).
و دلهای مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر میشود، زیرا قوات آسمان متزلزل خواهد شد. (
[27])
همچنین حضرت عیسی (ع) فرمود:
پس خود را حفظ کنید مبادا دلهای شما از پُر خوری و مستی و اندیشههای دنیوی سنگین گردد و آن روز ناگهان بر شما آید. زیرا که مثل دامیبر جمیع سکنه تمام روی زمین خواهد آمد. پس در هر وقت دعا کرده، بیدار باشید تا شایسته آن شوید که از جمیع این چیزهایی که به وقوع خواهد پیوست نجات یابید و در حضور پسر انسان بایستید.(
[28])
واضح و آشکار است که حضرت عیسی (ع) آن را به آنان گفت و در انجیلهایشان در خصوص آمدن پسر انسان و در خصوص نزدیکی روز قیامت یا روز بزرگ خداوند آمده است.
پس در انجیل متی و غیر آن آمده است:
۳- چون به کوه زیتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزد وی آمـده، گفتند: «به ما بگـو که این امـور کی واقـع میشود و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست.» ۴- عیسی در جواب ایشان گفت: «زنهار کسی شما را گمراه نکند! ۵- زآنرو که بسا به نام من آمده خواهند گفت که من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند کرد. ۶- و جنگها و اخبار جنگها را خواهید شنید. زنهار مضطرب مشوید زیرا که وقوع این همه لازم است، لیکن انتها هنوز نیست. ۷- زیرا قومیبا قومیو مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود و قحطیها و وباها و زلزلهها در جایها پدید آید. ۸- اما همه اینها آغاز دردهای زه است. ۹- آنگاه شما را به مصیبت سپرده، خواهند کشت و جمیع امّتها بجهت اسم من از شما نفرت کنند ۱۰- و در آن زمان، بسیاری لغزش خورده، یکدیگر را تسلیم کنند و از یکدیگر نفرت گیرند. ۱۱- و بسا انبیای کذَبه ظاهر شده، بسیاری را گمراه کنند. ۱۲- و بجهت افزونی گناه محبّت بسیاری سرد خواهد شد. ۱۳- لیکن هر که تا به انتها صبر کند، نجات یابد. ۱۴- و به این بشارتِ ملکوت در تمام عالم موعظه خواهد شد تا بر جمیع امّتها شهادتی شود؛ آنگاه انتها خواهد رسید. ۱۵- « پس چون مکروهِ ویرانی را که به زبان دانیال نبی گفته شده است، در مقام مقدس بر پا شده بینید ـ هر که خواند دریافت کند ۱۶- آنگاه هر که در یهودیه باشد به کوهستان بگریزد؛ ۱۷- و هر که بر بام باشد، بجهت برداشتن چیزی از خانه به زیر نیاید؛ ۱۸- و هر که در مزرعه است، بجهت برداشتن رخت خود برنگردد ۱۹- لیکن وای بر آبستنان و شیردهندگان در آن ایام! ۲۰- پس دعا کنید تا فرار شما در زمستان یا در سَبَّت نشود، ۲۱- زیرا که در آن زمان چنان مصیبت عظیمیظاهر میشود که از ابتدای عالم تا کنون نشده و نخواهد شد! ۲۲- و اگر آن ایام کوتاه نشدی، هیچ بشری نجات نیافتی، لیکن بخاطر برگزیدگان، آن روزها کوتاه خواهد شد. ۲۳- آنگاه اگر کسی به شما گوید: «اینک مسیح در اینجا یا در آنجا است» باور مکنید، ۲۴- زیرا که مسیحان کاذب و انبیا کذَبه ظاهر شده، علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن بودی برگزیدگان را نیز گمراه کردندی. ۲۵- اینک شما را پیش خبر دادم. ۲۶- « پس اگر شما را گویند: اینک در صحراست، بیرون مروید یا آنکه در خلوت است، باور مکنید، ۲۷- زیرا همچنان که برق از مشرق ساطع شده، تا به مغرب ظاهر میشود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد. ۲۸- و هر جا که مرداری باشد، کرکسان در آنجا جمع شوند. ۲۹- و فورا بعد از مصیبت آن ایام، آفتاب تاریک گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند و قوّتهای افلاک متزلزل گردد. ۳۰- آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آن وقت، جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسان را بینند که بر ابرهای آسمان، با قوّت و جلال عظیم میآید؛ ۳۱- و فرشتگان خود را با صور بلند آواز فرستاده، برگزیدگان او را از بادهای اربعه از کران تا بکران فلک فراهم خواهند آورد. ۳۲- «پس از درخت انجیر مثلش را فرا گیرید که چون شاخهاش نازک شده، برگها میآورد، میفهمید که تابستان نزدیک است. ۳۳- همچنین شما نیز چون این همه را بینید، بفهمید که نزدیک بلکه بر در است. ۳۴- هرآینه به شما میگویم تا این همه واقع نشود، این طایفه نخواهد گذشت. ۳۵- آسمان و زمین زایل خواهد شد، لیکن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد. ۳۶- « اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد، حَتی ملائکه آسمان جز پدر من و بس. ۳۷- لیکن چنانکه ایام نوح بود، ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد بود. ۳۸- زیرا همچنان که در ایام قبل از طوفان میخوردند و میآشامیدند و نکاح میکردند و منکوحه میشدند تا روزی که نوح داخل کشتی گشت، ۳۹- و نفهمیدند تا طوفان آمده، همه را ببرد، همچنین ظهور پسر انسان نیز خواهد بود. ۴۰- آنگاه دو نفری که در مزرعهای میباشند، یکی گرفته و دیگری واگذارده شود. ۴۱- و دو زن که دستآس میکنند، یکی گرفته و دیگری رها شود. ۴۲- پس بیدار باشید زیرا که نمیدانید در کدام ساعت خداوند شما میآید. ۴۳- لیکن این را بدانید که اگر صاحب خانه میدانست در چه پاس از شب دزد میآید، بیدار میماند و نمیگذاشت که به خانهاش نقب زند. ۴۴- لهذا شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان میآید. ۴۵- « پس آن غلام امین و دانا کیست که آقایش او را بر اهل خانه خود بگمارد تا ایشان را در وقت معین خوراک دهد؟ ۴۶- خوشابحال آن غلامیکه چون آقایش آید، او را در چنین کار مشغول یابد. ۴۷- هرآینه به شما میگویم که او را بر تمام مایملک خود خواهد گماشت. ۴۸- لیکن هرگاه آن غلام شریر با خود گوید که آقای من در آمدن تأخیر مینماید، ۴۹- و شروع کند به زدن همقطاران خود و خوردن و نوشیدن با میگساران، ۵۰- هرآینه آقای آن غلام آید، در روزی که منتظر نباشد و در ساعتی که نداند، ۵۱- و او را دو پاره کرده، نصیبش را با ریاکاران قرار دهد در مکانی که گریه و فشار دندان خواهد بود.
(انجیل متی، اصحاح ۲۴ و نیز به انجیل مرقس، اصحاح ۱۳ نظری داشته باشید).
بنابراین کل کلام در خصوص مشرق زمین و نیز زمین لرزه ای ویرانگر که در بابل (عراق) حاصل میشود، واضح است و کسی که از مشرق و مخصوصأ از بابل (عراق) خارج میشود همان منجی و رهایی بخش جهانی است که همه پیامبران و فرستادگان به آمدنش بشارت داده اند و نیز حضرت عیسی (ع) به آمدنش بشارت داده است و تاکید نمود که خروج او از مشرق و بعد از زمین لرزه ای ویرانگر در بابل (عراق) خواهد بود. پس او چه کسی خواهد بود؟ جواب این سؤال را ان شاء الله در جزئیات این بحث خواهیم فهمید.
همانا عیسی (ع) بیان کرد که بشارت به مملکت الهی، هدف از فرستاده شدن او به سوی بنی اسراییل بوده است.
به ایشان گفت: «مرا لازم است که به شهرهای دیگر نیز به ملکوت خدا بشارت دهم، زیرا که برای همین کار فرستاده شدهام.»(
[29])
کلام حضرت عیسی (ع) : ملکوت آسمانها نزدیک شده است، که این اشاره ای به حکومت عدل الهی دارد که همانطور که قبلأ ذکر شد نیکان و صالحین در آن حکومت میکنند و در حقیقت برای نزدیکی ملکوت غیر از این معنی نمیتوان معنی دیگری برای آن فرض نمود. چون عالم ملکوت، عالم دیگری غیر از عالم ماده است و حقیقت و واقعیتهای آن با حقیقتهای این عالم جسمانی تفاوت زیادی دارد. فلذا منظور از این کلام نزدیکی زمان ظهور نجات دهنده و رهایی بخش است یا اینکه نزدیکی اهل ملکوت و ملکوتیان است و آنها همان ۲۴ پیر هستند که در بحث های گذشته راجع به آنها آمده است.
دکتر نصرالله عبدالرحمن ابوطالب: (و در واقع آنچه از ظاهر انجیل های کنونی معلوم است اینکه مسئله بشارت دادن به این حکومت خداوند که در آینده خواهد آمد و آمادگی بنی اسرائیل برای ایمان به آن و پیروی و تجمع زیر پرچم آن در هنگام برپاییش، همان هدف اول حضرت عیسی (ع) است و این همان است که از انجیلهای کنونی استنباط میشود ولو اینکه ترجمه های عربی انجیلها، معنی دورتری از اینکه ملکوت خدا یک مملکت زمینی است را ترجمه کردهاند، و این معنی در جریان تحقیق در بشارتها به وضوح معلوم و نمایان است و نسخههای انجیلها که غیر از ترجمههای عربی است، کماکان آن را به حکومت خدا (kin(ع)dom of (ع)od) نامگذاری میکنند. همانطوریکه که حضرت دانیال (ع) آنرا نامگذاری کرده است، و اکثر محققین و متدینین مسیحی علاوه بر یهودیان با این موافقند که مملکت خدا یک حکومت و مملکت زمینی است که مسیح منتظر آن را برپا میکند)(
[30])، و این امر را با ذکر مثال هایی که حضرت عیسی (ع) برای ملکوت خدا بیان کرده است، واضح و آشکار مینمائیم :
مثل اول:
۳۳- و مثلی دیگر بشنوید: صاحب خانهای بود که تاکستانی غرْس نموده، خطیرهای گِردش کِشید و چَرْخُشتی در آن کند و برجی بنا نمود. پس آن را به دهقانان سپرده، عازم سفر شد. ۳۴- و چون موسم میوه نزدیک شد، غلامان خود را نزد دهقانان فرستاد تا میوههای او را بردارند. ۳۵- اما دهقانان غلامانش را گرفته، بعضی را زدند و بعضی را کشتند و بعضی را سنگسار نمودند. ۳۶- باز غلامان دیگر، بیشتر از اوّلین فرستاده، بدیشان نیز به همانطور سلوک نمودند. ۳۷- بالاخره پسر خود را نزد ایشان فرستاده، گفت: «پسر مرا حرمت خواهند داشت.» ۳۸- اما دهقانان چون پسر را دیدند با خود گفتند: «این وارث است. بیایید او را بکشیم و میراثش را ببریم.» ۳۹- آنگاه او را گرفته، بیرون تاکستان افکنده، کشتند. ۴۰- پس چون مالک تاکستان آید، به آن دهقانان چه خواهد کرد؟» ۴۱- گفتند: «البته آن بدکاران را به سختی هلاک خواهد کرد و باغ را به باغبانان دیگر خواهد سپرد که میوههایش را در موسم بدو دهند.» ۴۲- عیسی بدیشان گفت: «مگر در کتب هرگز نخواندهاید این که سنگی را که معمارانش رد نمودند، همان سر زاویه شده است. این از جانب خداوند آمد و در نظر ما عجیب است. ۴۳- از این جهت شما را میگویم که ملکوت خدا از شما گرفته شده، به امتی که میوهاش را بیاورند، عطا خواهد شد. ۴۴- و هر که بر آن سنگ افتد، مُنکسر شود و اگر آن بر کسی افتد، نرمش سازد.» ۴۵- و چون رؤسای کهَنه و فریسیان مثلهایش را شنیدند، دریافتند که درباره ایشان میگوید. ۴۶- و چون خواستند او را گرفتار کنند، از مردم ترسیدند زیرا که او را نبی میدانستند.(
[31])
و از این مثال واضح و روشن است که آمدن صاحب این باغ انگور در این جهان مادی روی خواهد داد و در جهان آخرت نخواهد بود -همانطور که مسیحیان در خصوص ملکوت میگویند- چون فرستادن رسولان و کشتن آنها متناسب با این جهان مادی میباشد و یا مثال آن در خصوص این جهان مادی است.
مثال دوم:
در این مثال واضح میگردد که علماء (فقهای ادیان مختلف) شخص نجات دهنده و رهایی بخش را یاری نخواهند کرد.
۱- و عیسی توجه نموده، باز به مثلها ایشان را خطاب کرده، گفت: ۲- «ملکوت آسمان پادشاهی را ماند که برای پسر خویش عروسی کرد. ۳- و غلامان خود را فرستاد تا دعوت شدگان را به عروسی بخوانند و نخواستند بیایند. ۴- باز غلامان دیگر روانه نموده، فرمود: «دعوت شدگان را بگویید که اینک خوان خود راحاضر ساختهام و گاوان و پرواریهای من کشته شده و همه چیز آماده است، به عروسی بیایید.» ۵- ولی ایشان بی اعتنایی نموده، راه خود را گرفتند، یکی به مزرعه خود و دیگری به تجارت خویش رفت. ۶- و دیگران غلامان او را گرفته، دشنام داده، کشتند. ۷- پادشاه چون شنید، غضب نموده، لشکریان خود را فرستاده، آن قاتلان را به قتل رسانید و شهر ایشان را بسوخت. ۸- آنگاه غلامان خود را فرمود: «عروسی حاضر است؛ لیکن دعوت شدگان لیاقت نداشتند. ۹- الان به شوارع عامه بروید و هر که را بیابید به عروسی بطلبید.» ۱۰- پس آن غلامان به سر راهها رفته، نیک و بد هر که را یافتند جمع کردند، چنانکه خانه عروسی از مجلسیان مملّو گشت. ۱۱- آنگاه پادشاه بجهت دیدن اهل مجلس داخل شده، شخصی را در آنجا دید که جامه عروسی در بر ندارد ۱۲- بدو گفت: «ای عزیز چطور در اینجا آمدی و حال آنکه جامه عروسی در بر نداری؟» او خاموش شد. ۱۳- آنگاه پادشاه خادمان خود را فرمود: «این شخص را دست و پا بسته بردارید و در ظلمت خارجی اندازید، جایی که گریه و فشار دندان باشد.» ۱۴- زیرا طلبیدگان بسیارند و برگزیدگان کم.»(
[32])
و این مثال نیز در خصوص مملکت خدا در این عالم بحث میکند که امکان از سرگیری دعوت و داشتن اختیار در آن، بعد از وقوع عذاب خواهد بود. «پادشاه چون شنید، غضب نموده، لشکریان خود را فرستاده، آن قاتلان را به قتل رسانید و شهر ایشان را بسوخت.» و اگر این عذاب آخرت است پس از آن دعوتی نخواهد بود.
و اگر دقت کنیم خواهیم دید که هر دو مثال فوق با شدت تمام نشان میدهند که در آنجا تبدیل صورت میگیرد و بنی اسرائیل فرماندهی حکومت عدل الهی یا مملکت را بر عهده نمیگیرند، بلکه یک امت دیگری آن را از بنی اسرائیل خواهد گرفت و جای آن ها را میگیرد و ان شاء الله بعدا توضیح بیشتری خواهد آمد.
و لازم به ذکر است که این خبر که امت دیگری جای بنی اسرائیل را میگیرد، یکی از مهمترین دلایلی است که یهود را بر آن داشت که حضرت مسیح را به قتل برسانند.
۴۵- و چون رؤسای کهَنه و فریسیان مثلهایش را شنیدند، دریافتند که درباره ایشان میگوید. ۴۶- و چون خواستند او را گرفتار کنند، از مردم ترسیدند زیرا که او را نبی میدانستند.(
[33])
۱۹- آنگاه روسای کهنه و کاتبان خواستند که در همان ساعت او را گرفتار کنند، لیکن از قوم ترسیدند زیرا که دانستند که این مثل را درباره ایشان زده بود.(
[34])
۵- و چون بعضی ذکر هیکل میکردند که به سنگهای خوب و هدایا آراسته شده است گفت: ۶- «آیا میآید که از این چیزهایی که میبینید، سنگی بر سنگی گذارده نشود، مگر اینکه به زیر افکنده خواهد شد.» ۷- و از او سوال نموده، گفتند: «ای استاد پس این امور کی واقع میشود و علامت نزدیک شدن این وقایع چیست؟» ۸- گفت: «احتیاط کنید که گمراه نشوید. زیرا که بسا به نام من آمده خواهند گفت که من هستم و وقت نزدیک است. پس از عقب ایشان مروید. ۹- و چون اخبار جنگها و فسادها را بشنوید، مضطرب مشوید زیرا که وقوع این امور اول ضرور است لیکن انتها در ساعت نیست.» ۱۰- پس به ایشان گفت: «قومی با قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند کرد. ۱۱- و زلزلههای عظیم در جایها و قحطیها و وباها پدید و چیزهای هولناک و علامات بزرگ از آسمان ظاهر خواهد شد. ۱۲- و قبل از این همه، بر شما دست اندازی خواهند کرد و جفا نموده، شما را به کنایس و زندانها خواهند سپرد و در حضور سلاطین و حکام بجهت نام من خواهند برد. ۱۳- و این برای شما به شهادت خواهد انجامید. ۱۴- پس در دلهای خود قرار دهید که برای حجت آوردن، پیشتر اندیشه نکنید، ۱۵- زیرا که من به شما زبانی و حکمتی خواهم داد که همه دشمنان شما با آن مقاومت و مباحثه نتوانند نمود. ۱۶- و شما را والدین و برادران و خویشان و دوستان تسلیم خواهند کرد و بعضی از شما را به قتل خواهند رسانید. ۱۷- و جمیع مردم به جهت نام من شما را نفرت خواهند کرد. ۱۸- ولکن مویی از سر شما گُم نخواهد شد. ۱۹- جانهای خود را به صبر دریابید. ۲۰- «و چون بینید که اورشلیم به لشکرها محاصره شده است، آنگاه بدانید که خرابی آن رسیده است. ۲۱- آنگاه هر که در یهودیه باشد، به کوهستان فرار کند و هر که در شهر باشد، بیرون رود و هر که در صحرا بود، داخل شهر نشود. ۲۲- زیرا که همان است ایام انتقام، تا آنچه مکتوب است تمام شود. ۲۳- لیکن وای بر آبستنان و شیردهندگان در آن ایام، زیرا تنگی سخت بر روی زمین و غضب بر این قوم حادث خواهد شد. ۲۴- و به دم شمشیر خواهند افتاد و در میان جمیع امّتها به اسیری خواهند رفت و اورشلیم پایمال امّتها خواهد شد تا زمانهای امّتها به انجام رسد. ۲۵- «و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگی و حیرت از برای امّتها روی خواهد نمود به سبب شوریدن دریا و امواجش. ۲۶- و دلهای مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر میشود، زیرا قوات آسمان متزلزل خواهد شد. ۲۷- و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر ابری سوار شده با قوت و جلال عظیم میآید. ۲۸- «و چون ابتدای این چیزها بشود، راست شده، سرهای خود را بلند کنید از آن جهت که خلاصی شما نزدیک است.» ۲۹- و برای ایشان مثلی گفت که «درخت انجیر و سایر درختان را ملاحظه نمایید، ۳۰- که چون میبینید شکوفه میکند، خود میدانید که تابستان نزدیک است. ۳۱- و همچنین شما نیز چون بینید که این امور واقع میشود، بدانید که ملکوت خدا نزدیک شده است. ۳۲- هرآینه به شما میگویم که تا جمیع این امور واقع نشود، این فرقه نخواهد گذشت. ۳۳- آسمان و زمین زایل میشود لیکن سخنان من زایل نخواهد شد. ۳۴- «پس خود را حفظ کنید مبادا دلهای شما از پُر خوری و مستی و اندیشههای دنیوی، سنگین گردد و آن روز ناگهان بر شما آید. ۳۵- زیرا که مثل دامیبر جمیع سکنه تمام روی زمین خواهد آمد. ۳۶- پس در هر وقت دعا کرده، بیدار باشید تا شایسته آن شوید که از جمیع این چیزهایی که به وقوع خواهد پیوست نجات یابید و در حضور پسر انسان بایستید.»(
[35])
این نص و متن روشن است که مملکت خداوند که عیسی (یسوع) یکی از ستونهای آن است -و (توضیح) این مسئله خواهد آمد- در این جهان محقق میشود.
هیکل و نماد از بین میرود و دروغگویانی که مدعی میشوند عیسی (ع) هستند و قیام دستهای بر دستهای دیگر و زلزلهها و بقیه اتفاقها، همه این حوادث در این جهان اتفاق میافتد و همچنین آمدن پسر انسان.
و این متن را بوضوح میخوانیم که: از او سوال نموده، گفتند: «ای استاد پس این امور کی واقع میشود و علامت نزدیک شدن این وقایع چیست؟»
و سؤال در خصوص روز آخر یعنی روز قیامت است که جواب میدهد:
و زلزلههای عظیم در جایها و قحطیها و وباها پدید و چیزهای هولناک و علامات بزرگ از آسمان ظاهر خواهد شد. ۱۲- و قبل از این همه، بر شما دست اندازی خواهند کرد و جفا نموده، شما را به کنایس و زندانها خواهند سپرد و در حضور سلاطین و حکام بجهت نام من خواهند برد. ۱۳- و این برای شما به شهادت خواهد انجامید. ۱۴- پس در دلهای خود قرار دهید که برای حجت آوردن، پیشتر اندیشه نکنید، ۱۵- زیرا که من به شما زبانی و حکمتی خواهم داد که همه دشمنان شما با آن مقاومت و مباحثه نتوانند نمود. ۱۶- و شما را والدین و برادران و خویشان و دوستان تسلیم خواهند کرد و بعضی از شما را به قتل خواهند رسانید. ۱۷- و جمیع مردم به جهت نام من شما را نفرت خواهند کرد. ۱۸- ولکن مویی از سر شما گُم نخواهد شد. ۱۹- جانهای خود را به صبر دریابید.(
[36])
پس سخن خود را بدین گونه کامل میکند که: و همچنین شما نیز چون بینید که این امور واقع میشود، بدانید که ملکوت خدا نزدیک شده است.(
[37])
در حقیقت مسیحیت، امروزه در هر مکانی منتشر شده است. بهخاطر نام مسیح (ع) مسیحی رانده نمیشود و آنان را به دادگاهها و زندانها تحویل نمیدهند. و پدر، فرزندش را تحویل نمیدهد و نه برادر، برادرش را تحویل نمیدهد. و دیگر اتفاقاتی که به مسیحیهای امروز اشارهای ندارد؛ نه از نزدیک و نه از دور؛ به این خاطر که سخن درباره نزدیک شدن ملکوت خداوند «دولت عدل الهی» و روز جزا میباشد. پس این افراد اندکی که ضعیف شمرده شدند و به زندانها میروند و به خاطر نام مسیح (ع) مورد شکنجه قرار میگیرند، افرادی به غیر از یاران و انصار منجی بشریت نمیباشند؟
و متن زیر را میخوانیم تا بیشتر به معنی این مورد آگاه شویم:
۳۰- آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آن وقت، جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسان را بینند که بر ابرهای آسمان، با قوّت و جلال عظیم میآید؛ ۳۱- و فرشتگان خود را با صور بلند آواز فرستاده، برگزیدگان او را از بادهای اربعه از کران تا بکران فلک فراهم خواهند آورد. ۳۲- « پس از درخت انجیر مثلش را فرا گیرید که چون شاخهاش نازک شده، برگها میآورد، میفهمید که تابستان نزدیک است. ۳۳- همچنین شما نیز چون این همه را بینید، بفهمید که نزدیک بلکه بر در است. ۳۴- هرآینه به شما میگویم تا این همه واقع نشود، این طایفه نخواهد گذشت. ۳۵- آسمان و زمین زایل خواهد شد، لیکن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد. ۳۶- « اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد، حَتی ملائکه آسمان جز پدر من و بس. ۳۷- لیکن چنانکه ایام نوح بود، ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد بود. ۳۸- زیرا همچنان که در ایام قبل از طوفان میخوردند و میآشامیدند و نکاح میکردند و منکوحه میشدند تا روزی که نوح داخل کشتی گشت، ۳۹- و نفهمیدند تا طوفان آمده، همه را ببرد، همچنین ظهور پسر انسان نیز خواهد بود. ۴۰- آنگاه دو نفری که در مزرعهای میباشند، یکی گرفته و دیگری واگذارده شود. ۴۱- و دو زن که دستآس میکنند، یکی گرفته و دیگری رها شود. ۴۲- پس بیدار باشید زیرا که نمیدانید در کدام ساعت خداوند شما میآید.(
[38])
آمدن فرزند انسان -با توجه به این متن و نص- اتفاق زمینی است؛ البته اگر این تعبیر صحیح باشد و گروههای زمینی در آن زندگی میکنند. و تشبیه به روزگار نوح (ع) اشاره رسایی به این معناست.
و اما کلام حضرت عیسی (ع) به اینکه: (هرآینه به شما میگویم که تا جمیع این امور واقع نشود، این فرقه نخواهد گذشت)؛ معنایش این نیست که این اتفاقات در زمان حواریهای او اتفاق میافتد. همانطور که مشخص است مسیح (ع) در زمان آنان باز نمیگردد. بلکه اَرجح این است که منظور از آن، اشاره به این است که این مسأله در عمر زمین اتفاق میافتد.
کلام او: (اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد، حَتی ملائکه آسمان جز پدر من و بس.) و آن دلیل بر این است که مسیح در کلام اول (این فرقه نخواهد گذشت...) قصد تعیین زمان معین برای آمدن پسر انسان را ندارد و مثل این است کلام مسیح که فرمود: (بنابراین صبح کنید، زیرا شما نمیدانید که در چه ساعتی پروردگارتان میآید) بنابراین دلالتی قطعی برای کلام اول او باقی نمیماند مگر اینکه او میخواست اشاره کند که این حوادث ترسناک که آن را ذکر کرد، بعد از رفع او آغاز شده و تا ظهور منجی ادامه دارد.
شناخت ساعة (قیامت صغری) فقط بدست خداوند است:
اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد، حَتی ملائکه آسمان جز پدر من و بس.(
[39])
ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچ کس اطّلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم.
[40]
ساعت (قیامت صغری): (عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها)(
[41]) (علمش فقط نزد پروردگار من است و هیچ کس جز او (نمی تواند) وقت آن را آشکار سازد)، بنابراین میبینیم که اکثر کشیشان و بشارت دهندگان بر اساس تعالیم انجیل و تورات و تحقیقات اکثر ستاره شناسان امروزی که دربهای آنها برای بازی با اوقات و حوادث باز است ساعت قیامت صغری را تعیین میکنند و متاسفانه سخن آنها نه تنها از سوی عموم مردم بلکه از سوی پادشاهان کشورهای جهان نیز قابل شنیدن است.
خداوند میفرماید: (یسالونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها) (
[42]) (از تو درباره قیامت میپرسند که وقت وقوعش کی است؟ بگو: جز این نیست که علم آن نزد پروردگار من است، آن را به موقع خود (احدی) جز او ظاهر نخواهد ساخت)
خداوند میفرماید: (إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ) (
[43]) (همانا علم ساعت (قیامت) نزد خداست)
همچنین میفرماید: (يَسْئَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُدْريکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَکُونُ قَريباً)(
[44]) (مردم از تو درباره (زمان قیام) قیامت سؤال میکنند، بگو: «علم آن تنها نزد خداست!» و چه میدانی شاید قیامت نزدیک باشد)
و نیز میفرماید: (فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّي لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ) (
[45]) (آیا آنها [کافران] جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان فرا رسد (آن گاه ایمان آورند)، در حالی که هم اکنون نشانههای آن آمده است اما هنگامیکه بیاید، تذکّر (و ایمان) آنها سودی نخواهد داشت)
یادآوردی نزدیکی ساعت قیامت صغری که نشانههای قیامت از آن خواسته شود.
حوادثی که قبل از قیامت تحقق مییابد و مهمترین آن ها برهم خوردن نظم کنونی در نتیجه جنگها (زمین لرزه ویرانگر)، و کنار گذاشتن پادشاهان و حاکمان و دود بزرگ (دخان) و گرسنگی و برهم خوردن نظام اقتصادی جهان و بیماریها و تبدیل شدن آب دریاها به رنگ خون (قرمز رنگ) و علائم دیگری که نشانگر نزدیکی قیامت صغری است. لکن مادامیکه آنها را از چشمه زلال و صاف که خداوند ما را به پیروی از آنها امر کرده است، دریافت نکرده باشیم، نمیتوان که یک زمان و مکان مشخص برای آن تعیین نمود و آنها پیامبران و فرستادگان میباشند.
در بحارالانوار از سعید بن جبیر روایت شده است که میگوید: کشاورزی از کشاورزان فارسی نزد امیرالمومنین (ع) آمد و پس از تبریک به ایشان عرض کرد: اى أمير المؤمنين، اكثر ستارگان منحوسه در اين وقت از مَطلع خود طالع شده و ستارگان سعد و خوشى زير آنها رفتهاند و در اين چنين زمانى هر فرد حكيمى بايد مخفى شود و اين روز تو، روز بسيار سختى خواهد بود؛ خصوصاً امروز كه دو ستاره مُنقلب و واژگون شده در طالع شما نمايان شدهاند. پس زنهار كه به اين ميدان جنگ حاضر شوى ! امیرالمومنین (ع) فرمود: «واى بر تو اى دهقانى كه خبر از آثار ستارگان دهى و حذر از مقدّرات الهى نمايى! ما را از قصّه سرطان باخبر ساز؟ و طالع اسد چند است؟ و از ساعات كه در حركات نجومند؟ و از مسافت ميان سرارى و ذرارى ما را مطّلع ساز»؟
عرض کرد: بسيار خوب، و دست به كيسهاش برده و اُصطرلابى را خارج و بدان نگريست.
ایشان (ع) تبسّمى كرده و فرمود: هيچ میدانى روز گذشته در اطراف دنيا چه چيز سانح و پيدا گشته؟ خانهاى در چين خراب شد و برج ماجين فرو ريخت و دیوار سرنديب سقوط كرد. يكى از فرماندهان روم در ارمنيّه فرار كرد و رهبر يهوديان در ابلّه مفقود شد و در وادى نمل، مورچگان به هيجان آمدند و پادشاه آفريقا وفات يافت، آيا از همه اينها آگاهى؟
عرض کرد: خیر، اى أمير المؤمنين!
امیرالمومنین (ع) فرمود: روز گذشته هفتاد هزار عالم و در هر عالم هفتاد هزار ايجاد شده و در امشب به همان تعداد نابود مىشود و اين فرد از آنان است، و با دست اشاره به سعد بن مسعده حارثى ملعون نمود كه جاسوس خوارج در لشكر آن حضرت بود و آن ملعون از ترس اينكه آن حضرت دستور دستگيرى وى را داده، در دم جان داد. با ديدن اين منظره، دهقان به سجده افتاد.
امیرالمومنین (ع) فرمود: آيا من تو را به آنچه عين توفيق بود، راهنمایی نكردم؟
عرض كرد: آرى، اى أمير المؤمنين.
فرمود: من و يارانم نه از أهل شرق و نه أهل غربيم. بلكه ما از ناشيه قطب و اعلام فلك مىباشيم.
و امّا اين گفتهات كه: از برج طالع ما آتش افروخته ظاهر است، بايد آن را حمل بر خير و خوبى نمايى؛ نه زيان و ضرر زيرا نور و روشنايى نزد ما است و سوزندگى و التهاب از ما به دور و مهجور است. اى دهقان! اين مسألهاى ژرف و عميق بود. اگر مرد محاسبهاى، حساب كن.»(
[46])
در صراط المستقیم در حدیث مفصلی با دهقانی روایت شده است: وقتی به سوی نهروان بیرون رفت... تا اینکه دهقان عرض کرد: داناتر از شما ندیدم. ولی شما علم فلسفه را درک نمیکنید.
ایشان (ع) فرمود: «فردی که مزاجش پاک باشد، طبعهایش معتدل میشود و فردی که طبعهایش معتدل باشد، تاثیر نفس در او نیرومندتر میشود و فردی که تاثیر نفس در او نیرومند باشد، به آنچه که ارتقا میکند بالا میرود و فردی که به آنچه ارتقا میکند بالا برود، به اخلاق نفسانی متخلق میشود و علوم لاهوتی را درک میکند و فردی که علوم لاهوتی را درک کند، جهت انسانی او موجود میباشد؛ بدون اینکه جهت حیوانی او موجود باشد و وارد درب ملکی صوری میشود و آنچه برای او این نهایت باشد، تغییر میکند. دهقان سجده کرد و اسلام آورد.»(
[47])
امام علی (ع) قصد حركت به سوى خوارج را نمود. يكى از أصحاب به او عرض كرد: اگر اين ساعت حركت كنى، مىترسم كه به مراد خود نرسيده و پيروز نگردى و من اين سخن را از علم نجوم دريافتهام.
ایشان (ع) رو به مردم نمود و فرمود: «اى مردم! از فراگرفتن علم نجوم بر حذر باشيد؛ جز به آن مقدار كه در درياها و خشكیها شما را هدايت كند. چه اينكه نجوم به سوى كهانت دعوت مىكند. منجّم همچون كاهن است و كاهن چون ساحر، تا اینکه فرمود... و به نام خدا به سوى مقصد حركت كنيد.»
پس [آن حضرت با لشكريانش به سوى كارزار] حركت كرده و پيروز گرديد.(
[48])
فلذا این ساعتی است که مسیح (ع) نتوانست وقت و زمان بوجود آمدنش را مشخص نماید. چون علم آن نزد خداوند است و اوست که به هرکس از فرستادگانش که بخواهد اطلاع خواهد داد ولکن یک علائم و شرایطی برای آن معین نمود که ما اکنون در زمان آن هستیم و زمان حقیقی ظهور نجات دهنده جهانی نیز اکنون خیلی نزدیک شده است، و او از امتی است که حضرت عیسی (ع) راجع به آنها گفته است که ثمره و نتیجه ملکوت به آنها داده میشود.
-ملکوت خداوند به امتی دیگر داده خواهد شد.
همانطور که گفته شد مسیح (ع) و پیش از او یوحنا و بسیاری از پیامبران بنی اسرائیل، قومهایشان را برحذر میداشتند که ملکوت خداوند از آنان برداشته میشود و به امت دیگری داده میشود؛ پس از اینکه بنیاسرائیل فساد کردند و در امانتی که بر گردنشان نهاده بود، کوتاهی کردند و زمین را پُر از فساد کردند.
۴۲ عیسی بدیشان گفت: «مگر در کتب هرگز نخواندهاید این که سنگی را که معمارانش رد نمودند، همان سر زاویه شده است. این از جانب خداوند آمد و در نظر ما عجیب است. ۴۳ از این جهت شما را میگویم که ملکوت خدا از شما گرفته شده، به امتی که میوهاش را بیاورند، عطا خواهد شد. ۴۴ و هر که بر آن سنگ افتد، منکسر شود و اگر آن بر کسی افتد، نرمش سازد.» (
[49])
در این متن و نص، عیسی (ع) رؤسای کاهنان و بزرگان مردم یهود را اینگونه مورد خطاب قرار میدهد: ملکوت خداوند از شما جدا میشود و به امت دیگری داده میشود. پس این امت چه کسانی هستند؟
حال اگر بخواهیم بدانیم که آن امت که ملکوت خدا به آنها داده میشود، چه امتی است، باید به متون و نوشته های تورات و انجیل و سخنان پیامبران و فرستادگان مراجعه نمائیم که خداوند با آنها سخن گفته و یک سنت واحد الهی تا ابد برای آنها مشخص کرده است. متون را بخوانیم تا با راه و طریق الهی، نجات دهندۀ جهانی را بشناسیم هنگامیکه ظهور میکند و علائم ظهورش کامل میشود، پس چگونه او را بشناسیم؟
خداوند پیامبران و فرستادگان را به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده برای مردم فرستاد تا مردم را به عدل و داد هدایت کنند و آنها را به عدالت و دادگری امر نمایند و رحمت و شریعت و تعالیم خداوند سبحان و تعالی را بین مردم منتشر نمایند و چون خداوند یکی است، پس اوامری که به پیامبران مینماید نیز یکی است.
حضرت داوود (ع) در جمع حاضران فرمود: ای یهُوَه خدای پدران ما ابراهیم و اسحاق و اسرائیل این را همیشه در تصور فکرهای دل قوم خود نگاه دار و دلهای ایشان را به سوی خود ثابت گردان.(
[50])
فرمان و دستوری که به حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب داده شد همان دستور نیز به حضرت داوود و سلیمان و موسی نیز داده شد و خداوند با حضرت ابراهیم (ع) یک عهد و پیمان ابدی و تا به ابد نموده است و به حضرت آدم (ع) و فرزندان راستگو و نیک او نیز عهد و پیمان نمود، و حضرت هابیل (ع) همان شخص نیک بود که قابیل بخاطر آن عهد با او مبارزه کرده و او را به قتل رساند. و لیکن خداوند آن عهد را نسل دوم آدم قرار داد و همانطور به اخنوخ (ادریس) نیز عهد و پیمان نمود و به نوح تا به ابراهیم که پدر پیامبران است این عهد رسیده است، و خداوند تصریح کرده است که این عهد و پیمان بین او و نسل حضرت ابراهیم (ع) تا به ابد خواهد بود.
در حالیکه خداوند در سفر تکوین (آفرینش) اصحاح هفدهم به حضرت ابراهیم فرمود:
و عهد خویش را در میان خود و تو، و ذُریتت بعد از تو، استوار گردانم که نسلاً بعد نسل عهد جاودانی باشد، تا تو را و بعد از تو ذریت تو را خدا باشم.
و بعد از او به اسحاق و یعقوب تا به حضرت موسی (ع) این عهد رسیده است که با بنی اسرائیل از عرض گذشت و به حق، یک حاکم و پادشاهی بر آنها بوده است و با این دستور الهی حکومت کرد و پس از او با یوشع بن نون عهد و پیمان نمود و با شمشیر به مبارزه با دشمنان خود برای اعلای کلمه توحید و یگانگی خداوند و نشر توحید و عدالت در روی زمین پرداخت. و همانطور تا اینکه به داوود و سلیمان این عهد برسد و این راه و طریق همانند خورشید در وسط آسمان واضح و روشن است و هیچ حجابی آن را مخفی نمینماید. و این راه و طریق الهی در متون و نوشته های قطعی الدلاله واضح و روشن است. و برای مثال چند نمونه این متون را میخوانیم:
سفر التثنیه – اصحاح سی و یکم: و خداوند به موسی گفت: «اینک ایام مردن تو نزدیک است؛ یوشع را طلب نما و در خیمة اجتماع حاضر شوید تا او را وصیت نمایم.» پس موسی و یوشع رفته، در خیمة اجتماع حاضر شدند و خداوند در ستون ابر در خیمه ظاهر شد و ستون ابر، بر در خیمه ایستاد.
سفر التثنیه – اصحاح سی و سوم: ۱ و این است برکتی که موسی، مرد خدا، قبل از وفاتش به بنی اسرائیل برکت داده، ۲ گفت: «یهُوَه از سینا آمد، و از سعیر بر ایشان طلوع نمود و از جَبَل فاران درخشان گردید و با کرورهای مقدسین آمد، و از دست راست او برای ایشان شریعت آتشین پدید آمد. ۳ به درستی که قوم خود را دوست میدارد و جمیع مقدسانش در دست تو هستند و نزد پایهای تو نشسته، هر یکی از کلام تو بهرهمند میشوند.
سفر پادشاهان اول اصحاح اول: و داود پادشاه گفت: «صادوق کاهن و ناثان نبی و بَنایاهُو بن یهُویاداع را نزد من بخوانید.» پس ایشان به حضور پادشاه داخل شدند. ۳۳ و پادشاه به ایشان گفت: «بندگان آقای خویش را همراه خود بردارید و پسرم، سلیمان را بر قاطر من سوار نموده، او را به جِیحُون ببرید. ۳۴ و صادوق کاهن و ناثان نبی او را در آنجا به پادشاهی اسرائیل مسح نمایند و کرِنّا را نواخته، بگویید: سلیمان پادشاه زنده بماند. ۳۵ و شما در عقب وی برآیید تا او داخل شده، بر کرسی من بنشیند و او به جای من پادشاه خواهد شد، و او را مأمور فرمودم که بر اسرائیل و بر یهودا پیشوا باشد.» ۳۶ و بَنایاهُو ابن یهُویاداع در جواب پادشاه گفت: «آمین! یهُوَه، خدای آقایم، پادشاه نیز چنین بگوید. ۳۷ چنانکه خداوند با آقایم، پادشاه بوده است، همچنین با سلیمان نیز باشد، و کرسی وی را از کرسی آقایم داودِ پادشاه عظیمتر گرداند.»
سفر پادشاهان اول اصحاح دوم: ۱ و چون ایام وفات داود نزدیک شد، پسر خود سلیمان را وصیت فرموده، گفت: ۲ «من به راه تمامیاهل زمین میروم. پس تو قوی و دلیر باش. ۳ وصایای یهُوَه، خدای خود را نگاه داشته، به طریقهای وی سلوک نما، و فرایض و اوامر و احکام و شهادات وی را به نوعی که در تورات موسی مکتوب است، محافظت نما تا در هر کاری که کنی و به هر جایی که توجه نمایی، برخوردار باشی. ۴ و تا آنکه خداوند، کلامیرا که دربارة من فرموده و گفته است، برقرار دارد که اگر پسران تو راه خویش را حفظ نموده، به تمامیدل و به تمامیجان خود در حضور من به راستی سلوک نمایند، یقین که از تو کسی که بر کرسی اسرائیل بنشیند، مفقود نخواهد شد.
و اخبار آسمانی در خصوص نشستن رهایی بخش، بر تخت پادشاهی حضرت داوود حکایت میکند. و هنگامی که حضرت عیسی (ع) آمد ادامه دهنده همان راه و طریق است و با زبان خویش به حقیقت و صداقت آن را بیان کرده و گفت: من نیامدم تا پیامبران و شریعت قبل از خودم را نقض نمایم بلکه آمدم تا آنها را کامل کنم. و این یک شهادت به حق است که مردم به آن توجهی نکرده بودند و چون حضرت عیسی (ع) بر تخت پادشاهی حضرت داوود (ع) ننشست و پادشاهی نکرد، پس مردم به دنبال توجیهی گشتند و با آمدن دومش به زمین آن را توجیه کردند و بدون شک ما بازگشت دوم حضرت عیسی (ع) را انکار نمیکنیم و برای کامل کردن این راه و طریق، بعد از رفع مسیح و تا به آمدن دوباره حضرت عیسی (ع) ناگزیر باید یک فرماندهای باشد تا این مردم را رهبری و هدایت نماید. پس پطرس وصی بعد از رفع عیسی (ع) بود و متنی واضح و آشکار وجود دارد که او چوپان (فرمانده) این امت است.
انجیل متی اصحاح ۱۶: و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو میسپارم و آنچه بر زمین ببندی در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی در آسمان گشاده شود.
و نیز به او گفت که گوسفندهایم را چوپانی بکن که در انجیل یوحنا اصحاح ۲۱ میخوانیم:
و بعد از غذا خوردن، عیسی به شمعون پطرس گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرا بیشتر از اینها محبت مینمایی؟» بدو گفت: «بلی خداوندا، تو میدانی که تو را دوست میدارم.» بدو گفت: «برههای مرا خوراک بده.» باز در ثانی به او گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرا محبت مینمایی؟» به او گفت: «بلی خداوندا، تو میدانی که تو را دوست میدارم.» بدو گفت: «گوسفندان مرا شبانی کن.»
و نیز به او گفت: مرتبه سوم بدو گفت: «ای شمعون، پسر یونا، مرا دوست میداری؟» پطرس محزون گشت، زیرا مرتبه سوم بدو گفت «مرا دوست میداری؟» پس به او گفت: «خداوندا، تو بر همه چیز واقف هستی. تو میدانی که تو را دوست میدارم.» عیسی بدو گفت: «گوسفندان مرا خوراک ده».
و پطرس بعد از حضرت عیسی (ع) همان چوپان و وصی او بر امت بوده است و این وصایت تا به رسول خدا حضرت محمد (ص) استمرار داشت. و این راه و طریق الهی بعد از رسول خدا بوسیله دوازده امام استمرار یافت و بعد از آنها بوسیله دوازده مهدی؛ و اولین مهدیین همان تسلی بخش احمد (ع) است و او همان کسی است که حضرت عیسی (ع) به او بشارت داده بود و او را به اینکه نجات دهنده و رهایی بخش و تسلی بخش در روز خداوند یا روز قیامت صغری است، معرفی نمود.
در عهد قدیم در سفر تثنیه اصحاح ۳۲ آمده است: که حضرت موسی به امت خود فرمود: به ایشان گفت: «دل خود را به همة سخنانی که من امروز به شما شهادت میدهم، مشغول سازید تا فرزندان خود را حکم دهید که متوجه شده، تمامیکلمات این تورات را به عمل آورند»
و حضرت عیسی (ع) به عنوان کامل کننده آنچه به پیامبران پیشین که همان توحید خداوند سبحان و متعال و اطاعت از دستوراتش بوده است، آمد.
حضرت عیسی (ع) فرمود: گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم. زیرا هر آینه به شما میگویم، تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطهای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود.(
[51])
پس وصیت کننده اصلی به تطبیق و اجرای شریعت همان خداوند پاک و منزه است و آنچه را که به ابراهیم و اسحاق و یعقوب و داوود و سلیمان و موسی و عیسی وصیت کرده است، همان است که به حضرت محمد (ص) وصیت نموده است.
خداوند فرمود: (شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّي بِهِ نُوحاً وَ الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْکَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهيمَ وَ مُوسي وَ عيسي أَنْ أَقيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيهِ کَبُرَ عَلَي الْمُشْرِکينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ يُنيبُ) (آیه ۱۳ سوره شوری)
و لکن در طول زمان این شریعت الهی بر روی زمین اجرا نشد و پیامبران خدا همواره یا به صلیب کشیده شده یا به قتل رسیده و یا در زندان و یا فراری بوده اند. و وعده خداوند حق است که دین خود را بر همه جهان مستقر میکند؛ حتی اگر مشرکان خوششان نیاید.
و دین حضرت عیسی (ع) و دین حضرت ابراهیم (ع) و دین محمد (ص) و علی و حسن و حسین (ع) و فرزندان پاکشان این است که خداوند را به یگانگی عبادت کنیم و برای او شریکی قائل نشویم و اینکه به همه کتابهای آسمانی که نازل نموده ایمان بیاوریم، به اینکه همدیگر را دوست داشته باشیم و اینکه در دین باید با هم برادر باشیم و اینکه در راه خداوند دوست داشته باشیم و در راه خداوند خشمگین شویم و اینکه مهمترین امور در شریعت را به عدالت و رحمت در روی زمین منطبق سازیم و خیر و خوشی و صلح تمام زمین را فراگیرد.
و این روزی که خداوند به آن وعده داده بود که همان روز قیامت صغری است فرا رسیده است، همان روز قیام اصلاح کننده جهانی که مورد انتظار همه مردم جهان است، و او همان تسلی بخش احمد الحسن (ع) است و آن روز الله اکبر است. روز موعود که در آن حضرت عیسی (ع) و حضرت ایلیا (ع) به زمین بر میگردند و این سه نفر حکومت صلح و نیکی را برروی زمین برقرار میسازند.
و حکومت صلح و نیکی:
نهالی از تنه یسَّی بیرون آمده، شاخهای از ریشههایش خواهد شکفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت، یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوّت و روح معرفت و ترس خداوند و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومانِ زمین براستی حکم خواهد نمود و جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخه لبهای خود خواهد کشت و کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پرواری با هم، و طفل کوچک آنها را خواهد راند. و گاو با خرس خواهد چرید و بچههای آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد. و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفلِ از شیر باز داشته شده دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت و در تمامیکوه مقدّس من ضرر و فسادی نخواهند کرد زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را میپوشاند و در آن روز واقع خواهد شد که ریشه یسَّی به جهت عَلَمِ قومها برپا خواهد شد و امّتها آن را خواهند طلبید و سلامتی او با جلال خواهد بود...(
[52])
و بشارتها در تورات به این امر اشاره کرده اند که ایلیا (ع) قبل از روز ترسناک و بزرگ خداوند (قیامت صغری) خواهد آمد و در انجیل آمده است که حضرت عیسی (ع) قبل از آمدنش به زمین یک فرستاده ای را از سوی خود برای مردم میفرستد و همچنین مسلمانان نیز برای آن ها در قرآن و روایات اهل بیت آمده است که امام مهدی (ع) قبل از آمدنش فرستاده ای برای تمامیمردم میفرستد و آن را (یمانی) نامگذاری نمودهاند.
و با توجه به اینکه این سه نفر [امام مهدی (ع)– مسیح (یسوع) و ایلیا (ع)] خدایشان یکی است و دینشان یکی است و دستوراتشان یکی است و آن دستورات خداوند تا ابد و روز آخر است، فلذا باید فرستاده آنها نیز یکی باشد.
و همانا نجات دهنده جهانی و رهایی بخش و تسلی بخش احمد الحسن (ع) ظهور کرد و دعوت خود را از انجیل و تورات و قرآن و روایات اهل بیت (ع) بوسیله صدها دلیل و معجزه و اخبار غیبی اثبات نموده است.
در سفر مزامیر اوصاف شخص نجات دهنده و رهایی بخش و آنچه که در هنگام آمدنش رخ خواهد داد به وفور آمده است که از جمله آن ها:
مساکین قوم را دادرسی خواهد کرد و فرزندان فقیر را نجات خواهد داد و ظالمان را زبون خواهد ساخت. چون مسکین استغاثه کند، او را رهایی خواهد داد و فقیری را که رهانندهای ندارد. بر مسکین و فقیر کرَم خواهد فرمود و جانهای مساکین را نجات خواهد بخشید. جان های ایشان را از ظلم و ستم فدیه خواهد داد و خون ایشان در نظر وی گران بها خواهد بود.
و این عبارتها نیاز به سختی زیادی برای فهم ندارد پس دولت و حکومت خدا زمینی است و روحی نیست؛ زیرا این خبر و نبوت، امور زمینی را که در آینده محقق میشود، وصف نموده است که در آینده زمین پر از عدل و داد میشود همانطور که پر از ظلم و ستم شده است.
و ما به شما میگوییم که در آخرالزمان هستیم و روز خدا نزدیک شده است و باید زمینه سازی برای بازگشت دوم مسیح (ع) باشد و آن زمینه ساز بشر بشری فرستاده شده است.
انطونیوس فکری روحانی و کشیش مسیحی و یکی از مفسران کتاب مقدس میگوید که قبل از بازگشت دوباره مسیح (ع) فرستادهای که زمینه ساز اوست، میآید.
http://www.arabchurch.com/commentaries/father_antonios/Matthew/17
میگوید: (ملاحظه نمایید که نویسندگان یک برداشت و نظریه ظاهری و بدون روح از کتاب مقدس داشته اند و در سابق حضرت یحیی، با روح ایلیا در زهد و دلسوزی او و شهادت به حق در برابر پادشاهان آمد. ولی او را نشناختند و چشمانشان بسته بود، و ایلیاء آمد ولی نه بر اساس تفکر حرفی و کلامی؛ اما در آنجا زمینه سازی توسط یحیی (تعمید دهنده) برای مردم آمده و آن ها را برای قبول توبه قبل از آمدن اول مسیح آماده نموده است و حضرت ایلیاء نیز قبل از آمدن دوم مسیح خواهد آمد تا مردم را برای آمدن دوم آماده سازد و دل های پدران را به فرزندان منعطف نماید. در ملاکی باب چهارم آیه۶ آمده است: ایلیاء میآید و همه چیز را بر میگرداند).
و ما میگوییم ایلیاء که چون روز خداوند نزدیک شده است، قرار است بیاید؛ او همان احمد (یهودای سیزدهم از حواریین) است و او زمینه ساز و فرستاده ای از مسیح است و اوست که در شرق در هنگام زمین لرزه ویرانگر در بابل (عراق) ظاهر میشود.
در ملاکی اصحاح چهارم آمده است: «۵ اینک من ایلیای نبی را قبل از رسیدن روز عظیم و مَهیب خداوند نزد شما خواهم فرستاد.»
و این یک بشارت و بیم برای هر شخص منصف و جستجو کنندهی حق و حقیقت است که باید به آن به عنوان محققی دقیق توجه کند تا گمشده خود را بیابد و کسی که میخواهد بیشتر بداند، میتواند به دفاتر رسمیما که در سراسر عراق و استرالیا و سوئد و کانادا و آمریکا و دیگر کشورها موجود است، مراجعه نماید و به سایتهای ما رجوع کند.
والحمدلله رب العالمین
[5] - مناقب العترة، مائتان وخمسون علامه، للطباطبائي: ص 130.
[19] - معجم احادیث الامام المهدی ج ۵ ص ۱۷۴
[29] - انجیل لوقا: اصحاح ۴ شماره ۴۳
[30] - تباشیر الانجیل و التوراة بالاسلام و رسوله محمد: ص95.
[31] - انجیل متی، ۲۱ ـ لوقا ۲: ۹ ـ ۱۹
[47] - صراط المستقیم عاملی: ج1 ص214
[48] - (وسائل الشيعة (آل البيت): ج11 ص373)